اقتصاد۲۴ - رای پرونده پزشک تبریزی که چهار سال قبل در جریان مرگ همسرش بعد از خوردن غذای مسموم، متهم به قتل او شد؛ هنوز از سوی قضات دیوانعالی کشور اعلام نشده است و این در حالی است که از صدور آخرین رای دادگاه قریب به یک سال میگذرد.
مهر ماه سال ۹۵ خبر به قتل رسیدن همسر ومادربزرگ یک پزشک تبریزی در لیست یکی از جنجالیترین اخبار حوادثی قرار گرفت.
ناگفتههای پرونده پزشک تبریزی از زبان مادر مقتول
از آنجا که علت فوت زن جوان، مصرف غذای مسموم عنوان شده بود و همان روز پزشک تبریزی برای خانواده اش غذا تهیه کرده بود، ماموران به او مظنون شدند و علیرغم اینکه در هیچ یک از مراحل رسیدگی به پرونده، متهم به اتهام خود اعتراف نکرد، اما با توجه به ادله موجود در پرونده علیه او کیفرخواست صادر شده و او در دادگاه محاکمه شد.
بیشتر بخوانید:دادگاه دوباره حکم به قصاص پزشک تبریزی داد
بعد از اولین محاکمه، قضات دادگاه رای قصاص علیه متهم صادر کردند که رای صادر شده از سوی قضات دیوانعالی کشور نقض شد و پرونده بار دیگر برای رسیدگی به دادگاه کیفری ارجاع داده شد. به این ترتیب متهم بار دیگر پای میز محاکمه رفت و از خود دفاع کرد. قضات دادگاه بار دیگر رای قصاص صادر کردند. این در حالی بود که روز حادثه مادربزرگ متهم هم با خوردن غذای نذری جان خود را از دست داده بود، اما با توجه به اینکه متهم توانسته بود رضایت اولیای دم دومین مقتول را جلب کند؛ با درخواست اولیای دم مقتول اول به یک بار قصاص محکوم شد.
رای صادر شده نزدیک به یک سال است که در دیوانعالی کشور در انتظار رسیدگی قضات است. پدر متهم در گفتگو با رکنا گفت: «پرونده در شعبه ۲۴ دیوانعالی کشور است. من هفته قبل به تهران آمدم و به این شعبه مراجعه کردم. اما میگویند تعداد پروندههایی که در نوبت رسیدگی هستند زیاد است و برای همین هنوز نوبت به رسیدگی پرونده پسرم نرسیده است.»
من قاتل همسرم نیستم
دکتر علیرضا صلحی قبل از اینکه متهم به قتل همسرش شود، به عنوان پزشک خوش خط در فضای مجازی شهرت پیدا کرده بود و تصویر نسخههایی که با خط خوش برای بیمارانش نوشته بود در فضای مجازی دست به دست میچرخید.
پدر دکتر صلحی در مورد روز حادثه گفت: «آن روز قرار بود پسرم برای ما غذای نذری بیاورد و از قبل یکی از آشنایان به او گفته بود که غذا را میفرستد. اما آن فرد غذا را نیاورده بود و علیرضا برای ناهار ما از یک آشپزخانه خانگی غذا خرید و آورد. من و همسرم و مادر همسرم و پسرکوچکم و عروسم در خانه بودیم و غذا را خوردیم. بعد از اینکه غذا را خوردیم همه ما حالمان بد شد. حالت تهوع شدید داشتیم و برای همین اورژانس را خبر کردیم. اما وقتی به بیمارستان رسیدیم، مادر همسرم و عروسم به دلیل وخامت حالشان فوت کردند.»
بعد از این حادثه دایی متهم به عنوان، ولی دم مادربزرگش از او شکایت کرد، اما خانواده متهم توانستند با پرداخت دیه از او رضایت بگیرند و مادر متهم هم به عنوان، ولی دم دیگر مادربزرگش اعلام گذشت کرد.
اما پدر و مادر همسر دکتر صلحی از او به اتهام قتل دخترشان شکایت کردند.
پدر علیرضا صلحی در ادامه گفت: «من بازنشسته آموزش و پرورش هستم و سالها معلم مقطع ابتدایی بودم. تا قبل از این اتفاق زندگی آرامی داشتم و پسرم هم عاشقانه همسرش را دوست داشت. به اعتقاد من او قصد و انگیزهای برای قتل مادربزرگ خود و همسرش نداشت. برای همین برای جلب رضایت از خانواده المیرا مراجعه نکردم.»
او در ادامه گفت: پسرم از دوران ابتدایی درس خوان بود. او تخصص مغز و اعصاب قبول شده بود، اما به زندان افتاد و فرصت نکرد درسش را ادامه دهد. الان هم در زندان طبابت نمیکند و میگوید حوصله کار در بهداری و درمانگاه زندان را ندارم.
امروز تلوزیون فیلم وقت را نشان داد در این فیلم قتلی رخ داد و قاتل نقشه را طوری طراحی کرد که قتل به گردن شخص دیگری بیفتد و واقعا هم افتاد ...اما وکیل او دو سند عینی را طبق روایتی که مظنون کرده بود برای دادگاه روشن کرد و باز دست قاتل که در ردیف شهود نشسته بود رو شد به نظر بنده علت قتل را باید در رستوران جویا شد باید به مالک رستوران مراجعه کرد و پرسنل رستوران و مالک آن مورد بازجویی قرار گرفت حتی کارگرانی که در آن روزها یا روزهای قبل در آن رستوران مشغول به کار بودند و شاید به دلایلی اخراج شده اند
امیدوارم به سرنخی برسید و بی گناهی این پزشک برای ملت ایران مشخص شود گاهی انسان ادعا میکند گاهی انسان از مورچه ضعیف تر میشود گاهی بیگناه گرفتار میشود و ....
اما اگر بنده علائم روانی و جنون را داشته باشم و به پزشکی هم علاقه بسیار داشته باشم ...پزشکی یعنی نجات جان مردم!!!،،، آیا ابتدا خودم را مداوا میکنم یا به دنبال تحصیل میروم ؟؟؟ لطف کن جواب بده آقا امیر؟؟؟
صد در صد ابتدا خودم را درمان میکنم تا خوب شوم سپس مدرک پزشکی میگیرم و به درمان دیگران میپردازم !!
پس بدون فکر کردن نظر ندهید !
اتفاق به هر شکلی خواهد افتاد و بیگناه هم خیلی از افراد دستگیر شده اند و سپس تبرئه شده اند !!
اما هیچ بیگناهی بعد از آزادی شکایت از مامور یا بازپرس یا قاضی نمی کند !! لذا مردم بی اطلاع میشوند و تجربه نمی کنند چنین موضوعاتی را
بنده خودم بی گناه در دام قانون افتادم متاسفانه آن روز قاضی بیمار بود و بدون تحقیقات ....قرار صادر کرد و ما که شاکی بودیم بدون انتظار ! و وقت کم نتوانستیم سند جور کنیم و رفتیم آب خنک خوردیم!!! بعد از روشن شدن قضیه ، تبرئه شدم اما چه فایده !!!
پس قضاوت بدون فکر و تحقیقات انجام ندهیم!!
شاید غذا برای فرد x آلوده شد و متاسفانه دکتر عجله داشت و تحویل او گردید
شاید فردی با مالک رستوران مشکلی داشت و هدف بدنام کردن مالک رستوران بود
شاید مالک رستوران با کسی مشکلی داشت و یکی از پرسنل رستوران دوست آن شخص بود و چند غذا را آلوده کردند که انتقام بگیرند
شاید مالک نه .یکی از پرسنل با کسی مشکلی داشت و فردی غذا را آلوده کرد تا او را بگیرند
شاید طرف فقط فکر مسموم کردن را داشت و فکر نمی کرد باعث مرگ بشه مثل افرادی که مسموم شدند
پس قضاوت نکنید فیلم های زیادی هست که یک بیگناه گرفتار میشه و متهم اصلی هم به نوعی فرار میکنه و اثری از خود نمی زاره
ریس پلیس آگاهی گرگان خاطره ای تعریف کرده که شخصی را به اتهام قتل در تعویض روغنی کرج دستگیر کردیم ۵ سال زندان و مجازات شد بعد سارقی در زنجان دستگیر و در آگاهی اعتراف به قتل در تعویض روغنی کرج کرد
انسان با تحقیقات هر معمایی را حل میکند شاید تا پایان حل نکند اما افرادی را مشکوک میداند و با اعتراف گرفتن از آنها... در نهایت معما حل را حل کند
روزی من منزل مادر خانمم رفتم و دیدم ...باجناق م در خانه نشسته است من پس از احوال پرسی وارد آشپز خانه شدم مقداری گوشت مرغ که هنوز یخ آن باز نشده بود در ظرفی بود من مشاهده کردم بعد از دقایقی من از آنها خداحافظی کردم و پشت سر من باجناق م هم از آنجا رفته بود! مادر خانمم یک لحظه کوتاه در حیاط می آید منزل یک طبقه بود و در طبقه ی همکف مستاجری داشت که دو فرزند پسر داشت بزرگه بچه ی خوبی بود اما کوچیکه بچه ی بدی بود !! مادر خانمم وارد آشپزخانه میشود و میبیند گوشت ها نیست !!!! ابتدا به باجناق م که برادر زاده ی او بود تماس و سپس به بنده زنگ زد من گفتم من نگرفتم و بلا فاصله برای روشن شدن موضوع به منزل مادر خانمم مراجعه کردم و فکر کردم و تحقیقات ....
به نظر شما گوشت ها رو چه کسی با قدم قدم زدن برداشته بود؟؟؟
لطفا جواب دهید؟؟؟
حتی راهی را که انتظار نداری برو و تحقیق کن
از فردی که اصلا شک نداری برو تحقیق کن
قرآن میگه : قضاوت از روی ظاهر شخص نکن
اما قضیه ی ایمیل قبلی ...
برای پیدا شدن گوشت ها....
به منزل آمدم و بدون اینکه از مستاجر سوال کنم در اطراف منزل حرکت کردم و کنار دیوار همسایه رفتم از تعجب دست به دهن شدم!!!!
چیزی مشاهده کردم که نگو....
تکه رانی را بر روی سقف همسایه !!!!!
بله گوشت ها رو گربه برده بود !!!
دکتر صلحی نسخه ی خوش خطی نوشت و بجای داور آهنگ تجویز کرد !! یعنی عجیب در عجیب !!علت چه بود ؟ علت این بود که میخواست شهرت پیدا کند و مشهور شود با این نسخه!!
آیا پزشکی که چنین نسخه ای را می نویسد که مشهور شود میره و همسرشو و مادر بزرگش رو می کُشه؟؟؟ اصلا چنین کاری را نمی کنه
با همسرش میگید اختلاف داشت چرا مادر بزرگش را کُشت؟؟
چرا پدر و مادر و برادرش را مسموم کرد اصلا شاید او نا هم می مردند بعد دکتر نمی گفت من قرار بود همسرم را بکُشم و باعث مرگ دیگران شدم !!!
پس به درستی باید قضاوت کنیم
ریس پلیس آگاهی گرگان خاطره ای تعریف کرد از مردی که ۵ سال بعنوان قاتل دستگیر شده بود و بعد با گرفتن سارقی در زنجان مشخص شد اون سارق قاتل است نه این آقا!!!
پس اشتباه رخ میدهد ...معادلات را دیگران به هم میزنند کسی که قرص را قاطی کرد فکر قتل داشت اما نمی دانست غذا به دست دکتر می رسه و باعث درد سر برای او میشود
کودکی با سکه ای بازی میکرد بالا می انداخت و می گرفت ناگهان سکه در دهان او و در نای او افتاد!!
پدر و مادر ناراحت و رفتند نزد پزشک ...پزشک گفت باید ببری تهران !
بلافاصله با پرواز به تهران رسا ندند... با چه سختی هایی خوشبختانه سکه طوری بود که نفس میکشید اما به دشوار...
پزشک تهران هم نتوانست و گفت برو آلمان نزد فلان پزشک!! ایرانی
آقا اینا به هزار زحمت رسیدند آلمان و رفتند نزد آن پزشک
پزشک بلافاصله کودک را معاینه و دستور جراحی را صادر کرد ...پدر و مادر پشت درب اتاق عمل و چشم انتظار ....و گریه کنان خیلی اون لحضه سخت است ..پدر پیش خودش گفت شیعه ها فاطمه ی زهرا دارند !! و بیا تا او را امتحان کنم....پدر این کودک دست به دامان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شد و گفت : اگر بچه م نجات کند شیعه میشوم !! یا فاطمه ی زهرا سلام الله علیها!!!
دقایقی گذشت و پدر دید درب اتاق عمل باز شد و پرستاری دوان دوان به طرف شان آمد و گفت معجزه شد
پدر با چشمان اشک آلود گفت چی شد ؟؟؟؟؟چی شد؟؟
گفت معجزه شد!!! گفت فرزندت عطسه زد و سکه از گلویش بیرون افتاد
یا فاطمه زهرا سلام الله علیها
پزشک هم باید همان روز اول از رستوران شکایت میکرد !چون پزشک غذا را از رستوران تهیه کرده بود ! تجربه تجربه تجربه ....چیز خیلی مهمی ست در هر راهی که هستی .
چرا اون الدنگ محاکمه نمیشه
امیدوارم تحقیقات جامع در این پرونده انجام شود همچون وقت دادگاه گرفته میشود اما بی گناهی یک فرد ثابت میشود
۲۹ دی ۹۹
و تازه خیلیاش رویاپردازی و یا نامربوط به اصل ماجرا هست.
پلیس آگاهی که الحق باید قدردانش بود، در یک حادثه جنایی تمام جزییات واقعه رو آنالیز میکنه و به قول معروف مو رو از ماست میکشه و به جرات میشه گفت خودش کل احتمالات رو بدون ذره ای اغماض در نظر میگیره ..... بعد جالبه که از اون طرف عوام میخوان به ایشون نکاتی رو تذکر بدن !!!
دکتری نیستش که خطش خوش و زیبا باشه بخاطر اون مسائل درسی و تشریح و جسد اینا خطشون همشون بده...
خب حالا یه پزشکی خطش زیبا باشه باید تحقیق کرد.من فورا شک میکنم به طرف و بررسی میکنم.
اگر همسر دکتر در کپسولهای تناسب اندام !تکه قرص هایی قرار داده باشد و بخورد همه داده باشد اما برای خودش بیشتر گذاشته باشد تا فوت کند و بعد پزشک را زیر سوال ببرد با دروغ هایش ! چون میدانست که یا خانم دیگری ارتباط داشته و در واقع از او انتقام گرفته ! چرا ؟ چون ۴ سال عقد بوده و دنبال خانمی دیگر را گرفته و بی خیال ازدواج شده ! ۴ سال عقد اختلاف وسط می یاد و هزار مشکل دیگه!!!در ضمن همسر دکتر پیامک هایی هم در مورد فوت زود هنگام خودش به دکتر داده ! این یعنی چه؟ یعنی فکر خودکشی کرده ! راستی اگر کیومرث پور احمد یادداشتی نمی نوشت آیا امروز مردم باور می کردند که خودش خودکشی کرده؟ هرگز باور نمی کردند! و امروز میگفتند یکی با او بد بود و او را کشتند و دنبال قاتل او می گشتند ! اما همان نوشته ها مشخص شد که خودش خودش را کشته !!!