اقتصاد۲۴-اخیراً مصاحبهای از «سعید لیلاز» پژوهشگر اقتصادی منتشر شده که در آن ادعا میکند در مورد وضعیت محیطزیست کشور اغراق شده است و مشکلات ما در حوزۀ محیطزیست، به اندازۀ سایر کشورهای همسایه است. او این اغراق را ناشی از مسائل سیاسی و اجتماعی میداند که تنها نکتۀ درست در مورد محیطزیست در کشور است. تأثیرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از بهبود یا تخریب محیطزیست را میتوان بهراحتی بر جامعه مشاهده کرد.
محیطزیست در ایران مشابه بسیاری از کشورها در اختیار سیاسیون است و سیاست بر آن سایه افکنده است. از تسلط مدیران سیاسی بر مناصب تصمیمگیری در حوزۀ محیطزیست تا سیاست ضعیف در مورد مسائل بینالمللی مرتبط با محیطزیست، مواردی از تأثیر سیاست و سیاستمداران بر محیطزیست است.
اما جناب لیلاز! بهعنوان کسی که سخنانتان مستقیم یا غیرمستقیم بر تصمیم مدیران ارشد تأثیرگذار است و مردم نیز مخاطب گفتههای شما هستند، بدانید که وضعیت محیطزیست در کشور ما به همان شدتی که به نظر شما اغراق شده است، بحرانی است. جامعه برخلاف نظر شما، بهدرستی نگران این بحرانها است و توقع حل آنها را دارد. رتبۀ هشت تولید گازهای گلخانهای، نرخ هفت برابری فرسایش خاک نسبت به میانگین جهانی، تعطیلی زمستانه و تابستانۀ ناشی از آلودگی هوا، آتشسوزهای گسترده در جنگلها و مراتع، بحران آب در بخشهای مختلف کشور، خشک شدن تالابها و دریاچۀ ارومیه، زوال بلوط در زاگرس و مرگ شمشاد در شمال، کدامیک از نظر شما بحران و کدامین مورد ناشی از اغراق تحتتأثیر شرایط سیاسی یا اجتماعی است؟
آیا به مردم حق نمیدهید که دربارۀ آلودگی هوا، مرگ درختان، تنفس هوای آغشته به بخارات مازوت، نفس کشیدن گردوغبار و بحران فرونشست، نگران باشند؟ سخنان شما را با خوشبینی میتوان به نگرانی شما از ایجاد ناامیدی در کشور و امیدبخشی به مردم مرتبط دانست، ولی با واقعبینی، این سخنان ناشی از عدم تسلط شما به موضوعات محیطزیستی و اقتصادی دیدن هر موضوع و مسئله است. این نگاه شما نهتنها در بین سیاسیون، که نزد متخصصان سیاستزده، سکۀ رایج بازار است. در این نگاه، مسائل محیطزیست امری فانتزی و گاه طرح این موضوعات در تضاد با توسعه است.
جناب لیلاز، بهعنوان یک متخصص اقتصاد در مقایسه با نگارندۀ این سطور، آشنایی بیشتری با مفاهیم توسعۀ پایدار دارند. آیا این شناخت، ایشان را با نقش پررنگ محیطزیست در اقتصاد و موضوعات اجتماعی آشنا کرده است؟ در توسعۀ پایدار، چگونه میتوان بدون حفظ محیطزیست به رشد اقتصادی رسید و مردم گرفتار در بحران آب، خاک و هوای آلوده، چگونه میتوانند بهصورت پایدار از رفاه ایجاد شده بهرهمند شوند؟
برای درک این موضوع، ایشان را به استان زادگاهشان ارجاع میدهم. اصفهان پیشتاز در صنعت و درآمد، از نظر محیطزیستی در چه اوضاعی قرار دارد؟ وضعیت آب، فرونشست خاک و آلودگی هوا در این استان را اغراقشده میِدانید؟ نتیجۀ نهایی این شرایط بحرانی چیست؟ آیا مهاجرت اقلیمی ناشی از تخریب طبیعت را باور دارید یا آن را نیز به اغراق ناشی از شرایط سیاسی ربط میدهید؟ با چشم باز و وجدانی بیدار، نمیتوان بحرانهای محلی و ملی محیطزیست را نادیده گرفت و آن را به اغراق مردم در واکنش به سیاست و اقتصاد دانست.
بیشتر بخوانید:محیط زیست حلقه گمشده در برنامه نامزدها/ تناقض چشم اندازه دولت سعید جلیلی با حفاظت از محیط زیست ایران
واقعبینی در درک این مسائل، قدم نخست در برنامهریزی و مدیریت برای حل بحران است. نیاز است متخصصان در حوزۀ اقتصاد و مسائل اجتماع نگاهی دقیقتر به محیطزیست داشته و با سخنانی اینچنین، اهمیت محیطزیست و مشکلات آن را کتمان نکنند. تأثیر این نگاه در بین متخصصان را میتوان به روشنی در بین سیاستمداران مشاهده کرد؛ جایی که در مناظرات و برنامههای انتخاباتی، محیطزیست حلقۀ گمشده بود و اگر نگوییم بهطور مطلق نادیده گرفته شد، کمترین توجه را داشت. باور کنیم که محیطزیست کشور در شرایط مناسب نیست؛ آن را با کشورهای همسایه که درگیر بحران داخلی یا نمایشهای بیسرانجام توسعه هستند، مقایسه نکنیم و به سیاستگذاران ارشد آدرس غلط ندهیم. باور کنیم که توسعه بر بستر پایداری از محیطزیست رخ میدهد و رفاه اجتماعی و سلامت مردم نه صرفاً با اعداد و ارقام اقتصادی، که با حفظ محیطزیست به دست خواهد آمد.