اقتصاد۲۴ - این روزها شاهد واکنش بازارها به رویداد سیاسی در امریکا هستیم، با قطعی شدن ریاستجمهوری جو بایدن در امریکا و همچنین باتوجه به تاکید بانک مرکزی درخصوص لزوم تخلیه حباب قیمتی ارز در بازار، به نظر میرسد که همچنان شاهد اصلاح قیمتی در بازار ارز باشیم به گونهای که نرخ دلار امریکا پس از اعلام این خبر و در روز یکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ در صرافیهای بانکی نسبت به روز شنبه مجددا کاهش یافت و به کانال ۲۲ هزار و ۸۹۰ تومان رسید. این موضوع بهطور قطع اثرات خود را بر بازار سرمایه نیز خواهد داشت و در حال حاضر نیز منجر به کاهش قیمت برخی سهام ارزنده به کمتر از ارزش ذاتی خود شده و به جرات میتوان گفت که قیمت سهام برخی شرکتها با قیمتهای دلار زیر ۲۰ هزار تومان محاسبه شده و در برخی صنایع به ۱۵ هزار تومان هم رسیده است، وضعیت به گونهای است که از اواسط تابستان تا امروز ریزشهای شاخص بورس ادامه دارد و شاخص بورس حدود ۴۰درصد افت کرده است، کارشناسان بورسی معتقدند؛ در چند ماه گذشته توصیه تمام مسوولان بازار سرمایه و سیاستگذاران اقتصادی و... سرمایهگذاری بلندمدت در این بازار بوده است، اما اشخاصی که به این توصیهها عمل کردند هرروز متحمل ضرر و زیان بیشتری نسبت بهروز قبل شدهاند و به همین علت هم، بسیاری از سهامداران، در صفهای فروش قرار دارند تا هر چه سریعتر سهم خود را بفروشند و از این بازار خارج شوند.
بیشتر بخوانید: بورس از انتخابات آمریکا فارغ شد/ بیشترین سودآوری در کمین خریداران کنونی سهام
مهیار بقایی کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که چرا شاخص بورس ابتدای سال اینقدر رشد کرد و چگونه بورس دچار افت شد؟ به اعتماد میگوید: چند عامل در کنار هم موجب رشد شاخص بورس شده بود که مهمترین عامل منفی شدن نرخ بهره واقعی و رشد پایه پولی بود، از اواخر سال گذشته به علت عدم افزایش نرخ بهره اسمی از سمت بانک مرکزی و کسری بودجه دولت در بودجه مصوب نرخ بهره واقعی بهشدت منفی شد و این به معنی تبدیل سرمایه افراد به دارایی مثل ملک، خودرو، دلار، طلا و... بود و بالطبع بورس نیز از این قاعده مستثنا نبود و درنهایت این افزایش قیمت باعث رشد ارزش داراییهای شرکتهای بورسی شد. او در ادامه به شعار حمایت از بورس دولت و قحطی سهام اشاره میکند و یادآور میشود: زمانی که سرمایهگذار بداند محلی وجود دارد که مسوول دولتی میگوید ما از آنجا حمایت میکنیم، اینگونه تلقی میشود که هر مقداری بخواهی میتوانی بخری و برای فروش به همان شخص شعاردهنده یعنی «دولت» هم بفروشی. بقایی ادامه میدهد: زمانی که بیشتر سهامهای شاخص در بورس دولتی هستند و شرکتهای دولتی در عرضه و فروش سهام آنها حساسیت به خرج میدهند؛ (بهتر است بگوییم هیچ برنامهای برای شرکتهای خود ندارند)، طبیعتا قحطی عرضه سهام و کمبود آن در بورس شکل میگیرد.
این کارشناس بازار سرمایه به رفتار هیجانی سرمایهگذاران اشاره میکند و در ادامه میگوید: بعضی قوانین و مقررات وضع شده در بورس در این مدت مانند تعیین دامنه نوسان بورسی (صف خرید و صف فروش)، حجم مبنا و... موجب ایجاد رفتارهای هیجانی و هجوم شدیدتر در بورس شدند و باتوجه به اینکه سرمایهگذاران هم شرایط را میبینند و فقط «رشد سهام» را نظارهگر هستند با تبلیغ چند کانال تلگرامی و... سریعا در صفهای خرید یا فروش قرار میگیرند تا از قافله جا نمانند. این موضوع بسیار حائزاهمیت است که متاسفانه سهامداران ما فاقد استراتژی و محاسبه سود و زیان سهم خود هستند و اطلاعات بورسی ضعیفی دارند.
بقایی درخصوص ریزشهای شاخص بورس که از تابستان شدت گرفته نیز میگوید: تنها یک عامل بسیار مهم در این میان وجود دارد و آن هم این است که این ابهام وجود دارد که دولت در تیر ماه و اوایل مرداد ماه (طبق آمار بانک مرکزی) هر هفته ٤ الی ٧ هزار میلیارد تومان از طریق حراج اوراق بدهی، کسری بودجه خود را تامین میکرد و حتی در مقاطعی رشد پایه پولی متوقف و منفی هم شده بود که باتوجه به افزایش نرخ بهره اسمی از طریق این اوراق و کاهش نرخ تورم انتظاری به علت توقف رشد پایه پولی و همچنین عرضههای سهام از طرف دولت، شاخصهای بورس شروع به ریزش کردند.
او در ادامه میگوید: اگر همین عللی که موجب رشد بورس در این مدت شد را دوباره بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که رشد بورس در یک سال گذشته به برنامه بانک مرکزی در مورد رشد پایه پولی و نیز منفی شدن نرخ بهره واقعی برمیگردد.
این کارشناس بازار سرمایه معتقد است: در حال حاضر قوانین دامنه نوسان و حجم مبنا هنوز رفع نشده و با اعمال قوانینی مانند عدم خرید و فروش روزانه، مسدود شدن کد معاملاتی در صورت حذف در صفهای فروش در زمان پیش گشایش و... سرمایهگذاران را به انجام رفتار هیجانی تشویق میکند و در این شرایط سرمایهگذاران کاملا مستعد نشستن در صفهای خرید هستند. این نکته را نباید فراموش کرد که در حال حاضر دولت پولی ندارد که حمایت از بورس را انجام دهد زیرا اگر داشت کسری بودجه خود را تامین میکرد.
او معتقد است: میتوان انتظار داشت در این مدت باقیمانده تا پایان سال ١٣٩٩ شاخص بورس رشد منطقی ولی نه مانند اوایل سال داشته باشد، هر چند ممکن است تغییراتی در بخش کاهش تحریمها صورت گیرد، اما این مساله زمانبر خواهد بود و هر دو کشور به راحتی سر میز مذاکره برنمیگردند، اما موضوع مهم کاهش انتظار تورمی از سوی مردم بود که در حال رخ دادن است. بقایی در ادامه میگوید: باتوجه به پیشبینیهایی که از سیاستهای رییسجمهور منتخب امریکا وجود دارد و فروش مجدد نفت ایران تب التهاب دلار در بازار فروکش کرده و بورس نیز به این موضوع واکنش نشان داده و به نظر میرسد شاخص کل بورس در محدوده یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی بماند.
او معتقد است: همچنان برخی سهمها در بورس مانند سهام پتروشیمیها ارزنده هستند و جای رشد هم دارند ضمن آنکه پس از گشایشهای اقتصادی وضعیت صادرات محصولات مختلف نیز بهبود پیدا میکند و اوضاع شرکتهای بورسی نیز بهتر خواهد شد ضمن آنکه از سال گذشته میزان رشد بورس در برخی سهمها بین ۱۰۰ تا ۲۰۰درصد بوده (مثلا سهم ۸۰۰ تومانی یک شرکت پالایشگاهی به ۶۰۰۰ تومان رسید و ۸ برابر شد) و این ریزش ۴۰درصدی که از تابستان شاهد آن هستیم پس از این رشدها کاملا طبیعی است. براساس این گزارش، در پایان معاملات روز یکشنبه ۱۸ آبان، بورس تهران با افت ۲۲ هزار و ۴۰۲ واحدی همراه بود و شاخص کل به یک میلیون و ۲۴۰ هزار و ۴۸۴ واحد رسید. کارشناسان اقتصادی معتقدند: انتخاب بایدن و رویکرد او برای برگشت به برجام، با پیششرطهایی همراه خواهد بود که توافق را آسان جلوه نخواهد داد، اما آنچه تا این لحظه حائز اهمیت بوده، این است که همه بازارها از بازار ارز گرفته تا طلا و خودرو به صورت موقت، نزولی شدهاند.