در همين زمينه، با مصطفي موذنزاده، رئيس اسبق هيئتعامل ايميدرو به گفتوگو نشستهايم. موذنزاده اعتقاد دارد که پتانسيلهاي منطقه ويژه خليج فارس و استان هرمزگان بيش از ميزان کنوني است و با توسعه بيشتر زيرساختها، ميتوان به موفقيتهاي بيشتري در زمينه جذب سرمايهگذاري داخلي و خارجي رسيد. وي همچنين ميگويد که توسعه صنايع جنبي، بهويژه صنايع پاييندستي و قطعهسازيها، ميتواند نقش بسيار موثري در توسعه صنعتي اين منطقه ايفا کند. متن کامل اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
*در ابتداي شکلگيري منطقه ويژه اقتصادی خليج فارس چه اهدافي ترسيم شده بود و تاکنون چه ميزان از اين اهداف محقق شده است؟
_مهمترين هدف شکلگيري منطقه ويژه اقتصادی صنایع معدنی و فلزی خليج فارس ايجاد يک منطقه صنعتي با محوريت توسعه صنايع فلزي و عمدتا براي صادرات و بخشي نيز به منظور واردات بوده است. علاوه بر توسعه صنايع فلزي، توسعه ديگر صنايع نيز در دستور کار قرار داشت و اين اهداف با توجه به زيرساختهاي موجود در آن، به ويژه اسکله، ريل و ديگر امکانات، در نظر گرفته شد. ضمن اينکه قرار بود شرکت فولاد مبارکه در هرمزگان احداث شود که پس از انقلاب، اين مهم ميسر نشد. در همين حال، شرکت آلومينيوم المهدي نيز به عنوان نخستين واحد توليدکننده آلومينيوم پس از انقلاب در غرب بندرعباس (سايت کنوني منطقه ويژه خليج فارس پيش از شکلگيري و ثبت رسمي اين منطقه) احداث شده بود و به توليد آلومينيوم ميپرداخت. مجموعه اين مسائل سازمان توسعه و نوسازي معادن و صنايع معدني ايران (ايميدرو) را در اوايل دهه هشتاد به اين نتيجه رساند که بايد يک منطقه ويژه در سواحل غربي بندرعباس با محوريت صنايع فلزي شکل بگيرد. البته ديگر صنايع نيز در اين منطقه وجود داشتند، اما مهمترين هدف، توسعه صنايع فلزي بود. ضمن اينکه صنايع جنبي و پاييندست نيز يکي ديگر از اهداف شکلگيري منطقه ويژه بودند که از جمله آنها ميتوان به سازندگان سازههاي فلزي و قطعهسازيها اشاره کرد که مکانيابي اين صنايع نيز صورت گرفته است. اين اهداف با توجه به نزديکي منطقه ويژه اقتصادی صنایع معدنی و فلزی خليج فارس به بندر شهيد رجايي، به عنوان بزرگترين بندر تجاري کشور در صادرات و واردات، ترسيم شدند.
بیشتر بخوانید: منطقه ویژه اقتصادی خلیج فارس منطقهای منحصربفرد برای توسعه صنایع فولاد و آلومینیوم/ مزیتهای منطقه کدامند؟
با توجه به مزيت حضور در کنار بندرها، ايجاد ارزش افزوده در برنامههاي ايميدرو قرار گرفت. لازم به يادآوري است که در آن زمان، پالايشگاههاي گاز و نفت نيز احداث شده بودند و با توجه به احداث صنايع پاييندستي نفت و گاز، صادرات اين محصولات نيز از منطقه ويژه خليج فارس با ايجاد ارزش افزوده همراه خواهد بود.
*منطقه ويژه اقتصادی خليج فارس از لحاظ جغرافياي سياسي چه پتانسيلهاي استراتژيکي دارد؟
_منطقه ويژه اقتصادی صنایع معدنی و فلزی خليج فارس در کنار بزرگترين دروازه دريايي کشور يعني بندر شهيد رجايي واقع شده است. علاوه بر اين، در مقابل اين منطقه ويژه اقتصادی و سواحل بندرعباس، جزيره قشم قرار دارد که همانند يک موجشکن بزرگ عمل ميکند و به ايجاد تعادل در ساحل و ساکن بودن امواج کمک شاياني ميکند. در همين حال، از نظر پتانسيل نيروي انساني و جمعيتي، بندرعباس يکي از شهرهاي بزرگ ايران به شمار ميرود.
استان هرمزگان و بندر شهيد رجايي مرکز ترانزيت بسياري از کالاهاي اساسي از ديگر کشورها به کشورهاي آسياي مياني همچون افغانستان، تاجيکستان، قرقيزستان، قزاقستان و ترکمنستان محسوب ميشوند؛ ضمن اينکه اين استان به منابع و ميدانهاي گازي بزرگي همچون سرخون دسترسي دارد. لازم به يادآوري است که خط لوله صلح، که قرار بود گاز را از ايران به پاکستان و سپس به هندوستان برساند، از اين منطقه گذر ميکرد و يکي از منابع تامين گاز آن از ميدانهاي گازي استان هرمزگان بود.
به اين نکته مهم بايد توجه داشت که ابتدا قرار بود شرکت آلومينيوم جنوب (سالکو) در منطقه ويژه اقتصادی خليج فارس جانمايي و احداث شود، اما برخي از مديران وقت، با توجه به نزديکي به عسلويه (پايتخت گازي جهان)، اصرار به احداث آن در کنار اين ميدان عظيم گازي داشتند. با اين حال، مشاور خارجي آن زمان ايميدرو، با توجه به بررسيهاي انجامشده، بندرعباس (مکان کنوني منطقه ويژه اقتصادی خليج فارس) را به عنوان بهترين مکان براي احداث کارخانه آلومينيوم جنوب در نظر گرفت. متاسفانه پس از مدتي تصميم بر آن شد که آلومينيوم جنوب نه در عسلويه احداث شود نه در منطقه ويژه خليج فارس و به مکان کنوني منتقل شود که براي احداث آن نيز هزينههاي زيربنايي بسيار زيادي شد.
استان هرمزگان، به دليل قرارگيري در ميانه درياي عمان و خليج فارس، حتي ميتواند شاهراه اتصال غرب به شرق و بالعکس نيز باشد و يکي از پلهاي توسعه سواحل مکران نيز قرار گيرد. به همين دليل، اين استان يکي از نقاط جذاب سرمايهگذاري محسوب ميشود و در اوايل دهه هشتاد، ايميدرو سواحل بندرعباس را به عنوان بهترين نقطه براي سرمايهگذاري در صنعت فولاد به مسئولان دولتي معرفي کرد. پس از اين زمان بود که با توسعه دو شرکت بزرگ فولادي يعني فولاد هرمزگان و فولاد کاوه جنوب کيش، شاهد گسيل سرمايهگذاريهاي صنعت فولاد به استان هرمزگان بوديم.
*به عقيده شما، منطقه ويژه اقتصادی خليج فارس در چند سال اخير چه موفقيتهايي را در توسعه صنايع معدني به دست آورده است؟
_شرکتهاي فولادي، با توجه به مزيتهاي موجود در اين منطقه، به خوبي شکل گرفتهاند که از جمله آنها ميتوان به شرکتهاي فولاد کاوه جنوب کيش، فولاد هرمزگان، صبا فولاد خليج فارس، گندله سازي مادکوش و... اشاره کرد. شرکت آلومينيوم المهدي در منطقه ويژه اقتصادی خليج فارس حضور داشت و سپس شرکت هرمزال نيز به عنوان دومين توليدکننده آلومينيوم در اين منطقه به آن اضافه شد و به ثمر نشست. صنايع پالايشگاهي از جمله پالايشگاه خليج فارس نيز شکل گرفته و توسعه يافتهاند. ديگر موفقيت اين منطقه در توسعه، احداث و توسعه خطوط ريلي، بهويژه واگنبرگردانها و بارکو بوده است، به طوري که يکي از پيشرفتهترين خطوط ريلي کشور در منطقه ويژه اقتصادی خليج فارس احداث شده است و در دست توسعه قرار دارد. در ضمن، اسکلههاي اين منطقه نيز، با توجه به مزيتهاي صادراتي و وارداتي، به صورت پيشرفته طراحي و اجرا شدهاند و اين توسعه در حال حاضر نيز ادامه دارد.
نيروگاه برق اوکسين نيز، که اخيرا به بهرهبرداري رسيده است، طرح توسعهايِ ديگري بود که در اوايل دهه هشتاد مطرح شد و خوشبختانه، با پيگيريهاي ايميدرو و سرمايهگذار آن يعني شرکت سرمايهگذاري غدير، فاز نخست آن يعني نيروگاه گازي به اتمام رسيده است. ضمن اينکه اين نيروگاه قابليت تبديل شدن به نيروگاه سيکل ترکيبي را نيز دارد که در دست پيگيري است.
توسعه در منطقه ويژه اقتصادی خليج فارس به صورت جدي ادامه دارد و با توجه به پتانسيلهاي کمنظير اين منطقه در مقايسه با ساير مناطق ويژه در کشور، بايد توجه بيشتري به آن شود تا هاب سرمايهگذاري جديدي در صنايع فلزي شکل بگيرد.
*چه چشماندازي را از لحاظ رونقبخشي به اقتصاد منطقه و کشور براي منطقه ويژه اقتصادی خليج فارس متصور هستيد و اين منطقه براي رسيدن به آن بايد چه تدابيري را اتخاذ کند؟
_با پتانسيلهاي بسيار خوبي که ذکر شد، قطعا منطقه ويژه اقتصادی صنایع معدنی و فلزی خليج فارس آينده درخشاني در زمينه سرمايهگذاري و توليد خواهد داشت. متوليان منطقه ويژه بايد امر توسعه را در آن به صورت جدي پيگيري کنند و با تلاش اين مديران، حتما توسعه صنعت کشور به ثمر خواهد نشست. جذب سرمايههاي داخلي و خارجي بايد مهمترين هدف مديران باشد. هرچند جذب سرمايهگذاري خارجي در برهه کنوني، که کشور تحت فشار تحريمهاي متعدد قرار دارد، بسيار دشوار است، بسياري از سرمايهگذاران خارجي پس از حضور در ايران، نوار ساحلي و بهويژه استان هرمزگان را، با توجه به پتانسيلهاي زيرساختي آن، ترجيح خواهند داد؛ به همين دليل، بايد از اين شرايط بهترين بهره را برد.