
اقتصاد۲۴- به گفته رییس سازمان حفاظت محیط زیست ایران ۴۳ درصد از تالابهای کشور خشک شدهاند.
تالاب گاوخونی در اصفهان خشک شده است. تالاب دریاچه ارومیه به بدترین وضعیت خود طی ۱۲هزار سال اخیر رسیده، تالابهای بینالملل هامون چشمانتظار حقابه، خشک ماندهاند. زخم حفاری برای استخراج نفت، تالاب هورالعظیم در خوزستان را چنان مجروح کرده که هیچ مرهمی نمیتواند موجب التیامآن شود. تالاب انزلی در حالی کمترین عمق طی سالهای حیات خود را تجربه میکند که فاضلاب سه شهر رشت، انزلی و صومعهسرا مستقیم به آن وارد میشود و دور نیست که به تالابی فصلی تبدیل شده و حتی به طور کلی خشک شود. همین چندی قبل نیز وقتی نماینده مردم جنوب کرمان خواست از حال تالاب جازموریان بگوید گفت: «این تالاب مرده است».
این در حالی است که «رضا حاجی کریم» رئیس فدراسیون صنعت آب ایران اخیرا طی گزارشی اعلام کرد که دستکم ۴۷ میلیارد مترمکعب حقابه به تالابها بدهکاریم.
این بدهی به تالابها در حالی سنگین و سنگینتر میشود که خوزستانیها و سیستان و بلوچستانیها سالهاست تبدیل شدن تالاب به کانون ریزگرد و غبار را با پوست و گوشت خود لمس کرده و با ریههای خود تنفس کردهاند. چیزی که دکتر «منصور سهرابی» اگرو اکولوژیست و پژوهشگر بومشناسی و محیط زیست در توصیف آن به یورونیوز فارسی میگوید: «تقریبا تمام ایران به دلیل خشکشدن تالابها به کانون ریزگرد تبدیل شده و نمک و فلزات سنگین کف تالابها سلامت عمومی را به خطر انداختهاست.»
گرچه تغییر اقلیم نیز روند خشکشدن بسیاری از اکوسیستمها را تشدید کرده، اما تجربه کشورهای اروپایی در قبال تالابها نشان از وضع مقررات سختگیرانه و تامین حقابه آنها دارد. چیزی که ایران به عنوان کشوری با جغرافیای گرم و خشک حتی در روند احیای دریاچه ارومیه نتوانسته به اجرا درآورد.
۵۴ سال قبل به پیشنهاد «اسکندر فیروز» رییس سازمان حفاظت محیط زیست ایران کنوانسیونی برای حفاظت از تالابها تدوین و به امضای ۱۸ کشور رسید که طی آن بتوان از این اکوسیستمها و موجودات زنده وابسته به آنها به ویژه پرندگان آبزی حفاظت کرد. این پیماننامه پس از ۴ سال در سال ۱۹۷۵ (۱۳۵۴ شمسی) اجرایی شد و در این سالها ۲هزار و ۴۱۲ تالاب را شامل شده است. بر اساس این کنوانسیون تالاب «شامل مرداب، باتلاق، لجنزار و دریاچه یا آبهای طبیعی یا مصنوعی اعم از موقت یا دائمی است که عمق آنها در پایینترین نقطه جزر از ۶ متر بیشتر نشود. چه آب شیرین باشد چه شور.» به این ترتیب ۲هزار و ۴۱۲ تالاب تاکنون براساس کنوانسیون رامسر تحت تعریف این پیماننامه قرار گرفته و بیش از ۲۵۴ میلیون هکتار را شامل میشود. بریتانیا با ۱۷۵ تالاب بیشترین تعداد و کانادا با ۱۳ میلیون هکتار بیشترین وسعت از تالابهای خود را تحت پوشش این معاهده درآوردهاند.
بیشتر بخوانید: تالاب صالحیه خشک شد
با این وجود حال بسیاری از تالابهای تحت پوشش این کنوانسیون خوب نیست و این محدود به تالابهای ایران نمیشود. این وضع ناشی از دستکاریهای انسانی از قبیل ساخت و ساز، توسعه شهرسازی و کشاورزی تا تغییر اقلیم بوده و تا به آنجا پیش رفت که در سال ۱۹۹۰ طرفهای متعهد در کنفرانس رامسر طی قطعنامه شماره ۴۸ فهرست مونترو را از تالابهای در خطر تعریف کردند. براساس فهرست مونترو، تالابهایی که از معیارهای مدیریت بهینه تعریف شده در کنوانسیون رامسر فاصله گرفتهاند به طور موقت از فهرست تالابهای رامسر خارج میشوند. این دسته از تالابها با تغییراتی در ویژگیهای محیط زیستی تحت تاثیر تحولات تکنولوژیک، گسترش آلودگی و یا دخالتهای انسانی بودهاند.
ایران که خود مبدع حفاظت از تالابها و به نوعی بنیانگذار آن بوده حالا از جمله کشورهایی است که بیشترین تالابهایش در معرض خطر قرار دارند. از جمع ۲۴ کشوری که نام تالابهای آنها در فهرست مونترو قرار دارد ایران با ۶ تالاب و یونان با ۷ تالاب در معرض خطر بیشترین تعداد تالاب در خطر را دارند.
در حالی که تا کنون ۲۶ تالاب ایران در فهرست کنوانسیون رامسر به تصویب رسیده، اما تالابهای «شورگل، یادگارلو و درگه سنگی»، «مجموعه تالاب انزلی»، «شادگان، خور الامیه و خور موسی»، «نیریز و کمجان»، «انتهای جنوبی هامون پوزک» و «هامون صابری و هامون هیرمند» در فهرست مونترو قرار گرفتهاند. وضع تالاب دریاچه ارومیه وخیم است، اما هنوز در این فهرست قرار ندارد.
پیشتر ژاله امینی، رئیس وقت گروه برنامهریزی و مدیریت تالابها به روزنامه پیامما گفته بود: «خیلی وقت است که کشورها اهمیت خاصی به فهرست مونترو نمیدهند و تنها دو کشور ایران و یونان هستند که اسامی بالایی در این فهرست دارند.»
خوزستان و سیستان و بلوچستان سالهاست گرفتار ریزگرد شدهاند. گرچه تا مدتها با آدرس اشتباهیِ منشا خارجی، از کانونهای داخلی ریزگرد در خوزستان چشمپوشی کردند، اما مشخص شد که چگونه دولت محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران با سپردن حفاری به یک شرکت چینی در میدان آزادگان واقع در تالاب هورالعظیم موجب خشک شدن این اکوسیستم و تبدیل آن به یکی از کانونهای ریزگرد شده است. ماجرا از این قرار بود که شرکت نفت و پیمانکار چینی به جای آن که با استفاده از تاسیسات دریایی دست به کار استخراج نفت در تالاب هورالعظیم شود، برای کاهش هزینهها تالاب را خشک و از تجهیزات حفاری خشکی استفاده کرد.
جالب اینجاست که از سال ۱۳۸۶ برداشت از این میدان نفتی آغاز شده و حالا پس از ۱۷ سال وزیر نفت دولت چهاردهم گفته است: «ما تالاب را خشکاندیم، ما مردم خوزستان را اذیت کردیم، اما در قالب مسئولیتهای اجتماعی سعی کردیم تا حدودی آن را جبران کنیم.»
شاید حقابه تالابهای بینالمللی هامون پشت سدهای افغانستان حبس شده باشد و از آنجا که در قرارداد ۱۳۵۱ حقابه هیرمند به محیط زیست اشاره نشده این روزها رنج مضاعفی به دشت سیستان تحمیل شود، اما حقابه سایر تالابهای ایران که حالشان خراب است توسط خود ایرانیها جاری نشده است.
به تازگی در سوم بهمن امسال رضا حاجیکریم، رییس فدراسیون صنعت آب ایران، در جلسهای خطاب به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی گزارش داد: «در شرایط فرونشست کنونی، ۱۵۵ میلیارد مترمکعب به آبخوانها و ۴۷ میلیارد مترمکعب به تالابها، از جمله دریاچه ارومیه بدهکاریم و در رشت تقاضای آب هم لجام گسیخته ادامه دارد.»
پیشتر نیز شینا انصاری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفته بود: «۴۳ درصد از مساحت تالابهای کشور بر اثر کاهش بارش و تخصیص نیافتن حقابه در معرض خشک شدن قرار دارد. حقابه تالابهای پریشان، شادگان، هامون، جازموریان و حتی دریاچه ارومیه داده نشده است و با شدت بیشتر و یا کمتر در معرض خشکی قرار گرفتهاند.»
همین توصیف را آرزو اشرفیزاده، مدیر کل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان محیط زیست ایران در گفتوگو با خبرگزاری کار به شکلی دیگر به کار برده و گفته بود: «تعدادی از تالابهای ایران در سال گذشته هیچگونه آبی دریافت نکردهاند».
او نام تالابهای گاوخونی، دریاچه ارومیه، بختگان و جازموریان را در گزارش خود از تالابهایی که آب دریافت نکردهاند آورده بود.
اخیرا شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی از بهبود وسعت دریاچه ارومیه نسبت به مدت مشابه در سال گذشته خبر داد و تراز سطح آب را ۱۲۷۰.۱۳ متر اعلام کرد. اما آنچه عموما در گزارشها از وضعیت دریاچه ارومیه گزارش نمیشود عمق این دریاچه است. با این حال مشخص نیست چه وضعیتی در تابستان سال آینده بر این دریاچه حاکم شود.
وقتی صحبت از عمق تالاب به میان میآید یکی از تالابهای در معرض خطر دیگر نیز نامش به میان میآید. مدتهاست عمق تالاب انزلی در مناطقی حتی به ۱۰ تا ۳۰ سانتیمتر کاهش یافته و نگرانی از روند خشکشدن این تالاب شدیدتر شده است.
تالاب دریاچه ارومیه خوششانس بود که دستکم یک ستاد احیای ملی مدتها آن را به کانون توجه تبدیل کرد و نخستین مصوبه دولت یازدهم نیز به احیای این اکوسیستم اختصاص داشت. اما با وجود تشکیل ستاد احیا و صرف بودجه و پای کار آمدن بسیاری از کارشناسان ایرانی و خارجی در نهایت بیشترین بودجه تخصیص یافته برای این پروژه به قرارگاه خاتمالانبیا رسید تا یک پروژه سازهای انتقال آب تحت عنوان تونل زاب به اجرا درآورد.
بر اساس گزارش عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان از بودجه ۶ هزار و ۱۲ میلیارد تومانی این ستاد به طرح انتقال آب تونل/کانال ۳۶ کیلومتری زاب توسط قرارگاه خاتمالانبیاء اختصاص یافت. اما این نهاد نه تنها در موعد مقرر این پروژه را به اتمام نرساند که به گفته هادی بهادری، نخستین رییس ستاد احیای دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی، قرارگاه خاتمالانبیا تقاضای هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان اعتبار دیگر برای تکمیل تونل کرد. در نهایت پس از آن که بخشی از این تونل فروریخت و افتتاح آن در دولت دوازدهم عملی نشد، افتتاح آن تا ۵ اسفند ۱۴۰۱ توسط رییس دولت سیزدهم رقم خورد. حالا وضع دریاچه ارومیه به واسطه بارشها ممکن است از نظر عدد تراز بهبود یافته باشد، اما عمق این دریاچه و آبگیری آن اصلا حال خوشی ندارد.
سالهاست مثل وضعیت بسیاری از تالابهای دیگر آنچه سرنوشت تالاب انزلی را در هالهای از ابهام قرار داده توسط کارشناسان مرور میشود، اما اخیرا سخنان هادی حقشناس، استاندار گیلان نگاهها را به سوی این تالاب جلب کرد که گفت: «ظرف دو سه سال آینده تیتر یک خبرها در ایران و جهان این میشود که رشتیها و انزلیچیها در حال تَرکِ شهر هستند، چون تالاب انزلی از فاضلاب انسانی پر میشود.»
براساس گزارش استاندار گیلان روزانه ۳۸۰هزار مترمکعب فاضلاب شهرهای رشت، انزلی و صومعهسرا به طور مستقیم وارد رودخانههای زرجوب و گوهررود شده به تالاب انزلی سرازیر میشود. کمتر آسیب فاضلاب به جز آلایندگی کاهش عمق آن توصیف میشود.
منصور سهرابی، پژوهشگر در حوزه محیط زیست در تحلیل وضعیت تالاب انزلی میگوید: «بررسی مدیریت تالاب انزلی در ۵۰ سال اخیر روندی قهقرایی را نشان میدهد که نتیجه آن تبدیل آن به یک تالاب فصلی و سپس خشکی کامل است.»
به جز فاضلاب مشکلات دیگری هم گریبان تالاب انزلی را گرفته است. مسعود باقرزاده کریمی، مدیرکل سابق دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست در شهریور ۱۴۰۰ گفته بود: «به جز آلودگیهای فاضلاب شهری و کشاورزی رشد گیاهانی، چون سنبل آبی که عملا اکسیژن آب را گرفته و موجب تلف شدن آبزیان میشد موجب برهم خوردن حیات در این اکوسیستم شدهاست.»
یکی دیگر از عوامل موثر در رسوبگیری تالاب انزلی به گفته علی ارواحی، متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی «احداث موجشکن جدید بدون در نظر گرفتن شرایط و انجام مطالعات وضعیت جریانهای دریایی در محل اتصال تالاب و خزر، بهعنوان یک عامل ثانویه برای تشدید انباشت مواد رسوبی در تالاب است.»
فقط تالابهای ایران نیستند که حالشان خراب شده است. در اروپا هم تالابها اوضاع بهتری ندارند. اما به گفته دکتر منصور سهرابی تفاوت بین کشورهای اروپایی و ایران نظارت موثر و به کار بستن قوانین سرسختانه در قبال حقابه تالابها و جلوگیری از هر گونه اضافهبرداشت آب است.
بیشتر بخوانید:۲ تالاب بینالمللی گنبدکاووس خشک شد
در سالهای اخیر تالاب «دونیانا» مهمترین تالاب اروپا در اسپانیا در مسیر خشکشدن قرار گرفتهاست. خشک شدن این دریاچه علاوه بر وارد کردن آسیب جدی به زیست بوم منطقه، احتمالا موجب تلف شدن شمار زیادی از پرندگان مهاجر خواهد شد که همه ساله بین آفریقا و شمال اروپا در مهاجرت فصلی هستند.
به گفته دکتر منصور سهرابی، در صد سال گذشته مواردی از خشکشدن تالابها در اروپا به دلیل توسعه کشاورزی، شهرسازی و صنعت روی داده که از آن جمله کاهش سطح آب دریاچهای در انگلستان و بحران منطقه دانوب در رومانی به دلیل احداث سدها بوده است
این اگرواکولوژیست و پژوهشگر بومشناسی و محیط زیست به یورونیوز فارسی میگوید: «پس از تجربههایی در یک سده اخیر، سیستمهای نظارتی و کنترل آب تالابها در کشورهای اروپایی بیشتر شده و نتیجه آن وضع قوانین سختگیرانه برای حفظ حقابه محیط زیست و تضمین و تامین آن بوده است. کشورهایی، چون هلند، آلمان و فرانسه از این دست بودهاند.»
دکتر سهرابی همچنین به محدودکردن کشاورزی در برداشت آب از منابع تجدیدپذیر اشاره کرده میگوید: «الگوهای کشت در اروپا تغییر داده شد تا آنجا که در اسپانیا شاهد احداث شهرک گلخانهها با به کارگیری متدهای مدرن کشاورزی برای استفاده آب کمتر در کشت محصولات است.»
او تاکید میکند همه این روشها سبب شده تا احیای تالابها و بازگشت دوباره حیات به تالابها ممکن شود.
منصور سهرابی در پاسخ به این پرسش که وقتی تالابی خشک شود چه تاثیری بر زندگی مردم میگذارد به یورونیوزفارسی توضیح میدهد: «در واقع چند مسئله با خشکشدن یک تالاب رخ میدهد. یکی کاهش تنوع زیستی، تبدیل تالاب به کانون ریزگرد، شورشدن خاک و کاهش محصولات کشاورزی، کاهش سلامت عمومی به ویژه با پخش نمک و فلزات سنگین کف تالابها و همچنین تاثیر بر کیفیت آب است.»
به گفته این اگرو اکولوژیست تهدید تنوع زیستی با خشکشدن تالاب با از بین رفتن و حتی انقراض برخی موجودات زنده درون تالاب آغاز میشود و مسیر مهاجرت پرندگان مهاجر تغییر پیدا کرده و در نهایت منجر به کاهش تنوع زیستی میشود.
دکتر سهرابی با اشاره به تاثیر مستقیم خشکشدن تالابها بر کاهش سلامت عمومی میگوید: «کف تالابها علاوه بر نمک فلزات سنگینی از جمله سرب و آرسنیک دارد. وقتی تالاب خشک میشود ذرات کف تالاب با وزش باد در هوا پراکنده شده و از طریق تنفس بدن انسانها را تحت تاثیر خود قرار میدهند.
او همچنین از تالابها به عنوان فیلترهای طبیعی تصفیه آب در طبیعت یاد کرده میافزاید: «تالابها آب را پالایش میکنند و وقتی تالابی خشک میشود آلودگی آب استمرار پیدا میکند. علاوه بر این خشک شدن تالابها منجر به مهاجرت مردم همجوار با آن شده و تبعات و آسیبهای اجتماعی مهاجرت را رقم میزند. از تاثیر منفی خشکشدن تالابها بر اکوتوریست و گردشگری هم نباید غافل بود.»
منبع: یورونیوز