اقتصاد۲۴- همتی در کلاب هاوس در پاسخ سوال اینکه شما به عنوان بانک مرکزی هر سال یا چند سال چقدر پول میتوانستید چاپ کنید گفت:«ما در مورد چاپ پول سقفی نداریم یعنی قانونِ مجلس ویا دولت برای ما سقفی تعیین نکرده، این اختیار بانک مرکزی است که بنا به سیاستهای اقتصادی مدیر کل تعیین میشود»، هیچ کجای قانون یا آئین نامهای گفته نشده بانک مرکزی اختیار دارد اینقدر پول چاپ کند، سقفش این قدر است.
مجموع پولی که ما باصطلاح متداول در چند دفعه چاپ کردیم ۲۰۰ هزار میلیارد بود که برایش پشتوانه تعریف کردیم مثلاً گفتیم ما از دولت پول نفتی که سال آینده میفروشد را سلف خری کردیم، به دولت این رقم پول دادیم کارش راه بیفتد، گفتیم ما پولهای بلوکه شده در کره جنوبی و یا بدهی گازی عراق را قبول میکنیم هروقت دادند میگیریم، انگار چک گرفتیم به دولت پول دادیم؛ که مجموع این طور پولها به اضافهی اختیاراتی که داشتیم جمعاً ۲۰۰ هزار میلیارد بود این مقدار نقدینگی اضافیست که ما وارد چرخهی اقتصاد کردیم که البته، چون فعلاً پشتوانه نداشت این پول [قلابی]تورم ایجاد کرد.
من محاسباتی داشتم وانتظار داشتیم حداکثر تورم ما (تورم کلی) ۳۵ درصد بشود، ولی وقتی گزارشها را میدیدم که وزارت صمت یا مراکز اقتصاد سنجی وپژوهشی تورم را بالای ۵۰ درصد یا ۶۰ درصد با آمار استقرایی اعلام میکنند که مثلاً لوبیا کیلویی اینقدر بود حالا اینقدر شده ووو دنبال علتها بودم.
اواخر متوجه شدمای بابا دولت حقوقها را بعضاً دوبرابر کرده یعنی ۱۰۰ درصد افزایش داده!
چند هزار میلیارد به رفع مشکل ریزگردها اختصاص داد.
تکمیل جادهی بجنورد به شمال اینقدر، احیای دریاچه ارومیه N میلیارد!
زنگ زدم از آقای نوبخت پرسیدم از کجا؟، گفت از محل فلان وفلان. روز چهارشنبهای بودم رفتم سازمان برنامه وبودجه دوستانه توضیح خواستم، آقای نوبخت یادش رفته بود تلفنی به من چی گفته بودم، دیدم میگه این شش ماهه اینقدر درامد نفتی داشته ایم. رقمی نجومی گفت. پرسیدم مگر الآن چقدر نفت (چه عددی بشکه) فروخته اید.
یک عددی گفت که رند بود گفتم اینقدر نفت که قیمتش اینقدر نمیشه خیلی رسوا بود، گفت واقعیتش ما هم مثل شما میزان صادرات نفت را نمیدانیم، جزو اسرار طبقه بندیه.
روزی دیگر با مهندس زنگنه در جلسه هیات دولت برخورد داشتم در حاشیه اورا کنار کشیدم و با مزاح جوری که راحت باشد رقمی حدودی بگوید ورسمیت هم نداشته باشد و بتواند بگوید شوخی کردم، پرسیدم خودمانیم چقدر نفت در این نیمه سال فروخته اید، گفت این رقم. بعد هم گفت مزاح کردم، وباز به خنده گفت، دکتر جان اصول دین میپرسی؟ من خودم هم دقیق نمیدانم چقدر نفت میفروشیم وچند میفروشیم؛ و جدا شدیم.
«رفتم حساب کردم دیدم با هیچ حسابی این رقمهایی که آقای نوبخت به طرحها میدهد جور در نمیآید.»
یادم آمد به حرف آقای آذری جهرمی که در جلسهی ترحیم مادر دکتر خانیگی به من گفت به قول آقای دکتر روحانی بده تا بره، نمیدانم سر چی بود، آقای جهرمی گفت به قول دکتر روحانی بده تا بره.
متوجه شدم که آقای روحانی به آقای نوبخت گفته واختیار داده ویا الزام کرده هر وزارتی یا هر سازمان دولتی هرقدر اعتبار خواست بدهد کاری نداشته باشد این رقمها در بانک مرکزی پشتوانه دارد یا ندارد.
بیشتر بخوانید: حلقه اقتصادی دولت در دام وعدههای محال
یک روز که آقای نوبخت رقمی بالا برای یک پروژه حواله کرده بود من نامه را با توضیح یکی از معاونین دریافت کردم، که نوشته بود این پول خیلی زیاد است. نداریم. من هم اون سند را در کارتابل انداختم تا بعد با آقای نوبخت صحبت کنم.
دو سه روزی گذشت رئیس جمهور (روحانی) خودش تماس گرفت؛ بی مقدمه و احوالپرسی گفت چرا پول این پروژه را ندادهای؟
گفتم از کجا بدهم؟ گفت رقم دادن که کجا ندارد سند بزن این عدد میلیارد داده شد، با بقیه اش کار نداشته باش.
اینجور نبود که کارِ دادن اعتبار معطل امضای من باشد، نه، اینها باصطلاح پول یا رقم را داده بودند، تازه بعدش برای من حواله میفرستادند؛ و اعتبارات بیشماری اختصاص دادند و تمام شد، که بنا بود بعداً سند تهیه کنند بفرستند. شاید هم هرگز نفرستادند ومن دیگر رئیس نبودم.
تورم از ۶۰ درصد هم رد شد، وهنوز هم ادامه دارد، مگر بانک مرکزی دیگه پول جدید چاپ نکند تا شاید بعد از سه سال این خلاء پرشود پولها [ی قلابی]پشتوانه پیداکنند، پول [واقعی]بشوند.