اقتصاد ۲۴- میرا قربانیفر- آوریل ۲۰۱۶ یکی از بزرگترین نشتهای اطلاعاتی تاریخ رخ داد، نشت اطلاعاتی که به «اوراق پاناما» یا «اسناد پاناما» مشهور شد. اما شاید کمتر کسی تصورش را میکرد پس از آن رسوایی بزرگ، تنها به فاصله ۵ سال بعد اسناد دیگری این بار با عنوان «اسناد پاندورا» قرار است جهان را متحیر کند.
اسناد پاناما و حالا پاندورا، اما اولین سری از اسناد افشای گسترده فسادهای مالی سران دولتها و چهرههای مشهور جهانی از سیاستمدار تا ژنرالهای نظامی و شرکتهای فراملیتی و بازیگران و فوتبالیستها نیست. حدود یک سال پس از افشای «اسناد پاناما» بود که اسناد موسوم به «اسناد پارادایس» منتشر شد.
اسناد پارادایس یا اسناد بهشت (Paradise Papers) مجموعهای بیش از ۱۳ میلیون صفحه سند و مدارک الکترونیکی مربوط به سرمایهگذاری در مراکز مالی فراساحلی در ۵ نوامبر ۲۰۱۷ اولین بار منتشر شد.
اسناد موسوم به پارادایز (بهشت) حدود یک سال پس از اسناد پاناما باز نخستین بار در نشریه آلمانی «دویچه زایتونگ» منتشر شد.
انتشار ۴/۱۳ میلیون سند در این مجموعه از اسناد نشان میداد که ثروتمندان جهان چطور در گریزگاهها یا بهشتهای مالیاتی، سرمایه گذاری میکنند و این نشانگر ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم رهبران سیاستمداران شماری از کشورها با فرارهای بزرگ مالیاتی است. ۳۸۰ خبرنگار در طول یک سال بر این مجموعه از سنادها تحقیق و پژوهش کردند.
الیزابت دوم، ملکه بریتانیا، ویلبر راس، وزیر بازرگانی ایالات متحدهامریکا و جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا، از جمله افرادی بودند که پس از انتشار این اسناد، نامشان بهعنوان افراد مرتبط با سرمایهگذاریهای هنگفت «فراساحلی» گره خورد.
این اسناد نشان میدهد که چگونه صاحبان اصلی قدرت و ثروت، بهویژه در کشورهای دموکراتیک غربی با پیروی از اصل سود، سرمایههای خود را به گریزگاههای مالیاتی منتقل و میلیون شهروندان را از درآمدهای مالیاتی محروم میکنند. ۹۶رسانه از کشورهای مختلف جهان ماهها درباره این اسناد و صحت و سقم آنها تحقیق کردهاند.
بیشتر اطلاعاتی که منتشر شد از اطلاعات داخلی شرکتی حقوقی در جزایر برمودا به اسم اپلبی بود که در صدر ارائهکنندگان خدمات فراساحل قرار داشت؛ شرکتی که به مشتریانش کمک میکند در حوزههای قضایی فراساحل که مالیات ندارند یا مالیات اندکی دارند فعالیت کنند.
مراکز مالی فراساحل به این معنی است که افراد یا شرکتها میتوانند خارج از حوزه قضایی کشور خودشان، پول، اموال یا منفعت را به این حوزههای قضایی منتقل کنند و از مزیت مالیات کم بهرهمند شوند. مردم این حوزههای قضایی را به عنوان پناهگاه یا گریزگاه مالیاتی میشناسند، اسم دولتیتر آن مراکز مالی فراساحل است. آنها اکثرا جزایر کوچک، باثبات، قابل اعتماد و محرمانهای هستند و از نظر این که چقدر با دقت تخلفها را بررسی میکنند با هم فرق دارند. بریتانیا یکی از بازیگران بزرگ در این زمینه است، نه فقط به دلیل سرزمینهای ماورای دریا و زیر مجموعههای خود بلکه به این دلیل که بسیاری از وکلا، حسابداران و بانکداران سیتی-مرکز مالی لندن- در واقع برای فراساحل کار میکنند.
بیشتر بخوانید: بزرگترین افشاگری قرن از صندوقچه پاندورا
تجارت فراساحل را بیشتر میتوان در حیطه قدرت ابرثروتمندان دانست. بروک هرینگتون، نویسنده کتاب سرمایه بدون مرز، میگوید تجارت فراساحل برای یک درصد افراد ثروتمند دنیا نیست، بلکه برای یک هزارم درصد ثروتمندان دنیا است.
دارایی زیر پانصد هزار دلار نمیتواند هزینه برخورداری از خدمات فراساحل را تامین کند. منتقدان فراساحل میگویند هدف اصلی فراساحل پنهانکاری است که راه را برای تخلف باز میکند. آنها میگویند اقدام دولتها برای مهار آن اغلب کند و بیاثر بوده است.
برای مثال در بخشی از این اسناد پاردایز که «کنسرسیوم روزنامهنگاران تحقیقی» آن را منتشر کرده، نشان داده میشود که ۱۰ میلیون پوند (معادل ۱۳میلیون دلار) از سرمایههای شخصی الیزابت دوم، ملکه انگلیس در بهشتهای مالیاتی در جزایز کایمن و برمودا سرمایهگذاری شده است.
اسناد پاردایز یک سال پس از «اوراق پاناما» منتشر شد و حالا «اسناد پاندورا» ۵ سال بعد از اوراق پاناما منتشر شده است. در این میان باید توجه کرد که «اسنادپاناما» بنا بر وجود سندهایی شکل گرفت که تنها با تمرکز بر یک شرکت، یعنی دفتر وکالت «موساک فونسکا») یکی از پنهانکارترین شرکتهای اقتصادی جهان) به دست آمد و در آن نامهای متعددی از جمله شرکتهای بزرگ، بازیکنان فوتبال، سلبریتیهای سینمایی، سران دولتها وجود داشت که متهم به فرار مالیاتی یا دور زدن تحریمها و پولشویی بودند، اما این بار «اسناد پاندورا» با تمرکز بر سران دولتها منتشر شده است.
نکته این که در جریان و روند انتشار هر ۳ دسته این اسناد در ۵ سال گذشته نام «کنسرسیوم روزنامهنگاران تحقیقی» مطرح میشود. هر چند مسیر دستیابی به هر دسته از این اسناد با هم متفاوت است، اما در هر سه این موارد نام این کنسرسیوم شنیده میشود.
بیشتر بخوانید: اسناد پاندورا، سونامی افشای ثروت پنهان سران جهان
روزنامهنگاری تحقیقی یا گزارشگری تحقیقی نوعی روزنامهنگاری است که در آن گزارشگران یک موضوع را که غالباً جرم، فساد سیاسی یا خطاکاری شرکتها را در بر میگیرد مورد بررسی و تحقیق قرار میدهند. یک روزنامهنگار تحقیقی شاید ماهها یا سالها در حال جستجو و آمادهسازی یک گزارش باشد. «کنسرسیوم روزنامه نگاران تحقیقی» تشکلی است شامل چند صد روزنامه نگار در سرتاسر جهان که در یک انجمن دور هم گردآمده اند و بررسی و انتشار این سری اسناد را بر عهده گرفته اند.
بررسی «اسناد پاناما» را گروهی متشکل از صدها روزنامه نگار در سرتاسر جهان طی ۹ ماه به نتیجه رساند و «اسناد پاندورا» را گروهی متشکل از ۳۸۰ روزنامه نگار حدود یک سال در دست بررسی داشت.
برای درک حجم «اسناد پاناما» لازم است توجه کنید که اگر افشاگری ویکی لیکس از مراسلات حساس دیپلماتیک در سال ۲۰۱۰ را کاری بزرگ میدانید، حجم اسناد پاناما ۱۵۰۰ برابر بزرگتر از اسناد سال ۲۰۱۰ ویکی لیکس بوده است.
حال برای درک بهتر روند بررسی «اسناد پارادایز» به این توجه کنید که اوراق پاناما شامل حدود ۱۱ میلیون سند، و اسناد پارادایز بیش از ۱۳ میلیون سند را در بر میگرفت و کلیه اسناد توسط «کنسرسیوم روزنامه نگاران تحقیقی» بررسی شده اند.
اما تفاوت اسناد پاناما و پاندورا چیست و هر کدام از این درزهای اطلاعاتی چطور رخ داده است، و تفاوت این دو سری سند با اسناد پارادیز چیست، مسالهای است که در ادامه به آن میپردازیم.
اسناد پاناما مجموعهای از ۱۱٫۵ میلیون سند محرمانه بود از دفتر وکالت «موساک فونسکا» توسط منبعی ناشناس به روزنامه آلمانیزبان «زوددویچه تسایتونگ» رسید. این اسناد یک دوره ۴۰ساله را پوشش میدهند که شامل ۲۱۴۰۰۰ صفحه سند در ارتباط با پولشویی، فرار مالیاتی و دور زدن تحریمهای بینالمللی هستند.
«اوراق پاناما» حاوی نام شرکتها و هویت اصلی مالکین و مدیران تراستها است. اسناد نشان میدهند که چگونه این شرکت به مشتریان خود کمک میکرده تا پولشویی کنند، تحریمها را دور بزنند و مالیات نپردازند.
از مجموع این ۱۱٫۵ میلیون سند، حدود ۴٫۸ میلیون مورد از آنها را ایمیل، ۳ میلیون مورد را اسنادی با فرمت پایگاههای داده، ۲ میلیون مورد را پیدیاف، یک میلیون مورد را عکس و ۳۲۰ هزار مورد را متن تشکیل میدهد. از این افشاگری به عنوان «بزرگترین افشای فساد مالی سیاستمداران جهان» و «بزرگترین نشت اطلاعاتی تاریخ» یاد شده است.
در این اسناد نام شرکتهایی وجود دارد که صوری هستند و میتوانند برای پنهان سازی تبادلات مالی و مالکیتی مورد استفاده قرار گرفته باشند. این اسناد همچنین شامل برخی افراد و شرکتهایی است که آمریکا آنها را در لیست موسوم به سیاه قرار داده است.
ماجرای اسناد پاناما از جایی شروع شد که منبعی ناشناس با خبرنگاران تحقیقی روزنامه آلمانی «زودویچه تسایتونگ» تماس گرفت و مدارک کد گذاری شده یک شرکت حقوقی در پاناما به نام «موساک-فونسکا» را در اختیار آنها قرار داد. کار این شرکت حقوقی فروش شرکتهای بی نام و نشان در مخفیگاههای مالیاتی بود برای این که صاحبان آنها بتوانند کسب و کارشان را از دید دیگران پنهان کنند.
روزنامه «زودویچه تسایتونگ» که زیر حجم اطلاعات با حجم ۲.۶ تترابایت فلج شده بود، از «کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی» کمک خواست و در نهایت حدود صد موسسه خبری به بررسی این اسناد پیوستند. پس از یک سال کار، رسانههای دخیل، اسناد پاناما را سوم آوریل ۲۰۱۶ منتشر کردند و بعد هم اطلاعات را در اینترنت در دسترس همگانی قرار دادند.
افشاگر اصلی «اسناد پاناما» با نام «جان دو» خوانده میشود. مرامنامهای که آقا یا خانم «جان دو» یک ماه پس از انتشار اسناد منتشر کرد او را یک انقلابی به سبک خود معرفی میکند و هویت واقعی او هنوز ناشناخته است. اما بنا به ادعایی که در ابتدا مطرح کرد او خود را یکی از کارمندان دفتر وکالت موساک فونسکا معرفی کرده بود.
در لیست افشاگری اوراق پاناما نام صدها شخص حقیقی در کنار صدها شرکت خصوصی و دولتی و از جمله موارد مربوط به کشورهای تحت تحریم همچون کره شمالی، روسیه، سوریه و زیمبابوه دیده میشود. از جمله یکی از شرکتهای ایرانی که در این اسناد از آن نام برده شده است، شرکت پتروپارس است. بیشترین مواردی که درباره ایران در این اسناد گزارش شده مربوط به شرکتهای نفتی و حوزه تحریمهای نفتی است.
اسناد پاندورا، اما شامل دادههایی به حجم نزدیک به سه ترابایت است و از این نظر از «اوراق پاناما» که سال ۲۰۱۶ فاش شد گستردهتر هستند.
این اسناد مربوط به ۱۳ شرکت آفشور و مبادلات مالی در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۱ میشوند. همکاران برخی رسانههای مشهور جهان مانند واشنگتنپست، لوموند و گاردین در بررسی این اسناد همکاری داشتهاند.
انتشار این اسناد توسط کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی حاصل کار بیش از ۶۰۰ روزنامهنگار در ۱۱۷ کشور، ۱۱.۹ میلیون سند و شامل تحقیقات جدید درباره گریزگاههای مالیاتی (بهشتهای مالیاتی) است. هم چنین این اسناد ۱۲ میلیون سند را از ۱۴ شرکت خدمات مالی در جزایر بریتانیایی ویرجین، پاناما، قبرس، امارات متحده عربی، سنگاپور و سوئیس فاش کرده است.
بیشتر بخوانید: آغاز واکنشها به اسناد پاندورا
این سری از اسناد، یکی از بزرگترین افشاگریهای مالی که فرار مالیاتی، ثروت و معاملات پنهان ۳۵ رهبر فعلی و سابق و ۳۰۰ نفر از چهرههای سیاسی، میلیارد و میلیونرهای شناختهشده کشورهای مختلف را فاش میکند و با نام «اسناد پاندورا» توسط «کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاری تحقیقی» برملا شده است.
برخلاف اسناد پاناما و پارادایز، «کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی» این بار و در مورد اینکه چگونه به این اسناد دسترسی پیدا کردهاند توضیحی نداد.
کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی که مقر آن در واشنگتن، دیسی است و تعدادی از سازمانهای خبری میگویند که بر اساس این مدارک حدود ۳۵ رهبر فعلی و سابق جهان، ۳۰۰ سیاستمدار در ۹۱ کشور جهان به پنهان کردن ثروت خود متهم شدهاند.
افشای «اسناد پاندورا» بر راهبردهای قدرتمندان و فوقثروتمندان برای مخفی کردن داراییهایشان از مراجع مالیاتی پنجرهای تازه گشوده است. این تحقیق که چند سازمان خبری مهم با هدایت انجمن بینالمللی خبرنگاران تحقیقی انجام دادهاند، سازوکارهای گریز از مالیات در ایالتهای آمریکا را برملا کرده است؛ اما هیچ شرکت تجاری یا چهره سیاسی مهم ایالات متحده را شامل نمیشود.
با این که آمریکاییهای سرشناس تا حد زیادی از چشم این تحقیقات پنهان ماندهاند، اما خود ایالات متحده نتوانسته است از فشار اسناد جان به در ببرد، زیرا بر اساس یافتهها، ایالات متحده در حال حاضر پناهگاه بسیاری از مالیاتگریزان خارجی است.
در بخشی از گزارش آمده است که «واشینگتنپست» دریافته است که شماری از آمریکاییها هنوز برای پنهان کردن داراییهای خود هنگام بازجویی یا رسیدگی به پروندهها از روشهای مشابه استفاده میکنند. البته در اسناد بهطور مشخص از کسی نام برده نشده است. این روزنامه گزارش میدهد: «این اسناد هم چنین نشان میدهد که چگونه شرکتی در آمریکای مرکزی، برای مشتریان آمریکایی به فروشگاهی چندمنظوره تبدیل میشود و به آنها اجازه میدهد هنگام مواجه با تحقیقات جنایی یا پروندههای حقوقی، داراییهای خود را پنهان کنند.»
نشت نزدیک به ۱۲میلیون سند، پنج سال پس از افشای اسناد پاناما در حالی صورت گرفت که نشان میداد سیاستمداران و ثروتمندان چطور دور از چشم قانون به کمک یک شرکت حقوقی پانامایی پولشویی کرده، تحریمها را دور میزدند و مالیات نمیپرداختند.
مساله در اسناد پاناما تمرکز بر مسیرهای پیچیده پولشویی، فرارهای مالیاتی گسترده، دور زدن تحریمها توسط شرکتهای جعلی، کمک به قاچاق انسان و اسلحه و مواد مخدر با پولشویی و تاسیس شرکتهای کاغذی بود.
اما در اسناد پاندورا مشخصا مساله داراییهای بخشی از سران دولتهای جهان، مساله دور زدن روند مالیات این سران کشورها و هم چنین انتقال گسترده پول و سرمایه از کشورهای این سران فاسد به کشورهای دیگر است.
در حقیقت اگر در اسناد پاناما با جرایم سازمان یافته دولتی و حکومتی مواجه بودیم، این بار و در مورد اسناد پاندورا با سران فاسدی مواجه هستیم که پول و سرمایه ملتهای خود را دزدیده به صورت ملک، سرمایه گذاری، خریدهای گران قیمت به خارج از کشور خود منتقل میکنند یا تلاش دارند با انتقال پول، از پرداخت مالیات فرار کنند یا در پی پنهان کردن ثروت خود هستند.
بیشتر بخوانید: از سیاستمدار تا سلبریتی در جعبه سیاه پاندورا
در این میان بریتانیا یکی از اصلیترین مقاصد خریدهای گران است و از سوی دیگر ایالتهای مختلف آمریکا به دلیل مالیاتهای پایین بهشتی برای انتقال پول و سرمایه این سران فاسد در غالب شرکتهای جعلی محسوب میشوند.
در این میان البته که شباهتهای بسیاری نیز در هر دو سری از اسناد وجود دارد، از جمله تکرار نام کشورهایی هم، چون انگلستان، روسیه، پاکستان، آذربایجان، پاناما در هر دو سری از سندها در کنار تکرار نام سیاستمدارانی هم، چون پوتین، الهام علی اف، تونی بلر در هر دو سری این اسناد غیرقابل انکار است. هر چند در اسناد پاندورا نام کشورهای اروپایی نیز بیش از همیشه به چشم میخورد.
این بار در اسناد پاندورا نامهایی هم، چون مارین لوپن و اعضای حزب از فرانسه به چشم میخورد. نام نخست وزیر اتریش نیز مورد دیگری است که در این اسناد تازه دیده میشود.
به نظر میرسد با بررسی بیشتر «اسناد پاندورا» طی ماههای آتی با اسامی بیشتری مواجه خواهیم شد که پیش از این در «اوراق پاناما» هم دیده شده اند.
اما سوالی هم چنان به جای خود باقی است، ۵ سال پس از افشای اسناد پاناما و ۴ سال پس از افشای اسناد پارادایز، جهان چقدر تغییرکرد؟ حالا و پس از افشای اسناد پاندورا، شرایط مالیاتی، انتقال پول و روند سرمایه گذاری سران کشورهای جهان چقدر تغییر خواهند کرد؟