اقتصاد۲۴-با مقایسه میزان حقوق دریافتی معلمان کشور با حقوق دریافتی معلمان همسطح در کشورهای توسعهیافته، قصد داریم به یکی از اصلیترین دلایل بیرغبتی افراد به چنین شغلی در کشور بپردازیم. خبرها حاکی از آن است که در تهران ۲۰۰۰ ردیف استخدامی برای معلمی در تهران بدون متقاضی است.
شغل معلمی جایگاه ویژهای در بین کشورهای توسعهیافته دارد. به واسطه اهمیتی که این شغل در بین این کشورها دارد، حقوق و دستمزدی هم که برای این قشر تعیین شده است به صورتی است که دغدغههای معیشتی آنها را مرتفع کرده است. اما در این بین سوئیس و لوکزامبورگ گوی سبقت را از بقیه ربودهاند (به صورت میانگین در حدود ۹۰۰۰۰ دلار در سال).
آمریکا و کانادا جایگاه بعدی را به خود اختصاص دادهاند (به صورت میانگین در حدود۷۵۰۰۰ دلار در سال). کشور آلمان در بین ۱۰ کشور برتر جایگاه پنجم را با میانگین ۵۵۰۰۰ دلار در سال به خود اختصاص داده است. در این مقاله شرایط حقوقی معلمان آلمانی را با شرایط مشابه در ایران مقایسه میکنیم.
بیشتر بخوانید:حقوق معلمان افزایش یافت؟
میزان حقوق معلمان آلمانی را میتوان به صورت عمومی (به شکل اینترنتی) در دفاتر حقوق و دستمزد تخمین زد. با این حال، حقوق معلمان از ایالت به ایالت دیگر بسته به نوع مدرسه، رتبه و سن متفاوت است. در برخی ایالتهای فدرال، برخی از کارکنان آموزشی، کارمندان دولت هستند. آنها درآمد خالص بیشتری دارند، زیرا مجبور به پرداخت حق بیمه نیستند.
علاوه بر این، هر ایالت فدرال مقررات خاص خود را در رابطه با ساعات کاری دارد. همه اینها مقایسه حقوق معلمان بین ایالتهای فدرال را بسیار دشوار میکند. برای مثال حقوق پایه یک معلم کارمند دولتی در بادن-وورتمبرگ به صورت ناخالص ۵۵۸۷ یورو است - همکار او در زارلند حدود ۴۵۰ یورو کمتر دارد.
میزان دستمزد معلم به گروه حقوق بستگی دارد (به عنوان مثال A ۱۲، A ۱۳)، که میتواند وضعیت (کارمندان دولت / شاغل)، رشته / ویژگیهای تدریس و پیشرفت شغلی (معلم، معلم ارشد ...) را نشان دهد.. بسته به نوع مدرسه، معلمان به گروههای حقوقی مختلفی طبقهبندی میشوند.
این تکالیف ممکن است در ایالتهای فدرال مختلف، متفاوت باشد. به معلمانی که کارمند دولت هستند، بر اساس کد A حقوق پرداخت میشود، حقوق ناخالص معلمان شاغل معمولاً با این مبالغ مطابقت دارد، اگرچه به طور قابلتوجهی خالص کمتری برای معلمان شاغل وجود دارد، زیرا حق بیمه تامین اجتماعی از آن کسر میگردد.
بسته به ایالت فدرال، معلمان میتوانند مبالغ رفاهی زیر را در حقوق ناخالص ماهانه خود دریافت کنند:
•کمک هزینه خانواده / کمک هزینه خانواده (معلمان متاهل، احتمالاً سهم مربوط به فرزند)، به عنوان مثال بادن-وورتمبرگ از سال ۲۰۲۰: ۱۵۰ یورو برای همسر و ۱۳۰ یورو برای هر فرزند (بیشتر)
•کمک هزینه کودک (تقریباً ۱۸۰ یورو برای هر کودک)
•پرداخت اضافه کاری، در حال حاضر حدود ۳۰ یورو در بادن-وورتمبرگ
• کمک هزینه شغلی عمومی (معمولاً فقط کارمندان دولت)، همچنین «کمک هزینه ساختاری» - تقریباً ۷۰-۹۰ یورو.
•حقوق تعطیلات، پاداش کریسمس (در سالهای اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافته یا به حقوق استاندارد اضافه شده است، ۰٪ تا ۳۰٪)
برای مثال یک معلم ۳۵ ساله کارمند دولتی در دبیرستانی در نوردراین وستفالن، گروه حقوق A ۱۳، کلاس مالیاتی I (مجرد بدون فرزند)، ۸ سال خدمت، بدون مالیات کلیسا، حقوق ناخالص در حدود ۴۷۸۰ یورو دریافت میکند.
موارد زیر باید از این مبلغ کسر شود:
•مالیات بر دستمزد (کلاس مالیاتی ۱: تقریباً ۱۰۲۰ یورو)
•مالیات همبستگی (تقریباً ۵۰ یورو)
•کمک به بیمه درمانی خصوصی (تقریباً ۲۵۰-۳۰۰ یورو)
خالص دریافتی بین ۳۴۶۰ و ۳۴۱۰ است.
با فرض کرایه منزلی ۶۰ متری با تمامی امکانات در این ایالت به مبلغ ۲۰۰۰ یورو و هزینههای زندگی متوسط ۱۰۰۰ یورویی، این معلم قادر خواهد بود در ماه در حدود ۴۰۰ یورو پسانداز کند (https://www.lehrerfreund.de/schule/۱ s/lehrer-gehalt/۳۷۰۷)
برای مقایسه صحیح معلمان کشور عزیزمان با معلمان آلمانی، نمونههای واقعی از وضعیت حقوقی معلمان در استانهای مختلف کشور را باشرایط مشابه در جدول ذیل ارائه کردهایم. یادآور میشود معلمانی که در جدول زیر شرح حقوقشان قید گردیده است، ۱۰ سال سابقه خدمت داشته و مدرک دانشگاهی آنها کارشناسی است.
همانطور که مشاهده میشود، ناخالص دریافتی در حدود ۱۴میلیون تومان و با اعمال کسورات بین ۹ تا ۱۱ میلیون تومان دریافتی یک معلم با سابقه ده سال است. یادآور میشود این مبالغ با اعمال مبالغ رتبهبندی محاسبه گردیده است.
برخی امتیازات از جمله محاسبه دوران تحصیل در سنوات خدمتی یکی از دلایل ورود افراد به آموزش و پرورش بوده است که در لایحه برنامه هفتم این کمترین مزیت ممکن نیز حذف شده است.
با این توضیح، چه دلیل قانعکنندهای وجود دارد که افراد تمایلی به حضور در عرصه معلمی در سالهای پیش رو داشته باشند؟
با توجه به نکات بیان شده، توجه مسئولان ذیربط به شرایط بحرانی معیشتی فرهنگیان میبایستی در رأس برنامههای دولت و مجلس محترم قرار گیرد چرا که بحران پیش رو، موضوعی نیست که عواقب آن را بتوان پیشبینی کرد. این زنگ خطری است که سالهاست به صدا درآمده و تورم لجامگسیخه فعلی بر شدت آن افزوده است. یادمان باشد که اگر این قشر فرهیخته شکیبایی از خود نشان نمیداد، امروز همه اقشار جامعه شاهد اتفاقات بسیار ناگواریتری میبودند.