اقتصاد ۲۴- از جمعیت ۸۵ میلیون نفری ایران، ۲۶ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در محرومیت بهسرمیبرند؛ این روایت آمارهای رسمی از نقشه محرومیت در ایران است که استان سیستان و بلوچستان با محرومیت ۶۲ درصدی جمعیت را رکورددار بدترین وضعیت معرفی میکند درحالیکه میانگین نرخ محرومیت در کشور ۳۱.۴ درصد اعلام شده و استان یزد با نرخ ۱۶ درصدی بهترین وضعیت را از نظر محرومیت داشته است.
افزایش تورم در سالهای اخیر رمق خانوارها را گرفته و تعداد بیشتری از آنها را از رفاه نسبی محروم کرده است. بر اساس آمارهای رسمی، ۳ سال سرکشی تورم و افول ارزش ریال، هزینه زندگی را افزایش داده؛ بهگونهای که در پاییز سال گذشته، میانگین نرخ فقر و محرومیت در ایران قله ۳۱.۴ درصدی را فتح کرده که بالاترین رقم در ۱۰ سال اخیر محسوب میشود.
در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ نرخ تورم از ثبات نسبی برخوردار بود و بهطور متوسط نرخ تورم نقطه به نقطه از ۱۰.۲ درصد فراتر نرفت؛ اما از زمستان ۱۳۹۶ ریل انتظارات تورمی به علت احتمال تغییر در مناسبات بینالمللی عوض شد و روند کاهش ارزش پول ملی و رشد قیمت ریالی داراییهای سرمایهای ازجمله طلا و دلار سرعت گرفت. در ادامه با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، انتظارات تورمی به واقعیت تبدیل شد و این روند با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد تا جایی که بالاترین نرخ تورم نقطه به نقطه در اردیبهشت ۱۳۹۷ با نرخ ۵۲.۱ درصد به ثبت رسید.
بهدنبال این تحولات، هرچند روند نر خ تورم در سال ۱۳۹۸ قدری کنترلشده و کاهشی بود، اما با همین شرایط نیز قدرت خرید درآمد ریالی خانوارها آنقدر افزایش پیدا نکرد که توان پوشش هزینههای تحمیلشده از گرانی و رشد تورم را داشته باشد. در همین وضعیت، دوباره در سال ۱۳۹۹ و در شرایطی که کشور با شیوع گسترده کرونا مواجه بود و هزینه مضاعفی از این محل به دولت تحمیل میشد، کاهش شدید درآمد دولت از محل صادرات نفت بهدلیل اعمال تحریمهای ظالمانه و سقوط قیمت نفت، شتاب رشد پایه پولی و نقدینگی را افزایش داد تا فرایندی که از سال ۹۷ و در سایه کسری بودجه دولت باعث شدتگرفتن تورم شده بود، با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند. در کنار تورم بالا و افزایش هزینههای زندگی، رشد منفی اقتصاد نیز باعث شد تا درآمد جدیدی متناسب با افزایش هزینههای خانوار ایجاد نشود تا جایی که درآمد سرانه ایرانیان در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۰ در حدود ۳۴ درصد کاهش پیدا کند. در سال ۱۳۹۹ نیز با آغاز شوک کرونا، در کنار کاهش سطح رفاه جامعه، وضعیت درآمد سرانه و اشتغال کشور نیز با چالش مواجه شد تا راه برای بدترشدن وضعیت محرومیت و افزایش میزان فقر باز بماند.
بیشتر بخوانید: شاخص محرومیت در ۵ استان از ۴۰ تا ۶۲ درصد در نوسان است
براساس پایش دادههایی که تا پاییز ۱۳۹۹ در پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان تجمیع شده، بهطور میانگین ۳۱.۴ درصد از ایرانیان در پاییز ۱۳۹۹ زیر خط فقر بودهاند. این پایش با استفاده از یک شاخص ترکیبی که نمایانگر وضعیت فقر و رفاه خانوار است، ساخته شده و در آن ۳ معیار اصلی «عضوبودن در ۵ دهک پایین جامعه»، «فاقد شغل (فاقد بیمه) بودن» و «تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودن» جهت شناسایی محرومیت مدنظر قرار گرفته است. البته با توجه به تفاوتهای منطقهای قیمتها و هزینهها، ممکن است افرادی در ۵ دهک پایین قرار گیرند، اما بهدلیل کمبودن هزینههای آن منطقه دارای وضعیت رفاهی مناسبی باشند. همچنین این احتمال وجود دارد که افرادی باوجود دارابودن شغل، فاقد بیمه باشند و باوجود برخورداری از درآمد مناسب، به اشتباه در جرگه افراد فقیر شناسایی شوند؛ به همین منظور در پایش محرومیت، اگر شخصی دو شرط از سه شرط اعلامشده را احراز کند بهعنوان محروم در نظر گرفته میشود. پیرو همین بررسیها، استان سیستان و بلوچستان با نرخ فقر ۶۲ درصدی، در رتبه محرومترین استان ایران قرار گرفته و بعد از آن استانهای خراسان شمالی و هرمزگان با نرخ فقر ۴۶ و ۴۴ درصدی در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. در مقابل، استان یزد بر اساس سه شاخص سنجش فقر، نرخ ۱۶ درصدی محرومیت را تجربه کرده و بعد از آن استانهای سمنان و تهران با نرخهای ۱۷ و ۱۹ درصدی در رتبههای دوم و سوم از نظر کمترین میزان فقر و محرومیت قرار میگیرند.
در ۱۰ سال گذشته، پایینترین نرخ فقر در ایران به سال ۹۴ اختصاص داشته که در آن ۲۰ درصد ایرانیان زیر خط فقر بودهاند؛ اما از سال ۹۶ با تغییر ریل تورم انتظاری در سایه فشارهای تحریم و کرونا، شیب رشد خط فقر تند شده و تا ۳۲ درصد در سال ۹۸ افزایش پیدا کرده است. در اطلاعاتی که اواسط مردادماه از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شد، برآورد خط فقر متوسط کشوری برای سال۱۳۹۹ یکمیلیون و ۲۵۴ هزار تومان برای هر نفر در ماه اعلام شده بود که ۳۸ درصد بالاتر از خط فقر ۹۰۶ هزار تومان در سال ۱۳۹۸ است؛ اما نکته قابل توجه در این اطلاعات این است که در سال ۹۸ تورم بالای خوراکی و مسکن که بخش عمده هزینههای خانوار فقیر را شامل میشوند بهعنوان متهمان اصلی توسعه فقر معرفی شدهاند؛ حال آنکه شتاب رشد تورم خوراکی و مسکن در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ بیشتر شده و به همین مناسبت انتظار میرود تعداد افرادی که از سال ۹۹ به زیر خط فقر سقوط میکنند بسیار بیش از سال ۱۳۹۸ باشد. نکته قابل توجه دیگر اینکه با افزایش دستمزد کارگران در ابتدای سال ۱۴۰۰، تلاش شد قدرت خرید آنها و شکاف میان مزد و هزینه معیشت به همان جایگاه ابتدای سال ۱۳۹۹ برگردد؛ از این رو، حتی با فرض اینکه قدرت خرید کارگران در ابتدای سال جاری ترمیم شده باشد، باز هم جامعه کارگری که حدود دوسوم جامعه کشور را تشکیل میدهد ناچار است بدون تغییر درآمد، تورم بیش از ۵۰ درصدی خوراکیها در نیمه اول سالجاری را تأمین کند که معنای آن، چیزی جز افزایش سهم خوراکیها در هزینه خانوار و کاهش سطح رفاه نیست.
شرایطی که کرونا و تحریم با کاهش درآمد سرانه در ایران ایجاد کرده، بیش از پیش از طریق کاهش اشتغال و کاهش قدرت خرید درآمدهای ریالی به افزایش فقر و محرومیت منجر میشود. دادههای مربوط به شبکه الکترونیک پرداخت کارتی بانک مرکزی حاکی از این است که در سال ۹۹ و امسال، سهم هزینههای خوراک از کل هزینههای خانوار افزایش یافته است؛ یعنی خانوارها با درآمد ثابتی که دارند مجبورند بخش بزرگتری از درآمد خود را صرف تأمین نیازهای ضروری و خوراک کنند و رفاه آنها نسبت به قبل کمتر شده است. بررسی نتایج حاصل از پایگاه اطلاعاتی رفاه ایرانیان نشان میدهد در سال ۱۳۹۹ سهم خوراک از کل هزینههای خانوار به ۲۳.۴ درصد رسیده که ۱.۳ درصد بیش از سال ۱۳۹۸ است؛ بنابراین، در مجموع تغییرات وضع اقتصاد کلان باعث بدتر شدن وضعیت معیشت خانوارهای ایرانی در دهه ۱۳۹۰ و همچنین در سال ۱۳۹۹ شده و انتظار میرود روند افزایشی نرخ فقر که در سال ۹۸ نسبت به سال ۹۷ حدود ۳۸ درصد رشد کرده بود تا پایان سال ۹۹ و حتی سال ۱۴۰۰ نیز ادامه پیدا کند.