
اقتصاد۲۴- دو سال پیش در بیستوششم شهریور اعضای کمیته میراث جهانی یونسکو به ثبت ۵۴ کاروانسرای شاخص ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو رأی مثبت دادند تا این شاهکار معماری ایران به جهان معرفی شود.
کاروانسراهای جهانی ایران، با تمام ویژگیهای منحصربهفردشان امروز با چالشهای متعددی از جمله مرمتهای غیراصولی، بهرهبرداری نادرست، تغییرات مدیریتی و نبود برنامهریزی بلندمدت مواجهاند.
کاروانسراها در تاریخ معماری ایرانی نماد همزیستی فرهنگی و سازگاری با اقلیم هستند. این بناها که قدمتشان به دوهزار سال میرسد، آنقدر شاخصههای منحصربهفرد دارند که «آرتور پوپ»، مورخ و پژوهشگر تاریخ هنر ایران، آنها را «پیروزی بزرگ معماری ایران» توصیف کرده است.
بناهایی که بهاندازه راههای باستانی و تاریخی ایران، گستردهاند و با عناصری مشترک بسته به اقلیم و بستر قرارگیری، تفاوتهایی در پلان، تزئینات، مدیریت منابع انرژی و آب، ملحقات و جزئیات معماری دارند. این شاهکار معماری ایرانی دو سال است که به فهرست میراث جهانی اضافه شده است، اما هنوز راه زیادی تا معرفی شایسته و بهرهبرداری فرهنگی و اصولی از آن باقی است.
در دو سال گذشته سه مدیر برای پایگاه جهانی کاروانسرای ایرانی منصوب شده است. درحالیکه مدیریت فرهنگی نیازمند ثبات در رویه و برنامهریزی بلندمدت است. موضوعی که در حوزه میراثفرهنگی کمتر به آن توجه میشود.
بیشتر بخوانید:حراج آثار تاریخی متوقف میشود؟
پراکندگی کاروانسراهای جهانی ایران در سطح کشور و وضعیت مالکیت این آثار، نیازمند طراحی الگوی مدیریتی نوینی است که بتواند بهشکلی شایسته از این شاهکارهای معماری ایرانی حفاظت کند. مدیر سابق پایگاه میراث جهانی کاروانسرای ایرانی در گفتوگو با «پیام ما» به بررسی ظرفیتها، مشکلات و راهکارهای احیای این میراث پرداخته و معتقد است همانگونهکه کاروانسراها در گذشته محل تلاقی خلاقیت معماران و نیاز مسافران بودهاند، امروز هم میتوانند بستری برای معرفی فرهنگ و معماری پایدار ایران باشند.
«عبدالمهدی همتپور» که کمتر از یک ماه است مدیریت پایگاه جهانی کاروانسرا را به مدیر جدید سپرده، از اهمیت این پرونده در حوزه مدیریتی میگوید و اینکه پایگاه میراث جهانی کاروانسرای ایرانی نیازمند تدوین یک مدل مدیریتی نوین متناسب با شرایط این پایگاه و آثار آن است.
۵۴ کاروانسرا در ۲۴ استان کشور در یک پرونده واحد به ثبت رسیدهاند. این بهمعنای این است که افراد متعددی در حوزههای مختلف در مورد مدیریت کاروانسراها اظهار و اعمال نظر میکنند، همین موضوع میتواند زمینهساز چالشهای متعدد، از تخصیص بودجه گرفته تا موضوع حفاظت و مرمت، باشد.
همتپور درباره ویژگیهای مدیریتی کاروانسراهای جهانی میگوید: «تا قبل از ثبت کاروانسرای ایرانی و با احتساب پروندههای زنجیرهای مثل قنات، باغ و کلیسا، نزدیک به ۶۰ اثر از سال ۱۳۵۸ تا ۱۴۰۲ در فهرست میراث جهانی ثبت شده بود.
اما در یک پرونده، ۵۴ اثر به ثبت رسید که حدود تعداد آثاری بود که تا سال ۱۴۰۲ ثبت شده بود. این آثار در سراسر کشور پراکنده بود. یعنی دستکم ۵۰ فرماندار، ۵۰ نماینده مجلس و ۵۰ اداره میراثفرهنگی شهرستان درگیر این پرونده بودند و حالا هم در بحث حفاظت از این آثار باید مشارکت داشته باشند. این گستردگی، اهمیت پرونده را دوچندان میکند؛ مشکلات مدیریت یکپارچه را هم همینطور.
به همین دلیل، برای ایجاد فضای تعامل و ارتباط مؤثر بین مدیران، برای هر کاروانسرا یک گروه در فضای مجازی ایجاد کردیم که در آن رئیس اداره میراث شهرستان، مدیرکل میراث استان، شهردار، بخشدار و فرماندار و در برخی موارد نماینده مجلس و انجمنهای مردمنهاد حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان حضور داشتند و به بیان مسائل و راهکارها پرداخته میشد.
مشکلی که از ابتدا در پایگاه با آن مواجه بودم، این بود که برخی از رؤسای ادارات شهرستان، کاروانسرا را رها کرده بودند و میگفتند کاروانسرای واقع در محدودهشان، زیر نظر پایگاه میراث جهانی کاروانسراست و عملاً از مسئولیت آن شانه خالی میکردند. درحالیکه مدیریت این تعداد از آثار، با این گستردگی، بدون مشارکت و همکاری مسئولان بومی امکانپذیر نیست.
پیشنهادی که برای مدیریت بهتر آثار داشتیم این بود که مدیران پایگاههای ملی یا جهانی که نزدیک به یک کاروانسرا هستند، با حفظ سمت، مسئول رسیدگی به امور آن کاروانسرا هم باشند. اگر پایگاهی در نزدیکی اثر وجود نداشته باشد، رئیس شهرستان، با حفظ سمت مسئولیت آن را برعهده گیرد.» بهگفته همتپور، از ۵۴ کاروانسرای جهانی ایران، حدود ۳۳ مورد در اختیار صندوق احیا و ۱۵ کاروانسرا در اختیار اوقاف است، چهار مورد در اختیار بخش دولتی از جمله سازمان منطقه آزاد ارس، شرکت شهر جدید پرند و ستاد اجرایی فرمان امام است و دو کاروانسرا مالک خصوصی دارد: «در برخی از این بناها ما کرسی مدیریتی مستقیمی نداریم و ابزار ما صرفاً ضوابط مربوط به ثبت جهانی است که از طریق آن اعمال نظر کنیم.
بیشتر بخوانید:معمای اصفهان و کشف در گذر کمرزرین
اما حتی در همین مورد هم گاهی برخوردها سلیقهای است. اوقاف راه خود را میرود و بنا را به کسی که اهلیت ندارد، واگذار میکند و برایش عدد و رقم دریافتی از سرمایهگذار مهم است؛ نهادهای دیگر هم به همین ترتیب.
برخی مدیران در خارج از مجموعه میراث، درک درستی از اهمیت میراث جهانی ندارند که این خود یک معضل بزرگ است. درحالیکه شیوه مواجهه با بناهای جهانی متفاوت از دیگر بناها است. از طرفی، برخی از کاروانسراها بهعلت ویژگیهای منحصربهفردشان قابلیت واگذاری بهمنظور بهرهبرداری ندارند، مانند رباط شرف» به باور همتپور: «باید یک مدل مدیریتی جدید برای مدیریت پایگاه کاروانسراها ایجاد شود؛ زیرا شرایط و ویژگیهای خاص خود را دارند.»
مرمت غیراصولی و بیتوجهی به سازگاری اقلیمی و ظرایف معماری در مرمت و بازسازی بناهای تاریخی، آفتی است که سالهاست به جان بناهای تاریخی افتاده و هنوز هم اقدام اساسی برای حل آن از سوی متولیان این حوزه صورت نگرفته است.
همچنان، بناهای تاریخی به پیمانکاران واگذار میشوند که در غالب موارد آشنایی چندانی با اصول مرمت بنا ندارند و حتی با استفاده از مصالح غیراصولی بیش از آنکه موجب نجات بنا شوند، زمینه تخریب تدریجی آن را فراهم میکنند. کاروانسراها هم از این قاعده مستثنا نیستند. در موارد متعدد سرمایهگذاران تنها به بهرهمندی اقتصادی از بنا فکر میکنند، بی آنکه نگران حفظ اصالت و پایداری بنا باشند.
همتپور درباره بناهایی که مالک آن ارگانهای خاص و یا افراد حقیقی هستند، به حمایتهای قانونی در حوزه مرمت و حفاظت آنها اشاره میکند: «ماده ۱۳ قانون حمایت از مرمت و احیای بافتهای تاریخی-فرهنگی سال ۱۳۹۸ این وظیفه را به ارگانهایی که بناهای تاریخی در اختیار دارند، سپرده که هزینه مرمت و پژوهش این آثار را بهعهده بگیرند.
اما اینکه چقدر این موضوع تحقق پیدا کرده، نیازمند بررسیهای دقیق است.»، اما گاهی این هزینهها بهشکلی صورت میگیرد که بیشتر به بنا آسیب میزند تا اینکه موجب احیای آن شود. او درباره مداخلات و مرمتهای غیراصولی صورتگرفته توسط سرمایهگذاران و نهادهای متولی بناها میگوید: «در کاروانسرای «گز» مداخلات غیراصولی زیادی قبل از ثبت جهانی صورت گرفته بود.
بعد از ثبت جهانی تصمیم بر این شد که وضعیت بنا به حالت قبل بازگردد؛ به این دلیل که پذیرفتنی نبود مکان شترخان مخدوش شود و یکپارچگی اثر ثبت جهانی از بین رود. در چنین مواردی اگر سرمایهگذار در روند مرمت و بازسازی اشتباه کرده، اشتباه بزرگتر را صندوق مرتکب شده که در شورای فنی مجوز این تغییرات را به سرمایهگذار داده است.
حالا که صندوق در بروز این شرایط سهیم بوده، پیشنهاد دادیم به سالهای بهرهبرداری بنا توسط سرمایهگذار اضافه کند تا فشار اصلاح این خطا فقط روی سرمایهگذار نباشد.» او همچنین به تغییر ماهیت بخشهایی از کاروانسرا در جریان مرمت و بازسازی اشاره میکند و میگوید: «با فرزندم به یکی از این کاروانسراهای ثبت ملی که در اختیار اوقاف بود، رفته بودیم.
با کمال تعجب دیدم یکی از شترخانها به سرویس بهداشتی تبدیل شده و دیگری آشپزخانه شده است. مداخلات آنقدر زیاد بود که نمیتوانستم توضیح دهم و فرزندم نمیتوانست تصور کند شترخان چه کاربری داشت و چطور شترها وارد آن میشدند.
این اتفاق برای دیگران هم رخ میدهد که نمیتوانند کاربری بخشهای اصیل کاروانسرا را درک کنند. در مواردی مداخلات در بخشهایی که در جریان بازسازی و مرمت تغییر پیدا میکند، آنقدر زیاد است که نمیتوان تصویر درستی از کاربری اصلی یک بخش از کاروانسرا برای نسل آینده ترسیم کرد.
دلیل آن هم این است که در مواردی سرمایهگذاران بناهای تاریخی درک درستی از میراث ندارند.» در میان بناهای واگذارشده از سوی صندوق احیا برای بهرهبرداری و احیا، کاروانسراها با توجه به شرایطی که دارند، کمتر میتوانند در معرض نظارت و بررسی کارشناسی قرار گیرند.
میراثفرهنگی هم میل چندانی به اعمال نظارت بر روند مرمت و بازسازی این بناها ندارد، همین است که دست پیمانکاران در مورد این بناها باز است و این میتواند نتایج مخربی داشته باشد.
بهباور همتپور، برخی کاروانسراها موقعیت کلیدی و عالی برای واگذاری به سرمایهگذار برای مرمت و بهرهبرداری دارند، اما بازاریابی درستی برای جذب سرمایهگذار در آنها انجام نمیشود: «کاروانسرای میراث جهانی «خوی» که در نزدیکی مرز رازی ترکیه است، یکی از جاهایی است که میتواند محل عرضه صنایعدستی باشد. این کاروانسرا در مسیر یک جاده توریستی قرار دارد؛ مسافران بسیاری که از مرز رازی وارد یا از آن خارج میشوند، میتوانند مخاطبان خوبی برای این بنا شوند. یا کاروانسرای «چمشک» در لرستان موقعیت بسیار خوبی دارد.
بیشتر بخوانید:گنجیابی آنلاین؛ تاریخ در حراجی اینستاگرام / نزدیک به یک میلیون نقطه کور برای حفاران غیرمجاز و سوداگران وجود دارد + فیلم
در کل مسیر اتوبان خرم آباد به اندیمشک تنها یک مرکز پذیرایی بین راهی وجود دارد. این کاروانسرا در مجاورت رودخانه محل بسیار مناسبی برای یک مرکز پذیرایی با چشمانداز بکر و بیبدیل است، اما، چون بازاریابی خوبی برای جذب سرمایهگذار نشده، در مهجوریت مانده است.»
همتپور درباره ظرفیتهای موجود برای اینکه با خلاقیت بیشتری از فضاهای کاروانسراها بهرهبرداری شود، میگوید: «کاروانسراها محلی برای گفتوگوی فرهنگها بودند. ضمن اینکه بسیاری از بزرگان در این کاروانسراها به نوشتن کتابهایشان مشغول میشدند، از جمله ابوعلی سینا که خود اشاره دارد نگارش کتابش در یکی از کاروانسرا پایان یافت.
با همین رویکرد میتوان بعضی از کاروانسراها را به پارک علم و فناوری تبدیل کرد تا تنها کاربریشان اقامتی-پذیرایی نباشد. کاروانسراها با توجه به جانمایی و کاربری و تاریخچهشان میتوانند کاربری علمی، نجوم و یا برگزاری تورهای مدیتیشن داشته باشند. نوع معماری، جانمایی بنا و محیط اطراف آن حتی میتواند در حوزه گردشگری سلامت کاربرد داشته باشد.
در حوزه گردشگری هیجانانگیز و ماجراجویانه و تجربهمحور هم میتوان روی کاروانسراها حساب کرد.» او معتقد است کاروانسراها کمتر در میان عموم شناخته شدهاند، هرچند در مقاطع مختلف، افرادی که علاقهمند هستند، راهشان را پیدا میکنند؛ مهم این است که این موضوع به فرهنگ تبدیل شود. اما موانع متعددی در مسیر است از جمله برخوردهای شخصی و سلیقهای که همتپور به چند مورد آنها اشاره میکند.
درعینحال، او تأکید میکند میتوان حمایتهایی را برای پیشبرد اهداف حفاظت و یا معرفی بیشتر کاروانسراها، از دل مسئولیت اجتماعی شرکتها و یا خیرین میراثفرهنگی جلب کرد.
مدیر سابق پایگاه میراث جهانی کاروانسرای ایرانی، چند روز مانده به دومین سالگرد ثبت جهانی کاروانسرای ایرانی از تلاشهایش برای ثبت روزی بهنام کاروانسرای ایرانی در تقویم رسمی کشور میگوید و اینکه بیستوششم شهریور و سالروز ثبت جهانی این پرونده، میتواند تاریخ مناسبی برای روز ملی کاروانسرا باشد. او معتقد است ثبت یک روز در تقویم رسمی باعث میشود کاروانسرا و اهمیت آن در تاریخ ایران، در ذهن مردم جایگاه ویژهای پیدا کند.
او تأکید میکند: «قبل از ثبت جهانی، کاروانسراها بهعنوان مقصد شناخته نمیشدند و کسی به قصد دیدن کاروانسرا به منطقهای نمیرفت. با ثبت جهانی ۵۴ کاروانسرا که در ۲۴ استان کشور قرار دارند، کاروانسراها هم تا حدودی بهعنوان مقاصد گردشگری معرفی شدند.»، اما هنوز هم بازدید از بسیاری از این کاروانسراها چالشی عمده برای علاقهمندان است، حتی اگر این آثار در یک استان بهعنوان یک جاذبه گردشگری معرفی شده باشند، هنوز در میان مدیران سازوکار مشخصی برای مدیریت گردشگری کاروانسراهای میراث جهانی تعریف نشده است.
همتپور درباره روح نهفته در کاروانسراها و قصههای ناگفته آنها میگوید: «مفهوم و موضوع زندگی در کاروانسراها از خود بنای کاروانسرا مهمتر است. در بسیاری موارد در بناهای تاریخی توجه تنها به کالبد است، درحالیکه زیبایی کالبد و روح بنا هر دو اهمیت دارند. در کاروانسراها قصههای زیادی نهفته است. مثلاً دیوارنوشتههای کاروانسرای «باغ شیخ» یک موضوع پژوهشی هستند.
این کاروانسرا و همچنین کاروانسراهای «میبد» و «مزینان» دارای دیوارنوشتههایی هستند که ارزش مطالعه دارند. در کاروانسرای باغ شیخ، در اواخر دوره قاجار، فردی پرسشی درباره وجود خدا بر روی دیوار درج کرده و پاسخ آن چندوقت بعد توسط فرد دیگری زیر همان دیوار نوشته است.
در کاروانسرای میبد هم فردی در سالهای آخر عصر قاجار روی دیوار نوشته که بهدلیل اینکه نتوانسته عزیز فوتشدهاش را به کربلا ببرد، پیکر او را موقتاً در همانجا به خاک سپرده تا در فرصت بعدی منتقل کنند.
این نوشته نشان میدهد در نزدیکی کاروانسرا یک گورستان امانی وجود داشته است. حتی دیوارنوشتههایی به زبان و خط غیر فارسی از سیاحان فرنگی بر دیوار کاروانسرای «امینآباد» بهجا مانده است. این دیوارنوشتهها ارزشمند هستند و باید حفظ و مستندسازی شوند؛ چراکه هرگونه آسیب به آنها منجر به ازدستدادن بخشی از اسناد تاریخی این سرزمین پر رمز و راز خواهد شد.»
راههای ناهموار
یکی از مهمترین چالشها در حوزه گردشگری کاروانسراها و هم مدیریت و نظارت بر وضعیت آنها، راههای دسترسی و دوری از مرکز است. همتپور درباره چالش دسترسی به کاروانسراها میگوید: «من مخالف ایجاد جاده در نزدیکی کاروانسرا هستم، اما در بسیاری از کشورها در مکانهای مشابه جادهها خاکی یا شوسه هستند که با کوبیدن بسیار، صاف شدهاند و کارایی جاده را دارند؛ بدون اینکه جادهسازی و آسفالت انجام شده باشد. مثلاً کاروانسرای آجری «انجیره» که مالک خصوصی هم دارد، حدود ۱۰ کیلومتر راه خاکی ناهموار دارد.
بیشتر بخوانید: عکس/ نمای حیرت انگیز از دروازه سنگی بازار خوی با نقش و نگار ایرانی
این وضعیت باعث شده است گردشگران بهسختی به آنجا برسند. حداقل انتظار این است که مسئولان محلی حمایت کنند و راه شوسهای تا نزدیکی آن بسازند که خودرو بتواند با سرعت کمتر در آن تردد کند.»
همتپور معتقد است در حوزه بهرهبرداری از کاروانسراها میتوان خلاقانهتر برخورد کرد: «صندوق باید بداند که نباید همه کاروانسراها کاربری اقامتی و پذیرایی پیدا کنند. برای مثال، کاروانسرای تیتی در گیلان، مناسب اقامت و پذیرایی نیست؛ این کاروانسرا با موقعیت و چشماندازی که دارد، بهترین مکان برای رویدادهای فرهنگی و هنری است. نباید در آن، اتاق برای اقامت و بهتبع آن، سرویس بهداشتی و آشپزخانه راهاندازی شود.»
مدیر سابق پایگاه میراث جهانی کاروانسرای ایرانی به نادیده گرفتن اصول توسعه پایدار در واگذاری کاروانسراها به سرمایهگذاران اشاره میکند و میگوید: «وقتی سرمایهگذار غیربومی جذب میکنیم و منافع جامعه محلی نادیده میگیریم، معلوم است که جامعه محلی موضع میگیرد و اجازه کار نمیدهد. شاید جامعه محلی توانایی سرمایهگذاری در یک بنا را نداشته باشد، اما میتوان همافزایی ایجاد کرد.
اگر سرمایهگذار واقعاً برای میراث ارزش قائل باشد، اصناف و جامعه محلی را هم بهشکلی در بهرهبرداری از یک بنای تاریخی سهیم میکند. در این صورت است که کار برای همه برد-برد است. اما روحیه فعلی اینطور است که میخواهند همه کارها را خودشان انجام دهند، معلوم است شکست میخورند.
ضمن اینکه این نگاه با توسعه پایدار همخوانی ندارد.» او به مسئله اهلیت سرمایهگذار و اینکه فرد دغدغه حفاظت و توجه به اصالت بنا را داشته باشد، اشاره میکند؛ موضوعی که بهعقیده او در واگذاری بناهای تاریخی کمتر مورد تأکید صندوق احیاست: «برخی مدیران صندوق هدفشان فقط و فقط واگذاری است و جوانب امر را در برخی موارد نمیسنجند، انگار دنبال آمار هستند که بگویند این تعداد بنا را واگذار کردهایم، درحالیکه قبل از واگذاری لازم است همه جوانب را بسنجند و به همه امور آن کاروانسرا آگاهی و اشراف داشته باشند.»
به باور او ثبت جهانی کاروانسراها یک تمرین مدیریتی برای مدیریت ۷۰۰ کاروانسرای ثبت ملی در کشور است: «ما نباید فقط پایگاه ۵۴ کاروانسرای ثبت جهانی داشته باشیم، بلکه باید بهگونهای عمل کنیم که پایگاه کاروانسرای ایرانی بتواند تمام کاروانسراها را با همان شیوه و استانداردهای یونسکو مدیریت کند. اما شرط موفقیت در این مسیر، مدیریت موفق ۵۴ کاروانسرای ثبت شده است.»
این جمله بارها تکرار شده که ثبت جهانی، پایان مسیر نیست؛ آغاز مسئولیتی است برای حفاظت، معرفی و بهرهبرداری اصولی. مسئولیتی که در پرونده کاروانسراهای ایرانی، مثل بسیاری از آثار تاریخی دیگر، هنوز آنطورکه باید، جدی گرفته نشده است.