اقتصاد ۲۴-رئیس مرکز کنترل و پشتیبانی اطفای حریق هوایی وزارت دفاع از انجام اولین عملیات اطفای حریق در جنگلهای ترکیه توسط نیروهای مسلح ایران در آن کشور خبر داد. رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه از اعزام هواپیمای آب پاش از ایران برای کمک به مهار آتش سوزی مناطق جنگلی در جنوب و غرب ترکیه خبر داده است.
وزارت دفاع ملی ترکیه نیز تصویر هواپیمای آب پاش ایران را در توییتر منتشر کرده است. در این تصاویر، هواپیمای ایلیوشین ۷۶ متعلق به ایران در پایگاه دریایی آکساز در جنوب غربی ترکیه دیده میشود. بر اساس توییت وزارت دفاع ملی ترکیه، این هواپیما از ظرفیت حمل ۳۰ تن آب برخوردار است.
این خبرها از سوی طرف ترکیهای و در روزهای آتش سوزی در جنگلهای ترکیه در حالی طرح میشود که از سوی دیگر رئیس مرکز کنترل و پشتیبانی اطفای حریق هوایی وزارت دفاع از انجام اولین عملیات اطفای حریق در جنگلهای ترکیه توسط نیروهای مسلح ایران در آن کشور خبر داده است.
پایگاه اطلاع رسانی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، «خلبان محمد مهدی نوری آل آقا» افزود: «عصر شنبه تیم عملیات اطفای حریق و هواپیمای آتش نشان طراحی شده به دست متخصصین جوان ایرانی با ظرفیت ۴۰ تن آب در شهر مولا ترکیه حضور یافت.»
از سوی دیگر پیام تسلیت محمدجوادظریف به ترکیه نیز انگار به سخره گرفتن دهها آتش سوزی در جنگلهای ایران بود. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز جمعه در توئیتی به زبان ترکی در پی وقوع آتش سوزی در بخشی از جنگلهای استانهای جنوبی ترکیه نوشت که: از وقوع آتش سوزی در برخی از مناطق ترکیه بسیار متأثر شدم.
ظریف ضمن ابراز همدردی با دولت و مردم ترکیه، عنوان کرده بود که: در کنار آنها خواهیم بود. از خداوند متعال برای جانباختگان طلب مغفرت و برای مجروحان شفای عاجل مسالت میکنم.
ظریف افزوده بود که: همراه با دعای خیر، امکانات ما در خدمت برادران و خواهرانمان در ترکیه خواهد بود.
این خبرها در حالی منتشر میشود که سوال اصلی مطرح شده برای بسیاری از شهروندان ایرانی و فعالان حوزه محیط زیست در شبکههای اجتماعی این است که چرا وقتی زاگرس به عنوان اصلیترین ششهای حیاتی ایران میسوخت از چنین فن آوری برای اطفا حریق استفاده نشده است؟
درسالهای اخیر تقریبا از اواسط اردیبهشت، هر روز آتش قسمتی از جنگلها و مراتع را سوزانده است. برخی از این آتش سوزیها نیز روزها به طول انجامیده است. از سوی دیگر نبود امکانات اطفای حریق، هر روز این آتشها را شعلهورتر کرده است و ایران شاهد نابودی بیشتر پوششهای گیاهی و گونههای حیوانی خود بوده است.
فقط آتش سوزیهای سال جاری، بیش از ۱۰ نقطه از جنگلهای زاگرس را در بر گرفته است و در روزهای اخیر در منطقه «نارکِ» گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد اوج گرفت. آتشسوزی جنگلها و مراتع ارتفاعات منطقه «نارک» در شهرستان گچساران استان کهگیلویه و بویراحمد از روز پنجشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۰ آغاز شده و پس از هفت شبانه روز همچنان به پیشروی ادامه میداد. این شرایط در حالی است که آتش سوزی در منطقه «هلن» در بخش میانکوه از استان چهارمحال بختیاری نیز همزمان با آتش سوزیهای دیگر در جان زاگرس و جنگلهای هیرکانی اوج گرفته بود.
اواخر خرداد سال جاری نیز منطقه «کهمره» فارس برای بیش از ۱۰ روز درگیر آتش سوزیهای گسترده شده بود و هم چنان نبود نیروی تخصصی اطفا و پایش و عدم وجود بالگرد برای هلی بورد برای نیروها در منطقه مساله اصلی بود.
این شرایط در حالی بود که در خرداد ماه سال جاری نیز آتش در «پارک ملی بمو» شیراز در استان فارس، و جنگل و بیشهزارهای روستای «زاویه عزیب» در دزفول بخشی از جنگلها را سوزاند و خاکستر کرد.
در این شرایط در حالی است که تنها در سال گذشته سه شهروند ایرانی که برای نجات جنگلها به کمک زاگرس رفته بودند در آتشها جان خود را از دست دادند که در این میان نام «البرز زارعی» بارها و بارها شنیده شد. جوان شجاع و آگاه ایرانی که برای نجات جنگلها به دل آتش زد و در میان همان آتش نیز ابدی شد. البته که مرگ دردناک این شهروند شجاع ایرانی همراه با هیچ پیام تسلیتی از سوی ظریف و سایر اعضای هیات دولت نبود و تنها زخمی ابدی بر قلب مادر ایران برجا گذاشت.
حالا در روزهای اخیر و با انتشار خبرهای کمک ایران به هلی برد نیرو و آب به مناطقی که در ترکیه میسوزد، انگار زخمی کهنه بر پیکر فعالان و خبرنگاران محیط زیست ایران دوباره سر باز کرده است.
این که چطور زمانی که فریاد ناله جنگلهای ایران به آسمان رسیده بود و بارها از نیروهای مسلح برای اطفا حریق کمک خواسته شده بود، هیچ کمکی نرسید و توجهی به شرایط ناگوار جنگلها در ایران نشد؟ چه فرقی میان جنگلهای مهم هیرکانی و زاگرس و سوزنی و بلوط در ایران با جنگلهای ترکیه وجود دارد که باید به سرعت به کمک آنان رفت و از ایران غفلت کرد؟
بیشتر بخوانید: پایکوبی آتش در سوگ جنگل/ ارزش هر درخت بلوط ۶۰۰ میلیون تومان است
این کمک خواستنها و پاسخ نگرفتنها البته در شرایطی نیز بوده است که عضو شورای هماهنگی شبکه ملی محیط زیست پیش از این گفته بود که: «متاسفانه در سالهای اخیر بخشی از جنگلهای هیرکانی را براساس آمار سازمان جنگلها از دست دادیم.»
بنا بر همین آمار، از ۴۰ سال قبل تاکنون حدود ۳ میلیون و۶۰۰ هزار هکتار از جنگلهای هیرکانی به حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار هکتار رسیده و این به معنای این است که نیمی از جنگلهای شمال دود شده است.
از سوی دیگر بر اساس آخرین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره مساله آتش سوزیها در جنگلهای ایران مربوط به پاییز سال ۱۳۹۹ که زمستان همان سال با عنوان «علل، آثار، چالشها و راهکارهای مقابله با آتشسوزیهای جنگلها و مراتع کشور» منتشر شد، نشان میدهد، روند آتشسوزی در عرصههای طبیعی ایران طی ۲۰ سال گذشته افزایش یافته است. براساس این گزارش، بیش از ۱۰۰۰ فقره از آتشسوزیهایی که هر سال بهویژه با فرارسیدن ماههای گرم در عرصههای طبیعی جهان رخ داده تنها در جنگلهای ایران روشن شده است که در نتیجه آن ۳۵۰۰ هکتار از عرصههای جنگلی را تخریب یا بهطور کامل به خاکستر تبدیل و نابود کرده است.
هم چنین براساس آمار سازمان جهانی فائو، سالانه بین ۴۰۰ میلیون هکتار از جنگلها و مراتع دنیا بر اثر آتشسوزی از بین میروند و ایران نیز تا سال ۲۰۰۷، سالانه ۶۵۰۰ هکتار از جنگلهای خود را در آتش از دست داده است.
اما نگرانکنندهتر آن است که این آمار در طول سالهای اخیر حداقل افزایش دو برابری یافته است؛ بهطوری که طبق آمار ۲۰ سال اخیر سازمان جنگلها، ۳۰ هزار فقره حریق در جنگلها و مراتع کشور رخ داده که منجر به سوختن بیش از ۲۸۰ هزار هکتار از سطح جنگلها و مراتع در آتش شده است. بدینترتیب، ایران سالانه ۱۴ هزار هکتار از جنگلها و مراتع خود را تنها در آتشسوزیها از دست داده است.
آن چه اکنون واضح به نظر میرسد این است که در سایه بی کفایتیها در کنترل حریقهای گسترده در جنگل ها، حالا این آتش بر جان جنگلهای بلوط و زاگرس افتاده است و تنها صدایی که هست حالا نالهای است به وسعت همه ایران. در این میان از اصلیترین درخواستهای نیروهای مردمی و ناجیان جنگلها در همه سالهای اخیر، هواپیمای آب پاش و کمک برای هلی برد شهروندان بوده است تا به بالادست جنگلها دسترسی یابند و بتوانند با نیروهای مردمی آتش را مهار و شاید کنترل کنند. در این میان بارها گفته شده است که ایران هواپیمای آب پاش ندارد و باید از روسیه کمک بگیرد. حتی در آتش سوزیهای ماه جاری نیز تقریبا هیچ کمکی به نیروهای مردمی و امدادگران و حامیان محیط زیست ایران از سوی نیروهای مسلح نشد و این مردم با دست خالی به جنگ آتش رفتند تا خاک وطن را حفظ کنند و ناگهان در حالی که جان ایران و نفس ایران در خطر جدی است، نه تنها خبر تسلیت و همدردی جناب ظریف میرسد بلکه حتی گفته میشود نیروی امدادی از سوی نیروهای مسلح به ترکیه رفته است. به نظر میرسد این روزها آن ضرب المثل مشهور ایرانی که «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» کاملا برعکس شده است و چراغ از وطن میگیرند و به همسایه میدهند و فعلا مرغ همسایه برای مسولان ایرانی خیلی غاز محسوب میشود.
ایران میسوزد، زاگرس و هیرکانی و مهمترین جنگلهای بلوط ایرانی میسوزند و مسولان رو بر میگردانند و در مقابل برای خاک و سرزمین همسایه نه تنها دل میسوزانند که نیروی کمکی نیز اعزام میکنند.
امتداد