
اقتصاد۲۴- قصر جمیلان، بنایی که امروز در دل محله سنبلستان اصفهان رو به فراموشی گذاشته، تنها یک ساختمان متروکه نیست؛ بلکه گرهگاهی است میان اسطوره و تاریخ. این قصر که در متون کهن با نامهایی همچون «چنبلان»، «چملان» و «سنبلستان» از آن یاد شده، ریشه در روزگاری دارد که اصفهان هنوز در چارچوب تاریخ مدون شناخته نمیشد. روایتها از ساخت آن به دست خسروپرویز برای معشوقهاش «شکر اصفهانی» میگویند و نشانههای معماری موجود، لایههایی از عصر دیلمی، سلجوقی، صفوی و قاجاری را بر پیکره آن نشان میدهد. همین درهمتنیدگی اسطوره و معماری است که قصر جمیلان را به یکی از اسرارآمیزترین و درعینحال، مغفولترین بناهای تاریخی اصفهان بدل کرده است.
سرنوشت قصر شگفتانگیز جمیلان، داستانی تلخ و آشناست: بنایی که در تاریخ پنجم اسفندماه ۱۳۷۶ خورشیدی با شماره ۱۹۸۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید، سالهاست قربانی بیتوجهی، سوءمدیریت و بهرهبرداریهای نامتناسب شده و امروز در آستانه فروپاشی قرار دارد. از حفرهها و فضاهای زیرزمینی ناشناختهاش که گفته میشود به بافتی پنهان و چهارتاقیهای اسرارآمیز ختم میشوند، تا بازارچهها و گذرهای پیرامونیاش که روزگاری بخشی از شریان زنده شهر بودند، همه و همه در سایه سکوت و فراموشی مدفون شدهاند.
اهمیت قصر جمیلان تنها در معماریاش نیست، بلکه در ظرفیتی نهفته است که میتواند حلقهای گمشده از هویت تاریخی اصفهان را بازآفرینی کند. اما چرا چنین بنایی با این همه ارزش، در حاشیه و ناشناخته مانده است؟ چه شد که قصر شاهانهای که میتوانست به نمادی جهانی بدل شود، امروز به کارگاه نجاری و فضای متروکهای بیروح تبدیل شده است؟ برای واکاوی این پرسشها و بررسی ابعاد ناشناخته قصر جمیلان، با «مژگان ابراهیمی»، معمار و کنشگر میراثفرهنگی اصفهان، به گفتوگو نشستهایم؛ کسی که سالها در حوزه حفاظت از بافت تاریخی فعالیت کرده و زنگ خطر نابودی این گنجینه فراموششده را به صدا درآورده است.
چرا قصر جمیلان در میان بناهای تاریخی اصفهان از اهمیت ویژهای برخوردار است و چه ویژگیهایی این بنا را از دیگر ابنیه متمایز میکند؟
قصر جمیلان درحقیقت فراتر از یک بنای تاریخی صرف است. اهمیت آن نهتنها در کالبد معماری، بلکه در روایتها، قصهها و اسطورههایی نهفته است که این بنا را به اعماق تاریخ و حتی پیشاتاریخ پیوند میزند. آنچه درباره قصر جمیلان گفته میشود، محدود به تاریخ مدون اصفهان نیست، بلکه به اسطورههایی بازمیگردد که گاه از آنها بهعنوان «تاریخ نانوشته» یا «پیشاتاریخ» یاد میکنیم.
این روایتها، قصر جمیلان را بهعنوان سندی زنده از قدمت و تداوم تمدن شهری در اصفهان مطرح میکند. به همین دلیل، قصر جمیلان نهفقط یک بنای معماری بلکه نمادی از حافظه اسطورهای، تاریخی و فرهنگی این شهر است. افزونبراین، خود کالبد بنا نیز ویژگیهای منحصربهفردی دارد. از نظر فرم، دوره ساخت و سبک معماری، قصر جمیلان با اغلب ابنیه اصفهان متفاوت است و همین تمایز باعث شده جایگاهی ویژه در میان بناهای تاریخی شهر داشته باشد.
نکته دیگر، موقعیت مکانی آن است. قصر جمیلان در محله سنبلستان قرار دارد؛ محلهای که در گذشته با نامهای چلمان یا چملان و گاه سنبلان شناخته میشده است. همجواری این قصر با محلاتی همچون «در قصر» و «تل عاشقان» خود به تأیید روایتهای اسطورهای کمک میکند. بهعنوان مثال، براساس داستانی قدیمی، این قصر در زمان خسروپرویز و به افتخار «شکر اصفهانی (معشوقه خسروپرویز)» ساخته شده است. نزدیکی آن به «تل عاشقان» نیز بهنحوی این روایت را تقویت میکند و بُعدی نمادین به تاریخ بنا میبخشد.
بیشتر بخوانید:میراث را به یونجه فروختند/ تخلف آشکار در حریم تپههای منحصربهفرد آذربایجانغربی با توجیه حفاظت
به موقعیت و قدمت بنا اشاره کردید. لطفاً کمی درباره وضعیت کنونی قصر جمیلان توضیح دهید. امروز این بنا چه شرایطی دارد؟
متأسفانه قصر جمیلان سالهاست که در وضعیتی نامناسب رها شده و با چالشهای پیچیده مالکیتی و حقوقی روبهرو است. این بنا در وقف قرار دارد و سند وقف هم برای آن موجود است، اما نبود متولی مشخص و پیگیر باعث شده عملاً در وضعیت رهاشدگی قرار گیرد.
آنچه از کالبد بنا باقی مانده، آمیختهای از آثار تاریخی مربوط به دورههای مختلف است: نشانههایی از دوره دیلمیان، بخشهایی از معماری سلجوقی، لایههایی از دوره صفوی و حتی الحاقات قاجاری. هریک از این لایهها ارزش خاص خود را دارند، اما متأسفانه بهدلیل نبود برنامه مرمتی، بسیاری از بخشهای قدیمیتر -بهویژه آثار دیلمی و سلجوقی- بیشترین آسیب را دیدهاند.
افزونبراین، بهرهبرداری نادرست در سالهای گذشته صدمات جدی به بنا وارد کرده است. برای مدت طولانی قصر جمیلان بهعنوان کارگاه چوب و نجاری مورد استفاده قرار میگرفت. چنین کاربری نامتناسبی نهتنها شأن تاریخی بنا را نادیده گرفت، بلکه موجب شد بخشهایی از آن بهشدت آسیب ببیند. در حال حاضر، میتوان گفت قصر جمیلان با سه ضرورت اساسی مواجه است: نخست مرمت و حفاظت فوری از خود بنا، دوم بازگرداندن بافت پیرامونی به وضعیت اصیل گذشته و سوم انجام کاوشهای باستانشناسی بهمنظور کشف لایههای تاریخی و فرهنگی پنهان در زیر این مجموعه.
به کاوشهای باستانشناسی اشاره کردید. آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهد زیر قصر جمیلان یا پیرامون آن، لایههای پنهان تاریخی نهفته است؟
بله، شواهد و قرائن متعددی وجود دارد. متون تاریخی و مشاهدات محلی بارها به وجود حفرهها و فضاهای زیرزمینی در همجواری قصر جمیلان اشاره کردهاند. بهعنوان نمونه، در جغرافیای اصفهان، به قلم «میرزا حسین تحویلدار»، یاد شده است که در کنار این قصر، حفرهای بسیار عمیق وجود داشته که کسی نتوانسته به انتهای آن دسترسی پیدا کند.
گفته میشود برخی ماجراجویان و عیاران شجاع در گذشته تا حدودی به این حفرهها نفوذ کردهاند و از وجود چهارتاقیهای زیرزمینی سخن گفتهاند؛ فضایی که هر چه پیشتر میرفتند، به راهروها و چهارتاقیهای دیگری منشعب میشد. این روایتها، اگرچه هنوز بهشکل علمی تأیید نشدهاند، اما نشان میدهد ما در زیر این محدوده احتمالاً با لایههایی از یک شهر یا بافت قدیمیتر روبهرو هستیم؛ لایههایی که میتواند به دوره ساسانی یا حتی پیشتر بازگردد.
این موضوع اهمیت کاوشهای باستانشناسی در این منطقه را دوچندان میکند. قصر جمیلان تنها یک بنا نیست؛ بلکه احتمالاً بر فراز لایههای تاریخی مهمی قرار گرفته که میتواند بخشهای ناشناختهای از تاریخ اصفهان را آشکار کند.
اگر بخواهیم از منظر آسیبشناسی به موضوع نگاه کنیم، بیشترین خسارتها به کدام بخشهای تاریخی قصر وارد شده است؟
همانطورکه اشاره کردم، هرچه لایههای تاریخی قدیمیتر باشند، آسیبهای بیشتری دیدهاند. بهطور خاص، بخشهایی از دوره دیلمیان و سلجوقیان در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار دارند. این بخشها که قدیمیترین لایههای معماری موجود در بنا هستند، بهدلیل فرسودگی طبیعی و نبود مرمت مستمر بیشترین تخریب را تجربه کردهاند. بخشهای مربوط به صفوی و قاجار به نسبت سالمتر ماندهاند؛ زیرا عمر کمتری دارند و در سالهای اخیر کمتر دچار فرسایش شدهاند. بااینحال، باید تأکید کنم که بدون مداخله فوری و برنامهریزی علمی، حتی این بخشها نیز در معرض خطر نابودی قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید:عکس/ نمایی شگفت انگیز از خانه زیبای ملاباشی اصفهان با لوسترهای اعیانی
چرا با وجود چنین ارزشها و ظرفیتهایی، قصر جمیلان در میان مردم و حتی در عرصه گردشگری و میراثفرهنگی ناشناخته مانده است؟
دلایل متعددی برای این وضعیت وجود دارد. نخست آنکه ظرفیتهای تاریخی اصفهان بسیار گسترده است و متأسفانه بخشی از این ظرفیتها به فراموشی سپرده شدهاند. قصر جمیلان در بافت تاریخی قرار دارد، اما برخلاف میدان نقشجهان یا دیگر بناهای شاخص، پیوستگی کالبدی و کارکردی خود را با محیط اطراف از دست داده است. کاربری نامناسب این بنا بهعنوان کارگاه نجاری، آن را به فضای خصوصی و بستهای بدل کرده که شهروندان و گردشگران دسترسی چندانی به آن نداشتهاند. همین امر باعث مهجور ماندن آن شده است. علاوهبراین، تخریب تدریجی بافت پیرامون، گسستگیهایی ایجاد کرده که مانع از جذب گردشگر و بازآفرینی هویت تاریخی منطقه شده است.
از سوی دیگر، ضعف مدیریت شهری و نبود متولیان متخصص نیز به این وضعیت دامن زده است. در بسیاری از دورههای مدیریتی، افرادی مسئولیت حوزه میراثفرهنگی را برعهده داشتهاند که نه شناخت درستی از این فضاها داشتهاند و نه دغدغهای برای حفاظت از آنها. درنتیجه، بناهایی، چون قصر جمیلان به حاشیه رانده شده و کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. همچنین، باید به ملاحظات اجتماعی اشاره کنم. بافت اجتماعی منطقه دچار تغییرات جدی شده است. ساکنان بومی سالها پیش این محله را ترک کردند و جای خود را به مهاجران دادند. به همین دلیل، «خاطره جمعی» مردم نسبت به این مکان از بین رفته و پیوند اجتماعی و فرهنگی با قصر جمیلان کمرنگ شده است.
با توجه به این شرایط، به نظر شما بهترین کاربری آینده برای قصر جمیلان چیست؟ آیا میتوان آن را به کاربریهای گردشگری مانند بوتیکهتل یا رستوران تبدیل کرد؟
بهنظر من، ما باید در تعیین کاربریهای جدید برای بافتهای تاریخی بازنگری جدی داشته باشیم. تکرار الگوهایی مانند بوتیکهتل یا رستوران، که تنها به گردشگران گذری خدمات میدهند، نمیتواند پاسخگوی نیازهای واقعی این بافت باشد. قصر جمیلان باید به فضایی زنده و پویا برای شهروندان اصفهانی تبدیل شود. ما نیازمند کاربریهایی هستیم که بتوانند زندگی روزمره مردم را به این محدوده بازگردانند؛ فضاهای فرهنگی، اجتماعی، تجاری و هنری که هم برای جوانان جذاب باشد و هم برای نسلهای قدیمیتر خاطرهسازی کند.
ایده اصلی این است که قصر جمیلان و پیرامون آن به «پهنه زندگی» بدل شود، نه صرفاً «منطقه گردشگری». تنها در این صورت است که میتوانیم هم هویت تاریخی بنا را حفظ کنیم و هم آن را به جریان زندگی امروز بازگردانیم. البته تحقق این هدف نیازمند مطالعات جامع، امکانسنجی دقیق و تدوین یک طرح کلان برای احیای بافت پیرامون است.
اگر بخواهید در یک جمعبندی نهایی، مهمترین اقدامات لازم برای نجات و احیای قصر جمیلان را برشمارید، چه نکاتی را مطرح میکنید؟
بهطور خلاصه، سه محور اساسی وجود دارد: ۱. مرمت و حفاظت کالبدی بنا: قصر جمیلان باید بهطور فوری تحت برنامههای حفاظتی و مرمتی قرار گیرد تا از تخریب بیشتر جلوگیری شود. ۲. بازگرداندن بافت پیرامون به وضعیت اصیل: این بنا بخشی از یک بافت تاریخی است و احیای آن بدون بازسازی بافت پیرامونی معنایی ندارد. بازارچهها، گذرها و خانههای اطراف باید بازآفرینی شوند تا هویت اصیل منطقه بازگردد. ۳. انجام کاوشهای باستانشناسی: کشف لایههای پنهان تاریخی در زیر قصر و پیرامون آن میتواند اطلاعات بینظیری درباره تاریخ اصفهان و حتی پیشاتاریخ این شهر در اختیار ما بگذارد.
اگر این سه محور بهصورت همزمان و هماهنگ پیش برود، قصر جمیلان میتواند به جایگاه شایسته خود در تاریخ، فرهنگ و زندگی امروز اصفهان بازگردد.