اقتصاد ۲۴- محسن عباسی با انتشار مطلبی در فضای مجازی با عنوان " نیاز به یک بسته نجات همه جانبه برای بورس" اعلام کرد: در صورت تداوم این رویه، بحران بورس به بحران سیاسی و اجتماعی بدل خواهد شد. مشکل بازار دامنه نوسان نیست و یک درصد بیشتر منفی کردن بازار در شرایط فعلی دردی دوا نمیکند.
اگر بازیگری قصد خرید در قیمتهای پایینتر داشت حجم مبنای سهام را میخرید و با چند ۲ درصد منفی، سهام را به قیمت اصلی میرساند و خرید را انجام میداد. حالا هم که بازار قرار است ۳ درصدی شود اگر نقدینگی به بازار تزریق نشود همین صفهای فروش در سه درصد منفی تشکیل میشود. دامنه نوسان به خودی خود خوب یا بد نیست. وقتی نقدینگی و خریداری در بازار حضور نداشته باشد، فروشندگان در هر قیمتی اقدام به فروش میکنند.
راه بهبود بازار فقط و فقط تزریق نقدینگی است و اول از همه دولت باید ۲۰ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان به بورس تزریق کند. این رقم باید جدا از پولی باشد که هلدینگها قرار است به بورس بیاورند. دولت باید مسئولیت در بازار را بپذیرد و یک طرح نجات همهجانبه برای بورس تدوین کند و تیتر اصلی این برنامه نجات را هم تزریق نقدینگی به بورس قرار دهد.
تزریق پول از یک بخش نظیر صندوقهای با درآمد ثابت و ... به بورس مانند گرفتن خون از پای بیمار نیازمند به خون و تزریق مجدد آن در بازوی بیمار است!
اگر بی تفاوتی دولت نسبت به بورس ادامه داشته باشد، معظلات اجتماعی و سیاسی بزرگتری را پدید خواهد آورد کما اینکه شعلههای این آتش هم اکنون در جریان است. برای بهبود بورس باید یک برنامه نجات بورس توسط دولت تدوین و سریعا انجام شود و تزریق نقدینگی دیگر معطل تشریفات اداری و جلسه و مجوز نباشد.
راهکارهای راهگشا در این شرایط:
۱. تزریق نقدینگی به صندوقهای حمایتی: تزریق نقدینگی فوری توسط دولت به بورس که باید از طریق صندوقهای توسعه ملی و صندوق تثبیت و توسعه بازار اتفاق بیفتد. دست دولت هم خدا را شکر بعد از فروش بی سابقه اوراق دولتی پُر است. ضمن اینکه دولت بخشی از پولی را که با فروش سهام از بازار خارج کرده به بورس بر میگرداند.
۲. اعتبار بانکی به ناشران برای خرید سهام خزانه: دولت میتواند از طریق خط اعتباری بانکها را ملزم کند تا به شرکتهای بورسی (ناشران) خط اعتباری بانکی اعطا تا شرکتها این خطوط اعتباری را فقط برای خرید سهام خزانه استفاده و مبادرت به خرید سهام از بازار کنند. خرید سهام خزانه توسط شرکتها تقاضای مناسبی ایجاد خواهد کرد، زیرا شرکتها بیش از هر کسی به ارزندگی سهام خود واقفند.
۳. خط اعتباری برای بازارگردانان: برای بازارگردانان یک خط اعتباری مجزا تعریف شود تا این نهادها قدرتمندتر از گذشته شوند و تا زمان اصلاح دستورالعمل بازارگردانی، سمتِ فروش بازارگردانها بسته باقی بماند و تنها امکان خرید مهیا باشد تا بازار به حجم و ارزش مناسب برسد.
۴. باز کردن کدهای مسدودی: سازمان بورس باید در حرکتی اخلاقی و از جایگاه بزرگ و ریش سفید بازار سرمایه، تمامیکدهای بورسی افراد حقیقی و حقوقی که کدهای آنها به هر علت انظباطی و خطایی بسته شده را باز کند و دست دوستی به سوی بازیگران بزرگ بازار دراز کند تا بار دیگر در سایه اعتماد و امنیت اقتصادی این پولها به بورس برگردد.
۵. توقف فوری قیمتگذاری دستوری صنایع: دولت باید قیمت گذاری دستوری در صنایع بورسی را متوقف کند و یکبار برای همیشه این ریسک را از سر بازار بردارد. حتی اگر این آمادگی الان وجود ندارد، دولت میتواند این سیاست را فورا اعلام کند و ظرف مدت یک ماه آن را اجرایی کند. در صورت تصویب این موضوع بورس واکنش را فوری نشان خواهد داد.
۶. معافیت مالیاتی برای شرکتهای بورسی: دولت ابزارهای متنوع مالیاتی در اختیار دارد و برای حمایت از تولید و بازار سرمایه میتواند مالیات شرکتهای بورسی را کاهش دهد. قطعا این کاهش مالیات با رونق بورس باعث افزایش مالیات ناشی از معاملات بورسی برای دولت میشود.