اقتصاد۲۴- محمدعلی ابطحی میگوید: «شاید از این پیشبینی تعجب کنید، اما پدیده مناظرات مصطفی پورمحمدی خواهد بود. او اطلاعات زیاد محرمانه و غیرمحرمانه از ۴۵سال گذشته دارد. سخنور است و قصد ندارد پوششی برای افراطیون باشد؛ و پشتوانه حاکمیتی قوی دارد».
سخن ابطحی شاید قدری همراه با اغراق باشد، اما حتما میشود بر این گزاره صحه گذاشت که مصطفی پورمحمدی در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو نقش نامزد تشریفاتی مانند آنچه در گذشته مثلا از محسن رضایی یا محمد غرضی را شاهد بودیم، نخواهد داشت. پورمحمدی آمده است تا شانس را به طور جدی امتحان کند و البته تفاوتها و مرزبندیهایی هم با دیگر نامزدها برای خود قائل است.
مصطفی پورمحمدی را میشود یک چهره امنیتی-قضایی نامید. وقتی حسن روحانی در سال ۹۲ نامزد انتخابات شد، بسیاری به حسب سابقه کاریاش او را امنیتی میدانستند و حالا پورمحمدی هم این ویژگی را داراست، زیرا کافی است مروری بر کارنامه او داشته باشیم. او بعد از انقلاب و تنها زمانی که ۲۰ سال داشت به عنوان دادستان انقلاب فعالیتش را آغاز کرد. تا سال ۶۵ دادستان خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان بود و از سال ۶۹ تا ۷۶ رئیس اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات بود و در دو سال اول دولت اول خاتمی معاون وزیر اطلاعات وقت یعنی دری نجفآبادی بود. او در دولت اول احمدینژاد البته به مدت سه سال وزارت کشور را در اختیار گرفت؛ وزارتخانهای که آن هم امنیتی است. او از سال ۸۷ تا ۹۲ رئیس سازمان بازرسی کل کشور بود و در دولت اول روحانی هم وزیر دادگستری شد.
پورمحمدی گرچه شناخته شده سیاسیون و مردم است، اما هیچگاه چهرهای پر سروصدا نبوده است و شاید به همین دلیل باشد که ابطحی قریب به مضمون میگوید او میتواند حرفهای تازهای بزند.
البته او در سالهای اخیر سعی کرد قدری بر وجه سیاسیاش بیفزاید و در سالهای اخیر شاهد بودهایم که فعالیت او در جامعه روحانیت مبارز افزایش یافته و با شکلگیری شورای وحدت نیروهای انقلاب عملا او تلاش کرد بر روند سیاسی کشور تأثیر بگذارد و به تدریج شورای وحدت و پورمحمدی عملا به رقیب طیف دیگری از اصولگرایان تبدیل شد که در رأساش محمدباقر قالیباف و غلامعلی حدادعادل قرار دارند؛ طیفی موسوم به شورای ائتلاف.
بیشتر بخوانید: پشت پردههای وعدههای انتخاباتی کاندیداهای تندرو؛ توهین به شهروندان با منت گذاشتن برای یک تکه گوشت
پورمحمدی به نوعی نماد اصولگرایان میانهرو است؛ چنانکه همین موضع را هم در شورای وحدت و هم در جامعه روحانیت مبارز میبینیم. در دورانی که همه اصولگرایان یکسره علیه علی لاریجانی صفآرایی کرده بودند و تقریبا همانطوری بر او میتاختند که بر سران اصلاحات حمله میکردند، جامعه روحانیت از لاریجانی فاصله نگرفت و حتی در همین انتخابات هم گمانهزنیهایی وجود داشت که اگر لاریجانی تأییدصلاحیت شود، پورمحمدی به نفع او کنار برود، اما حالا وضعیت تغییر کرده است و هم لاریجانی در صحنه نیست و هم اصولگرایی با مشی سنتی و نزدیک به اعتدالیها در صحنه نیست و همینجاست که مصطفی پورمحمدی برای خود شانسی بیش از گذشته قائل است؛ چرا؟ به چند دلیل:
نخست آنکه پورمحمدی تصور میکند میتواند رأی بدنه سنتی اصولگرایی را همراه خود کند؛ از جامعه روحانیت مبارز تا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و البته نیمنگاهی هم به مستقلین و اعتدالیها دارد؛ همانهایی که تا پیش از این پشت سر لاریجانی میایستادند. طبیعی است که پورمحمدی همه شرایط لاریجانی را ندارد و تحت هیچ شرایطی نمیتواند حتی بخشهای محافظهکار اصلاحات مانند کارگزاران را جذب خود کند، اما به هر حال فکر میکند اعتدالیها شاید با او همراه شوند.
بیشتر بخوانید: پیشتازی پزشکیان و دوگانگی قالیباف-جلیلی/ تحلیل گوگلترندز از توجه کاربران اینترنت به نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری
پورمحمدی حتما بیش از آنکه بخواهد قطب خود را اصلاحطلبان تعیین کند، سعی میکند با فردی مانند جلیلی قطببندی کند و البته در مقابل مسائلی که درباره قالیباف مطرح میشود، خود را نیرویی سالم در حوزه مالی و مدیریتی نشان دهد. در حقیقت قطببندی پورمحمدی با نامزدهای اصولگراست نه مسعود پزشکیان، زیرا او میداند نمیتواند رأی تکلیفی اصولگرایان را همراه خود کند، زیرا بدنه حزباللهی حتما ترجیحش سعید جلیلی است و نه فردی که در بزنگاههایی حتی نزدیک به اصلاحطلبان شده است؛ مثلا وقتی که مادر سید محمد خاتمی فوت کرده بود و او خطاب به سید محمد خاتمی تسلیت گفت که با واکنشهای تند طیف رادیکال اصولگرا مواجه شد.
از سوی دیگر او در سخنان سالهای اخیرش سیاستهای اصولگرایان رادیکال را تأیید نکرده است و سعی کرده تا قدری حد وسط را بگیرد. به همین دلیل شاید بر آراء خاکستری هم حساب باز کرده باشد. البته تحقق این آرزو قدری سخت است، زیرا از یک سو فعلا تحرک انتخاباتی زیادی در طبقه متوسط دیده نمیشود و از سوی دیگر اگر طبقه متوسط بخواهد در انتخابات شرکت کند حتما میان پزشکیان و پورمحمدی، پزشکیان را انتخاب میکند.
با این همه مصطفی پورمحمدی اگر حرف تازهای بزند و ناگفتهای را مطرح کند که دیگر نامزدها آن ناگفتهها در اختیار ندارند یا قادر به بیانکردنش نیستند شاید بتواند به چهرهای مورد توجه در انتخابات پیش رو تبدیل شود. به هر حال باید منتظر ماند و دید آیا پورمحمدی از همه ابزارهایش برای به دست آوردن توفیق انتخاباتی استفاده میکند یا خیر؟