
اقتصاد۲۴- «وقتی در سرزمین خشک، برنج میکاریم، سرنوشت آب را معامله میکنیم.» این جمله شاید به خوبی بیانگر احوالات این روزهای سرزمینمان باشد. شاید به صورت خودکار پیش از این، اینطور تلقی میشد مگر در مناطق کم آب هم میشود کشت برنج را انجام داد. بررسیها نشان میدهد در دو دهه اخیر سهم مساحت زیر کشت برنج در کشور از ۵۲۷ هزار هکتار به ۸۱۱ هزار هکتار در سال ۱۴۰۳ رسیده و طی ۱۶ سال این میزان بیش از ۵۳ درصد افزایش یافته است. از این گذشته سهم ۲۹ استانی که در آن چنان ظرفیت بارش (آب) فراوانی ندارند و شاید در نگاه اول آن چنان هم مناسب کشت برنج نباشند از ۲۵ درصد در سال ۱۳۸۷ به ۳۰ درصد در سال ۱۴۰۳ رسیده است. یعنی ۷۰ درصد برنج کشور در دو استان گیلان و مازندران و ۳۰ درصد تولید برنج در سایر استانهای غیرشمالی کشت میشود.
کارشناسان میگویند تداوم تولید برنج به عنوان محصول با مصرف بالای آب در استانهای کم آب، نهتنها آینده امنیت غذایی را تهدید میکند، بلکه زیستبوم ایران را در معرض خطرهای جبرانناپذیری همچون فرونشست قرار میدهد. بنابراین، بازنگری جدی در سیاستهای کشاورزی، تدوین الگوی کشت متناسب با شرایط اقلیمی و بهرهگیری از فناوریهای نوین آبیاری، ضرورتی فوری است که اگر امروز محقق نشود، فردا بهایی سنگینتر به کشور تحمیل خواهد کرد.
ادامه روند کاهش بارندگی و افت منابع آبی، زنگ خطر را برای مدیریت منابع آب کشور به صدا درآورده و سازمانهای جهاد کشاورزی و آب و برق خوزستان در تصمیمی تازه در اردیبهشت امسال، کشت شلتوک (برنچ) را در پنج حوضه مهم و پرتنش آبی شامل کرخه، دز، کارون، مارون- جراحی و زهره ممنوع اعلام کردند. این تصمیم با توجه به کاهش ۳۸ درصدی بارندگی و افت ۳۷ درصدی منابع آب رودخانهها از سوی وزارت نیرو و سازمانهای مسئول کشاورزی گرفته شده تا با مدیریت بحران آب، بخشی از تنش آبی را در حوضههای حیاتی آبریز کشور جبران کند.
با توجه به گستره جغرافیایی این حوزههای آبی، ممنوعیت کشت شلتوک برای جبران کمآبی در این حوضههای آبریز علاوه بر خوزستان، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، و بخشهایی از فارس و لرستان را در بر میگیرد و کشت برنج را دستکم در ۶ استان ایران به طور کامل یا در بخشهایی از آنها محدود میکند. اما سرآغاز داستان اعمال محدودیت و ممنوعیت کشت برنج در استانهای کمآب به سال ۱۳۹۸ باز میگردد. در سال ۱۳۹۸ دولت وقت، تصمیم گرفت کاشت برنج در همه استانهای کشور بهجز مازندران و گیلان را ممنوع اعلام کند. این موضوع به تصویب هیئتدولت رسید و در بخشنامهای به همه استانها ابلاغ شد در این بخشنامه آمده بود که در یک دوره ۳ ساله به استانهای غیرشمالی که برنج کشت کنند، مزایایی تعلق نمیگیرد و از آنان حمایت نخواهد شد تا کشاورزان این استانها به تغییر محصول روی آورند. وزارت جهاد کشاورزی نیز مکلف شد تا کشتهای جایگزین برنج را در استانهای مختلف ارائه دهد.
بیشتر بخوانید:عرضه برنج پاکستانی با برند ایرانی در بازار
با این حال، اما آخرین آمارها نشان میدهد با وجود تنشآبی در گستره وسیعی از ایران، هنوز هم کم و بیش برنج در استانهایی که با کمبود شدید منابع آبی مواجهند، کشت میشود. به غیر از دو استان گیلان و مازندران که تقریباً ۷۰ درصد برنج کشور را تولید میکنند، کشت برنج در استانهای گلستان، فارس، لرستان، آذربایجانشرقی، ایلام، زنجان، اصفهان، چهارمحالوبختیاری، کهگیلویهوبویراحمد، سیستانو بلوچستان، خراسانرضوی، خراسانشمالی، اردبیل، قزوین، کرمانشاه، کردستان، آذربایجانغربی، خراسانجنوبی و کرمان کم و بیش ادامه دارد. این در حالی است که به گفته کارشناسان، هر هکتار زمین شالیزار، ۱۱ تا ۱۳ هزار لیتر آب مصرف میکند.
بررسیها از آمار وزارت جهاد کشاورزی حاکی از آن است که مساحت زیر کشت برنج و شلتوک در کل کشور طی ۱۶ سال اخیر، بیش از ۵۳ درصد رشد کرده و از حدود ۵۲۷ هزار هکتار در سال ۱۳۸۷ به ۸۱۱ هزار و ۱۰۹ هکتار در سال ۱۴۰۳ رسیده است. البته که در برخی سالها در این ۱۶ سال طبیعتاً مساحت زیر کشت برنج در استانهای ایران احتمالاً به بیش از این مقدار نیز رسیده است. اوج این افزایش مساحت زیر کشت برنج و شلتوک در سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ رخ داد که دولت مصوب کرد عمده کشت برنج در استانها پرآب مانند مازندران و گیلان صورت گیرد و کشت برنج در سایر استانهای کمآب ممنوع شود و در برخی استانهای دیگر نیز با اعمال محدودیت همراه شود و البته از طرفی دیگر میزان بارشها در سراسر کشور افزایش یافت؛ این شد که مساحت زیر کشت برنج در کشور به ۸۹۲ هزار هکتار و ۸۵۴ هزار هکتار در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ رسید. گفتنی است ۷۰ درصد تولید برنج تنها در دو استان گیلان و مازندران بوده و ۳۰ درصد باقی مانده در استانهای غیرشمالی صورت گرفته است.
طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی از میزان مساحت زیر کشت برنج در کشور، طی سال ۱۴۰۳ بیش از ۸۱۱ هزار هکتار در کشور زیر کشت محصولی مانند برنج بوده است؛ در این میان کاملاً بدیهی است حدود ۷۰ درصد از مساحت زیر کشت برنج در کشور متعلق به استانهای مازندران و گیلان به ترتیب ۲۲۷ هزار و ۳۱۹ هکتار و ۲۳۵ هزار و ۶۰۰ هکتار مساحت زیر کشت محصولی مانند برنج است. در کنار این، سایر استانهای غیرشمالی، ۳۰ درصد از مساحت زیر کشت برنج را به خود اختصاص دادهاند. افزون بر این، جالب است رتبه سوم مساحت زیر کشت برنج در سال گذشته متعلق به استان خوزستان، با بیش از ۱۲۶ هزار و ۷۰۰ هکتار مساحت زیر کشت برنج است.
استان گلستان با ۴۴ هزار هکتار مساحت زیر کشت برنج در رتبه چهارم مساحت زیر کشت در ایران قرار گرفته است. استانهایی مانند فارس و آذربایجان شرقی در رتبههای پنجم و ششم میان استانهای ایران قرار میگیرند. در مقابل استانهایی مانند خراسان جنوبی، شمالی و آذربایجان غربی کمترین میزان مساحت زیر کشت برنج را در سال ۱۴۰۳ داشتهاند و به ترتیب ۱۰، ۱۹ و ۲۷ هکتار ذکر شده است. در این میان در استان مرکزی در سال گذشته، هیچ کشت برنجی انجام نشده است.
امسال با شدت گرفتن چالش در تأمین آب و روزهای دشوار در تابستان، کشت برنج در ۶ منطقه دیگر ممنوع شده است. خوزستان، ایلام، فارس، کهگیلویه و بویراحمد در رده مناطقی هستند که تاکنون کشت برنج در آنها ممنوع اعلام شده است. چندی پیش اکبر فتحی، معاون امور برنامهریزی و اقتصادی وزارت جهادکشاورزی اعلام کرد: «الگوی جدید کشت بر اساس شرایط آبی هر منطقه تدوین و به استانها ابلاغ شده است. بر اساس این الگو، تولید محصولات پرمصرف مانند برنج در مناطق کمآب محدود شده و جای خود را به محصولات با نیاز آبی کمتر داده است.» وی افزود: «وزارت نیرو برای ۶ ماه نخست سال حدود ۲۴ میلیارد مترمکعب آب برای کشاورزی اختصاص داده است؛ عددی که به نظر سختگیرانه میآید، اما نشاندهنده ضرورت سازگاری با منابع آبی واقعی کشور است.»
با این وجود بررسی آمار وزارت جهاد کشاورزی در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد در استانهای خشک مانند اصفهان با حدود ۲۳۰۰ هکتار، سیستان و بلوچستان با ۴۵۰۰ هکتار و خراسان رضوی با حدود ۹۰۰ هکتار مساحت زیر کشت، با وجود دارا بودن آب و هوای گرم و خشک همچنان برنج کشت میشود که جای تأمل بسیاری ایجاد کرده که چطور ممکن است در چنین استانهای خشک و کمآبی با بارشهای اندک (کمتر از ۲۵۰ میلیمتر در سال که یکسوم میانگین جهانی است) و وجود کویر و قناتهای گوناگون و بسیار همچنان برنج کشت شود.
بیشتر بخوانید:برنج طبیعت یک میلیون را رد کرد+ جدول
بر اساس دادههای سازمان هواشناسی، کشور در سال آبی جاری تا نیمه مردادماه، ۴۰.۲ درصد با کاهش بارش روبهرو بوده و طی این مدت ۱۳۷.۲ میلیمتر بارش دریافت کرده. این در حالی است که میانگین بلندمدت بارش کشوری در این بازه زمانی ۲۲۹.۴ میلیمتر بوده است. بررسیها نشان میدهد تا نیمه تابستان (۱۵ مردادماه امسال) شاهد کاهش ۷۸ درصدی بارش بودهایم. بر این اساس، استان سیستانوبلوچستان همچنان کمبارشترین استان کشور است. میزان بارشها در این استان در مقایسه با دوره بلندمدت ۷۵.۷ درصد کاهش یافته است، درحالیکه تا سال گذشته مساحت زیر کشت این استان حدود ۴۵۰۰ هکتار بوده و سومین استان با بیشترین کشت برنج در سال ۱۴۰۳ بوده است.
در استان فارس نیز بارشها نسبت به دوره بلندمدت ۵۷.۶ درصد کاهش یافته و از ۳۰۶.۸ میلیمتر به ۱۳۰ میلیمتر رسیده است، درحالیکه مساحت زیر کشت برنج آن در سال گذشته حدود ۲۷ هزار هکتار برآورد شده است و پنجمین استان با بیشترین کشت برنج در ایران بوده است. در استانهای گلستان، گیلان و مازندران بارشها رشد منفی ۳۲.۹ درصدی، رشد ۱۷.۴ درصدی و رشد ۲۲.۱ درصدی داشته که باید کاهش بارش در استان گلستان که رتبه سوم کشت برنج در کشور را دارد (البته با اختلاف فاحش از دو استان دیگر) جدی گرفت و به دنبال راهحل بود.
در روزگاری که بارندگیها به حداقل رسیده و سدهای کشور با کمترین ذخایر خود دستوپنجه نرم میکنند، سایه خشکسالی هر روز سنگینتر بر سر ایران گسترده میشود. سفرههای زیرزمینی یکی پس از دیگری به مرز خشکسالی رسیدهاند و با این وجود، الگوی کشت و سیاستهای آبی همچنان بر مدار اشتباه میچرخد. افزون بر این، آمار رسمی وزارت جهاد کشاورزی نشان میدهد که در دو سال اخیر، با وجود ممنوعیت قانونی، برنج در بیش از ۱۹ استان خارج از شمال کشور کشت شده است؛ واقعیتی که بیش از هرچیز، فاصله عمیق میان سیاستهای مصوب و عملکرد اجرایی را عیان میسازد. امروز ایران در شرایطی قرار گرفته که کاهش چشمگیر بارندگی و افت ذخایر سدها، بسیاری از استانها را با تنش آبی مواجه ساخته و منابع زیرزمینی کشور به مرز هشدار رسیدهاند. با این حال، آنچه بحران را تشدید میکند، نه صرفاً تغییرات اقلیمی، بلکه ضعف سیاستگذاری در مدیریت آب و الگوی کشت محصولات کشاورزی است.
یک سؤال این است که آیا با متمرکز شدن تولید برنج در چند استان، احتمال کمبود برنج در کشور پررنگ میشود؟ برای مثال در مردادماه، جهاد کشاورزی در اظهارنظری عجیب، کمبود برنج در بازار را به چالش آب و کاهش تولید داخل نسبت داد. فرامتن این اظهارات یعنی کمبود آب باعث شده کشاورزان نتوانند به اندازه گذشته کشت کنند، درنتیجه بازار داخلی با کمبود عرضه روبهرو شده است. در ظاهر، استدلالی ساده و قابل پذیرش است، اما کمی که عمیقتر به موضوع نگاه کنیم متوجه میشویم این گزاره نه تنها کامل نیست بلکه آدرس غلطی است که سعی دارد افکار عمومی را از واقعیتهای اصلی منحرف کند.
باید درنظر داشت نیاز سالانه کشور به برنج حدود ۳ میلیون تن است، اما حتی در بهترین سالهای تولید، ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تن از این نیاز از تولید داخل تأمین میشود، بنابراین واردات حداقل یک میلیون تن برنج همیشه جزء سیاستهای الزامی کشور بوده و این یک واقعیت انکارناپذیر است. ضمناً توقف کشت برنج در استانهایی همچون اصفهان، خوزستان و فارس مطرح است و صرفاً کشت برنج در استانهای شمالی انجام خواهد شد.
