عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه اغلب مسئولان ما متاسفانه میان مردم نیستند و خالی بودن جیب و کارت بانکی را درک نکردهاند، گفت: ۴ درصدیهای رانتخوار هر روز بر ثروتشان افزوده و فربهتر میشوند.
اقتصاد24- محمدباقر قالیباف در یادواره شهدای گرانقدر اردکان که در مسجد امام سجاد(ع) شهرک ولیعصر(عج) اردکان یزد برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد شهدا گفت: یادواره شهدا یعنی شناخت آنان و ادامه راهشان. شهدا همگی از ابتدای انقلاب اسلامی تا شهدای 8سال دفاع مقدس و مدافعین حرم، همگی برای رسیدن به هدفشان از دنیا گذشتند و اگر ایثار و گذشت آنان نبود امروز کشور ما به این استقلال و امنیت نمیرسید.
نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع تشخیص مصلحت نظام با نگاهی به کارنامه انقلاب اسلامی در چهلمین سالگرد پیروزی اظهار داشت: در این کارنامه ما در بحث توجه به آرمان ها و شعارهای اصلی انقلاب که استقلال، آزادی، مردم سالاری و توجه به اسلامیت است، کارنامه بسیار موفقی داشتهایم. اما در برخی عرصههای ساختاری و کارکردی متاسفانه نقاط ضعفی وجود دارد که به عملکرد دولت ها باز می گردد.
اهم سخنان محمدباقر قالیباف بدین شرح است:
* نگاه کنید جوانان در همه ادوار انقلاب، از دفاع مقدس تا همین امروز پای کار انقلاب بودهاند و به طور خاص در عرصه دفاع و امنیت، کاری کردهاند که به اذعان نهادهای امنیتی و بر اساس آمارهای همین نهادها، ایران با وجود قرار داشتن در قلب ناامنترین منطقه دنیا، بهترین آمار از منظر امنیتی را دارد و کشور ما از امن ترین کشورهاست. نمیخواهم خودمان را با افغانستان یا پاکستان مقایسه کنم. اما باید بدانیم که در دهه گذشته، تعداد عملیات تروریستی موفق در ترکیه، آلمان، امریکا، انگلستان و فرانسه، از سه تا دوازده برابر، بیشتر از ایران بوده است. بی شک این میسر نشده است مگر با تلاش و رشادت امثال شهید فتوحیها.
*همهجا موتور پیشبرنده کشور و سازنده حرکت های افتخارآفرین همین جوانان بودهاند. هرجا به آنان اعتماد شده است، پاسخ مطلوب به دست آمده است. شما نگاه کنید به دوران دفاع مقدس؛ اکثر فرماندهان جنگ تحمیلی جوان بودند و البته موفق. زیرا جوان فکر نو، ابتکار عمل، جسارت در تصمیم گیری و انگیزه بیشتری دارد.
* امنیت فقط بُعد فیزیکی و جسمی ندارد، بعد روانی و ذهنی هم دارد. بعد اجتماعی و اقتصادی هم دارد. وقتی اتفاقاتی در کشور میافتد که سرمایه مردم به یک سوم تقلیل پیدا میکند، مردم از نظر ذهنی و از منظر اقتصادی احساس ناامنی میکنند. سرمایه مردم کجا میرود؟ به جیب چهاردرصدیها. این را باید گفت و تکرار کرد تا مسئولان بدانند و بشنوند و درک کنند که مردم در شرایط سختی هستند.
* اغلب مسئولان ما متاسفانه میان مردم نیستند و خالی بودن جیب و کارت بانکی را درک نکردهاند، شرمنده زن و بچهشان نماندهاند، ناتوان از تهیه جهیزیه نشدهاند تا شرایط سخت امروز مردم را با پوست و گوشت و استخوانشان لمس کنند و بدانند مردم در چه سختی هستند. همین مردمی که همیشه پای انقلاب بوده و هستند و هرجا به وجودشان احتیاج است در صحنه حاضر می شوند.
* وقتی قانون درست اجرا نمیشود و رابطه حاکم میشود، وقتی فرقی بین تولید کننده و دلال نیست و حتی دلال و قاچاقچی و قانونشکن قویتر هستند، می شود همین شرایطی که امروز تولید کننده ما متضرر می شود و کارگاه های تولیدی بسته شده و به ورشکستگی می افتند اما آن 4 درصدیهای رانتخوار هرروز بر ثروتشان افزوده و فربهتر می شوند.
*نمیشود سیاستها انقلابی باشد، شعار مبارزه با فساد بدهیم اما نهادهای مالی و سازمانهای ما ناکارآمد باشند؛ حرفمان با عملکرد سازمانهایمان جور درنمیآید.
* درباره همین موضوعات اقتصادی و با همکاری متخصصان جوان در زمینه های مختلف از نقدینگی و ارز و مالیات، تا امور بانکی و تولید و مبارزه با قاچاق طی چند ماه کار پژوهشی و کارشناسی، نامهای مبسوط تدوین کردیم و راهکارهای حل مشکلات فعلی اقتصادی را که گریبان کشور را گرفته، تشریح کردیم و برای سران قوا و برخی مسئولان مرتبط دیگر ارسال کردیم. در آن نامه گفتیم که چطور میشود دست چهاردرصدیها را از جیب مردم کوتاه کرد. البته آن حرفها را زدیم که نتیجهاش شد شایعات و جنگ روانی علیه ما. شروع کردند به شایعه سازی که فلانی فرار کرده، اختلاس کرده و ...
* میتوانید از دو میلیون نفر از مؤدیان کمدرآمد مالیات نگیرید و در مقابل از صد نفر که الان مالیات واقعی نمیدهند و اگر مالیات واقعی شان را بدهند، مبلغ آن بیش از مبلغ مجموع مالیاتی است که آن دو میلیون مؤدی کم درآمد می دهند، مالیات بگیرید. اما کسی این تصمیم را نمیگیرد چون آن آدمها قدرت و ثروت و رسانه دارند و کسی حاضر نمیشود هزینه این تصمیم را بپردازد.
* هرگاه مردم پای کار بودند، آن کار با موفقیت و پیروزی همراه بوده نمونه آن هم حضور مردم در دوران دفاع مقدس است. این مردم بودند که جنگ را اداره کردند و نتیجه آن هم عزت برای کشور بود آن هم در مقابل دشمنی که از سوی ابرقدرتهای بزرگ دنیا حمایت می شد. اکنون هم اداره کشور با باور به مردم ممکن است نه با اتکا و اعتماد به بیگانه. اگر مردم محور اقتصاد و فرهنگ شدند، اقتصاد و فرهنگ قدرت میگیرد. با تصدیگری دولت، اقتصاد هر روز ضعیفتر و آسیبپذیرتر میشود و دولت روزبهروز فربهتر و ناکارآمدتر.
*مسئله امروز ما و مشکل اقتصاد ما کمبود منابع نیست، بحران مدیریت است. مشکلات هست، نواقص هست؛ اما این کشور دارای منابع فراوان است و از آن مهمتر، دارای جوانان توانمند و خلاقی است که میتوانند با مدیریت درست، ساختارهای ناکارآمد را اصلاح و مشکلات را حل کنند. این در حالی است که متاسفانه به جای آنکه به دنبال حل مسأله درست و واقعی باشیم، برای مسأله غلط و غیرواقعی، دنبال جواب میگردیم. این طور است که مجبور میشویم به دادن آمار غلط، وعده غیر واقعی و هدر دادن منابع، حتی در زمان داشتن درآمد مناسب و نفت 100 دلاری.
*اگر واقعا دلمان میخواهد مردم را از کمند این مشکلات اقتصادی رها کنیم راه آن اعتماد به همین مردم و جوانان نخبه است. نخبگان را به بهانه های واهی پشت در خدمت نگه نداریم بلکه به این جوانان نخبه میدان بدهیم آن وقت نتیجه آن را خواهیم دید. بدانیم مردم هم آمار دروغ را متوجه می شوند و هم بهانه های بی اساس را.