اقتصاد۲۴- آیا بضاعت ندارد. توان فکری ندارد، سواد و علمش را ندارد؟ پاسخ در تحریم بودن اقتصاد ایران و باز بودن اقتصاد ترکیه و امارات و... است. این کشورها آنقدر ظرفیت دارند که حتی میتوانند به همسایگان خود در سایر کشورها هم خانه بفروشند. اما اقتصاد ایران بسته است و نمیتواند چنین فرآیندی را محقق کند. تنها در سال ۹۶ در دولت روحانی بود که کل تولید مسکن کشور به ۷۵۰ هزار واحد مسکونی رسید. دورهای که کشور تحریم نبود و وضعیت اقتصادی به سمت ثبات حرکت میکرد.
۲) فراموش نکنید در کل کشور حدود ۲۴ میلیون واحد مسکونی وجود دارد. فرض میکنیم همه این واحدهای مسکونی سرانههای تفریحی، فرهنگی، امنیتی و... را دارند (که اینطور نیست) از سوی دیگر فرض کنید همه زیرساختهای لازم شامل برق، گاز، جاده، ساختارهای اقتصادی و... را نیز دارند. حالا دولت قصد دارد در هر سال ۴ درصد کل این واحدها و طی ۴ سال ۱۶ درصد کل ساخت و ساز کل کشور در همه ادوار را بیفزاید. این روند نیاز دارد به یک رشد اقتصادی دو رقمی. بدون این رشد اقتصادی چنین وعدهای هرگز محقق نخواهد شد. آیا دولت توانسته است ابتدا رشد اقتصادی دو رقمی را محقق کند که وعده ساخت ۴ میلیون مسکن در ۴ سال را میدهد؟ امکان ندارد در این ساختار اقتصادی چنین وعدهای عملیاتی شود.
بیشتر بخوانید: قیمت رهن و اجاره خانه در منطقه نازی آباد چقدر است؟
۳) این وعده نیازمند حداقل ۱۵ ابزار مالی مختلف در اقتصاد است که باید در آن واحد فعال باشد. فاینانس، سکوک، اوراق مشارکت، بازارهای رهن ثانویه و... باید فعال باشد تا بتوان یک میلیون واحد مسکونی تولید و عرضه کرد. اما با این اقتصاد بسته، محدود و تحریم شده چنین روندی امکان تحقق ندارد. بالای ۵۰ درصد جمعیت ایران، امروز مشکل مسکن دارند. در برخی شهرها ۸۰ درصد سبد درآمدی خانوادهها را اجاره مسکن تشکیل داده است. این رقم در دنیا بهطور متوسط ۱۲ درصد است. یعنی در همه جای جهان ۱۲ درصد هزینه ماهانه خانوادهها، صرف هزینه مسکن میشود. حل این مشکل به تنهایی میتواند روند توسعه فقر در کشور را متوقف کند. فرض کنید یک خانواده ایرانی به جای اینکه ۸۰ درصد درآمد خود را صرف مسکن کند، ۱۲ درصد را صرف هزینه مسکن کند، چقدر رضایتمندی در کشور ایجاد میشود؟
۴) از ابتدا هم مشخص بود دولت در این اقتصاد قادر به حل مشکل مسکن نیست. امروز مردم در اجاره مسکن مورد نیاز خود ماندهاند. ابتدا باید مشکلات کلان اقتصادی حل و فصل شوند و در مرحله بعد تولید مسکن به عنوان یک اولویت جدی در اقتصاد مطرح شود تا بعد بتوان نسبت به بهبود اوضاع امیدی داشت. بدون حل مشکل تحریمها، توسعه مناسبات ارتباطی با جهان، پیوستن به FATF، تحقق رشد اقتصادی دورقمی و... وعده ساخت یک میلیون مسکن در هر سال و ۴ میلیون مسکن در ۴ سال در زمره وعدههای بر زمین ماندهای قرار خواهد گرفت که امکان تحقق ندارد. در نقطه مقابل، اما مردمی قرار دارند که فریاد و فغان آنها از گرانی اجارهبها و کمبود مسکن به آسمان بلند شده است. اما آیا گوش شنوایی برای شنیدن صدای این مردم دردمند وجود دارد.