
اقتصاد۲۴- وزیر میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی با ترسیم سه پیشبینی برای گردشگری تا پایان امسال گفت که در صورت تداوم وضع سیاسی فعلی (نه جنگ و نه صلح) حداکثر گردشگر ورودی به کشور برای کل سال جاری، مثل پارسال و تا مرز ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر خواهد بود و به شرط ثبات وضعیت، طی ۵.۵ ماه آینده و تا پایان سال، رشد ۵ الی ۱۰ درصدی تعداد گردشگران ورودی را خواهیم داشت، اما در صورت بیثباتی با کاهش جدی گردشگر مواجه خواهیم شد.
سیدرضا صالحی امیری، دیروز و در نشست خبری خود به دنبال اعلام این پیشبینیها افزود: «در حال حاضر در شرایط عادی ولی در وضع نه جنگ و نه صلح قرار داریم. تمام دستگاهها در طول جنگ ۱۲ روزه صدمه دیدند ولی خسارت گردشگری، بعد از پایان جنگ ۱۲ روزه آغاز شد چنانکه در ماههای خرداد و تیر و مرداد، تعداد گردشگر ورودی به طور کامل منفی بود، اما در شهریور از وضع منفی عبور میکنیم و امیدواریم در مهر ماه، وضع بهتری را داشته باشیم، چون احساس مان این است که در صورت تداوم وضع موجود، گردشگران در نیمسال دوم به ایران خواهند آمد. البته عادیسازی وضعیت گردشگری ورودی، حداقل ۶ ماه و حداکثر یک سال طول میکشد. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره وضع گردشگری رژیم جنایتکار، ۴.۵ میلیون گردشگر ورودی این کشور به ۵۸ هزار نفر کاهش پیدا کرده و درآمد گردشگری شان هم به سمت صفر رفته بنابراین، علاوه بر ایران، تمام کشورهای خاورمیانه تحت تاثیر جنگ ۱۲ روزه قرار گرفتند.»
به دنبال این توضیحات وزیر، «اعتماد» از سیدرضا صالحیامیری پرسید: «در فاصله سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ درآمد گردشگری عراق با رشد ۲۵ درصدی از ۴.۶ میلیارد دلار به ۵.۷ میلیارد دلار رسیده و با این درآمد در جایگاه هفتم جهان عرب و بعد از امارات و عربستان و مصر و مراکش و قطر و اردن قرار گرفته در حالی که عراق از نظر ناامنی در این حد سرآمد است که در زمان پیادهروی اربعین، به ایرانیها توصیه میشود به هیچوجه انفرادی در داخل عراق نگردند و شمال عراق در تسخیر گروههای تروریستی و پایگاههای نظامی امریکاست و از جنوب که با ما هم مرز است و از سمت خوزستان، کاروان موادمخدر از داخل عراق به سمت سوریه میرود.
ما بابت گردشگر ورودی، نه در گزارش جهانی و نه در جهان عرب، جایی نداریم با اینکه تعداد آثارمان هم از این کشورها بسیار بیشتر است ولی واقعا برای رفع ایرانهراسی کار درستی انجام نشده و انتظار میرفت از پاییز ۱۴۰۱ برای رفع ایران هراسی اقدامی شود ولی تا همین الان، حتی کشورهایی که با ما ادعای دوستی و برادری و همسایگی دارند هم، هشدار سفر به ایران را از صفحه سفارتخانههایشان حذف نکردهاند. شما صادقانه از ترسیم سه وضعیت برای گردشگری ورودی گفتید ولی تا آخر برنامه هفتم توسعه، باید به ۱۵ میلیون گردشگر ورودی برسیم در حالی که در این وضع نه جنگ و نه صلح، هم ورودی گردشگر خارجی و هم ایرانیها را از دست دادیم، چون میترسند به ایران بیایند و دستگیر شوند و مجبور به جواب بابت تسویه حساب سیاسی نهادهای امنیتی باشند. به نظر میرسد حتی روی کار آمدن دولت اصلاحطلب هم برای دنیا و برای هموطنان ما چشمانداز خوبی ترسیم نکرده است.
به دنبال این پرسش «اعتماد» وزیر میراث فرهنگی در جواب گفت: «شما همه چیز را تحلیل کردید ولی به یک نکته اشاره نکردید. متغیر اصلی تحولات گردشگری در منطقه، پدیدهای است به نام جنگ. آیا کسی هست انکار کند که ما در منطقه تحت تاثیر جدی جنگ هستیم؟ عراق تحت تاثیر جنگ قرار نگرفت ولی تمام کشورهای منطقه دستخوش تحولات ناشی از جنگ ۱۲ روزه شدند. آیا آمار ورودی گردشگر عراق را دارید؟ چقدر از درآمد گردشگری عراق، سهم ایرانیهای ورودی به این کشور است؟ ما در عراق ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار زائر داریم که در تمام ایام سال برای زیارت عتبات میروند.
بیشتر بخوانید:عکس/ دورهمی حافظ و شاعران روی دیوارنگاره میدان ولیعصر
بنابراین ۶۰ درصد درآمد گردشگری عراق از زائران ورودی است. رشد ۲۵ درصدی درآمد گردشگری را ما هم در سال ۱۴۰۳ تجربه کردیم و از ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار گردشگر در سال ۱۴۰۲ به ۷ میلیون و ۳۹۹ هزار گردشگر در سال ۱۴۰۳ رسیدیم ولی امسال، جنگ اتفاق افتاد. اتفاقا برای رفع ایرانهراسی هم تلاشهای زیادی داریم ولی با صحبتهای من و شما، ذهنیت امنیت در خاورمیانه شکل نمیگیرد، چون در بستر جنگ صحبت میکنیم. بعید میدانم هیچ کارشناس امنیتی و هیچ کارشناس سیاسی و هیچ کارشناس گردشگری بگوید که در جنگ میتوانیم با افزایش گردشگر مواجه باشیم.»
به دنبال این پاسخ وزیر، خبرنگار «اعتماد» یادآوری کرد که جنگ در خرداد امسال بود ولی رکود گردشگر ورودی در ماهها و سالهای قبل هم چنین بوده که وزیر میراث فرهنگی در جواب این سوال «اعتماد» گفت: «فروردین امسال، آمار گردشگر ورودی ما نسبت به فروردین پارسال ۴۸.۵ درصد رشد داشت که این رشد را در آمار نیروی انتظامی و بر مبنای تعداد مهر ورودی بر پاسپورتها میبینیم. اردیبهشت امسال، زمزمه جنگ آغاز شد و درگیریهای منطقهای تشدید شد و از همین زمان ما با کاهش گردشگر ورودی مواجه شدیم چنانکه از ۴۸.۵ درصد رشدی که در فروردین ماه داشتیم، به ۱۴.۵ درصد رشد در اردیبهشت امسال رسیدیم، اما حتی با تجمیع رشد گردشگر ورودی اردیبهشت و فروردین به حدود ۶۳ درصد رشد میرسیم و بنابراین، در دو ماه ابتدای امسال به طور میانگین حدود ۳۰ درصد رشد گردشگر ورودی داشتیم، اما در ماههای خرداد و تیر و مرداد با کاهش ۶۵ درصدی گردشگر ورودی مواجه شدیم. وقتی جنگ موشکی رخ میدهد، نیازی به تبلیغات ما برای ایرانهراسی نیست، چون دنیا شاهد این جنگ است و، چون متغیر جنگ، در روند گردشگری تعیینکننده است.
شما باید سوالتان را اصلاح کنید و بپرسید که ما در شرایط جنگ چه برنامهای برای گردشگری داریم؟ از من پرسیدند که چطور ۶۵ درصد رشد منفی گردشگری ورودی داشتیم و ۳۵ درصد مابهالتفاوت، مربوط به کدام گروه از گردشگران بوده که در جواب گفتم این ۳۵ درصد، مربوط به زائرانی است که در طول ماههای خرداد و تیر و مرداد و از حوزه خلیجفارس و عراق و عربستان و آسیای میانه و قفقاز و از کشورهایی به ایران آمدند که کمتر تحت تاثیر ناامنی جنگ قرار داشتند ولی در سوی مقابل، تمام دنیا و بهخصوص، همسایگان ما تحت تاثیر جنگ ۱۲ روزه قرار گرفتند.»
پس از این توضیحات وزیر میراث فرهنگی، خبرنگار «اعتماد» در سوال دیگری خطاب به سیدرضا صالحیامیری گفت: «شما از من پرسیدید که سهم ایران از گردشگری عراق، چقدر است و میگویید که ما هم گردشگر زیارتی داریم. در ایران به دلیل نداشتن حساب اقماری، هر پاسپورت مهر خورده توسط ناجا را گردشگر محسوب میکنیم در حالی که این فرد الزاما گردشگر تلقی نمیشود و شاید برای کار اقتصادی امده باشد ولی ما او را گردشگر میدانیم.»
وزیر میراث فرهنگی در جواب این سوال «اعتماد» هم گفت: «تمام صحبتهای شما را قبول دارم جز یک اشکال که تمام صحبت شما را خراب میکند و اینکه اصلا درباره متغیر جنگ سوال نکردید. سوال من از شما این است که آیا متغیر جنگ، تاثیرگذاری جدی در گردشگری دارد یا خیر؟ شما از عراق مثال میزنید؟ مگر عراق با اسراییل جنگید؟ ایران جنگید. قبل از جنگ ۴۸.۵ درصد رشد گردشگری ورودی داشتیم. اگر شما نظرتان این است که من اعدادی که میگویم را روی کاغذ اثبات کنم، میتوانید به معاون گردشگری مراجعه کنید. من یک مقام رسمی هستم و آنچه میگویم، مستند است و اگر ابهامی دارید میتوانید آنالیز ما از تعداد گردشگران ورودی را ببینید و اینکه آمار تفکیکی ورودی ما چند نفر بوده و توسط کدام آژانسهای مسافرتی وارد کشور شدهاند و چه تعدادشان گردشگر سلامت بودند و در کدام مکانها مقیم شدند مهر ناجا بر پاسپورتها، تفکیک میشود و فردی که در فاصله صبح تا بعد از ظهر به آبادان میآید و برمیگردد، گردشگر نیست، چون اقامت ندارد. ما در مفهوم اقامت تعریف کردیم که گردشگر، فردی است که به مدت ۲۴ ساعت در یک مرکز اقامتی مقیم شود و ارقام این اقامتها موجود است.
بیشتر بخوانیدعکس/ بافت تاریخی اردکان و ساخت و ساز غیر متعارف
پارسال با احتساب ورود ۷ میلیون و ۳۹۹ هزار نفر گردشگر به کشور و با میانگین هزینه کرد ۱۳۷۰ دلاری هر گردشگر در منطقه جنوب آسیا، درآمد کشور از گردشگران ورودی ۸.۷ میلیارد دلار بوده و اگر با میانگین کف هزینه کرد ۱۰۱۹ دلاری هر گردشگر در منطقه جنوب آسیا هم محاسبه کنیم، به ازای ورود ۷ میلیون و ۳۹۹ هزار گردشگر، بیش از ۷.۴ میلیارد دلار درآمد داشتیم. هدفگذاری امسال ما هم رشد ۲۵ درصدی گردشگران ورودی بود و اگر جنگ اتفاق نمیافتاد، حتما به این رشد میرسیدیم چنانکه اعداد فروردین این رشد را نشان میدهد ولی جنگ، تمام معادلات را و از جمله محاسبات گردشگری را تغییر داد. البته افزایش تعداد گردشگران کشور عراق باعث خوشحالی ماست و خدا کند این رشد، ۱۰ برابر شود. ۵۰ درصد گردشگران ورودی ما از کشور عراق است و ۶۰ درصد گردشگران ورودی عراق به غیر از ایام اربعین، از ایران است و عراق، هدف اول گردشگری ماست که البته تمام گردشگران عراقی هم زائر نیستند بلکه به سراسر ایران و از جمله به کیش و اصفهان و رشت و کرمان و یزد سفر میکنند. آیا گردشگر زیارتی، گردشگر محسوب نمیشود؟»
وزیر میراث فرهنگی در بخش دیگری از صحبتهایش، بابت حاشیههایی که طی چند روز اخیر و به دنبال اظهاراتی که درباره ثبت جهانی پرونده مثنوی به صورت مشترک بین سه کشور ایران و افغانستان و ترکیه داشت، پاسخ داد و در جواب سوال یکی از خبرنگاران که پرسید «آیا شما مولانا را به کشور همسایه تعارف کردید؟» گفت: «طبق قوانین یونسکو، هر کشوری مجاز است آثاری را برای ثبت در فهرست میراث جهانی تقاضا کند و هنگامی که این تقاضا برای بررسی به یونسکو میرود، نباید معارض داشته باشد و در صورت اعتراض یا مخالفت سایر کشورها، یا این اثر از ثبت جهانی خارج میشود، چون یونسکو به شدت از تعارض فرهنگی بین کشورها پرهیز میکند، یا اینکه کشورهای معارض باید با هم به تفاهم برسند و این پرونده به صورت مشترک ثبت شود.
در مورد مثنوی مولانا هم چند نکته مطرح است. وقتی ایران برای ثبت جهانی مثنوی مولانا به یونسکو تقاضا داد، دولت ترکیه اعتراض و اعلام کرد که نسخه مثنوی موجود در قونیه ۴۰ سال قدیمیتر از نسخه مثنوی موجود در تهران است که البته بنده هم این نسخه را دیدهام و نسبت به نسخه ما، اصالت بیشتری دارد. استدلال دیگر دولت ترکیه این بود که مولانا از ۸ سالگی به قونیه امده و تا پایان عمر در این شهر اقامت داشته و مجلس و مدفن و مکتب مولانا در قونیه است. به دنبال اعتراض دولت ترکیه، پرونده ثبت مثنوی از دستور کار یونسکو خارج شد و البته اگر دولت ترکیه هم تقاضای ثبت مثنوی قونیه را میداد، دولت ایران معترض میشد. یونسکو طی نامهای به ما پیشنهاد کرد با دولت ترکیه برای ثبت مشترک این پرونده به توافق برسیم و در غیر این صورت، این پرونده برای همیشه از دستورکار یونسکو خارج میشود. این پرونده مربوط به اوایل دهه ۱۳۹۰ و در زمان ریاست من در کتابخانه ملی و مرکز اسناد بود. آن زمان، آقای اروس که مشاور فرهنگی اردوغان بود را به دفترم دعوت کردم و گفتم یا باید وارد مناقشه فرهنگی شویم که در این صورت، هر دو از ثبت این اثر خارج میشویم، یا توافق فرهنگی داشته باشیم.
دو کشور توافق کردند که به جای مناقشه، تقاضای ثبت مشترک بدهند تا مثنوی تهران و قونیه به صورت مشترک ثبت شود، چون در غیر این صورت، نسخه قونیه به دلیل قدمت بیشتر و به صورت انفرادی ثبت میشد. آقای اروس پیشنهاد کرد که، چون زادگاه مولانا، بلخ بوده، در جهت دیپلماسی فرهنگی، افغانستان هم وارد این پرونده شود و من هم پذیرفتم ولی در آن زمان، افغانستان متقاضی نبود، چون دچار تلاطم و جنگ داخلی بود. در نهایت، پرونده مثنوی به صورت مشترک بین سه کشور ایران و ترکیه و افغانستان ثبت شد، اما مولانا، میراث مشترک جهانی است، چون کلام و اشعار و گفتار مولانا، بر مبنای انسانیت و معرفت و جهانی است. من در آرامگاه شمس تبریزی هم همین حرف را گفتم. افغانستان میگوید بلخ زادگاه مولاناست. ترکیه میگوید مولانا از ۸ سالگی در این کشور زندگی کرد و مثنوی هم در قونیه به تحریر درآمده. ما هم مدعی هستیم، چون زبان مثنوی، فارسی است ادعای هر سه کشور وارد است.»
وزیر میراث فرهنگی در بخش دیگری از صحبتش درباره دلیل توجه به جایگاه شمس تبریزی و اقدام برای ساخت بارگاهی در شأن این عارف ایرانی گفت: «شمس در عالم معرفت و عرفان مقدم بر مولانا بود و مولانا بر شمس وارد شد. شمس تبریزی است ولی در خوی دفن شده و در این باره مناقشه داخلی نداریم. ما، چون نتوانستیم شمس را که خورشید درخشان است به ایرانیان و جهان نشان بدهیم، قونیه جایگزین آن شد. پارسال ۳۰ میلیارد تومان برای ایجاد بارگاه شمس و با معماری اسلامی ایرانی تخصیص دادیم و امسال هم ۶۳ میلیارد تومان برای تکمیل این بارگاه اختصاص یافته است.
شمس و مولانا، ستارگان ایران زمین هستند و دنیا از آنها نور میگیرد و کلام انسانی را میآموزد، چون دنیای امروز بیش از هر زمان دیگر به کلام مولانا و شمس نیاز دارد. شمس متعلق به جهانیان است و ما افتخار داریم که شمس در این جغرافیا حضور دارد ولی متاسفم که چند دهه در معرفی شمس به ایرانیان و جهانیان قصور کردیم ولی قونیه از ما سبقت گرفت و امروز، قونیه به یکی از مراکز زیارتی دنیای اسلام تبدیل شده در حالی که خوی، از قونیه کمتر نیست و حتما باید بیشتر از قونیه بدرخشد، چون مولانا بر شمس وارد شد. خوی و قونیه، سرمایههای ما در ایران و جهان هستند. بنابراین، ما مثنوی و مولانا را به کسی نبخشیدیم و کسی هم به ما نبخشیده. آیا باید با دولت ترکیه وارد تعارض فرهنگی میشدیم و آیا این تعارض عاقلانه بود؟ نوروز متعلق به کدام کشور است؟ نوروز متعلق به ایران و ۱۳ کشور است. نوروز حوزه مشترک تمدنی ماست و نباید با ۱۳ کشور بر سر نوروز بجنگیم. این یک افتخار بزرگ برای ایرانیان است که پرچم نوروز را ما برافراشتیم ولی ۱۳ کشور زیر این پرچم حضور و ظهور دارند.»
بیشتر بخوانید:زلزله زواره چه بلایی بر سر قلعه امیرآباد آورد؟
تخلفات در حریم تپههای باستانی و از جمله در حریم تپه سیلک کاشان و صدور مجوز کشاورزی در عرصه تپههای باستانی و تعرض اوقاف به عرصه تپههای باستانی از دیگر سوالات خبرنگاران بود که مدیرکل ثبت حریم وزارت میراث فرهنگی در جواب این سوال و اقدامات وزارت میراث فرهنگی گفت: «هر ملکی که به تملک وزارت میراث فرهنگی در بیاید، با هدف آزادسازی تملک میشود و به هیچوجه مجوز بهرهبرداری غیر و از جمله، کشاورزی و ساخت و ساز نمیگیرد.
در دولت آقای احمدینژاد، تعیین حریم و عرصه بسیاری از محوطههای باستانی به صورت چشمی و بدون گمانه باستانشناسی و غیرکارشناسانه بود ولی حالا مشغول به بازنگریهای کارشناسانه هستیم. در تپه سیلک با یک مشکل اساسی مواجهیم و اینکه در دهه ۷۰ برای بالغ بر ۲۸۷ پلاک با مجوز وزارت مسکن و شهرسازی و موافقت شهرداری، پروانه ساخت صادر شد و حالا به دنبال ۱۱ مکاتبه وزیر میراث فرهنگی برای آزادسازی حریم این تپه، قرار است در قمصر حدود ۱۷ هکتار به مالکان بدهیم تا حریم سیلک آزاد شود و البته هنوز ۹ هکتار برای معوض کم داریم.»
به دنبال این توضیحات، وزیر میراث فرهنگی هم افزود: «از زمستان پارسال تا الان، آزادسازی عرصه سیلک، دغدغه جدی و اصلی ماست. چند بار به منطقه رفتیم و چند بار با وزیر مسکن دیدار داشتم. ما وارث یک تصمیم غلط و سوءمدیریت هستیم و حالا باید هزینه سنگینی هم بدهیم ولی نمیتوانیم به دهه ۷۰ برگردیم و افراد را محاکمه کنیم.
در دهدشت هم با مشکل مشابه مواجهیم که ۳۵ هکتار شهر صفوی با تاریخ صفوی زیر پای ۳۸۰ واحد مسکونی است که تا حالا معوض ۱۶۰ پلاک را حل کردهایم و ۹۰ پلاک هم در سال جاری زمین معوض میگیرد و ۹۰ پلاک باقیمانده در سال آینده تعویض خواهد شد. من با تکتک مردم محلی در این محوطه تاریخی صحبت کردم. حق با مردم است، چون مالکیت قانونی و شرعی دارند ولی ما هم به عنوان حاکمیت، حق داریم، چون اینجا شهر صفوی است و باید احیا شود که یکی از قطبهای گردشگری خواهد شد آن هم در منطقهای که محرومیت دارد. البته کل منابع را نمیتوان در دهدشت یا سیلک توزیع کرد، بلکه باید پخش شود. پس از پایان تخلیه منطقه و رهاسازی محوطه، برای کاوش و مرمت و معرفی این شهر تاریخی به عنوان قطب فرهنگی و تمدنی و گردشگری اقدام خواهیم کرد. این سرمایه متعلق به مردم و ایرانیان است و باید احیا شود و برای ملت ایران بماند.»
سوال خبرنگاری هم درباره بهرهگیری از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور بود که سید رضا صالحیامیری در جواب این سوال هم گفت: «ایرانیان مقیم، دغدغه جدی دولت آقای پزشکیان است و البته با وجود بحثها و گفتوگو و نظرات بسیار زیادی که در گذشته مطرح شد، هنوز ساختار سیاسی به تصمیمگیری واحد نرسیده است. حالا سیاست مشخصی انتخاب شده و در یک آسیبشناسی، ده صنف از ایرانیان خارج از کشور را به لحاظ ساختار فکری، سیاسی، اقتصادی و قومی، مذهبی شناسایی کردیم.
طبق اعلام نهادهای امنیتی، کمتر از یک درصد از ایرانیان مهاجر، از تشکلهای معارض یا ضدانقلاب هستند و ۹۹ درصد، فرهیخته و صاحبنظر و صاحب سرمایه هستند. بزرگترین فرصت ما بعد از انقلاب، ایرانیان مقیم بودند که متاسفانه درباره این سرمایه بزرگ قصور داشتیم در حالی که اتباع تمام کشورها، در دنیا بزرگترین لابیها را دارند ولی ما غفلت کردیم و دارای قصور بودیم و از این ظرفیت بزرگ غافل شدیم. این ظرفیت متعلق به ایرانیان است. اینجا خانه و ریشه آنهاست. مهمترین دغدغه آنها، اعتماد و امنیت است و نظام تصمیم گرفته اعتمادسازی و امنیتآفرینی کند. از ایرانیان آمارهای مختلفی ذکر میشود. میگویند بین ۵ تا ۷ میلیون نفر هستند.
این آمارها دچار تعارض است ولی وقتی میگوییم ایرانیان، یعنی کسانی که در خارج از کشور هستند یا تابعیت مستقل از ایران دارند یا تابعیت دوگانه دارند، اما ریشه آنها ایرانی است، اما نسل سومی هم داریم که جمعیت بزرگی هستند که از نظر ما، هویتشان ایرانی است ولی هویت دیگری هم دارند و به زبان انگلیسی یا زبانهای رایج دیگر گفتوگو میکنند و به نوعی دچار یک گسل یا شکاف هویتی با سرزمین اصلی مادریشان شدهاند و ما هم از این ظرفیت غفلت کردیم. دولت تصمیم گرفته شورای عالی ایرانیان را با ۴ کارگروه و ۴ کمیسیون شکل بدهد که این فعالیت از دولت قبل آغاز شد و وزیر امور خارجه دولت سیزدهم در پیگیری این بحث نقش مهمی داشت. این دولت و وزارت خارجه هم بحث را به شکل جدی دنبال کردند و اولین جلسه شورای عالی ایرانیان به زودی به ریاست رییسجمهور برگزار میشود. موضوع ایرانیان یکی از فرصتهای بزرگ برای ایران است.
اینها پاره تن ایران هستند و ایران سرزمین مادریشان هست و هر جای دیگر، مهمان و اینجا صاحبخانه هستند. اطلاع دارم که تمام نظام در مورد موضوع ایرانیان با تاکید بر اینکه باید با نگاه انعطاف و نگاه پدرانه و نگاه حضور دایمی به این افراد، تلاش کنیم یک اجماع وجود دارد. وزارت میراث فرهنگی برای همه ایرانیان خارج از کشور فرش قرمز پهن میکند، چراکه آنها صاحبان این سرزمین هستند و طبق قانون اساسی، هیچ کسی حق ندارد در انتخاب افراد برای زندگی در هر نقطه از جهان مداخله کند.»