جامعه ۲۴، رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن موضوعیست که در تمامی جوامع بسیار مورد تاکید و توجه است. اگرچه هیچ یک از بخشهای جامعه از عواقب ناگوار رفتارهای پرخطر در امان نیستند، اما برخی از گروههای اجتماعی در معرض خطر بیشتری قرار دارند؛ نوجوانان یکی از همین گروهها هستند که به دلیل عدم برخورداری از تکامل شخصیتی و تکامل تفکر منطقی تا ثبات شخصیت و و قدرت تمیز مسائل راه زیادی در پیش دارند.
در واقع این قشر از جامعه به این دلیل که مهارتهای زندگی در آنها درونی نشده است بیش از دیگران درمعرض خطرند. نوجوانان در سنی قرار دارند که به تجربه برای رسیدن به الگوی مناسب خود نیاز دارند و از این رو به سبک و سنگین کردن رفتارها، آزمایش نقشها، ابراز تمایز از بزرگسالان و در برخی موارد نادیدهگرفتن قواعد دست میزنند و از طرف دیگر نسبت به مسائل اجتماعی و معضلات زندگی به شدت حساس و آسیبپذیر هستند. با توجه به این ویژگیهای نوجوانان و افزایش هر روزه مشکلات در جامعه بهویژه در شرایط اپیدمی کرونا شوربختانه در سالهای اخیر شاهد افزایش بسیار زیاد آسیبهای اجتماعی در میان دانشآموزان هستیم.
یکی از مهمترین مشکلات کشور در خصوص معضلات اجتماعی، فقدان آمار شفاف و قابل استناد و پژوهشهای عمیق در رابطه با بسیاری از معضلات است. آمار و پژوهشهایی که بتوان به آنها تکیه و براساس آن موضوعی را واکاوی کرد. سیاستهای نظام آموزشوپرورش هم در تمام این سالها بهگونهای نبوده است که بتوان از آن دادههای درستی به دست آورد.
مسعود شکوهی، مدیرکل امور تربیتی، مشاوره و مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی وزارت آموزشوپرورش درباره وضعیت آسیبهای اجتماعی در مدارس از جمله اعتیاد و همچنین اورژانس اجتماعی دانشآموزی گفته بود: «عوامل مخاطرهآمیز و نیز متغیرهای سببساز در گرایش کودکان و نوجوانان به رفتارهای پرخطر، افزایش یافته و این موجب نگرانی است. به همین دلیل باید کوشش کنیم تا با گسترش چتر پوشش برنامهها و خدمات پیشگیرانه، میزان گرایشهای مخاطره آمیز از جمله فراوانی فوریتهای روانی اجتماعی در آینده را کنترل کنیم.»
محمدرضا ولدخانی، روانشناس کودک و نوجوان، رفتارهای پرخطر را اینگونه تعریف میکند: هر رفتاری که از هنجار اجتماعی خارج شود در دسته رفتارهای پرخطر قرار میگیرد. برای نمونه اگر کسی از حد مجازی که برای هر فرد طبیعی و عادی محسوب میشود از هیجان و احساساتی مانند خشونت خارج شود وارد رفتار پرخطر شده است. درحال حاضر نیز کرونا مردم و بهویژه کودک و نوجوان را از حالت طبیعی خود خارج کرده است.
او ادامه میدهد: هنگامیکه بچهها به مدرسه میروند با همسالان خود در تعاملند و در آنجا بازیهایی میکنند که کنترلشده است و مدرسه روی آنها نظارت دارد. اما در دوران کرونا بچهها از مدرسه به خانهها و بهویژه فضای مجازی پرتاب شدند فضایی که در کشور ما کلا رها و بدون ضابطه و قانون است.
شوربختانه امروز در دست هر کودک و نوجوانی یک گوشی موبایل است، وضعیتی که میتواند بسیار نگرانکننده باشد بهویژه در کشور ما که برای ورود به فضای مجازی و سایتهای گوناگون هیچگونه قاعده و قانونی وجود ندارد. با این حال دسترسی به اینترنت مزایای فراوانی در زمینه تحصیلی و آموزشی برای کودکان و نوجوانان دارد، اما موضوعی که فکر مقامات و پژوهشگران برخی کشورها را به خود مشغول کرده، فراهم کردن زمینه حضور امن کودکان و نوجوانان در اینترنت است.
آنگونه که ولدخانی میگوید: متاسفانه سن دسترسی کودک و نوجوان به اینترنت بسیار پایین آمده است و پدر و مادر هم آنگونه که باید نظارتی روی این موضوع ندارند. در دنیا برای ردههای سنی متفاوت محدودیتهایی وجود دارد چنانکه آنها نمیتوانند وارد هر سایتی شوند یا هر فیلمی را ببینند.
او ادامه میدهد: ما نمیتوانیم نوجوانان را از ورود به فضای مجازی منع کنیم چراکه هر اندازه محدودیتها را زیاد کنیم آنها را مشتاقتر میکنیم و دنیای امروز محدودیت را برنمیتابد، اما از سوی دیگر هم نمیتوانیم پیش از اینکه شنا را به آنها بیاموزیم در دریا رهایشان کنیم.
او میافزاید: کودک و نوجوان نباید از حدی بیشتر با صحنههای خشونتآمیز روبهرو شوند و آن را تجربه کنند که اگر اینگونه شود میتواند سبب بروز آسیبهای جبرانناپذیری در جامعه شود. چنانکه امروز میبینیم آمارهای زیادی از خودکشی در میان نوجوانان وجود دارد که میتواند تبدیل به نوعی رفتار ماندگار در میان کودکان و نوجوانان شود بهگونهایکه بچههای کوچکتر هم از این سبک پیروی کنند. همه ما داستان دختر نوجوانی که چندی پیش در اصفهان خبرساز شد را به یاد داریم.
بیشتر بخوانید: چرا تنبیه دانش آموزان تمامی ندارد؟
به باور این روانشناس، فضای مجازی و سیاستهایی که در این مورد اعمال میشود همه بهگونهایست که گویی میخواهند بچهها بدون ضابطه در این فضا رها و در آن غرق شوند و ساعات طولانی وقت خود را در آن بدون هدف هدر دهند.
اما آیا بهراستی نمیتوان برای این معضل کاری کرد؟ آیا از این پس باید شاهد رفتارهای پرخطر نهادینهشده به شکل سبک زندگی در میان کودکان و نوجوانان کشورمان باشیم؟
ولدخانی در این زمینه میگوید: شیوع کرونا در دنیا سبک زندگی مردم را تغییر داد و این موضوع برکسی پوشیده نیست، اما کودکان و نوجوانان بهعنوان قشر آسیبپذیر جامعه که بسیاری از عادات و تفریحات خود را از دست دادند دچار تغییر رفتار ناگهانی شدند بهگونهای که امروز تمام آنچه را که میخواهد در فضای مجازی جستجو میکند. تغییر این نگرش بسیار دشوار است و تنها در صورتی میتوانیم به نتیجه برسیم که سیستم آموزشی کشور را بهکلی دگرگون و از حالت خشک و سرد و بیروحی که در تمامی این سالها بوده است خارج کنیم.
هرگاه بحث آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر به عنوان یکی از عوامل تهدیدکننده سلامت روانی اجتماعی کودکان و نوجوانان به میان میآید، گوشهای از اذهان به مدرسه و آموزشوپرورش برمیگردد و این پرسش پیش میآید که این نهاد برای مصون نگهداشتن دانشآموزان چه کرده و یا میخواهد چه کاری انجام دهد.
بهنظر برای تغییر سبک زندگی نوجوانان در این دوره یکی از مهمترین و اثرگذارترین کارها تمرکز روی شیوه آموزش و فضای مدارس است. امروز وقت آن رسیده است تا آموزشوپرورش پس از ۴۰ سال در شیوه کار و محتوای دروس بازنگری کند. دروسی که در نظام آموزشی ما وجود دارد باید عملیتر شده و بچهها را در کلاس درگیر کنند. اگر بهراستی دولت و آموزشوپرورش بخواهند در این زمینه کاری انجام دهند میتوانند بدون هیچ بودجهای این تغییرات را آغاز کنند درواقع بدون هزینه میتوان کاری کرد تا کمی اوضاع نوجوانان و سیستم آموزشی کشور بهبود پیدا کند. برای نمونه و در ابتدا میتوان میان آموزگار و شاگرد تعاملات را بیشتر کرد کلاسها را به صورت گرد چید و از آنها در کارهای کلاس مشارکت خواست.
اگرچه تغییر در هر چیزی در جامعه و حتی در زندگی شخصی افراد دشوار است، اما گاه با برنامهریزی درست میتواند مسیر زندگی او و در مقیاسی بزرگتر جامعه را دگرگون کند و آن را بهسوی آیندهای روشن رهنمون سازد. براساس گفتههای ولدخانی حتا تغییر در ساعت آغاز مدارس و انعطاف در آن میتواند حس بهتری به دانشآموزان القا کند و آنها را به مدرسه مشتاق کند.
او ادامه میدهد: هنگامی که کودکی به محیط کلاس و آموزش علاقهمند میشود کمتر بهسوی مسائل دیگر و فضای مجازی کشیده میشود. امروز میبینیم بچهها فقط برای یک بازی ۵ ساعت در این فضا وقت میگذرانند درصورتیکه ما میتوانیم با کمی ابتکار بچهها را به بازیهای عملی واداریم و خودشان را هم در آن سهیم کنیم. این کار شدنیست، اما در سیستمی نوین و کارآمد نه با سیستم آموزشی کنونی که مربوط به دهههای پیش است.
بر اساس پژوهشی که در آمریکا انجام شده است یک ساعت خواب اضافه، به طور متوسط احتمال فارغ التحصیلی دبیرستان را تا ۱۳،۳ درصد و میزان حضور در دانشگاه را تا ۹.۶ درصد افزایش میدهد. این تاثیرات مثبت بر مشاغل آینده نوجوانان هم تاثیرات فراوان دارد و به نوبه خود تاثیر مستقیمی بر چگونگی کمک فرد به اقتصاد در درآمد مالی آینده دارد که در واقع به سود جامعه و دولت است. به نظر میرسد داشتن جامعهای پویا و افراد توانا و کارآمد در گرو داشتن سیستم آموزشی کارآمدیست که بازنگری را از خود دریغ نمیکند.