اقتصاد۲۴- وزیر کار معتقد است ایران یکی از اولینهای اقتصاد جهان است! او در آخرین اظهاراتش گفت: «شاید خرده بگیرند، اما کدام اقتصاد میتواند با ۴۴ سال تحریم جانِ سالم به در برد؟ کدام اقتصاد میتواند ۸ سال جنگ نابرابر با تمام قدرتها را تحمل کند و شکست نخورد؟» وزیر کار با طرح این سوالها از رونقِ اقتصادی میگوید: «از یک دهه رکود عبور کردیم و شاهد رونق هستیم، یک رشد اقتصادی…» وی البته پای مرکز آمار و صندوق بینالمللی پول و «سایر مجامعِ صاحب نظرِ اقتصادی» را به میان آورده و میگوید براساس آنچه این مراکز میگویند «ایران در حال شکوفا شدن است.»
مرکز آمار ایران به تازگی از افزایش رشد اقتصادی کشور به ۶.۱ درصد خبر داده و این رشد را بدون احتسابِ نفت دانسته است. همچنین در تازهترین گزارشِ این مرکز رسمی، نرخ بیکاری با یک درصد کاهش به ۷.۹درصد رسیده است. وزیر اقتصاد نیز در یکی از اظهاراتش رشد اقتصادیِ این دوره را از آن جهت که با رشد اشتغال همراه بوده از دورههای دیگر تمایز دانسته است. خاندوزی گفته: «برخی از مقاطع در اقتصاد ایران، رشد اقتصادی مثبت بود، اما بیکاری هم افزایش پیدا میکرد، اما بر اساس تازهترین اطلاعات مرکز آمار طی یکسال منتهی به تابستان امسال ۹۰۷ هزار نفر به جمعیت شاغل کشور افزوده شده است.»
وزیر کار احتمالا روی این آمار رسمی تأکید دارد و با استناد بر همین آمار است که از شکوفا شدن اقتصادِ ایران سخن میگوید. اما حتی اگر آمارهای مرکزِ آمار را در نظر بگیریم باز هم به ادعای در زمرهی «اقتصادهای اولِ جهان بودن» یا «عبور از رکود و رسیدن به رونقِ اقتصادی» نمیرسیم.
بیشتر بخوانید:قدرت خرید مردم باز هم کاهش مییابد؟
مرتضی افقه (استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز)، در خصوص این اظهارات میگوید: یکی از مشکلاتِ ما این است که کسانی که تخصص ندارند؛ سخنان غیر قابلِ استناد میزنند؛ حتی برخی از اقتصادخواندهها هم حرفهایی میزنند که نشان میدهد اطلاعات کافی از ساختارهای اقتصادی و اجتماعی کشور ندارند، چه برسد به کسانی که تخصصی ندارند!
افقه ادامه میدهد: ببینید حتی زمانی که دولت با اتکا به آمارهای بانک مرکزی ادعا میکند رشد اقتصادی داریم، مردم باور نمیکنند چه برسد به اینکه کسی بدون استدلال منطقی ادعاهای بزرگتری را - مثل اینکه ما جزو اولین اقتصادهای جهان هستیم - مطرح کند! این ادعا خیلی بزرگ است و ما با آن فاصلهی بسیار زیادی داریم.
این استاد دانشگاه میگوید: حتی اگر رشد اقتصادی ۶درصدی که اعلام شده را هم باور کنیم و بنا را بر واقعی بودنِ آمار بگذاریم، این رشد نه افتخارآور است و نه تأثیری روی زندگی مردم گذاشته است. از دهه ۷۰ میلادی خیلی سال گذشته که دیگر رشد به تنهایی ملاک رفاه جامعه نیست؛ میتواند شرط لازم باشد، اما شرط کافی نیست. همه یا اکثریت مردم باید از منافع رشد برخوردار شوند، اما در کشور اگر رشدی اتفاق میافتد، منافع آن به گروههای خاصی میرسد.
افقه میپرسد: دوستان بگویند چقدر فقر و بیکاری کم کردهاند؟ اینها شاخصهای اولیه رفاه است که ما با آن خیلی فاصله داریم. باید بگویم که متأسفانه شرایط بسیار بدتر و نابرابریها و فقر گستردهتر شده است. طبق آمارهای رسمی حدود ۳۰ میلیون فقیر مطلق داریم. چگونه این ادعاها در چنین شرایطی مطرح میشود؟!
این استاد اقتصاد در مورد مفهوم رشد اقتصادی میگوید: رشد اقتصادی در ادبیات اقتصادی یعنی درصدِ افزایش تولید ملی امسال نسبت به سال گذشته که البته باید به قیمت ثابت محاسبه کرد نه قیمت جاری؛ یعنی باید تورم را از دل آن بیرون کشید و مقدار واقعیِ افزایش را محاسبه کرد. باید دید چقدر از این رشدی که میگویند به فروش نفت مربوط میشود و مسئلهی دیگر اینکه چقدر از این رشد در زندگی مردم احساس میشود.
افقه ادامه میدهد: فرض تئوریک این است که اگر مثلا ۶ درصد رشد اقتصادی داشتهایم، به طور متوسط همهی مردم ۶ درصد احساس رفاه بیشتر نسبت به سال قبل داشته باشند، اما در عمل و با توجه به ساختارهای نابرابر در کشور، این رشد توزیع متوازنی ندارد و طبقاتِ پایین جامعه آن را احساس نمیکنند. اگر قرار است رشد اقتصادی منجر به رفاه همه شود باید اشتغال زیاد و فقر کم شود که آمارها این را نشان نمیدهد.
این استاد اقتصاد در مورد آمارهای افزایش اشتغال در کشور میگوید: این آمارها واقعی نیستند. مثلا مبنای آمارهای اشتغال، وامهایی است که بابتِ اشتغال پرداخت میکنند. مسئولان بر اساس این وامها فرض را بر این میگیرند که اشتغال ایجاد کردهاند. مثلا میگویند با توجه به این مقدار سرمایه، این مقدار شغل ایجاد میشود، اما بازخورد واقعی نمیگیرند. این در حالی است که در بسیاری از موارد این وامها صوری است و منجر به ایجاد اشتغال نمیشود. بسیاری از این وامها تلف میشود و یا به آشنایان پرداخت میشود.
افقه میگوید: دولت بعد از دو سال و نیم تلاش، چون نتوانسته ادعاهای خود را محقق کند، به آمارسازی روی آورده است. این رشد اقتصادی و این آمارها، اما نشاندهندهی شکوفا شدنِ اقتصاد کشور نیست.
استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز تاکید میکند: تا تحریمها از بین نرود و مسئلهای، چون FATF حل نشود، تصور اینکه در مسیر شکوفایی و رونق اقتصادی هستیم را باید از ذهنها خارج کرد. آنها که ساختار اقتصاد ایران را میشناسند این ادعاها را رد میکنند. البته ممکن است در مقطعی نفت بیشتر بفروشیم و مثلا رشد اقتصادی داشته باشیم، اما این مسیرِ پایداری نیست.