اقتصاد۲۴- مریم آیتی: سردار سرلشکر پاسدار شهید «حسن طهرانی مقدم» یکی از فرماندهان شهید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و به «پدر موشکی ایران» معروف است.
حسن طهرانی مقدم ششم آبان ماه ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران متولد شد. به علت شغل پدرش (محمود طهرانی مقدم)، که به پیشه خیاطی مشغول بود، به محله شکوفه و سپس به محله بهارستان نقل مکان کرد و مقاطع ابتدایی و دبیرستان را در همین مناطق گذراند.
وی در نوجوانی در مسجد زینب کبرای سرچشمه زیر نظر آیت الله سیدعلی لواسانی، تعلیمات دینی و مقدمات آشنایی با اسلام را فراگرفت و به همراه برادرانش در گروه سرود مسجد شروع به فعالیت کرد. این گروه سرود، هسته اصلی گروه سرودی بود که در روز ۱۲ بهمن ۵۷ در فرودگاه مهرآباد و در مراسم استقبال از امام خمینی به اجرای برنامه پرداخت.
همزمان با اوجگیری فعالیت انقلابی، تحت تاثیر برادرش (محمد) به صف انقلابیون پیوست. او در روزهای منجر به پیروزی انقلاب به اتفاق دوستانش در فعالیتهای زیرزمینی، نارنجکهای دستی میساخت که با استفاده از سهراهی لوله آب تولید میشد. شب ۲۲ بهمن در میدان امام حسین علیه السلام (فوزیه سابق) با پرتاب نارنجک دستی یک خودروی نظامی ارتش را مصادره و سرهنگ سوار بر خودرو را به اسارت درآورد.
حسن تهرانی مقدم پس از پایان دوره تحصیلات متوسطه در رشته صنایع (برش قطعات صنعتی) در مقطع فوق دیپلم مدرسه عالی تکنیکیوم نفیسی پذیرفته شد. او در سال ۱۳۵۸، در مقطع لیسانس رشته مهندسی صنایع پذیرفته و مدرک مهندسی در این رشته را اخذ کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و در رشته مهندسی صنایع موفق به دریافت مدرک مهندسی شد، اما گویا تحصیل هم او را اقناع نکرده بود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که با فرمان امام خمینی تاسیس شد، بسیاری از جوانان را وارد این نهاد انقلابی کرد. او نیز وقتی ۲۱ ساله بود در تیرماه سال ۱۳۵۹ وارد این نهاد انقلابی شد.
وی در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران، به عنوان مسئول اطلاعات منطقهی ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد و تا ۳۱ مهر ماه ۵۹ در این سمت باقی ماند. در زمان بروز ناآرامیها در نقاط مرزی سپاه را در ۱۵ ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقویت رویکرد نظامی کرد.
سردار شهید حسن طهرانی مقدم یکی از نوابغ نظامی کشورمان است که نقش موثری در افزایش قدرت دفاعی کشورمان دارد. تلاشهای وی در ادامه جنگ تحمیلی و پس از پایان دوران دفاع مقدس نیز ادامه یافت و وی ضمن پذیرفتن مسئولیتهای دیگری مانند فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه، فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه، جانشین نیروی هوافضای سپاه و ریاست سازمان جهاد خودکفایی سپاه، به عنوان «پدر موشکی ایران اسلامی» مفتخر شد.
حسن طهرانیمقدم با پایان جنگ، وارد حوزه تحقیقات و توسعه فعالیتهای موشکی در سپاه پاسداران شد و مسئولیت ریاست سازمان جهاد خودکفایی سپاه را برعهده گرفت. در دوران پس از جنگ ایران و عراق، طهرانی مقدم وظیفه مدیریت بر پروژه ساخت چند موشک را در واحد موشکی سپاه قبل از علیرضا یزدانی برعهده داشت.
سردار محسن رضایی در سال ۱۳۹۱ که در مراسم رونمایی از کتاب خاطرات محسن رفیقدوست با عنوان «برای تاریخ میگویم» در تالار اندیشه حوزه هنری گفته بود: «رفیقدوست با حضور در لیبی، موشکهایی را از قذافی خریداری کرد، اما پیش از اینکه این موشکها را به سمت عراق هدفگیری کنیم متخصصان لیبیایی تجهیزات خود را در تهران جمع و به سفارتخانهشان منتقل کردند. در این میان شهید حسن تهرانیمقدم با الگوگیری از این موشکها توانست همین نوع موشکها را بسازد. اولین موشک ما نیز «بانک رافدین» عراق را هدف گرفت.»
ازآنجاییکه موشکهای «اسکاد» از هزینههای بالایی برخوردار بودند و معمولا برای هدف قراردادن اهداف مهم و کاربردی استفاده میشدند، شهید طهرانی مقدم بر آن شد که با استفاده از ظرفیتهای علمی داخلی به سمت ساخت موشکی با هزینههای پایینتر که بتواند اهداف نزدیک و کم اهمیتتر را هدف قرار دهد، حرکت کند. سرانجام وی موفق شد در سال ۱۳۶۶ راکت «نازعات» را که برد آن بین ۸۰ تا ۱۵۰ کیلومتر بود تولید کند.
با ساخت این موشک بومی فصل نوینی در پیشرفت صنعت و تکنولوژی نظامی ایران آغاز شد که تداوم آن را بعد از جنگ در ساخت و تولید انواع موشکهای پیشرفتهتر بومی همچون «شهاب ۳» با برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر شاهد بودیم که بدین ترتیب زمینه برای افزایش قدرت بازدارندگی نظامی ایران در سطح منطقه و بینالملل و بالطبع افزایش قدرت و امنیت ملی ایران اسلامی ایجاد شد.
محمد طهرانیمقدم (برادر شهید) درباره تهدید شدن شهید حاج حسن طهرانیمقدم میگوید: «بردارم چند بار از جانب گروهک تروریستی منافقین تهدید شد به دلیل آنکه موشکی به مقر منافقین در داخل خاک عراق زد. همان شب رادیو منافقین اعلام کرد این مقدم را ما میزنیم. زمانی که ترور شهید صیاد شیرازی را طراحی کردند، همزمان طرح ترور حاج حسن آقای مقدم را نیز در دستور کار داشتند و میخواستند هر دوی آنها را ترور کنند که یک گروه از آنها دستگیر شدند».
تا شهریور ۱۳۵۹ که کشور در آستانه هجوم رژیم بعث عراق قرار گرفت، حداکثر توان رزمی سپاه، تعداد معدودی گردانهای رزمی بود که با روشهای چریکی و غیرکلاسیک، درگیر مبارزه با اشرار و ضدانقلابیون مسلح در کردستان شدند. سنگینترین سلاحی که در آن دوران در اختیار سپاه بود، تعدادی خمپارهانداز و آرپیجی و تیربار بود، در حالی که در همین وضعیت، ضد انقلابیون در کردستان حتی به توپخانه نیز مجهز بودند. شاید آمار کل سلاحهای سپاه در آن مقطع از چند هزار تفنگ G۳، کلت، آر پیجی و دهها قبضه خمپارهانداز تجاوز نمیکرد.
شهید طهرانی مقدم یکی از نخستین افرادی بود که اولین جرقههای شکل گیری توپخانه سپاه را زد و توانست با یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی، یک توپخانه ۱۳۰ میلیمتری و و یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری پرتغالی غنیمتی از بعثیها در ۱۳۵۹ توپخانه سپاه را تشکیل داده و بعدها با استفاده از این توپخانه در لشکر امام حسین (علیه السلام) اصفهان مواضع دشمن بعثی را بمباران کند. همین گروه بعدها در سال ۱۳۶۱ واحد و یگان توپخانه سپاه را تشکیل دادند.
سردار محمد طهرانی مقدم، برادر شهید نیز در بیان خاطرات خود نقل کرده است که برادرش حسن در ۲۰ سالگی با سرفرازی بیان میکرد «توپهای ما آن طرف جنگ است» که با به غنیمت گرفته شدن آنها توپخانه سپاه تاسیس شد.
وی در جایی دیگر به نقل از شهید میگوید «به دو دلیل کار برای ما راحت است، یکی اینکه خیالمان راحت است که این کار شدنی است. دوم اینکه ما شیعه و از نصرت الهی بهره مندیم.»
سردار سرلشکر پاسدار سید یحیی صفوی در این خصوص میگوید که در ابتدای جنگ سپاه تجهیزات سنگین عمدهای نداشت. شهید طهرانی مقدم با حدود ۱۶۵ عراده توپی که در عملیات فتحالمبین از عراقیها به غنیمت گرفتیم، توپخانه سپاه را راهاندازی کرد. برای اولین بار شهید طهرانی مقدم در عملیات بیت المقدس توپخانه سپاه را راهاندازی و برای هر لشکر واحد توپخانه درست کرد.
سردار حسن طهرانی مقدم و نیروهایش توانستند تا در ۲۱ اسفندماه سال ۱۳۶۳ اولین موشک ایران را به کرکوک شلیک کنند. دومین موشک سپاه هم در بامداد روز ۲۳ اسفندماه سال ۱۳۶۴ به بانک ۱۸ طبقه رافدین بغداد اصابت کرد. موشک بعدی در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و حدود ۲۰۰ نفر از فرماندهان عراقی را به هلاکت رساند. پس از صدور فرمان تاریخ امام مبنی بر تشکیل نیروهای سه گانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به عنوان فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
شهید طهرانی مقدم موسس یگانهای موشکی حزب الله لبنان هم بود که این کار در سالهای ۶۶ و ۶۵ محقق شد. با کارهایی که حاج حسن انجام داد، حزبالله موفق به تجهیز سلاحهایی شد. اسرائل اگر هر گونه عملیات یا تهدیدی را علیه جمهوری اسلامی داشته باشد، از ناحیه موشکهای حزبالله لبنان مشت محکمی را دریافت خواهد کرد که قلب تلآویو را زیر و رو میکند.
باید بگویم بهترین هدیه حاج حسن آقا به مردم و حزب الله لبنان، آموزش و انتقال تجربیات موشکی به این کشور بود، به طوری که در جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه غزه، پیروزی حزب الله و بچههای حماس علیه صهیونیستها مدیون همین آیندهنگری او بود که رزمندگان حزبالله را آموزش داد. از همین طریق بود که حزبالله توانست سیستم موشکیاش را ایجاد کند و نه تنها مانع پیشروی اسرائیل در جنوب لبنان شد، بلکه تمام نقشههای صهیونیستها را نقش بر آب کرد.
حجت الاسلام سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان درباره شهید طهرانی مقدم میگوید: «هر زنی که در لبنان از شمال به جنوب یا بالعکس سفر میکند، این امنیت را مدیون حاج حسن آقای طهرانی مقدم است». به درستی که حاج حسن توانست فلسفه هفت دقیقه تا تلآویو را با ساخت موشکهایی مثل سجیل و شهاب که مسیر ایران تا سرزمینهای اشغالی را زیر ده دقیقه طی میکنند عملیاتی کند.
سردار حسن تهرانی مقدم تا روز آخر عمر به عنوان مسئول سازمان سپاه در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیربنایی مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی بود و در روز شهادتش (۲۱ آبان ۱۳۹۰) در پادگان امیرالمومنین علیه السلام شهرستان ملارد در حالی که برای آزمایش موشکی آماده میشد، بر اثر انفجار زاغه مهمات به یاران شهیدش پیوست.
حسن طهرانی مقدم وصیت کرد تا بر سنگ قبرش چنین بنویسند: «اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند»
او همچنین وصیت کرد تا دستمالی را که با آن، گریههای در مصیبت اهل بیت (علیهم السلام) و به ویژه حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) را پاک کرده بود با وی دفن کنند.
این، حکایتِ برادرِ شهید مقدم از چند روز قبل از شهادت شهید حسن مقدم است: «چند روز قبل از شهادت شهید، ایشان به منزل آمد تا مادر را ببیند. آمد دست مادر را بوسید و گفت: مادر من دیشب خوابی دیدم. خواب دیدم که از دنیا رفته ام. در یک قبر تنگ و تاریک، دو ملک خشمگین و به شدت وحشتناک، از من سوال میکردند. آنها با همان صورت ترسناک پرسیدند: چیزی هم برای آخرتت داری؟ من هرچه فکر کردم چه بگویم؛ هیچ چیز یادم نیامد. کمی تأمّل کردم تا اینکه این جمله به ذهنم آمد که بگویم من اقامه عزای آقا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را انجام داده و بر امام حسین (علیه السلام) گریهها کردهام. تا این جمله را گفتم؛ قبر باز و روشن و بوستانی در مقابلم ظاهر شد. ان شاء الله این موضوع اسباب این باشد که آنان از ما دستگیری کنند.»
او همان روز، زیرزمین منزلش را به حسینیه تبدیل کرد تا تعظیم شعائر الهی در آن انجام شود؛ یادگاری که هنوز هم از وی بر جای مانده است.
شهید طهرانی مقدم در سال ۱۳۶۱ با خانم الهام حیدری ازدواج کرد که حاصل این ازدواج چهار فرزند است. زینب طهرانی مقدم فرزند بزرگ شهید است. بعد از او برادرش حسین و پس از آن فاطمه و زهرا هستند.