
اقتصاد۲۴- تهران، این کلانشهر خاکستری، روزگاری باغشهری بود که درختانش مثل رگهای سبز در دل خیابانها جاری بودند. خیابان ولیعصر با چنارهای سربهفلککشیدهاش نمادی از این هویت سبز بود، اما حالا، دیگر نه از آن سایههای خنک خبری هست و نه از آنهمه چنار. روزی این خیابان ۱۸ هزار درخت داشت، اما در سال ۱۳۹۰ تعدادشان به ۸ هزار اصله رسید و امروز کسی نمیداند دقیقاً چند درخت هنوز نفس میکشند. چیزی که مشخص است، صدای ارههای برقی و کامیونهای حمل تنههای بریدهشدهای است که انگار بخشی از حافظه تاریخی شهر را بار میزنند و میبرند.
تصویر درختان بیجان در خیابانها، تنها یک اتفاق نیست؛ یک بحران است. بهمن امسال خبر آمد که درختان خیابان ایتالیا را قطع کردهاند. پیش از آن، ماجرای چنارهای خیابان ولیعصر جنجالی شد؛ در حالی که رئیس شورای شهر از بیماری و سرطان درختان گفت، کارشناسان چیز دیگری میگفتند: درختان بهدلیل ساختوسازهای بیرویه، گودبرداریهای عمیق، و پروژههای زیرزمینی، ریشههایشان خشک شده و بیجان شدهاند. وقتی درختی جایی برای تنفس نداشته باشد، میمیرد. برجهای بلندمرتبه، پارکینگهای عمیق و زهکشیهای مختلشده، چیزی جز مرگ تدریجی برای این درختان به ارمغان نیاوردهاند.
اما این فقط یک خیابان نیست؛ بلای قطع درختان از ولیعصر تا نیاوران و از قیطریه تا سعدآباد، از چیتگر تا قزوین را درنوردیده است. پارکهای تهران قربانی توسعه شهری شدهاند. مجتمع اطلس مال در اقدسیه تمام سیستم زهکشی را از کار انداخته و ریشههای درختان را در مردابی از آب راکد و گندیده گرفتار کرده است. در پارک قیطریه، ۲۰ متر گودبرداری انجام شد و با آن، ریشههای درختان هم به کام مرگ رفتند. در سعدآباد، ابتدا گفتند سه درخت بر اثر طوفان افتاده، بعد از چند روز خبر از قطع ۷ درخت دادند، اما در عکسهای منتشرشده، ۲۰ تنه ارهشده به چشم میخورد.
باغها هم از این نابودی در امان نماندهاند. از گمشدن پرونده یک باغ ۳۰۰۰ متری که قرار است به برج تبدیل شود، تا مجوزهای ساختوساز در ۵۰۰ باغ تهران، همه چیز نشان از یک روند ویرانگر دارد. در دانشگاه الزهرا ۱۵ درخت ۱۰۰ ساله را بیمجوز بریدند. در خیابان پاسداران ۳۵ چنار قدیمی قطع شد. در مجموعه ورزشی انقلاب درختانی قربانی تغییر کاربری شدند. در بوستان کوهپایه، حکم قطع ۵۰ درخت صادر شد، چرا؟ چون زمین متعلق به بخش خصوصی بود و حالا قرار است تغییر کاربری بدهد.
اما در این میان، قطع درختان فقط یک هزینه زیستمحیطی ندارد؛ یک تجارت هم هست. شهرداری تهران از سال ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۲ بیش از ۱۸۷۱ میلیارد تومان از محل عوارض قطع درختان درآمد کسب کرده است. در دوره مدیریت شهری ششم، تنها تا پایان آبانماه، این رقم به ۲۴۶۱ میلیارد تومان رسید، یعنی رکوردشکنی در درآمد از درختکشی! و جالبتر اینکه در لایحه بودجه سال ۱۴۰۴، شهرداری تهران پیشبینی کرده که ۹۰۰ میلیارد تومان دیگر از این محل درآمد کسب کند. در حالی که یک ماه قبلتر، همین شهرداری در لایحه متمم بودجه ۱۴۰۳، رقم ۱۱۰۰ میلیارد تومان را برای این درآمد در نظر گرفته بود. ظاهراً در این میان، عددها بالا و پایین میشوند، اما درختان همیشه پایین میروند؛ پایینتر از سطح زمین، در زیر آوار بیتوجهی و سوداگری.
قطع درختان را میشود توجیه کرد: میگویند برخی خشک شدهاند، برخی بیمارند، برخی در مسیر پروژههای عمرانی هستند. اما مسئله اینجاست که نه نظارت درستی بر این قطعها وجود دارد و نه جایگزینی واقعی برای درختانی که میروند. خیابان ولیعصر همچنان قربانی پروژههای مترو و ساختمانسازی است. بوستانهایی که میتوانستند ریههای تهران باشند، به قطعاتی از پازل سوداگری شهری تبدیل شدهاند. در حالی که آلودگی هوا رکورد میزند و تهران در فهرست آلودهترین شهرهای جهان جا خوش کرده، تنها چیزی که کمتر کسی به آن فکر میکند، همین درختانی هستند که دیگر نیستند. تهران، کلانشهری که روزگاری باغشهر بود، حالا شهری است که در آن، درختان ایستاده میمیرند، و کسی برایشان فاتحه هم نمیخواند.
منبع: امتداد