اقتصاد۲۴ - بیستم آبانماه، در صرافیهای بانکها قیمت دلار را برای فروش به مردم ۲۶ هزار و ۹۰۰ تومان اعلام شد که نسبت به روز دوشنبه افزایش ۲۷۰۰ تومانی داشته است. این در حالی بود که با توجه به افزایش نرخ دلار قیمت سکه تمام نیز روز گذشته، از 12 میلیون و 900 هزار تومان به 13 میلیون و 380 هزار تومان رسید. از سوی دیگر بررسیها در بازار خودرو نشان میدهد که در چند روز گذشته و با پایین آمدن قیمت دلار، قیمت خودرو بین ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش داشت، اما با افزایش دوباره نرخ ارز، قیمت خودرو نیز بار دیگر حدود ۵ تا ۶ درصد بالا رفته است.
به گفته برخی از کارشناسان بررسی روند قیمت در بازارهای مختلف طی روزهای گذشته حاکی از آن است که تاثیر روانی و التهابات ناشی از تغییر دولت آمریکا در حال فروکش کردن است. بیان این مساله نشان میدهد که اقتصاد ایران به شدت تحت تاثیر عوامل پیرامون خود قرار دارد، البته در همه جای جهان مولفههای سیاسی، تنشها و اخبار گوناگون بر امور اقتصادی تاثیرگذار هستند، اما حد و اندازه این تاثیرگذاری نباید بهگونهای باشد که پایههای اقتصاد را شکننده کند و کلیات آن را زیر سوال ببرد. حال این پرسش مطرح میشود که چرا پایههای اقتصاد در برابر عوامل مختلف تا به این اندازه لرزان است؟
ابراهیم نکو دبیر دوره نهم کمیسیون اقتصادی مجلس و کارشناس اقتصادی با بررسی تاثیرگذاری عوامل مختلف بر اقتصاد به «ابتکار» گفت: اقتصاد جهان به طور طبیعی از مسائل پیرامون خود تاثیر میپذیرد. به بیانی دیگر هنگامی که تغییری در یکجای از دنیا ایجاد شود، اثر آن با ضریب یکسانی در کشورهای دیگر دیده خواهد شد، این اثر میتواند خود را در قالب افزایش و یا کاهش قیمت در اقتصاد نشان دهد. اما نکته مهم این است که میزان این تاثیرگذاریها باید معقول باشد. وقتی اقتصاد کشوری به طور طبیعی نسبت به اتفاقات پیرامون خود واکنش نشان میدهد یعنی از زیرساختهای قوی برخوردار بوده و جزئیات را بر اساس برنامهریزیهای دقیقی مدیریت میکنند. به عبارتی دیگر کشورهایی که با برنامههای مشخص اقتصادشان را پیش میبرند به آن شدت تحت تاثیر جو روانی رویدادها قرار نمیگیرند. متاسفانه شرایط برای ایران بهگونه دیگری است چراکه ما با یک اقتصاد بیمار روبهرو هستیم.
بیشتر بخوانید: درسهایی که نوسانات بازار به سیاستگذاران داد
این کارشناس اقتصادی به پایههای سست اقتصاد ایران اشاره کرد و ادامه داد: پایههای اقتصاد کشور سست بوده و دلیل آن، این دلیل است که برنامهریزان و تصمیمگیران بدون توجه به قواعد، سیاستها و برنامهها از اهداف اصلی برای رشد اقتصاد فاصله گرفتهاند. کافی است یک بررسی کلی از شرایط نهادهای تصمیمگیر داشته باشیم آنگاه خواهیم دید تمام سازمانها و نهادهایی که با اقتصاد در ارتباط هستند کمترین توجهای به برنامه و اهداف پیشین ندارند. کدام یک از تیمهای برنامهریز توانسته است بر اساس برنامههای تعریف شده مسائل جاری اقتصاد را مدیریت کنند؟ کدام یک از تصمیمگیران به سندچشمانداز نظام آنطور که باید و شاید توجه کرده است؟ اقتصاد ایران به دلیل همین سوءمدیریتها از قوام کافی برخوردار نیست و متاسفانه کلیت اقتصاد بر اساس مدلهای تعریف شده طراحی نشده است.
وی در ادامه با اظهار کرد: سوءمدیریتها و بیتوجهی به اهداف کلی باعث شده است که امروزه اقتصاد ما همانند جزیرهای جداشده از اقتصاد جهانی باشد. ما میبینیم که پایههای اقتصاد ما به راحتی با یک اخم به لرزه در میآید و با یک لبخند کمی روی آرامش را میبیند، این بیثباتی در برابر رویدادها، خبرها و تنشهای یک مشکل بزرگ بوده و اصلا منطقی نیست.
نکو میزان واکنش اقتصاد ایران نسبت به تغییرات را غیرمنطقی دانست و گفت: اخیرا با راهی شد بایدن به کاخ سفید و صحبتهای او در خصوص برجام ما شاهد تغییرات چشمگیری در بخشهای مختلف اقتصاد بودیم. منطقی نیست که چنین صحبتها و یا اتفاقاتی باعث تغییرات قیمتی با این شدت در یک اقتصاد شود. در شرایط فعلی حواشی انتخابات آمریکا نبض بازارهای داخلی ما را در دست گرفته است و فردا اتفاقی دیگر نظم اقتصاد را بر هم میزند. چنین واکنشی از سوی اقتصاد معقول نیست و این مشکلات به ضعف تصمیمگیریها بازمیگردد.
وی افزود: هنگامی که سردرگمیهایی در اقتصاد به وجود میآید مردم علت این نابسامانیها و لرزههای پایه اقتصاد را میپرسند و در مقابل هر نهادی انگشت اتهام را به سوی دیگری میگیرد، امروز مردم نسبت به مسئولان ما دلسرد شدهاند.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به راهکارهایی برای تقویت پایههای اقتصاد ادامه داد: اگر ما بخواهیم با این روش پیش برویم نمیتوانیم امیدوار باشیم که روزی پایههای لرزان اقتصاد را محکم ببینیم. البته باید اشاره کنم که راهکارهایی برای بهبود شرایط و کاهش شدت تاثیرپذیری اقتصاد از اخبار و تنشها وجود دارد. تا زمانی که نهادهای تصمیمگیر و برنامهریزمان با یکدیگر همکاری نداشته باشند و اقتصاد را با برنامهها و قواعد تعریفشده مدیریت نکنند چالشهای ما رفع نخواهد شد. بنابراین اولین راهکار این است که مسئولان ما باید در کنار هم و به دور از سیاسیکاریها وضعیت بخشهای مختلف اقتصاد را رصد کرده و با راهکارهای منطقی اقدام به حل مشکلات کنند.
وی با بیان دومین راهکار افزود: دومین راهکار که بسیار حائز اهمیت بوده، بها دادن به بنگاههای خرد است. اگر ما بتوانیم وضعیت بنگاههای خرد و متوسط در سطح کشور را بهبود ببخشیم قطعا نتیجه آن را در سطح کلان خواهیم دید. به بیانی دیگر تقویت اقتصاد خرد زیرساختهای اقتصاد کلان را ساخته و باعث مقاوم شدن پایههای لرزان اقتصاد خواهد شد.
نکو اظهار کرد: هنگامی که بنگاههای خرد در سطح کشور با تورم، نابسامانی، تزلزل و بیثباتی روبهرو میشود به سمت بحران و ورشکستگی خواهد رفت و در نهایت نابودی بنگاههای خرد، تزلزل پایههای اقتصاد کلان را به همراه خواهد داشت. اگر یک بررسی کلی از وضعیت اقتصاد کشورهای دیگر داشته باشیم خواهیم دید که کشورهای قدرتمند کشورهایی هستند که اقتصاد خرد قوی دارند، بنابراین توجه به بنگاههای کوچک راهی برای تقویت اقتصاد است.
این کارشناس اقتصادی در پایان گفت: راهکار سوم مسئله سرمایهگذاری در کشور است. ما برای محکم کردن پایههای اقتصاد باید با برنامههای جذاب بتوانیم توجه سرمایهگذاران را جلب کنیم و از سوی دیگر نیز نباید به گسترش صادرات غیرنفتی بیتوجه باشیم. مجموعه این راهکارها میتواند در بلندمدت وضعیت اقتصاد را بهبود ببخشد، هنگامی که اوضاع اقتصاد رو به مثبت شدن باشد قطعا در برابر تغییرات، خبرها و تنشها واکنشهای معقولتری از خود نشان خواهد داد.