اقتصاد ۲۴ -بررسی اطلاعات رسمی مرکز آمار ایران، گویای این نکته است که نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر در ایران، افت قابلتأملی داشته و به طور کمسابقهای کاهش یافته است؛ درحالیکه پیش از آن نیز نرخ مشارکت اقتصادی ایران در مقایسه با کشورهای توسعهیافته و حتی درحالتوسعه پایینتر بود.
نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر در سال ۱۳۹۹ نشان میدهد بهطور میانگین در این سال ۴۱.۳ درصد از جمعیت در سن کار از نظر اقتصادی فعال بودهاند؛ یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. بررسی روند تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی کل کشور در مقایسه با سال قبل حاکی است نرخ مشارکت در سال گذشته تحتتأثیر کرونا و تحریم و تورم ۲.۳ درصد نسبت به سال ۱۳۹۸ کاهش پیدا کرده و بازار کار، هم برای شاغلان و هم برای بیکاران خلوتتر از قبل شده است. درنتیجه تحولات اقتصادی سال گذشته، درمجموع یکمیلیون و ۴۳۰ هزار نفر از جمعیت فعال اقتصادی ایران کم شده که از این تعداد یکمیلیون و ۱۰ هزار و ۴۷۰ نفر شاغل و ۴۱۹ هزار و ۵۲۵ نفر بیکار و جوینده کار بودهاند. شواهد حاکی است این مسئله متأثر از عوامل متعددی بوده که همزمانی آنها با شیوع کرونا باعث میشود بخش عمده آن بهحساب کرونا نوشته شود، اما آنگونه که در گزارش شاخص مدیران خرید اقتصاد (PMI) موسوم به شامخ در فروردین ۱۴۰۰ اعلام شده، پایین بودن دستمزد نیروی کار در مقابل هزینه معیشت و متناسبنبودن این دو، عملاً باعث شده بخشی از نیروی کار فعال کشور تمایلی برای ادامه فعالیت نداشته و به اشتغال خود پایان دهد. این مسئله که برخی از شرکتها و بنگاههای اقتصاد را نیز با مشکل کمبود نیرو مواجه کرده، اتفاقی است که بروز آن در اقتصادهای بسیار متورم احتمال وقوع آن زیاد است و زنگ خطر تشدید افول اقتصاد محسوب میشود.
بیشتر بخوانید: نرخ بیکاری به ٩,٦ درصد رسید
در حقیقت، در شرایطی که عواملی باعث انحطاط اقتصاد و متورم شدن بازارها شده، نیروی مولد بهدلیل دستمزد پایین از ادامه فعالیت منصرف میشود و همین مسئله تولید را بیشازپیش تضعیف میکند؛ درنتیجه با تضعیف تولید و کاهش عرضه کالا و خدمات، تنور تورم بیشتر زبانه میکشد و این دور تسلسل میتواند تا زمینگیر شدن کامل اقتصاد ادامه پیدا کند. این اتفاق در حالی در اقتصاد ایران تجربه میشود که در طول سال ۱۳۹۹ و در شرایطی که کارگران بارها نسبت به پایین آمدن قدرت خرید معترض بودند، در حوزههای غیرمولد و دلالی، درآمدهای یکشبه و هنگفتی روانه جیب برخی افراد میشد.
این موضوع مستقیماً با تضعیف فرهنگ کار، به دلسردی کارکنان، کاهش بهرهوری و درنهایت تضعیف تولید منجر میشود و نتایج آن میتواند به طرز دردناکی در اقتصاد و بازارها منعکس شود. بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد تحولات نرخ مشارکت اقتصادی در سال گذشته، نرخ بیکاری کل کشور را ۱.۱ درصد کاهش داده و به رقم ۹.۶ درصد رسانده است. این رقم حاصل افت ۰.۶ درصدی نرخ بیکاری مردان و کاهش ۱.۹ درصدی نرخ بیکاری زنان بوده است.
نتایج آمارهای بازار کار در سال ۹۹ نشان میدهد در این سال نرخ مشارکت اقتصادی در اقتصاد ایران در مناطق شهری کمتر از نقاط روستایی و در میان مردان بیشتر از زنان بوده است. بررسی این آمارهای مربوط به ریزش اشتغال در سال ۹۹ و خروج بیکاران از بازار کار به تفکیک جنسیت نشان میدهد در یک سال گذشته نرخ مشارکت اقتصادی مردان ۲.۴ درصد کاهش پیدا کرده و به ۶۸.۷ درصد رسیده و نرخ مشارکت اقتصادی زنان با کاهش ۳.۱ درصدی، ۱۳.۹ درصد ثبت شده است. بهعبارتدیگر، باوجود اینکه سهم مردان از فعالیتهای اقتصادی در ایران ۵ برابر زنان است، بازهم در اثر اتفاقات اخیر بازار، سهم زنان بیش از مردان تحتتأثیر قرار گرفته و بازار کار ایران مردانهتر شده است. آمارها نشان میدهد در سال گذشته، ۳۴۷ هزار و ۶۷۳ شاغل مرد و ۶۶۲ هزار و ۸۵۲ شاغل زن از بازار کار ایران خارج شدهاند. همچنین ۴۱۹ هزار و ۵۲۵ مرد بیکار و ۲۳۹ هزار زن بیکار از کل جمعیت بیکاران کاسته شده که در این مورد نیز سهم زنان بسیار بیشتر از مردان بوده است. ضمن اینکه یکی از معانی این اعداد میتواند تصاحب بخشی از سهم اشتغال زنان توسط مردان باشد.
بیشتر بخوانید: کاهش پیاپی نرخ مشارکت در زنان و مردان
در شرایطی که نرخ بیکاری کل کشور در سال گذشته ۱.۱ درصد نسبت به سال قبل از آن کمتر شده، نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله ۲.۳ درصد و نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی ۲.۵ درصد کاهش پیدا کرده است. ظاهر این ارقام فریبنده، از بهبود وضعیت شغلی جوانان در سال ۱۳۹۹ حکایت دارد، اما بررسی اطلاعاتی که از اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی وجود دارد، گویای این نکته است که از مجموع افراد خارج شده از جرگه بیکاران جوان و فارغالتحصیل، فقط بخش کمی به جمعیت شاغلان اضافه شدهاند. براساس اطلاعاتی که مرکز آمار ایران از اشتغال و بیکاری فارغالتحصیلان منتشر کرده در سال گذشته ۲۴۲ هزار و ۳۴ فارغالتحصیل بیکار از جرگه بیکاران خارج شدهاند، اما در مقابل کمتر از ۷۰ هزار نفر از آنها توانستهاند به جمعیت شاغلان اضافه شوند. بر این اساس، سهم فارغالتحصیلان دانشگاهی از کل بیکاران کشور در سال گذشته، با کاهش ۲.۷ درصدی به ۳۸.۹ درصد رسیده و سهم جمعیت شاغل فارغالتحصیل آموزش عالی از کل شاغلان کشور نیز با افزایش ۰.۳ درصدی، فقط ۲۵ درصد ثبت شده است.