«تهیهکننده» در حیات و ممات یک فیلم نقش بسزایی دارد اما ، سینمای ایران در گستره حیات خود از کمبود تهیهکنندگان کاربلد رنج کشیده است.
اقتصاد24 - بازرس «انجمن مدیران تولید سینما»، اخیرا عنوان کرده که «یکی از مشکلات سینمای ما حضور افرادی است که تهیهکننده نیستند و به دلیل آنکه پول دارند خودشان را بهعنوان تهیهکننده به سینما قالب کردهاند و به نوعی تهیهکننده قلابی هستند! این گروه، چون از سرمایه خوبی برخوردار هستند، تصور میکنند میتوانند در سینما هر کاری انجام دهند، درحالیکه این رفتار آنها، نظم کلی سینما را بههم میزند و باید با وضع قوانین، جلوی بروز بینظمیها را گرفت».
پرداختن به کلیدواژه «تهیهکنندگان قلابی» میتواند ما را به مختصات این معضل نزدیک کند. به عبارت دقیقتر، هرچند که بحث ورود سرمایههای مشکوک مدتهاست که سینمای ایران را درگیر خود کرده و بیان چنین جملاتی، موضوع تازهای نیست، اما آنچه که پیگیری این موضوع را لازم و ضروری میکند، پرداختن به «چگونگی» ورود افراد مشکوک با سرمایههای کلان به سینماست که همواره بحثهای زیادی را دامن زده.
در مواجهه با این موضوع نخستین سؤال این است که اساسا نقش سازمان سینمایی وزارت ارشاد در قبال این افراد چیست؟مگر «استعلام» فعالیت افراد شاغل در سینما از سوی آن وزارتخانه پیگیری نمیشود؟ ... شاید پاسخ این است که این موارد به خانه سینما احاله شده ... با این پاسخ باید پرسید که «خانه سینما» چگونه تاکنون نتوانسته مانع حضور چنین افرادی شود؟ ... واقعیت این است که این بحث هم سهل است و ممتنع، چراکه افراد سودجو حتما چراغسبزی از برخی از افراد در سینما دیدهاند که به راحتی وارد این فضا میشوند ...
خب اگر این افراد قابل شناسایی هستند، چرا معرفی نمیشوند؟ اگر هم شناسایی شدهاند، آیا ارادهای برای معرفی آنها وجود دارد؟ و ... چگونه میشود که این افراد سودجو یا تهیهکنندگان قلابی به راحتی وارد سینما شدهاند و جدا از ضربهزدن به حیثیت افراد فرهنگی شاغل در سینما، چرخه اقتصادی را به انواع آلودگیها مبتلا میکنند؟!
به نظر میرسد حتما برای کاملشدن این چرخه مسئلهدار، فرایندی در پشت صحنه در جریان است که هم افراد داخل و خارج از سینما را درگیر میکند.
اصلا سؤال اصلی این است که گرانکردن ساخت فیلم در ایران به سود چه کسانی است؟ آیا مگر غیر از این است که با گرانشدن هزینههای ساخت فیلم نخستین قربانیان، مغزهای اندیشهورز، جوانان و اصولا افراد خلاق بدون پشتوانه و دارای ایدههای نوجو هستند که به مسلخ نابودی میروند؟ آیا جز این است که سینمای مستقل، به نفس افتاده و در حال احتضار است؟! در نهایت عدالت در کجا قرار میگیرد؟