اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: ناصر تقوایی یکی از کارگردانان برجسته و البته تأثیرگذار سینمای ایران است که با آثار خاص و هنریاش نقش مهمی در شکلگیری سینمای موج نو ایران ایفا کرد. او در فیلمهایش به بررسی عمیق موضوعات اجتماعی و فرهنگی پرداخته و شخصیتهای پیچیدهای خلق کرده است. تقوایی با سبک خاص و روایتهای دقیق و انسانی خود بر بسیاری از فیلمسازان بعد از خود تأثیر گذاشته است.
ناصر تقوایی در ۱۹ تیر ۱۳۲۰ خورشیدی در روستای عرب نشین سعدونی در جنوب شرقی آبادان به دنیا آمد. پدر تقوایی کارمند اداره گمرک بود و همین موضوع، این شانس را به ناصر تقوایی میداد که به نقاط مختلف ایران سفر کند. خود تقوایی میگوید این سفرهای متعدد یکی از بزرگترین شانسهای زندگیاش بوده است چراکه به واسطه این سفرها میتوانسته با فرهنگ، آداب و رسوم و خلقیات مردم مختلف ایران آشنا شود. تقوایی درباره کودکیاش گفته است: «در کودکی به آدمهای دانایی برخوردم، اما زندگی کودکی من صحنه جالبی ندارد». همچنین او پسرخاله سیروس مقدم (کارگردان) است.
تقوایی دوران دبستان را در شهرهای مختلف ایران گذراند. دست به قلم خوبی داشت و انشاهای خوبی مینوشت به طوری که هم شاگردیهایش به خاطر نوشتن این انشاها او را ستایش میکردند و همین انشاهای درجه یک باعث شد از معلمش یک دوربین کُداک هدیه بگیرد که توانست با آن عکس بگیرد. در واقع همین دوربین باعث شد اولین جرقههای کارگردان شدن در ذهن تقوایی زده شود، اما با وجود این عشق به ادبیات در دوران دبیرستان ریاضی خواند. او علاقه عجیبی به زادگاهش دارد. عاشق آبادان و بندرلنگه است. ناصرتقوایی در ۱۳۴۶ با شهرنوش پارسیپور ازدواج کرد و در ۱۳۵۲ از او جدا شد. او و پارسیپور صاحب یک فرزند به نام علی شدند. او بعدها با شهیندخت بهزادی و مرضیه وفامهر ازدواج کرد.
ناصر تقوایی از دوران جوانی به سینما علاقهمند بود. او یکی از عوامل فنی فیلم سینمایی «خشت و آینه» ساخته ابراهیم گلستان بوده و برخی از قواعد فیلمسازی را با فیلم «خشت و آینه» فراگرفته است. ناصر تقوایی پیش از اینکه فیلمسازی را آغاز کند، به ساختن مستند روی آورده بود. تقوایی ساخت مستندهایی بانامهای «نانخورهای بیسواد»، «آرایشگاه آفتاب، «تاکسیمتر»، «باد جن» و «فروغ فرخزاد» را در کارنامه دارد. آغاز کار او بهعنوان مستندساز نیز به اواسط دهه ۴۰ بازمیگردد.
اولین گام ناصر تقوایی در عرصه فیلمسازی حرفهای، فیلمی نامتعارف نسبت به جریان فیلمسازی مرسوم زمان خود بود. فیلم «آرامش در حضور دیگران» با سرمایه گذاری تلویزیون ملی و از دل سینمای دهه پنجاه ساخته شد. داستان فیلم از مجموعه «واهمههای بینامونشان» نوشته غلامحسین ساعدی برگرفته شده بود. آرامش در حضور دیگران پس از نمایش محدودی که در جشن هنر شیراز (شهریور ۱۳۴۹) داشت، توقیف و بایگانی شد و پس از چهار سال سرانجام از ۲۲ فروردین ۱۳۵۲ در سینما کاپری تهران به نمایش درآمد و با استقبال تماشاگران و منتقدان روبرو شد، اما با اعتراض جامعه پرستاران نمایش آن برای همیشه متوقف شد.
ناصر تقوایی، بعد از توقیف فیلم آرامش در حضور دیگران و شکست تجاری آن، فیلم جنایی و مهیج صادق کرده را ساخت که به رغم جنبههای تجاری و گیشه پسند آن، ساخت و پرداخت ماهرانهای داشت و اثری متفاوت در ژانر سینمای تریلر جنایی ایران بود. صادق کُرده فیلمی جنایی است که ناصر تقوایی آن را بر اساس داستانی واقعی که در اوایل دهه ۳۰ در جادههای جنوب ایران اتفاق افتاده بود، میسازد. صادق کرده نوشته خود تقوایی بود که سعید راد، محمدعلی کشاورز و عزتالله انتظامی در آن بازی میکردند. این تنها فیلمی است که تقوایی در آن از فلاشبک استفاده کرده که اتفاقاً فرم مورد علاقهاش هم نیست. صادق کُرده به لحاظ تم انتقامجویی فردی، دفاع از ناموس و پایان آن که با مرگ قهرمان همراه است، شباهتهای آشکاری به فیلم قیصر مسعود کیمیایی داشت هرچند سبک کار دو فیلمساز و نحوه پرداخت موضوع در قیصر و صادق کرده کاملا با هم متفاوت است.
سومین فیلم بلند تقوایی فیلم نفرین است. این فیلم در ششمین دوره جشنواره سینمایی سپاس جوایز فیلم منتخب دوم هیأت داوران (نشان نقره) و بهترین فیلمبرداری را دریافت کرده است. نفرین را مهجورترین فیلم کارنامه سینمایی تقوایی میدانند که در اکران عمومی محدودش در سینما کاپری (بهمن فعلی) با استقبال چندانی مواجه نشد، اما این فیلم از کارهای محبوب خود تقوایی است. تقوایی در این فیلم که خود نگارش فیلمنامهاش را با اقتباس از داستان باتلاق نوشته میکا والتاری، نویسندۀ فنلاندی، به عهده داشته به مسائل ازلی و ابدی، چون تقدیر و سرنوشت، سرشت و ابعاد فلسفی انسان و شکلگیری فاجعه پرداخته است. تقوایی در سومین فیلمش به درونمایه فیلم نخستش بازمیگردد. موضوع و شخصیتها و مناسبات آدمهای نفرین ادامه آرامش در حضور دیگران است. نفرین نه فقط از حیث موضوع و شخصیتپردازی و ساخت به استحکام آرامش نیست، بلکه فاقد لحظههای مؤثر و عاطفی صادق کرده نیز هست و از جهاتی میان صادق کُرده، آرامش سرگردان است. نقشهای اصلی نفرین را بهروز وثوقی، فخری خوروش و جمشید مشایخی بازی کردهاند و فیلمبرداری تحسینبرانگیزش که به شیوه سیاه و سفید انجام شده به عهده نعمت حقیقی بوده است.
مجموعه تلویزیونی دایی جان ناپلئون ساخته ناصر تقوایی از ماندگارترین و محبوبترین مجموعههای تلویزیونی است که با اقتباس از رمانی بههمین نام نوشته ایرج پزشکزاد ساخته شده است. تقوایی در دایی جان ناپلئون به هجو اشرافیت متظاهر و توخالی و سنتها و ارزشهای اخلاقی آنها میپردازد. مجموعه تلویزیونی تقوایی توصیفی طنزآمیز از عیاشی و مشغولیتهای خانوادهای است که ظاهراً در ناز و نعمت زندگی میکند؛ و روز خود را با گوشه و کنایهزدن به فامیل و در و همسایه، چشمچرانی و نظربازی و رد و بدلکردن حرفهای بیارزش میگذرانند. رمان انتقادی پزشکزاد، کارگردانی تقوایی، بازیهای غلامحسین نقشینه (در نقش داییجان ناپلئون) و پرویز فنیزاده (در نقش مشقاسم) از امتیازهای این مجموعه است.
ناخدا خورشید اولین فیلم تقوایی بعد از انقلاب است. علاقه تقوایی مانند دیگر فیلمسازان موج نو به ادبیات باعث شد تا در چهارمین اثرش هم نگاهی به داستان داشتن و نداشتن اثر ارنست همینگوی داشته باشد و اثری ایرانی از این داستان مطرح بسازد. ناخدا خورشید به همت جمعی از جوانان سینمای اصفهان و در راس آن اکبر خامین ساخته شد و در میانه راه تولید هارون یشایایی برای تکمیل پروژه در مقام تهیه کننده به فیلم پیوست. فضای فیلم یک فضای جنایی است و تصاویر در جنوب ایران ثبت شده است. آنچه بیش از هر چیز به ناخدا خورشید اعتبار میدهد پرداخت مناسب آن است. فضا و شکل نمایش ماجرا و تصویری که از بندر نیمه ویران، تبعیدیها و آدمهای غریب و غیرمتعارف آن ارایه شده در بیشتر لحظههای فیلم با ظرافت از کار درآمده است. بازی داریوش ارجمند در نقش ناخدا، سعید پورصمیمی به نقش «ملول» و فیلمبرداری و نورپردازی مهرداد فخیمی از امتیازهای دیگر فیلم است.
ای ایران را خود تقوایی با درونمایۀ هویت ملی نوشته و با بازی اکبر عبدی و حسین سرشار در نقش شخصیتهای اصلی، موسیقی ناصر چشمآذر و فیلمبرداری محمود کلاری در ماسوله ساخته شده است. فیلم به دلایلی از بخش مسابقۀ جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد و در بخش مرور یکسال سینمای ایران به نمایش درآمد. داستانای ایران در بستر ماجراهای مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب میگذرد. تقوایی در فیلم با زبانی طنز به هجو دیکتاتوری و استبداد پرداخته است.ای ایران برخلاف دیگر آثار تقوایی، قهرمان واحدی ندارد. بلکه تمامی اهالی روستا در نقش قهرمان و گروهبان مکوندی در نقش ضدقهرمان ظاهر شدهاند.
کشتی یونانی فیلم کوتاهی به کارگردانی ناصر تقوایی از مجموعه قصههای کیش است که درباره جزیره کیش و کشتی یونانی آن ساخته شده است. قصههای کیش در جشنوارههای لا روشل (فرانسه- ۱۳۷۸)، کن (دوره پنجاه و دوم- ۱۹۹۹)، توکیو (۱۳۷۸) و بانکوک (۱۳۷۹) حضور داشته و در جشنوارۀ کن نامزد دریافت نخل طلایی بهترین فیلم بوده است. کشتی یونانی بخش اول فیلمی اپیزودیک است که عنواین بخشهای دیگرش از این قرار است: اپیزود دوم: سفارش (ابوالفضل جلیلی) و اپیزود سوم: در (محسن مخملباف).
داستان فیلم درباره زنی فردی به نام شنبه است. شنبه، صیادی که به اتفاق همسرش در سواحل کیش زندگی میکند، همراه دوستش جمعه، کارتنهایی را که از یک کشتی یونانی به دریا ریخته میشود جمعآوری و آن را آویزان میکند تا خشک شوند. همسر او از این کارش ناراحت است، اما شنبه که معتقد است «همه چیز از دریا میآید»، پاسخ میدهد که قصد دارد دکهاش را درست کند. جمعه به شنبه میگوید که همسرش بیمار و هوایی شده و باید او را برای مراسم سنتی زار آماده کند. در مراسم زار معلوم میشود که دلیل بدحالی زن، ترس شدید او از کشتی یونانی و کارتنهای مقوایی است و جمعه به شنبه میگوید که کارتنها را دور بریزد. پس از پایان مراسم، شنبه به همراه همسرش به خانه برمیگردد. همسرش در کنار ساحل مینشیند و به کشتی یونانی که در دوردست، ملوانان بر عرشه آن، کارتنها را به دریا میریزند نگاه میکند. در همین اثناء با نگرانی تعداد زیادی قوطی خالی را میبیند که امواج دریا آنها را به نزدیکی او میرساند.
کاغذ بی خط ساخته ناصر تقوایی یک اثر اجتماعی است که سال ۸۰ با حمایت و تهیهکنندگی یکتا فیلم و حسن توکلنیا ساخت. کاغذ بیخط تا امروز آخرین اثر سینمایی این کارگردان مطرح ایرانی است که ساخته شده است. هر چند تقوایی بعد از آن برای ساخت چای تلخ چند باری دورخیز کرد، اما این پروژه تا امروز نیمه تمام مانده است. فیلمنامهی کاغذ بیخط را تقوایی بر اساس طرحی از مینو فرشچی نوشته است. فیلم نخستین بار در بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد و بعد از نامزدی در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد (خسرو شکیبایی) و نقش اول زن (هدیه تهرانی) توانست جایزه ویژه هیات داوران را در کارگردانی دریافت کند.
در دوره ششم جشن خانه سینما نیز تندیس زرین بهترین فیلم به انتخاب انجمن منتقدان و نویسندگان به این فیلم اهدا شده است. مهمترین نکته درباره کاغذ بیخط شکل پرداخت استعاری تقوایی به جهان داستان و آدمهایش است. هرچند تماشاگر بهظاهر دارد زندگی روزمره یک زوج مدرن طبقه متوسطی را در اواخر دهه ۷۰ میبیند، اما این تنها ظاهر قضیه است. در خانه و زندگی آنان هرچیزی، نمادی از یک حضور دیگر و چیزی ناشناختهتر است که فیلمساز ترجیح داده به شکل غیرمستقیمی به سراغشان برود و با کاربرد یک جهان تماما استعاری، بخش عمدهی فهم و شهود فیلم را بر عهدهی تفسیر شخصی خود تماشاگر بگذارد.