اقتصاد۲۴ - در یک سال گذشته کرونا هم کادر پزشکی و پرستاری را به شدت درگیر کرده است و هم باعث تعطیلی کسب و کارهای گردشگری شده است؛ در این گیرودار، اما میان وزارتخانههای بهداشت و گردشگری بر سر تولیت گردشگری سلامت دعوای عجیبی به راه افتاده است؛ هریک از این دو وزارتخانه با علم به اینکه گردشگری سلامت میتواند منشأ تولید چه حجمی بالایی از درآمد ارزی باشد، خود را متولی اصلح راهبری و سیاستگذاری در این حوزه میدانند و مدعیاند که تنها حضور رقیب است که میتواند بساط جدیدی برای سوء استفاده مافیا در ایران فراهم کند.
کامبیز لعل، پژوهشگر اقتصاد درمان و سلامت، اما مطرح شدن چنین دعوایی را در این شرایط مسئلهای مضحک و خنده دار میداند و در گفتگویش با اقتصاد۲۴ میگوید: اگر شرایط جامعه عادی بود میشد وقت گذاشت و به این نتیجه رسید که حق با کدام مدعی است یا نهایتا سازوکاری را فراهم کرد تا از طریق عقد یک تفاهم نامه دو وزارتخانه به طریق منصفانه امور مربوط به گردشگری سلامت در ایران را مدیریت کنند.
بیشتر بخوانید: اما و اگرهای ورود ایران به گردشگری سلامت
وی ادامه میدهد: خنده دار بودن این مسئله آنجاست که حوزههای تخصصی هر دو وزاتخانههای بهداشت به شدت درگیر کرونا هستند؛ وزارت بهداشت که تمام توان و ظرفیتش را برای بهبود بیماران کرونایی بسیج کرده و صنعت گردشگری هم به دلیل پرهیزها و ممنوعیتهای کرونایی رکود مشهودی در جریان است؛ این اتفاق نه در ایران که در همه دنیا رخ داده است. گردشگری سلامت میتواند منشا درآمد ارزی برای کشورها باشد، اما نه در شرایط کنونی که پاندمی کرونا دو حوزه تخصصی بهداشت و گردشگری را درگیر تبعات خود کرده است.
لعل در ادامه برشماری دلیل بی معنی بودن این دعوای وزارتخانههای بهداشت و گردشگری میگوید: فرض کنیم پاندمی کرونا مشکل خاصی نیست؛ با مسئله تحریمها چه خواهیم کرد؟ ایران شاید برای آمدن به گردشگران خارجی مشوقهایی هم بدهد، اما بحث نقل و انتقالات مالی را چه خواهد کرد؟ گردشگر بیمار خارجی که نمیتواند یک چمدان وجه نقد برای تامین مخارج تردد و اقامت و درمانش به ایران بیاورد.
این کارشناس اقتصاد درمان می گوید: بخش عمده گردشگرانی که تا به امروز برای امور درمانی از خارج به ایران آمدهاند یا تجربه سفر و اقامت در ایران را دارند یا اینکه آشنایان و بستگانی برای کمک گرفتن دارند. درآمد ارزی حاصل از این توریستها بیشتر یک درآمد تصادفی است تا برنامه ریزی شده.
وی میافزاید: مدعیان راهبری گردشگری سلامت قبل اینکه برای از میدان به درکردن رقیبان وارد دعوا شوند باید برای جلب مشتری در کشورهای مبدا برنامه ریزی کنند و این اتفاقی است که هنوز نیفتاده است. ما در دورهای هستیم که فناوریهای اطلاعاتی امکان برنامه کامل را فراهم کرده و برخلاف گذشته آدمها میتوانند از قبل از جابجایی بدانند که قرار است برای چه مدت در کجا باشند و چقدر هزینه کنند و فقدان این مسئله باعث میشود تا گردشگران سرگردان در ترمینالهای مسافرتی طعمه سودجویان واقع شوند.
این کارشناس اقتصاد درمان تصریح میکند: از طرف دیگر شاید در سالهای گذشته امکانات بهداشتی و درمانی موجود در ایران برای کشاندن گردشگرانی از کشورهای آذربایجان و عراق جذابیت داشته باشد، اما در سایه تحریمها معلوم نیست که شبکه بهداشت و درمان ایران بتواند مانند گذشته نیازهای خارجی خود را درست تامین کند. اگر خدای نکرده از این رهگذر آسیبی به کسی وارد شود جبران آن کار سادهای نخواهد بود و حالا اگر بیمار یک شهروند خارجی باشد که تبعا و طبعا شدت حواشی ایجاد شده به مراتب بیشتر خواهد بود.
به باور لعل حتی این امکان وجود دارد که در آینده نزدیک در نتیجه فشار تحریمهای اقتصادی مشتریان خارجی موجود خدمات پزشکی به جای ایران به دیگر کشورها سفر کنند؛ در نتیجه این اتفاقات هیچ بعید نیست که اهالی آذربایجان از این پس رهسپار ترکیه شوند. البته سوای تبلیغاتی ماهوارهای که کشور ترکیه برای جذب گردشگران درمانی ایران به راه انداخته است، همین حالا در برخی نواحی کشور با روند معکوس گردشگری درمانی مواجه هستیم؛ محض نمونه در سیستان و بلوچستان و کردستان معمول است که مردم عادی برای رفع نیازهای درمانی خود به کراچی پاکستان و اقلیم کردستان مراجعه کنند.
وی در خاتمه میگوید: به نظر میرسد که دعوای اخیر دو وزارتخانه گردشگری و بهداشت بیشتر ناشی از رقابتی باشد که میان مافیای بهداشت و گردشگری برسر تصاحب بازار گردشگری سلامت به راه افتاده باشد؛ متولیان فعلی که تا نیمه تابستان سال آینده در مصدر امور هستند. انتشار لایجه بودجه و برآورد فروش نفت هم نشان داد که مجموعه دولت در بحث پیش بینی درآمد و هزینه نگاهی بیش از حد خوشبینانه به نفت دارد؛ دو بخش درمان و گردشگری هم که در این یک سال بیشترین لطمه را از کرونا دیدهاند؛ با این وضعیت ادعای راهبری گردشگری درمان کمکی به اقتصاد تحت تحریم ایران نمیکند.