اقتصاد۲۴-مسعود پزشکیان اولین رییسجمهور ایران است که طی سفری به بغداد با جلال طالبانی رهبر اتحادیه میهنی و مسعود بارزانی رهبر حزب دموکرات کردستان دیدارهایی جداگانه داشت. هر چند که فرآیند از سرگیری روابط تهران و اربیل مدتها پیش از این آغاز شده بود، اما با سفر اخیر رییسجمهوری ایران به این منطقه به نوعی اهمیت ژئوپلیتیکی این محدوده بیش از پیش به نمایش در آمد. سفر نیچروان بارزانی به تهران در اردیبهشت ماه سال جاری و قبل از سقوط بالگرد ابراهیم رییسی، رییسجمهوری سابق در شرایطی انجام شد که دوطرف پروندههای مهم «سیاسی-امنیتی» و «اقتصادی-تجاری» برای گفتگو و رایزنی روی میز داشتند. این سفر نشان داد تحولاتی جدی در منطقه اقلیم کردستان در حال وقوع است که نیاز به رایزنی اربیل و تهران دارد.
حکومت اقلیم کردستان با وجود تمام مولفههایی که در مقام کارکرد دولت از آن یاد میشود معمولا در معادلات منطقهای به عنوان یک متغیر وابسته عمل کرده است، به این معنا که در معادلات ژئوپلیتیک و استراتژیک منطقه غالبا نقش پذیر بوده و این نقش ازسوی دیگران تعریف شده است، بنابراین این نقشآفرینی بی بدیل و حذف ناپذیر بوده است. دولتی مانند ایران به دلیل مجاورت جغرافیایی و مجاورت معنایی که با حوزه بزرگ کردی دارد کارتهای بازی بیشتری دراختیار دارد. البته این به معنای آن نیست که ایران همواره بازیگر مسلط بوده و به تنهایی توانسته قواعد بازی را تنظیم کند بلکه به عبارتی نقش ایران هیچگاه هضم شدنی نبوده است و همچنین هیچ معادلهای در کردستان عراق و خود عراق و حتی پیرامون عراق بدون درنظر گرفتن کارکرد ایران اعم از کارکرد سلبی و بالاخص کارکردهای ایجابی قابل تصور نیست.
موقعیت ژئوپلیتیک اقلیم برای ایران حائزاهمیت است به این دلیل اقلیم کردستان به عنوان یک شاهراه ژئوپلیتیک میتواند کریدورها و خطوط لوله انرژی بسیار راهبردی را از خود عبور دهد. در شرایطی که ایران تحت فشار تحریم قدرتهای جهانی قرار دارد، سایر بازیگران سعی دارند با استفاده از این شرایط، ایران را از بازی کریدورها خارج کنند. این در حالی است که هم بازیگران منطقهای رقیب ایران و هم قدرتهای جهانی همواره به دنبال تضعیف موقعیت ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی ایران بودهاند تا بتوانند ایران را در محاصرهای اقتصادی قرار دهند. ایده کریدور «آی مک» و مسیر ارتباطی هند-خاورمیانه-اروپا در عبور از سرزمینهای اشغالی که بدون در نظر گرفتن منافع ایران، از عراق عبور میکند در راستای اقداماتی به منظور حذف ایران از این ژئوپلیتیک مهم است. هرچند که این کریدور به دلایل تشدید تنشها در خاورمیانه و طولانی شدن جنگ غزه و بروز چالشهایی میان اعراب و اسراییل هنوز به مرحله اجرایی درنیامده است، اما به نظر میرسد با توجه به اهمیت ژئوپلیتیکی که این کریدور برای ایران دارد، رصد جزییات اجراییاش در دستور کار تهران و اربیل قرار گرفته باشد.
روزنامه اعتماد در راستای تحلیل و بررسی چرایی اهمیت ازسرگیری مناسبات اقتصادی ایران و اقلیم کردستان و نیز توجه به بازی خطرناک سایر رقبای منطقهای که به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود در این محدوده مهم ژئوپلیتیکی هستند با ناظم دباغ، نماینده اقلیم کردستان در ایران گفتگو کرده است.
دباغ در پاسخ به این سوال که سفر اخیر رییسجمهوری به اقلیم کردستان حامل چه پیامی برای سایر بازیگران صاحب نفوذ در این منطقه بوده است و آیا این سفر میتواند حامل دستاورد مهم ژئوپلیتیکی و استراتژیکی در مراودات میان تهران و اربیل باشد، گفت: سفر اخیر آقای پزشکیان به منطقه اقلیم کردستان میتواند باعث افزایش نقشآفرینی ایران در معادلات امنیتی اقلیم کردستان شود. اما آن چیزی که در این میان اهمیت دارد این است که ایرانیها باید بتوانند اطمینان کردها را جلب کنند. چه در عراق و چه در ایران. کردها باید در ایران و ترکیه و حتی عراق امنیت کامل داشته باشند.
مشروح گفتگو را در ادامه میخوانید:
روابط ایران و اقلیم کردستان غیرقابل اغماض است. این کریدور توسط امریکا با هدف مقابله با چین احداث شده و مسیر ارتباطی است که از هند آغاز میشود و با عبور از خاورمیانه نفت اقلیم کردستان را به خارج از مرزها یعنی اروپا منتقل میکند. هرچند که این کریدور به دلیل تشدید تنشها در خاورمیانه و طولانی شدن جنگ غزه اجرایی نشده است، اما به نظر میرسید نقش ایران و ترکیه در این کریدور نادیده گرفته شده است. با توجه به سفری که آقای پزشکیان به منطقه اقلیم کردستان داشتند و سیگنالهای مثبتی که از این سفر مخابره شد آیا ایران میتواند تا پیش از عملیاتی شدن این کریدور برای خود فرصتسازی کند؟
بیشتر بخوانید:ضررهای نادیده گرفتن ایران در کریدور زنگزور برای روسیه/ ریشه های پنهان کاری مسکو در مخالفت با دالانی جعلی چیست؟
ابتدا اشارهای به سخنان مرحوم آقای طالبانی داشته باشم. نظر ایشان همیشه این بود که تغییر جغرافیای مشترک ایران و اقلیم کردستان سخت است و به آسانی اجرایی نمیشود، به همین دلیل هر مسالهای که برای جغرافیای اقلیم کردستان در آینده به وجود بیاید قطعا بر روابط ایران و عراق تاثیرگذار است. درباره کریدور «آی مِک» در واقع این کریدور در اختیار دولت عراق و عربستان است. به عقیده من تا زمانی که ایران و عراق از روابطی مستحکم برخوردار باشند میتوانند اولین کشورهایی باشند که در این زمینه تصمیمگیری میکنند که ایران میتواند در این کریدور نقش آفرینی داشته باشد یا خیر. اما متاسفانه تاکنون مشخص نشده که آیا اقلیم کردستان عراق در این خط انتقالی که قرار است انرژی را منتقل کند مشارکت دارد یا خیر. به این دلیل که لولههای انتقال نفت مذکور از بغل جاده اقلیم کردستان عبور میکند و از درون این منطقه رد نمیشود. اقلیم کردستان اصرار دارد و در خواست کرده است که باید شامل این مسیر ارتباطی و این کریدور باشد.
آقای پزشکیان نیز به این موضوع اشاراتی داشتند که نباید میان کشورهای اسلامی مرز جغرافیایی وجود داشته باشد مانند اتحادیه اروپا، به این معنا که عبور از مرزها باید آزاد باشد. وقتی که مرزهای جغرافیایی آزاد شوند طبیعتا فعالیتهای اقتصادی نیز به شکلی آزادانه اجرایی میشوند. آقای پزشکیان در سفر خود هم به اربیل رفتند و هم به سلیمانیه و هم به نجف و کربلا. ترجمه سفر ایشان این است که جمهوری اسلامی ایران خواستار تقویت روابط هم با دولت و هم با مردم عراق و اقلیم است.
درباره طرح «جاده توسعه» که در واقع طرح اردوغان برای تقابل با کریدور «آی مِک» است به این دلیل که او در این کریدور نادیده گرفته شده است، آیا میتوان گفت در واقع ترکیه در رقابت پنهان خود با ایران در این منطقه دست بالاتر را دارد؟ این موضوع نمیتواند به عاملی چالشبرانگیز برای نقشآفرینی ایران در این منطقه تبدیل شود؟ ممکن است در زمان اجرای این طرح رقابت ایران و ترکیه به همسویی
و همکاری ختم شود؟
شاید نظر من درباره روابط و سیاستهای ایران و ترکیه و عراق با دیگران متفاوت باشد. مسائلی که کردها را و جغرافیای کردها را محکوم میکند مسائل مرزی هستند که اقلیم کردستان هم با ایران مرز دارد و هم با ترکیه هممرز است، به همین دلیل آثار سیاستهای این دو کشور در زمینههای امنیتی و اقتصادی، عراق را تحت تاثیر قرار میدهد. ایران و ترکیه و عراق رقابتی سهجانبه با یکدیگر دارند و در عین حال یک همکاری سهجانبهای نیز با یکدیگر تعریف کردهاند. مشکلات کردها فقط به عراق و ایران و ترکیه ختم نمیشود. مشکلاتی که کردها در منطقه دارند به سایر کشورها نیز مرتبط است حتی کردهای سوریه نیز دارای این مشکلات هستند. شاید نقاط اشتراک بیشتری میان ایران و ترکیه و عراق وجود داشته باشد. به این دلیل که بعضی مسائلی وجود دارد که این سه کشور درباره آنها هماهنگی و توافق اولیهای دارند. مثلا اگر ارتش ترکیه وارد عراق میشود به این معنا نیست که ایران مطلع نباشد، اما در برخی مواقع و در بعضی مناطق ورود حضور ارتش ترکیه کمتر یا بیشتر میشود که آن بحث دیگری است. اما تهران و آنکارا از لحاظ استراتژیک دارای اهداف مشترکی هستند.
بیشتر بخوانیدتقویت مسیر ترانزیتی شمال جنوب و مسیرهای جدید ترانزیت کالا به اروپا
ایران و ترکیه چه منافع مشترکی دارند؟ شواهد نشان میدهد که این دو بازیگر درگیر رقایتی پنهان در عراق و به طور مشخص در اقلیم کردستان هستند؟
تقریبا یک سال و نیم قبل در مصاحبهای به ترس خود از توافقی میان کشورهای منطقه علیه کردها مانند توافق الجزایر اشاره کردم؛ همان توافق ایران و عراق در زمان صدام. اما خوب منظورم از همکاری این بود که همکاری سه جانبهای به صورت ضمنی وجود دارد. به این معنا که وقتی که جمهوری اسلامی ایران و دولت آقای پزشکیان درباره مسائل امنیتی مرتبط با اقلیم کردستان و بغداد صحبت میکند مراد برقراری روابط امنیتی ایران و اقلیم و تصمیمگیری درباره گروههای اپوزیسیون ایرانی است که در عراق حضور دارند. همین گروههای مخالف در ترکیه نیز حضور دارند. در عراق نیز گروههای ایرانی و پ. ک. ک هستند. در ترکیه نیز مطمئنم که گروههای مخالف ایرانی حضور دارند.
از همین رو باید طرفین درباره مسائل امنیتی توافق کنند. خوشبختانه شرایط به گونهای است که برای تحقق توافقی، چون توافق الجزایر مطلوب نیست، اما فعل و انفعالهایی، چون ایجاد محدودیت یا انجام تحرکات نظامی باید در دستور کار قرار بگیرد؛ این اقدامات باید در مرزهای کشورهای مختلفی انجام شود حال چه در عراق یا در سوریه.
رقابت پنهان ایران و ترکیه همیشه در شمال عراق وجود داشته است. ترکیه به بهانه مقابله با پ. ک. ک مرزهای عراق را هدف قرار میدهد. از سویی دیگر ایران با گروههای رادیکال مستقر در مرز با اقلیم کردستان درگیر است. اقلیم کردستان با کارت کدام یک از دو کشور یعنی ایران یا ترکیه میتواند معادلات امنیتی منطقه را به نفع خود تغییر دهد؟
سفر اخیر آقای پزشکیان به منطقه اقلیم کردستان میتواند باعث افزایش نقشآفرینی ایران در معادلات امنیتی اقلیم کردستان شود.
اما آن چیزی که در این میان اهمیت دارد این است که ایرانیها باید بتوانند اطمینان کردها را جلب کنند، چه در عراق و چه در ایران. کردها باید در ایران و ترکیه و حتی عراق امنیت کامل داشته باشند. ما به چارچوب قانون اساسی عراق معتقد هستیم تا بدین طریق بتوانیم حقوق خودمان را بازپسگیری کنیم. اینگونه امنیت منطقه نیز تامین خواهد شد. اخیرا نیز همکاری و توافقاتی میان ایران و اقلیم کردستان عراق در چارچوب قانون اساسی شکل گرفته است که این توافق در حال تقویت شدن است. ما کردها اگر در عراق و ایران و ترکیه امنیت داشته باشیم مرجع و مقصد نهایی هر تصمیمی برای ما عراق است.
در چارچوب توافقات امنیتی عراقی و ایران میتوان این امنیت را برقرار کرد، چراکه اقلیم کردستان جزو انجمن شورای امنیت ملی عراق است. وقتی توافقی میان شورای امنیت عراق و ایران انجام میشود نماینده اقلیم کردستان نیز حضور دارد. در توافقات با ترکیه نیز همینگونه است و نماینده ما در عراق حضور دارد.
یکی از چالشهای موجود میان ایران و اقلیم کردستان بحث حضور نیروهای امریکایی در این منطقه است.
به عقیده من مساله حضور نیروهای امریکایی در اقلیم کردستان بسیار پیچیده و مشکل است و مربوط به سیاستهای عراق است.
عراق نیز در روابط خود با جمهوری اسلامی ایران، چارچوبهایی را در نظر میگیرد و آنها را رعایت میکند. من درباره این موضوع نمیتوانم بیشتر از این صحبت کنم. ما کردها فقط به دنبال یک منطقه آرام و امن هستیم. فقط میخواهیم کردها حمایت شوند و این موضوع نیز در چارچوب قانون اساسی عراق ممکن است.