
اقتصاد۲۴- چهار ماه نخست سال جاری به نحوی آغاز و ادامه یافت که فضای اقتصادی کشور با فراز و نشیبهای متعددی مواجه بوده است؛ از نوسانات بازارهای مالی گرفته تا تحولات ژئوپلیتیک منطقهای که تأثیر مستقیمی بر تصمیمگیری سرمایهگذاران و جهتگیری بازارها گذاشتهاند.
در این میان، گزارشها و دادههای تحلیلی منتشرشده حاکی از آن است که سرمایهگذاری در برخی از داراییهای مالی همچنان سودآور باقی مانده است، در حالی که برخی دیگر، مانند بازار طلا و سکه، زیان سنگینی را به سرمایهگذاران خود تحمیل کردهاند. براساس گزارشی که دنیای اقتصاد منتشر کرده است، بررسی بازدهی بازارها در این بازه زمانی نشان میدهد که صندوقهای درآمد ثابت، سپردههای بانکی و شاخص بورس تهران، در صدر فهرست داراییهای با بازدهی مثبت قرار گرفتهاند. این در حالی است که بازارهایی، چون طلا و سکه که در بسیاری از دورههای بحرانی به عنوان پناهگاه امن سرمایهها شناخته میشدند در چهار ماه اخیر عملکردی منفی داشتهاند.
به گزارش اقتصاد ۲۴ ، صندوقهای درآمد ثابت، نرخ سود بانکی و شاخص بورس تنها داراییهایی هستند که طی چهار ماه نخست سال بازدهی مثبت خود را حفظ کردهاند. صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت نیز به دلیل سود تضمینی و ریسک پایین، همچنان گزینهای محبوب برای سرمایهگذاران محتاط باقی ماندهاند. این صندوقها، که عمدتا از ابزارهای مالی کمریسک مانند اوراق بدهی، سپردههای بانکی و گواهی سپرده تشکیل شدهاند، توانستهاند بازدهی نسبتا مطمئن و پایداری را برای سپردهگذاران خود رقم بزنند.
از سوی دیگر، نرخ سود بانکی نیز که طی ماههای اخیر روندی باثبات و نسبتا صعودی داشته، به یکی از عوامل اصلی جذب سرمایههای خرد و متوسط به سمت نظام بانکی تبدیل شده است. در شرایطی که فضای کلی اقتصاد با عدم قطعیتهایی مانند نرخ تورم، نوسان ارز و نگرانیهای سیاسی مواجه است، سود بانکی باثبات به عنوان یک گزینه مطمئن و بدون ریسک برای سرمایهگذاری کوتاهمدت و میانمدت شناخته میشود.
اما در نقطه مقابل این معادله، بازار طلا و سکه قرار دارد؛ بازارهایی که در شرایط تنشهای منطقهای و افزایش نااطمینانی معمولا رشد قابلتوجهی را تجربه میکنند، اما اینبار برخلاف روندهای سنتی، با کاهش ارزش مواجه شدهاند. دلایل این عملکرد منفی را باید در تحولات اخیر خاورمیانه، بهویژه جنگ نظامی اسرائیل با ایران و کاهش سریع دامنه این درگیری جستوجو کرد.
در هفتههایی که سایه جنگ بر منطقه سنگینی میکرد، قیمت دلار آزاد با جهشهایی مواجه شد، اما بهمحض کاهش تنشها، نرخ ارز نیز بهسرعت افت کرد و به محدوده ۸۴ هزار تومان بازگشت. این کاهش نرخ ارز، فشار مستقیمی بر قیمت طلا و سکه وارد کرد و سبب شد سرمایهگذارانی که با هدف پوشش ریسک به این بازارها ورود کرده بودند، دچار زیان شوند.
در مجموع، آنچه از تحلیل روند بازارهای مالی در چهار ماه نخست سال برمیآید، این است که در دورهای از عدم اطمینان و شوکهای سیاسی، بازدهی سرمایهگذاریها بیش از هر چیز به نوع دارایی، سطح ریسکپذیری سرمایهگذار و توان پیشبینی تحولات اقتصادی و سیاسی بستگی دارد. در چنین فضایی، داراییهای با بازدهی مطمئنتر و کمریسکتر، نظیر سپردههای بانکی و صندوقهای درآمد ثابت، توانستهاند از طوفان نوسانات گذر کنند و بازدهی مثبت برای سرمایهگذاران به همراه داشته باشند، در حالی که بازارهای سنتی همچون طلا و ارز، این بار قربانی نوسانات شدید و فضای پرابهام ژئوپلیتیک شدهاند.
یوسف کاووسی، مدیرکل اسبق بازرسی بانک مرکزی در تحلیل رفتارشناسی اقتصادی سرمایهگذاران، به اقتصاد ۲۴ گفت: «بازارها در شرایط متفاوت تغییر میکنند. یک زمانی هست که دولت میخواهد بازارهایی را بصورت مصنوعی پایین نگه دارد تا آرامش ذهنی به مردم القا کند. مانند اتفاقی که در دوران جنگ و بعد از آن برای بازار ارز رخ داد. بانک مرکزی با تمام توان سعی کرد قیمت دلار را پایین نگه دارد. درصورتی که آن موقع که صرفا تهدید حمله نظامی ایران مطرح میشد، قیمت دلار بیشتر از این افزایش داشت ولی با وقوع جنگ حدود ده درصد افزایش داشته است. این امر نشان میدهد که بازاری که مصنوعی باشد و دولت بتواند رویش تاثیر بگذارد، بازار نیست.»
وی درباره عدم تمایل مردم به سرمایهگذاری در بازارهای طلا و ارز، عنوان کرد: «در چنین شرایطی مردم هم ترسهای فراوانی دارند مثلا اینکه دلار و طلا بخریم ممکن است ردیابی شویم، برچسب اخلالگر اقتصادی به ما زده شود یا مجبور شویم که مالیاتهای سنگینی پرداخت کنیم. در یک مقطعی مردم سعی میکنند سرمایه نقدیشان را در جایی پارک کنند که موقت است نه مانند سپردههای بلند مدتی که نتوانند چند سال به آن دست بزنند. ترجیح میدهند در جایی سرمایهگذاری کنند که برای حرکت بعدیشان این پول آسان بتواند وارد بازار شود. در بازار مسکن سرمایهگذاری نمیکنند که نتوانند پولشان را نقد کنند یا به بازار سرمایه نمیبرند که دچار التهاب شود و نقدشوندگی نداشته باشد. از این رو در صندوقهای ثابت یا در سپردههای بانکی میگذارند تا هم سودی به دست بیاورند و هم در هنگام نیاز بتوانند پولشان را به راحتی جابهجا کنند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به اینکه چرا باوجود خروج سرمایه از بورس و سرریز شدن به سمت بازارهای طلا و ارز، اما این دو بازار بازدهی منفی داشتهاند؟ گفت: «شاید به آن معنا منفی نبوده است ولی ممکن است در این مقطع به دلیل اینکه طلا با دلار سنجیده و دلار هم کنترل میشود، عملکردشان مثبت نشده است.»
بیشتر بخوانید: ریال دیجیتال؛ راهکار نوین برای حفظ ثبات اقتصادی در شرایط بحرانی/ سرمایهگذاری در بلاکچین؛ کلید عبور از بحرانهای اقتصادی
کاووسی ادامه داد: «اگر دولت دخالتی در بازار ارز نداشت و دلار مثلا ۱۱۰ هزار تومان میشد، آن موقع طلا ۳۰ درصد سود میداد ولی، چون دلار تحت کنترل و طلا هم به آن وصل است، این اتفاق رخ داده است. البته باتوجه به تقاضاهایی که وجود دارد، این روند پایدار نیست. زمانی که بازار به روال عادی خود بازگردد همان ترتیب قبلی که طلا در صدر بازدهی قرار میگرفت را تجربه خواهیم کرد. الان به دلیل نوسانات و اتفاقاتی که رخ داد، مردم ترجیح میدهند پولشان را در بانک بگذارند تا یک بازار خوبی برایشان ایجاد شود.»
مدیرکل اسبق بازرسی بانک مرکزی درباره تبعاتی که سرمایهگذاری در بخش غیرمولد برای اقتصاد کشور خواهد داشت، به اقتصاد ۲۴ گفت: «تبعاتش بسیار زیاد است ولی شاید بهتر باشد اینگونه پرسش کنیم که چرا مردم پولشان را در اقتصاد نمیآورند؟ یک فرد عاقل وقتی نمیداند فردا چه خبری هست؟ نمیداند که چه تضمین و چه بخشنامه و دستورالعمل محدودکنندهای قرار است صادر شود، سرمایهاش را در بخش تولید وارد نمیکند. کسی که فکر اقتصادی داشته باشد پولش را در بورس نمیگذارد که نه شاخصش رشد میکند و نه میتواند آن پول را خارج کند. در بازاری سرمایهگذاری میکنند که نقدشوندگی و امنیت برایشان داشته و به آن دسترسی داشته باشند. تبعات این نوع سرمایهگذاری قابل شمارش نیست ولی علتش این است که وقتی امنیت و ثبات نیست و رویهها و مدیریتها صحیح نیست، هرکسی سعی میکند سرمایهای که با سختی به دست آورده را مدیریت کند و به دست دولت و سیاستهای دولت نمیسپارد.»