اقتصاد24- ایران و موضوع گروگانگیری در سال ۱۹۸۰ چاله سقوط کارتر بود و به نظر میرسد موضوع ایران در این دوره میتواند پله صعود نتانیاهو و ترامپ در کارزارهای پیش رو باشد. ایران هراسی و کنترل ایران، حضور ایران در منطقه، حمایت ایران از محور مقاومت، ادعای دستیابی ایران به سلاح هسته ای، آزمایشهای موشکی و حمایت از تروریسم، دست آویزهایی هستند که ترامپ و نتانیاهو به آن آویزان شده اند. آنها در حال استفاده چند وجهی از این موضوعات هستند، از جمله این وجوه، استفاده تبلیغاتی در انتخابات است.
تاثیر گذاری دوستی و دشمنی کشورها بر سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی یکدیگر در دنیای امروزی که گاهی به آن دهکده جهانی اطلاق میشود، امری اجتناب ناپذیر است. در این میان، استراتژیهایی که از طرف سیاست مداران اتخاذ میشود هم میتواند سکوی پرتاب و هم چاله سقوط آنها باشد.
دوستیها و دشمنی ها، تقابلات و رقابت ها، ائتلافها و اختلافات و معاملات و مراودات کشورها باهم، در جهان به هم پیوسته امروزی، تاثیر مستقیم در روند پیشرفت یا پسرفت آنها دارد، اما این تاثیر در انتخاباتها رنگ و بوی متفاوت، ملموس و سرنوشت سازی دارد.
مواضع حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و نگاه و شعار صلح طلبانه او منجر به پیروزی این "حقوق دان" در مقابل رقبا شد. شاید برگ برنده حسن روحانی، مذاکره با آمریکا و تعیین تکلیف موضوع هستهای ایران بود، همانگونه که به نظر میرسد موضوع تقابل و تحریم ایران میتواند برگ برنده نتانیاهو و دونالد ترامپ در انتخابات آینده اسراییل و آمریکا باشد.
تاثیرگذاری ایران در انتخابات آمریکا بیسابقه نیست، چنان که کارتر در سال ۱۳۵۹ به نقش ایران در شکست انتخاباتیاش در برابر رونالد ریگان اعتراف کرد و همواره مسئله ایران، یکی از موضوعات چالشبرانگیز برای نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا بوده است.
جیمی کارتر دموکرات در سال ۱۹۸۰ از دونالد ریگان، رقیب جمهوری خواهش شکست خورد و دلیل اصلی آن شکست هم ناتوانی کارتر در حل موضوع گروگانگیری و رهایی دیپلماتهای آمریکایی از دست دانشجویان ایرانی پیرو خط امام بود.
موضوع ایران و گروگانگیری در سال ۱۹۸۰ چاله سقوط کارتر بود و به نظر میرسد موضوع ایران در این دوره میتواند پله صعود نتانیاهو و ترامپ در کارزارهای پیش رو باشد. ایران هراسی و کنترل ایران، حضور ایران در منطقه، حمایت ایران از محور مقاومت، ادعای دستیابی ایران به سلاح هسته ای، آزمایشهای موشکی و حمایت از تروریسم، دست آویزهایی هستند که ترامپ و نتانیاهو به آن آویزان شده اند، آنها در حال استفاده چند وجهی از این موضوعات هستند، از جمله این وجوه، استفاده تبلیغاتی در انتخابات است.
انتخات پارلمانی یا همه پرسی درباره نتانیاهو؟
امروز در فلسطین اشغالی، انتخابات پارلمانی برگزار میشود که نظر سنجیها شانس پیروزی حزب حاکم (لیکود) را بیشتر میدانند و این یعنی ادامه نخست وزیری بنیامین نتانیاهو. در کارزار انتخاباتی این دوره اسرائیل، تجمعات انتخاباتی احزاب، در سطح وسیعی نیست و پوسترهای تبلیغاتی زیادی هم در اماکن عمومی دیده نمیشود. اکثر ناظران معتقدند که رقابتهای امسال در عمل به یک همه پرسی درباره بنیامین نتانیاهو تبدیل شده است.
«بی بی سی» به نقل از منخم کلاین، استاد علوم سیاسی دانشگاه بارایلان مینویسد: «موضوع اصلی این کارزار، نتانیاهو است. شخص او، ارزشهای اخلاقی اش، و حتی خانواده اش، چراکه آنها هم به اتهامات فساد مالی مرتبط هستند. همسر نتانیاهو به اتهام فساد به دادگاه فرا خوانده شده است. موضوع اصلی این است که آیا به او اعتماد دارید یا ندارید.»
به اعتقاد رسانه مذکور، در رقابتهای این دوره یک موضوع که به طور سنتی محوری بود، دیگر به چشم نمیآید: صلح با فلسطینی ها. چپها (دو حزب کارگر و میرتس) به حاشیه رانده شده اند، اکثر مردم به طیف راست متمایل اند و سیاستمداران به دنبال جذب رای آنها هستند.
یوسی کوپرراسر، مدیر سابق بخش تحقیقات سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل میگوید: «الان بین احزاب مختلف برای این که کدام یک راستگراتر هستند رقابت وجود دارد. حتی احزاب میانه رو هم در این رقابت شرکت دارند و میگویند که ما از دستراستیها دست راستیتر هستیم.»
کاندیداهای کلیدی چه کسانی هستند؟
به نظر میرسد در انتخابات امروز، «بنی گانتس» رقیب اصلی نتانیاهو است. او رئیس سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل است، ژنرالی بازنشسته که ائتلاف "آبی و سفید" را در فوریه سال جاری به همراه «یائیر لاپید»، رهبر حزب میانه، «گبی اشکنازی» یکی دیگر از ژنرالهای بازنشسته ارتش و «موشه یعلون» وزیر سابق دفاع تشکیل داد.
«نفتالی بنت» و «آیلت شاکد» وزرای آموزش و پرورش و دادگستری اسرائیل از دیگر کاندیداهای این دوره هستند. آنها خود را نماینده واقعی جناح راست و خاستگاه ملی گرایی در اسراییل معرفی میکنند وآتش تندتری نسبت به نخست وزیر فعلی رژیم صهیونیستی دارند. آنها سال گذشته حزب «راست جدید» را تاسیس کردند و تندروتر از حزب لیکود هستند و هرگونه صلح با فلسطینیان را رد میکنند. همچنین در شعارهای انتخاباتی خود وعده داده اند که در صورت پیروزی، با شدت و حدت بیشتری با اهالی نوار غزه برخورد میکنند.
رقیب گمنام بنیامین نتانیاهو «آوی گبی» است که به نظر میرسد نمیتوان در این انتخابات شانسی برای او قائل شد. او از رهبران چپ میانه و مدیر سابق یک شرکت ارتباطات در اسراییل است. رقیب گمنام دیگر نیز سیاستمداری مستقل به نام «موشه فیگلین» است که سابقه عضویت در حزب لیکود را هم در کارنامه خود دارد. او لیبرال و ملی گراست و مواضعش در خصوص نحوه برخورد و تعامل با کرانه باختری تندتر از نتانیاهو است.
نقش ایران در پیروزی احتمالی «لیکود ـ بنیامین»
در طی سالهای گذشته و به خصوص در زمان مذاکرات هستهای ایران با شش کشور قدرتمند جهان، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل به انحای مختلف و با لطایف الحیلی سعی کرد در مسیر این پروسه، سنگ اندازی کند. او در مجامع محلی و بین المللی و در دیدار با رهبران دیگر کشورها با مظلوم نمایی سعی کرد از ایران چهرهای وحشتناک و غیر قابل کنترل ترسیم کند و تا حدود زیادی نیز موفق شد.
به رابطه ترامپ-نتانیاهو به اندازه کافی پرداخته شده است و به نظر میرسد باید گفت بزرگترین پیروزی و برگ برنده اسراییل، ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید بود. این دو نفر دست به دست هم دادند و با طرح موضوع خطر ایران موفق شدند کشورهای عربی منطقه را از ایران دور و به اسراییل نزدیک کنند. اکنون ترامپ و نتانیاهو میتوانند کارت ایران را به رای دهنگان کشورهایشان بفروشند و رای بگیرند چراکه نسخه هر دوی آنها شبیه و مکمل هم است.
نتانیاهو ادعا کرده است که پایگاههای ایران در سوریه را بارها و بارها بمباران کرده و توانسته به کمک روسیه، ایران و حزب الله را از مرزهای اسراییل و بلندیهای جولان دور کند. به صحت و سقم این ادعا نمیپردازیم، ولی این ادعاها در میان رای دهندگانی که اکثرا هم متمایل به راست افراطی هستند، خریدار دارد و به نظر میرسد ایران که زمانی موجب سقوط کارتر شد عامل ناخواسته صعود مجدد نتانیاهو و به فاصله یک سال، موجب پیروزی دونالد ترامپ خواهد شد.
منبع: دیدارنیوز