اقتصاد۲۴- سفر بینالمللی کمیته وزیران عربی-اسلامی، ابتکاری که توسط کشورهای اسلامی در اجلاس سران عربی-اسلامی در عربستان سعودی در ماه جاری اتخاذ شد، نشاندهنده تغییری اساسی در تعامل و استراتژیهای دیپلماتیک جهانی خاورمیانه با قدرتهای خارجی است. این سفر با هدف تحت فشار قرار دادن شورای امنیت سازمان ملل متحد برای تشویق به آتش بس طولانی مدت و یافتن راه حل سیاسی در غزه انجام میشود. سفر دیپلماتیک این کمیته با بازدید از چین و سپس روسیه آغاز شد و به دنبال آن نشست وزیران در لندن با حضور دیوید کامرون، وزیر امور خارجه تازه منصوب شده بریتانیا، برای جلب حمایت متحدان اصلی اروپایی اسرائیل برگزار گشت.
این کمیته قصد دارد از فرانسه، یکی دیگر از اعضای شورای امنیت، بازدید کند، اما هدف نهایی رایزنیها نزدیکتر کردن ایالات متحده - تأثیرگذارترین تصمیمگیرنده در مناقشه اسرائیل و فلسطین - به موضع کمیته در مورد یک فوریت خواهد بود. توقف جنگ. توالی بازدیدها، که از پکن شروع میشود، نشان دهنده تغییر گسترده تری در ژئوپلیتیک و دیپلماسی منطقهای خاورمیانه است. این امر بر نظم چند قطبی در حال ظهور تاکید میکند که در چارچوبش کشورهای خاورمیانه تعاملات دیپلماتیک خود را برای رسیدگی به چالشهای منطقهای متنوع میکنند. رویکرد کمیته، به ویژه تمرکز اولیه آن بر پکن، منعکس کننده شناخت جمعی منطقه از نقش رو به رشد چین به عنوان میانجی در خاورمیانه است، وضعیتی که با موفقیت اخیر این کشور در میانجیگری میان ایران و عربستان تقویت شده است.
بیشتر بخوانید: ادامه تنشها «زیر خط جنگ»؛ زنگ هشدار در رابطه تهران _واشنگتن
چین همچنین از نفوذ رو به رشد خود بهره میبرد و خود را به عنوان میانجی بیطرف در منطقه قرار میدهد، برخی کارشناسان معتقدند نقش آفرینی پکن ممکن است چالشی بالقوه برای نقش و نفوذ سنتی ایالات متحده تلقی شود. در واقع، برخلاف چین، نخبگان منطقه امروز کمتر به توانایی واشنگتن برای ایفای نقش ضامن امنیت قابل اعتماد در منطقه، عمدتاً به دلیل حمایت بی، چون و چرا از اسرائیل در مناقشه فعلی، اعتماد دارند. با این حال، این حقیقت را نباید به عنوان رقابت دو بازیگر و حاصل جمع صفر بین ایالات متحده و چین جهت نفوذ در خاورمیانه قلمداد کرد. چنین رقباتی نشان دهنده فرصتی برای دیپلماسی مشترک در یک منطقه ناآرام است که در آن هر دو قدرت بزرگ دارای نفوذ قابل توجهی بر احزاب مختلف هستند.
آنگونه که نشنال اینترست نوشته، توافق ایران و عربستان به عنوان پرونده موفق برای چین و آمریکا عمل میکند. هماهنگی دیپلماتیک، گزارهای که تأثیرات جداگانه و در عین حال مکمل نقش مهمی بر بازیگران مختلف در دستیابی به توافقی ایفا کرد که نه تنها به نفع چین و آمریکا است، بلکه برای منطقه و جامعه بینالمللی نیز با اهمیت است. اگرچه هیچ چارچوب رسمی برای هماهنگ کردن استراتژی دیپلماتیک ایالات متحده و چین در قبال توافق وجود نداشت، اما هماهنگی آنها از طریق طرفهای ثالث - یعنی عربستان سعودی که از روابط صمیمانه با هر دو کشور برخوردار است – زمینه ساز پیشرفت دیپلماتیک شد. هر دو کشور با توجه به نقشهای متمایزشان – (ایالات متحده با حضور طولانی مدت منطقهای و روابط امنیتی اش و چین با نفوذ اقتصادی خود) - در موقعیتی منحصربفرد برای پایان دادن به جنگ در غزه قرار دارند.
بیشتر بخوانید: چگونه املتِ پکن سلطه آمریکا را تهدید میکند؟
به باور ناظران، آمریکا و چین با اتخاذ رویکردی مشترک از طریق کانالهای جداگانه، با بازیگران کلیدی منطقهای از جمله اسرائیل، ترکیه، قطر، عربستان سعودی و ایران و نمایندگان مربوطه خود تعامل داشته باشند و از نفوذ خود استفاده کنند. چنین گزارهای برای برقراری آرامش در غزه ضروری است. هم ایالات متحده و هم چین، که با چالشهای جدی در داخل و خارج از کشور مواجه هستند، تمایل دارند از درگیری بیشتر در خاورمیانه اجتناب کنند. برای هر دو کشور، بهبود شرایط اقتصادی داخلی و رسیدگی به پروندههای دیگر سیاست خارجی مانند جنگ جاری در اوکراین، تغییرات آب و هوایی و مدیریت روابط پیچیده دوجانبه اولویت دارد. توافق اخیر رئیس جمهور جو بایدن و رئیس جمهور شی جین پینگ برای برقراری مجدد کانالهای ارتباطی نظامی به نظامی، همانطور که در آخرین اجلاس همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوسیه اعلام شد، نشان میدهد که هر دو کشور همکاری را بر تشدید تنش دوجانبه ترجیح میدهند.