اقتصاد۲۴ - محال است روزگار غریبتر از این بوده باشد؛ یک طرف شهر دعوای کارگران و کارفرمایان است بر سر اینکه از سال ۱۴۰۰ چقدر به میتوان به حداقل مزد سه میلیون تومانی موجود اضافه کرد تا زندگی حداقلی یک خانوار تامین شود و در سمت دیگری از شهر برای فروش یک جفت کفش مجلسی مبلغ ۱۴۶ میلیون تومان تعیین کرده اند.
شورای عالی کار بعد از دو ماه و اندی که درخواست اعضای کارگری اش برای تشکیل جلسه اضطراری شورای عالی کار خاک خورد، تازه اولین جلسه کارگروه مزدش را هفته گذشته برگزار کرد؛ آن هم نه برای ترمیم قدرت از دست رفته خرید خانوادههای مزدبگیر در ماههای باقیمانده از سال جاری، بلکه برای رسیدن به برآوردی حداقلی از هزینههای زندگی در حساب و کتاب حداقل مزد سال آینده.
مقارن این جلسه، اما اتفاقی دیگر به صورتی کاملا عادی درحال افتادن است که هیچ تناسبی با چانه زنی بر سر نحوه افزایش مزد و ترمیم قدرت خرید خانوادههای مزدبگیر ندارد؛ فروشگاهی اینترنتی که در بازارهای مختلف نمونه مشابه کم ندارد، دست به عرضه طیف متنوعی از کالاهای وارداتی زده است که وجه مشترک همه اقلامش بیش از حد گران بودن است؛ گل سرسبد این گرانی هم کفش لاکچری زنانهای است که هر جفت آن بیش از قیمت تعیین شده برای یک دستگاه خودروی پراید یا ساینا ارزش دارد.
بیشتر بخوانید: در جلسه امروز تعیین مزد، حقوق سال ۹۹ ترمیم میشود؟/ نتیجه محاسبات امروز مبنای دستمزدهای ۱۴۰۰ خواهد بود
برای مردمی که خاستگاه اقتصادی اغلبشان جایی در محدوده میانه به پایین است؛ این تعارض بیش از هر زمان دیگری یادآور مثل دیدن دم خروس و باور کردن قسم جلاله حضرت عباس است. بالاخره اقتصاد ایران یا آهی در بساط ندارد که بتواند دستمزد مزدبگیرانش را به صورتی واقعی افزایش دهد یا اینکه به قدر کافی دارد، ولی از این همه برخورداری سهمی برای کارگران درنظر گرفته نشده است.
زهرا کریمی موغاری، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه مازندران درباره این تعارض به اقتصاد۲۴ میگوید: شکاف درآمدی بیش از هر زمان دیگری کتمان نشدنی است؛ نابرابری توزیع درآمد بیشتر یک مسئله اجتماعی است که آثار مشهودی بر اقتصاد دارد. هرچه نابرابری بیشتر باشد شدت نارضایتی هم بیشتر میشود، حتی صندوق بین المللی پول که به عنوان نهاد جدی آزادسازی اقتصادی و مقررات زدایی محسوب میشود سال ۲۰۱۵ تحقیق مفصلی را منتشر کرد که بر تاثیر منفی نابرابریهای اجتماعی بر رشد اقتصادی تاکید داشت.
وی ادامه میدهد: تاثیر نابرابری بر رشد یک مسئله جهانی است؛ الان نه فقط ایران که در گوشه گوشه دنیا به وضوح مشهود است که تاثیر نابرابریهای اجتماعی بر رشد اقتصادی چطور میتواند به بی ثباتی، تنش و فرار سرمایه دامن بزند. اخبار مربوط به فروش کفش و کلاه چند ده میلیونی و در مقابلش پرداخت دستمزدهای سه میلیون تومانی و حتی کمتر نمود عینی این تعارض و نابرابری در ایران است. این اخباری است که همه ما کمابیش هر روز آن را میشنویم.
این اقتصاددان در ادامه تصریح میکند: واقعیتش را بخواهید همه اینها تایید کننده شکاف وحشتناک درآمدی در کشور است؛ شکافی که شیوههای کسب درآمد را تغییر داده است. درست است که در گوشهای از مناسبات اقتصادی حتی چانه زنی بر سر تعیین مزد دعوایی جدی و حیثیتی است، اما در گوشههای دیگر، مناسباتی درحال ترویجاند که هیچ سنخیتی با منطق تعیین مزد ندارند. این روزها مردم اغلب به فکر یافتن میانبری به سوی خوشبتی هستند و برای همین است که شاهد کسب و کارهایی هستیم که کارشان فروش کالاهای به اصلاح لاکچری است. قیمت کفش ۱۴۶ میلیون تومانی هیچ سنخیتی با وضعیت اقتصادی کنونی ندارد؛ حتی آنهایی که وضع مالیشان خوب است هم میدانند که پول درآوردن چقدر سخت است؛ با این شرایط خرج کردن پول کار راحتی نیست و دور از انتظار نیست که برای چنین مخارجی منشاء فساد آلود قائل شویم.
کریمی ادامه میدهد: نه فقط در ایران، که حتی در کشورهای غربی و صنعتی هم مردم با سطح درآمد خوب به راحتی آب خوردن برای خرید یک شیشه عطر ۱۰۰ دلار پرداخت نمیکنند؛ ۱۰۰ دلار به پول الان چیزی معادل ۲۵ میلیون تومان قیمت دارد؛ درآمدی که یک کارگر ساده به عنوان ترکیب عمده جمعیت کشور، ممکن نیست بتواند با مزد کنونی آن را در طول یکسال کسب کند، اما میبینیم که خیلی راحت در ایران برای فروش عرضه میشوند. وضعیت ایران امروز بیش از هر زمان دیگری شبیه کشورهای حاشیه خلیج فارس است که درآمد نفتی به صورت نامتوازن میان یک اقلیت برخوردار و اکثریت کمتر برخوردار جامعه توزیع شده است.
این استاد دانشگاه در ادامه میگوید: از قرار معلوم تغییرات اجتماعی هم در جهت تشدید این شکاف است؛ داراها داراتر و داراییشان بیشتر و ندارها، ندارتر میشوند. واضح است که از نظر اجتماعی در پس این اتفاق نارضایتی اجتماعی است؛ مردمی که زیر بار تورم و گرانی تحت فشار هستند حالا بیش از هر زمان دیگری مستعد روی آوردن به مناسبات جدید کسب درآمد هستند؛ یا آنها هم به طریقی برای عرضه اجناس گران و لاکچری شانسشان را برای کسب درآمد امتحان خواهند کرد و یا اینکه با سرزدن به سایتهای شرط بندی بخت و اقبالشان را برای پولدار شدن امتحان میکنند.
وی میافزاید: برای جامعه حداقل مزد و راههای متعارف کسب درآمد مثل استخدام شدن و دادن ادامه تحصیل بیش از هر زمان دیگری بی معنی است؛ اکثر مردم حتی کار کردن را در شان خود نمیدانند و در تلاشند تا از طریق وصل شدن به یک حلقه ارتباطی قوی یکشبه راه صد ساله را طی کنند و بدون کار و زحمت صاحب پول و ثروت شوند؛ این نتیجه تبلیغاتی است که مدتهاست مردم ایران از طریق رسانههای مختلف در معرض آن قرار دارند.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران یادآور میشود: در مواجهه با وضعیت متعارض کنونی نمیتوان بیش از این روی ظرفیت بازار برای رفع تبعیضهای اقتصادی حساب کرد؛ دیگر همه میدانیم که تمرکز ثروت در دست یک گروه منشاء چه معضلاتی خواهد شد. در یک طرف عده زیادی به نان شب محتاجند و در سمت دیگر عده قلیلی در سطحی فوق رویایی به زندگی خود ادامه میدهند. اتفاقی که میتواند این موازنه نابرابر را عادلانه کند شفافیت قوانین مالیاتی است؛ اینکه فرارهای مالیاتی هرچه بیشتر کاهش یابد و در برابر آن، دولت هم معین کند که از محل درآمدهای مالیاتی چه خدماتی را به جامعه ارائه داده است. همین حالا با انواع و اقسام فرارهای مالیاتی روبرو هستیم مثلا کارتهای بازرگانی یکبار مصرفی که به نام بی ربطترین افراد صادر شدند و از آن برای واردات خودروها استفاده کرد.
کریمی در پایان میگوید: البته در این شرایط باید فکری هم برای افزایش قدرت خرید مردم بشود، اما مادامی که اقتصاد ایران به همین صورت باقی بماند هرگونه افزایش مزد باعث تعطیلی کارخانهها و افزایش داوطلبانه بخشی از نیروی کار در ازاء دستمزدهای کمتر خواهد شد. درست است که مزد کنونی در قبال هزینههای لاکچری به غایت بی معنی است، اما برای خیلی از دانشگاه رفتههای بیکار داشتن چنین موقعیت شغلی یک رویاست؛ این وضعیتی است که تقریبا در تمامی بازارها حاکم است، هیچ جا عرضه و تقاضا به یک اندازه نیست.