اقتصاد۲۴- کارزار درخواست تعدادی از سینماگران از رئیس جمهور برای بازگشت مدیریت شبکه نمایش خانگی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بیش از چهار هزار امضا رسیده، آن هم در شرایطی که اظهارنظر اخیر رئیس سازمان صداوسیما درباره غیرقابل تماشا بودن برخی آثار در حال پخش از این شبکه به همراه خانواده، حاشیه ساز شده بود! لازم به ذکر است که آنچه امروز در شبکه نمایش خانگی میبینیم، پس از بیکاری نزدیک به ۶ هزار نفر و ضرر و زیان قریب به دوهزار میلیارد تومان برای سینمای کشور است!
چند ماه پس از شروع دولت فعلی، صدور مجوز سریالها در شبکه نمایش خانگی با استناد بر اصلهای ۴۴ و ۱۷۵ مربوط از وزارت ارشاد گرفته شد و در حوزه اختیارات سازمان صدا و سیما قرار گرفت. بنا بر مفاد این دو اصل، کنترل کلیه رسانههای صوتی و تصویری فراگیر در تملک این سازمان است. بر همین اساس، صدا و سیما از زمان شکل گیری شبکه نمایش خانگی در ایران تا حدود یک سال پیش، بر سر کنترل این رسانه با وزارت ارشاد درگیری داشت.
در سال ۱۳۷۹ که مسئولان کوی دانشگاه تهران، قصد ایجاد یک تلویزیون مداربسته داخلی را برای کوی داشتند، صداوسیما کار را به گرفتن استفساریه برای این دو اصل از شورای نگهبان کشاند و طبق آن استفساریه «انتشار و پخش برنامههای صوتی و تصویری از طریق سیستمهای فنی قابل انتشار فراگیر (همانند ماهواره، فرستنده، فیبر نوری و غیره) برای مردم در قالب امواج رادیویی و کابلی غیر از سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران خلاف اصل ۴۴ است». بر سر این استفساریه و اینکه کدام محتوا فراگیر است باز مناقشههایی ایجاد شد که پس از کشمکشهای بسیار در انحصار صدا و سیما قرار گرفته است!
«محمدرضا عباسیان»، مدیر سابق موسسه رسانههای تصویری و جشنواره فیلم فجر، در توضیح دلایل جدالی که در حوزه صدور مجوز بین وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما صورت گرفت، به «فراز» گفته بود: «طبق قانون اساسی صوت و تصویر فراگیر و تولیدات این حوزه باید زیرمجموعه صدا و سیما قرار بگیرد. با این تعریف VODها نیز باید زیرمجموعه همین سازمان باشند. اما در نقطه مقابل این تعریف، دولت و وزارت ارشاد معتقد بودند که VOD، صوت و تصویر فراگیر را شامل نمیشود؛ در واقع این جدال در تعریف حقوقی صوت و تصویر فراگیر وجود داشت و به لحاظ حقوقی نیز حق با دولت و وزارت ارشاد بود. VOD، صوت و تصویر فراگیر محسوب نمیشود، زیرا این ترکیب به این معناست که شما در صوت و تصویر فراگیر نتوانی سابسکرایب نهایی را تشخیص بدهی؛ به عبارتی در فرستنده تلویزیون مشخص نیست که چه کسی کدام تصویر و کانال را تماشا میکند، در حالی که در سامانههای VOD این امکان وجود دارد و مشخص میشود که کدام مخاطب، چه محصول را تماشا کرده است».
در این میان، اما، سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر صداوسیما (ساترا) مسیر خودش را در پیش گرفت و با تعاریف شگفت انگیزش از «صوت و تصویر فراگیر»، صدور طیف متنوعی از مجوزها را آغاز کرد. با این حال طبق گزارشی که تابناک آن را منتشر کرد، حوزه مورد نظر صداوسیما به VOD و آی پی تی وی خلاصه نشده و در سامانه صدور مجوز ساترا، تاکید شده حتی بخش صوت و تصویر خبرگزاریها و سایتهای خبری باید از صداوسیما مجوز بگیرند که در این صورت، تمامی خبرگزاری و سایتهای خبری زیرمجموعه صداوسیما میشوند و صداوسیما میتواند در محتوای صوت و تصویر منتشر شده در آنها اعمال نظر کند و حتی خواستار حذف محتوای صوتی و ویدیوییشان شود! هرچند این مساله خلاف قانون مطبوعات است، اما با تعاریف تازهای که از قوانین صورت میگیرد؛ بهتر است اهالی مطبوعات نیز بر حذر یاشند!
زیر چتر صدا و سیما رفتن برای مجوز، مسالهای نیست که بسیاری از اهالی سینما و رسانه به راحتی تن به آن بدهند. «ابوالحسن داوودی»، تهیه کننده و کارگردان سینما یکی از امضا کنندگان کارزار ۴۰۰۰ امضاست.
بیشتر بخوانید: فیلم/ کنایه یک روحانی به گزارش صداوسیما: شماره حساب بدهید مردم اضافه یارانه را برگردانند!
او در توضیح رویکرد انحصارگرایانه صدا و سیما و تاثیر آن بر آینده شبکه نمایش خانگی به «فراز» میگوید: «من این نوع از مدیریت در صدا و سیما را در تمام جهات و برای اداره کل مملکت خطرناک میدانم چه برسد در این مساله. به این دلیل که این شیوه از مدیریت انحصارگرایانه و در امتداد آن بی توجهی به انتقادات مشخص کرده است که اجرای هر مسئولیت تازهای در این سازمان، دوباره پیرو همان مدار قبل خواهد بود؛ دایرهای بسته که هم از لحاظ ارزشها و هم از نظر معیارهای فرهنگی دست کم برای بنده رو به افول است. از این مساله تنها میتوان یک برخورد حاکمیتی و ایدئولوژیک را انتظار داشت، چون سابقه تلویوزیون خصوصا در ده تا پانزده سال اخیر نشان داده است که به هیچ عنوان از این انحصار دست بر نخواهد داشت؛ آن هم انحصاری که خواست یک ملت و کشور نیست بلکه خواست یک گروه است و یک سلیقه خاص!»
این تهیه کننده در خصوص سکوت وزارت ارشاد در این مساله ادامه میدهد: «به نظر میرسد که مدیریتها روز به روز کوچکتر میشوند و دایره پذیرش مسئولیتها نیز روز به روز بدون کارکرد و خاصیت میشود. شاید عدهای تصور میکنند که ممکن است این شیوه از مدیریت برای آنها جریان ماندگاری نباشد پس در نتیجه ترجیح میدهند وارد مسائل هشداردهنده برای آینده شغلی خود نشوند!»
نکته مهم این جاست که شبکه نمایش خانگی نمیتواند اشباع شدنی باشد، زیرا نه وابسته به تعداد سالنهای نمایش است نه حتی به تعداد VOD. به عبارتی اولویت دیده شدن و کسب درآمد با کیفیت است. از طرف دیگر در حالی که فضای کسب و کار هنرمندان و عوامل تولید نیازمند افزایش تولید محصولات تصویری است و فضای محدود و باندی رسانه ملی مجال کار به بقیه را نمیدهد اساسا چرا باید تولید را متوقف کرد؟ روزنامه «فراز» با تماس و پیگیریهای مکرر پشت درب بسته جلسه مدیران سازمان سینمایی باقی ماند و متاسفانه پاسخ به این سوالات نیز از سوی سازمان سینمایی در هالهای از ابهام قرار گرفت! در پایان باید گفت که در این آشفته بازار مدیریتی، آن چه از دست خواهد رفت، رسانهای است که میتوانست تا پنج سال آینده صنعتی را در بازار جهانی مطرح کند که از بخش عظیمی از صنایع پر ضرر کشور جلوتر باشد، اما دریغ!
منبع: فرازدیلی