اقتصاد ۲۴ - گفتگوهای میان ایران و عربستان بعد از ۵ سال توقف روابط، به طور محرمانه توسط وزارت امور خارجه محمد جواد ظریف آغاز شده و میراث آن به دست دولت رئیسی رسیده است. تحولات منطقه و وضعیت مرزهای کشور خبر از یک چالش جدی در توان دیپلماسی دولت جدید میدهد، اما در مورد عربستان مشکلات ریشهای بیشتری هم وجود دارد.
گفتگوهای محرمانه میان ایران و عربستان وارد فاز جدیتری شده و به اذعان روزنامه عربستانی الشرق الاوسط دو طرف در حال مذاکره برای حل اختلاف بر سر یمن هستند. سعید خطیب زاده برگزاری دور جدید مذاکرات را تایید کرده و پیش از او، فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی از برگزاری چهار دور مذاکره «اکتشافی» خبر داده بود.
بیشتر بخوانید: قطر: احیای مناسبات بین تهران و ریاض را تشویق میکنیم
اینکه چرا بعد از ۵ سال قطع روابط و رد و بدل شدن پیامهای توهین آمیز میان مقامهای دو کشور، بالاخره تهران و ریاض بر سر مذاکره و از سرگیری روابط به توافق رسیده اند یک مساله مهم است. برخی کارشناسان بر این باورند که عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه یکی از دلایل این تصمیم است. اعضای خاندان آل سعود به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نمیتوانند بر روی آمریکا حساب باز کنند چرا که وابستگی آمریکا به نفت عربستان در حال تمام شدن است و توجه واشنگتن به سمت شرق معطوف شده است. جنگ یمن نیز یکی دیگر از دلایل متمایل شدن تهران و ریاض به یکدیگر میتواند باشد. از سال ۲۰۱۵ تاکنون نیروهای نیابتی ایران و سعودی در یمن درگیریهای شدیدی را پشت سر گذاشتهاند و حالا این جنگ به مرحله فرسایشی رسیده است و طرفین خواهان حل و فصل آن هستند.
اما نقطه فروپاشی روابط ایران و عربستان به یک شب سرد زمستانی در حوالی پاسداران اتفاق افتاد. پنج سال از ماجرای شب ۱۲ دی ۹۴ و حمله به سفارت عربستان در تهران میگذرد. تحولی که نظم منطقه را بهم زد و ایران را در منجلاب انزوا فرو برد. بعد از گذشت ۵ سال نهایتا دولتی که مقصر حادثه هم نبود مذاکرات را به طور محرمانه و با میانجیگری بغداد از سرگرفت، اما عمر دولت تمام شد و سکان وزارت خارجه به دست جریانی افتاد که مسبب حادثه حمله به سفارت عربستان بود.
رویداد۲۴ به بهانه نزدیک شدن زمان اعلام از سرگیری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان و احتمال بازگشایی سفارتخانههای دو کشور، سرنوشت شخصیتهای کلیدی حادثه و نظر برخی مقامات کنونی درباره رابطه با عربستان را مورد بررسی قرار داده است.
شخصیت کلیدی حمله به سفارت عربستان که سردسته گروه به اصطلاح خودسر بوده حسن کرد میهن است. روحانی اصولگرایی که گروه حمله کنندگان به سفارت را هدایت میکرد و عامل اصلی قطع رابطه ایران و عربستان است.
حسن ذوالفقاری، معاون امنیتی- انتظامی وقت وزارت کشور، حرکت عوامل حمله به سفارت عربستان را سازماندهی شده توصیف کرده و گفته بود «این افراد سازماندهی شده آمدند و بیش از ۱۰ سال است که در کرج و تهران و با محور فعالیتهایی در زمینه امور خیریه و فعالیتهای مذهبی فعالیت دارند. از مسوولان نیز عدهای دانسته و ندانسته از آنها حمایت کردهاند.» او فرد سازمان دهنده حمله را شخصی معرفی کرد که ساکن خارج از کشور بوده است. ذوالفقاری همچنین گفته بود که «شخص بیرونی که لیدری این ماجرا را برعهده داشت، به داخل منتقل شده و تحت بازجویی قرار گرفته است.» بعدها، اما مشخص شد که کشور خارجی مورد اشاره ذوالفقاری، «سوریه» بوده و شخص مورداشاره «حسن کردمیهن».
او که در سال ۹۲ در ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف مشغول بود، در آذر ماه سال ۹۹ به عنوان مشاور فرهنگی و رئیس کمیته فرهنگی فدراسیون جودوی ایران منصوب شد. محمدرضا صفایی دیگر بالا رونده از سفارت عربستان نیز سر و کلهاش در ستاد ابراهیم رئیسی پیدا شد. او در زمان انتخابات با سمت قائم مقام ستاد رئیسی در خراسان رضوی با رسانهها گفتگو میکرد.
در شب حمله به سفارت عربستان و کنسولگری این کشور در مشهد، تصاویر قائم مقام ستاد رئیسی در خراسان رضوی از زوایا و حالتهای مختلف منتشر شده است او با افتخار تصور خود مقابل سرکنسولگری عربستان در مشهد را در صفحه اینستاگرام خود نگه داشته است.
حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه دولت رئیسی در زمان حادثه حمله به سفارت عربستان معاونت امور عربی و آفریقایی وزارت خارجه را برعهده داشت. او به واسطه مقامش در جریان جزئیترین وقایع حادثه بوده است.
امیرعبداللهیان سال ۹۷ در گفتگویی با روزنامه شرق نقش یک جریان خاص در سازماندهی حمله به سفارت عربستان را قویا رد کرد. او در این گفتگو با اشاره به اعدام شیخ نمر به عنوان جرقه حمله به سفارت، به صراحت گفته «در این مسئله اصلا نمیتوانید بگویید یک جریان یا گروه سیاسی خاص بود که حساسیت داشت. خانواده شهدای حادثه منا با هر طرز فکری در این جریان وجود داشتند. از دانشگاهیان تا بازاریان و هنرمندان و طیفهای مختلف، این حساسیت وجود داشت که چرا باید این اتفاق بیفتد و به این شکل عمل کنند.»
جالب اینجاست که امیرعبداللهیان اذعان کرده مقامات ذی ربط امنیتی و انتظانی کشور از قبل اطلاعات مربوط به تحرکاتی علیه سفارت را از سوی وزارت خارجه دریافت کرده بودند. با این وجود امیرعبداللهیان پاسخی به این سوال که چرا با وجود اطلاع داشتن مقامات امنیتی، هیچ کس مانع جریان حمله کننده به سفارت عربستان نشد، ندارد.
او از یک «هماهنگی عالی» میان قائم مقام وزارت خارجه و معاون وقت امنیتی وزارت کشور برای جلوگیری از حادثه سفارت خبر داده و معتقد است در ساعات ابتدایی «حجم گسترده حضور افراد خشمگینی که آمده بودند و میخواستند اعتراضشان را بیان کنند»، بهخوبی کنترل شده.
اظهارات امیرعبداللهیان درباره منتقل کردن دیپلماتهای عربستانی به منطقه امن و جلوگیری از تعرض به آنها نشان میدهد هماهنگیهای لازم برای کنترل دامنه اعتراضات وجود داشته. هرچند امیرعبداللهیان مدعی شده «گروهی نیروهای امنیتی را غافلگیر کردند و از در پشتی وارد ساختمان سفارت شده و به سفارت خسارت وارد کردند»، اما تمهیدات و شواهد نشان میدهد دامنه این خسارتها نیز هماهنگ شده بوده است.
وزیر خارجه دولت رئیسی حادثه سفارت را در نتیجه اقدامات تحریک آمیز عربستان و خشم خودجوش مردم میداند. اگرچه برای پلیس انتظامی و دیپلماتیک هم سهمی قائل است و معتقد است اینکه کارها به خوبی انجام نشده را باید از پلیس انتظامی و پلیس دیپلماتیک بپرسید که چرا زمانی که تصور میکردید مردم صحنه را ترک کردهاند، نیروهایتان را به ۵۰ درصد تقلیل دادهاید و مثلا تا صبح باید ۲۰۰ درصد نیروها در محل مستقر میماندند.
حالا ورق برگشته و دولت ابراهیم رئیسی در آستانه اعلام از سرگیری روابط دیپلماتیک با عربستان است و این سوال باقی میماند که حمله به سفارت عربستان در دولت حسن روحانی، منافع چه کسانی را تامین میکرد؟