اقتصاد۲۴- ما راههای زیادی برای توصیف احساسات خود داریم، مثلاً وقتی عصبانی هستیم «جوش میآوریم»، وقتی غمگین هستیم «سینهمان سنگین میشود» و وقتی هم که خوشحال هستیم «در پوست خود نمیگنجیم». تحقیقات نشان داده برای همه این توصیفات توضیحی علمی وجود دارد و دلیل آن این است که احساسات ما نقاط خاصی از بدنمان را تحت تأثیر قرار میدهند.
«بار عاطفی» به احساسات انباشته شدهای اطلاق میشود که ما را زیر بار خود خم میکنند و مخل عملکرد بدن میشوند. به گفته متخصصان، احساسات سرکوب شده باعث به ارتعاش درآمدن برخی قسمتهای خاصی از بدن میشوند.
این احساسات را اگر پردازش نکنیم یا بروز ندهیم، انرژی ای که تولید میکنند داخل بدن باقی میماند و ممکن است خود را به شکل تنش عضلانی، درد یا دیگر بیماریها نشان دهد. متخصصان احساسات سرکوب شده را به «یک سد بزرگ در یک شاهراه» تشبیه میکنند که مانع گردش آزادانه انرژی میشود.
یک گروه از محققان فنلاندی دست به ۵ آزمایش آنلاین با شرکت صدها نفر با پیشینههای فرهنگی مختلف شدند.
شرکت کنندهها در معرض محرکی قرار میگرفتند که احساسات خاصی را ایجاد می کرد. همچنین از آنها خواسته میشد که بگویند با دیدن محرکهای عاطفی احساس می کردند کدام قسمت از بدنشان فعال شده است و کدام قسمت غیر فعال.
تحریک عاطفی ناشی از احساس شادی بر روی ماهیچههای قرار گرفته درون معده، رودهها و مثانه اثر میگذارد.
با این حال در مقایسه با شادی، عشق چندان در پاها احساس نمیشود.
هر دو احساس باعث ترشح دوپامین و سروتونین میشوند، هورمونهای به اصطلاح «حال خوب» که به تنظیم خلق و خو و احساسات ما کمک میکنند. این دو انتقال دهنده عصبی دست به دست یکدیگر میدهند و یک تعادل شیمیایی برای تمام بدن ایجاد میکنند.
شاید به همین دلیل این باشد که وقتی دلخور هستیم دلمان می خواهد با مشت به چیزی بکوبیم. انرژی این احساس درون دستها شدت می گیرد و ممکن است احساس کنیم که باید این انرژی را تخلیه کنیم.
احساس خشم همچنین باعث ترشح آدرنالین میشود که ماهیچهها را منقبض میکند و فشار خون را بالا میبرد. برخی تحقیقات هم از وجود ارتباط میان خشم سرکوب شده با ابتلا به بیماریهای قلبی و ضعیف شدن دستگاه ایمنی بدن، حکایت دارد.
وقتی احساس ترس میکنیم بدن با پاسخ «جنگ یا گریز» به آن واکنش نشان می دهد که شامل ترشح هورمونهای اپی نفرین و نوراپی نفرین است که کمک می کنند ماهیچه های ما برای اقدام شدید آماده شوند.
و مانند هر احساس منفی دیگری، ترس مداوم ممکن است منجر به اضطراب مزمن شود، امری که ممکن است بر حافظه اثر بگذارد و ریسک ابتلا به بیماری های قلبی عروقی را بالا ببرد.
تحقیقات نشان داده افسردگی ممکن است باعث تغییراتی فیزیکی در مغز شود و می تواند به سردرد و التهاب بدنی بیانجامد.
بیشتر بخوانید: شیوع اسهال ویروسی در کشور/ با داشتن این علائم به پزشک مراجعه کنید
احساس غم میتواند علاقه به انجام برخی کارها را در ما از بین ببرد.
همچنین ترس، این احساس هم باعث ترشح آدرنالین می شود و تعداد تنفس را بالا می برد تا مغز بتواند اکسیژن بیشتری دریافت کند و برای تهدید حس شده آماده باشد. بالا رفتن ضربان قلب، درد قفسه سینه و حالت تهوع، همگی نشانههای حملههای اضطرابی هستند.
اضطراب مداوم عملکردهای طبیعی بدن را مختل می کند و می تواند دستگاه ایمنی بدن مان را ضعیف سازد. همچنین اضطراب مداوم میتواند ما را در برابر عفونتهای ویروسی و دیگر بیماریها آسیبپذیر کند.
در اغلب موارد، در هنگام اضطراب، پاهای ما سرد میشوند. علت آن ممکن است انقباض عروق خونی باشد که باعث کاهش مقدار خونی میشود که به سمت پاها جریان مییابند.
به گفته کارشناسان، حسادت ترکیبی از ترس، اضطراب و خشم است.
این بدان معنی است که انباشت این احساس درون بدن ممکن است باعث بیماری قلبی، افزایش سطح آدرنالین و بی خوابی شود.
پذیرش احساسات خود یا مراجعه به متخصص: ما باید قبل از هر چیزی، احساسات خود را درک و با آن ها ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم راه حل مناسبی برای خود بیابیم.
داشتن تحرک: اینها فعالیتهایی هستند که به از میان رفتن تنش و انرژی درون بدن کمک میکنند: رقص، ورزش های کششی، یوگا و همینطور دیگر ورزشهایی که با مدیتیشن همراه هستند.
فیزیوتراپی یا ماساژ : در روش درمانی «میوفاسیال ریلیز» (Myofascial Release Therapy) تمرکز بر روی «نقاط ماشه ای» (Trigger Points) با اعمال فشار به صورت دستی و انجام حرکات کششی است. این روشها به بهبود حرکت و کاهش درد کمک میکنند.
طب سوزنی: در این روش سوزنهای نازکی را در نقاط خاصی از بدن فرو میبرند تا اندورفین ترشح شود. از برخی نقاط فشار برای از میان بردن اضطراب و نگرانی هم میتوان استفاده کرد.