
اقتصاد۲۴- تورم یکی از پدیدههای اقتصادی است که به طور مستقیم بر تمام بخشهای اقتصاد، از جمله بازار سهام تأثیر میگذارد. در سادهترین تعریف، تورم به معنای افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک بازه زمانی مشخص است. وقتی تورم بالا میرود، ارزش واقعی پول کاهش پیدا میکند و قدرت خرید مردم کمتر میشود. اما تأثیر تورم بر بازار سهام به همین سادگی نیست؛ گاهی تورم میتواند باعث رشد قیمت سهام شود و گاهی هم به سقوط بازار منجر میشود. در این مطلب، بررسی میکنیم که تورم چگونه روی بازار سهام اثر میگذارد، کدام صنایع از آن سود میبرند، و چه خطراتی سرمایهگذاران را تهدید میکند.
به طور کلی، تورم بر دو جنبه مهم بازار سهام تأثیر میگذارد:
وقتی تورم افزایش پیدا میکند، هزینههای تولید (مانند مواد اولیه، انرژی، و دستمزد) بالا میرود. اگر شرکتها نتوانند قیمت محصولات خود را به همان نسبت افزایش دهند، حاشیه سودشان کاهش پیدا میکند و ارزش سهامشان افت میکند. اما در طرف دیگر، برخی شرکتها میتوانند قیمت کالاهای خود را متناسب با تورم افزایش دهند و سود بیشتری به دست آورند.
از منظر رفتاری نیز، انتظارات تورمی نقش مهمی در تصمیمگیری سرمایهگذاران دارد. وقتی افراد پیشبینی میکنند که قیمتها در آینده افزایش خواهد یافت، ممکن است برای حفظ ارزش دارایی خود به سمت خرید سهام حرکت کنند. این موضوع میتواند در کوتاهمدت باعث رشد شاخص بورس شود، اما اگر تورم به شکل مزمن ادامه پیدا کند، تأثیر منفی آن آشکار میشود.
یکی از مهمترین اثرات تورم بر بازار سرمایه، کاهش ارزش واقعی بازده سهام است. فرض کنید بازده اسمی سهام شما در یک سال ۲۰ درصد باشد، اما نرخ تورم سالانه نیز ۲۰ درصد افزایش یابد؛ در این صورت، بازده واقعی شما تقریباً صفر است، چون قدرت خرید شما نسبت به سال گذشته تغییری نکرده است.
در شرایط تورمی، سرمایهگذاران معمولاً تلاش میکنند داراییهای خود را به شکلهایی نگهداری کنند که ارزششان با تورم رشد کند، مانند زمین، طلا، ارز یا سهام شرکتهایی که از تورم سود میبرند. این جابهجایی سرمایهها گاهی به رشد ظاهری بازار سهام منجر میشود، اما در واقع ارزش واقعی داراییها ثابت مانده است.
بانکهای مرکزی برای کنترل تورم، معمولاً نرخ بهره را افزایش میدهند. افزایش نرخ بهره اثر مستقیمی بر بازار سهام دارد. وقتی نرخ بهره بالا میرود، هزینه تأمین مالی شرکتها افزایش مییابد، و سرمایهگذاران نیز تمایل پیدا میکنند پول خود را در سپردههای بانکی یا اوراق با درآمد ثابت نگهداری کنند، چون ریسک کمتری دارند. در نتیجه، تقاضا برای سهام کاهش مییابد و قیمتها افت میکند.
از سوی دیگر، وقتی نرخ بهره پایین است، بازار سهام جذابتر میشود، چون گزینههای جایگزین سودآوری کمتری دارند. بنابراین، در دورههای تورم بالا که نرخ بهره نیز افزایش پیدا میکند، معمولاً شاهد افت شاخص بورس هستیم.
بیشتر بخوانید: بررسی آینده سرمایه گذاری در مس در بورس
همه صنایع به یک اندازه از تورم آسیب نمیبینند. برخی از شرکتها میتوانند افزایش قیمتها را به مشتری منتقل کنند و سود خود را حفظ یا حتی افزایش دهند.
در نتیجه، ترکیب پرتفوی سرمایهگذاری در دوران تورمی باید بهگونهای باشد که سهم بیشتری از صنایع کالایی یا داراییمحور داشته باشد.
تورم واقعی تنها عامل اثرگذار نیست؛ تورم انتظاری (یعنی پیشبینی مردم از تورم آینده) نیز نقش مهمی در نوسانات بازار دارد. اگر فعالان اقتصادی انتظار داشته باشند که تورم در آینده بیشتر شود، ممکن است برای جلو افتادن از افزایش قیمتها، به خرید داراییهای واقعی و سهام هجوم ببرند. این امر موجب رشد مقطعی بازار میشود.
اما وقتی دولت یا بانک مرکزی سیاستهای ضدتورمی اجرا میکنند، مثلاً با افزایش نرخ بهره یا محدودیت نقدینگی، همان سرمایهگذاران شروع به فروش داراییهای خود میکنند و بازار دچار افت میشود. این نوسانهای رفتاری باعث میشود بازار سهام در دوران تورم، بیثباتتر از همیشه باشد.
در مدلهای مالی برای تعیین ارزش ذاتی شرکتها، جریان نقدی آینده با یک نرخ تنزیل (discount rate) محاسبه میشود. وقتی تورم بالا میرود، نرخ تنزیل نیز افزایش پیدا میکند، چون سرمایهگذاران بازده بیشتری برای جبران کاهش ارزش پول میخواهند. در نتیجه، ارزش فعلی جریانهای نقدی آینده کمتر میشود و ارزش سهام پایین میآید.
این مسئله مخصوصاً برای شرکتهای رشدمحور (growth companies) که سودهایشان در آینده دورتر تحقق مییابد، زیانبارتر است. در مقابل، شرکتهای ارزشی (value companies) که درآمد پایدار دارند، مقاومت بیشتری در برابر تورم نشان میدهند.
در زمان تورم بالا، احساسات و تصمیمگیریهای احساسی نقش پررنگتری در بازار ایفا میکند. سرمایهگذاران خرد معمولاً به دنبال فرصتهای کوتاهمدت برای حفظ ارزش پول خود هستند و ممکن است بدون تحلیل بنیادی، صرفاً به شایعات و موجها واکنش نشان دهند. این رفتار باعث نوسانات شدید قیمتی و شکلگیری حباب در برخی صنایع میشود.
در مقابل، سرمایهگذاران باتجربه معمولاً به سراغ داراییهای مقاوم در برابر تورم میروند و سعی میکنند از پرتفوی متنوع و تحلیلشده استفاده کنند تا ریسک کاهش ارزش سرمایه را کاهش دهند.
تورم همانطور که زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار میدهد، بازار سهام را هم دستخوش تغییر میکند. افزایش تورم میتواند هزینههای شرکتها را بالا ببرد، سودآوری را کاهش دهد، و با بالا رفتن نرخ بهره، جذابیت بازار را پایین بیاورد. در عین حال، برخی صنایع از این شرایط سود میبرند و رشد میکنند.
بنابراین، تأثیر تورم بر بازار سهام دوگانه است؛ اگر کنترلشده باشد، میتواند نشانهای از رشد اقتصادی و افزایش قیمت داراییها باشد، اما وقتی از کنترل خارج شود، اعتماد سرمایهگذاران را از بین میبرد و باعث خروج نقدینگی از بازار میشود. در چنین شرایطی، آگاهی، تحلیل دقیق و انتخاب درست صنایع، مهمترین ابزارهای سرمایهگذار برای عبور از طوفان تورمی خواهد بود.