اقتصاد۲۴- دو بار به اتهام شرارت دستگیر شده و طعم کهریزک را در دهه هشتاد چشیده است، خودش میگوید از رفقای اراذل معروف محله فلاح بود، اما همه را از سر جوانی و شور انجام داده و دیگر ۱۲ سال است که هیچ خلافی انجام نداده است و دو پسر بچه دارد.
*خودت را معرفی کن؟
-محمود ۴۹ ساله هستم.
*سابقه داری؟
-دو بار به جرم شرارت و عربده کشی در سالهای ۸۶ و ۸۷ دستگیر شدم.
*کهریزک رفتی؟
-یکبار که طرح اصلی بود دستگیر شدم و به کهریزک رفتم.
*چه شرارتی انجام میدادی؟
-من دم پر مهدی بودم و او را دوست داشتم و خیلی از بچه محلها او را قبول داشتند. من هم به همین خاطر با او بودم.
*نگفتی چه شرارتی؟
-بیشتر میرفتیم دعوا تا اسمی برای خودمان دست و پا کنیم. جوان بودیم و جاهل، بیشتر دعوا میکردیم و قمه کشی. یکبار هم مست بودیم و برای قدرتنمایی چند خودرو را خراب کردیم.
*بعد چه کردی؟
-یه چند روزی فرار کردیم شمال که دستگیر نشویم. فکر کردیم آبها از آسیاب افتاده، برگشتیم به محل که یک شب در پاتوقمان دستگیر شدیم.
بیشتر بخوانید: پدرزنم را معتاد کردم، از خانه بیرونم کردند
*پاتوق داشتید؟
-خانه مجردی یکی از بچه محلها بود، گاهی آنجا جمع میشدیم مشروب میخوردیم و بازی میکردیم و هر کی از شرارتی که کرده بود تعریف میکرد تا خودش را بزرگتر نشان دهد.
*بزرگ شدید؟
-بزرگ ما مهدی بود و وقتی که او کشته شد دیگه رفقا چند پاره شدند و دیگه مثل قبل نبودیم.
*کارت چیست؟
-آن موقع جوان بودم و بیکار، ولی الان فروشگاه لوازم یدکی دارم.
*چطور متحول شدی؟
-یک روز پدرم صدایم کرد و گفت میخواهی برای من بعد از مرگم لعنت بخری با این کارهایت، این حرفش رویم تاثیر گذاشت و تصمیم گرفتم دور خلاف را خط بکشم، آن روزهای سیاه من روزی دو سه ساعت بیشتر خانه نمیرفتم و همه وقتم با رفقایم میگذشت.
*بعد چه کردی؟
-چند وقتی بعد توبه شاگردی کردم و بعد که پدرم فهمید آدم شدهام بهم پول داد تا کاسبی راه بندازم. من هم تو محله فروشگاه لوازم یدکی زدم.
*ازدواج کردی؟
-بله. روزهای اول که میگفتم زن میخواهم خانواده قبول نمیکردند، ولی بعد که دیدند واقعا چسبیدم به زندگی برایم خواستگاری رفتند و الان دو پسر دارم.
*از زندگی راضی هستی؟
-خیلی. کاش زودتر به سمت زندگی میآمدم. الان حسرت سالهایی را میخورم که الکی از دست دادم. کاش آن سالهای سیاه در زندگی ام نبود.
*اگر برگردی دوباره خلاف میکنی؟
-اصلا. ۱۲ سال است که هیچ خلافی نکرده ام و حتی لب به مشروب و سیگار دیگر نزدم. من سرم پایین است و زندگی خودم را میکنم.
*حرف آخر؟
-لاتی و لات بازی برای کسی نان و آب نمیشود. به زندگی بچسبید و از آن لذت ببرید.
منبع: جامعه ۲۴