اقتصاد۲۴-بحران کمبود گاز در کشوری که بهعنوان صاحب دومین ذخایر گاز جهان شناخته میشود، معما و تناقضی بزرگ است. هر روز ابعاد تازهای از این بحران آشکار میشود، جایی که مسئولان دولت بهجای نگاه به ریشههای اصلی، به راحتی انگشت اتهام را بهسوی مردم نشانه میروند و مصرف بالای آنها را عامل بحران میدانند. اما حقیقت تلختر از این حرفهاست: فرسودگی زیرساختها و توقف پروژههای توسعهای، گازهای میلیاردی کشور را به بحران کشانده است
وقتی بیش از ۸۰ درصد برق کشور وابسته به گاز است، سؤال اینجاست که در زمانی که ۹۰ درصد صنایع نیز به این سوخت حیاتی وابستهاند، چرا هیچ برنامهای برای جایگزینی و تقویت تولید گاز وجود ندارد؟ افزایش ناترازی در تولید گاز، بهویژه در فصول سرد سال، سبب میشود که تخصیص گاز به صنایع و نیروگاهها محدود یا حتی قطع شود و نتیجه آن چیزی جز مصرف مازوت و قطع برق نیست
در این شرایط، دولت برای جلوگیری از آشکار شدن بحران، به توقف مازوتسوزی در نیروگاهها میپردازد تا خود را حامی سلامت مردم نشان دهد. اما آیا واقعاً مشکل مازوت است؟ واقعیت این است که کمبود گاز و عدم توانایی در تأمین سوخت مایع جایگزین، نیروی کشور را به بحران کشانده است. حتی زمانی که عراق بهجای بدهیهای خود مازوت بیکیفیت را به ایران پیشنهاد میکند، این سوال مطرح میشود که آیا از این بحران میتوان بهراحتی عبور کرد؟
در نهایت، بحران اصلی نه در سوخت مازوت، بلکه در ناترازی شدید تولید گاز است. کشوری که بزرگترین منابع گازی جهان را در اختیار دارد، قادر به بهرهبرداری از آنها نیست. غفلت از سرمایهگذاری و توسعه میادین گازی باعث شده که ایران به جای تبدیل شدن به هاب برق منطقهای، در گرداب بحران انرژی دست و پا بزند. این بحران نه تنها امروز بلکه پیشنمایشی از فاجعهای است که در آیندهای نهچندان دور گریبانگیر این سرزمین خواهد شد.