اقتصاد ۲۴- تغییر لحن صدا و سیمای ایران در روز جمعه گذشته و جایگزینی عنوان "گروههای مسلح" با "تروریست" برای اشاره به معارضان سوری نشان میداد که وضعیت به نفع بشار اسد نیست. در همان روز "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهور ترکیه صحنه گردان اصلی خارجی تحولات اخیر سوریه، در سخنرانی خود از تصرف شهرهای سوریه توسط معارضان حمایت کرد. او گفته بود که برای گفتوگو و یافتن راهحل با اسد تماس گرفته، اما پاسخ مثبتی دریافت نکرده است. اردوغان افزوده بود: "ادلب، حماء، حمص و البته هدف نهایی دمشق است. امید ما این است که این کارزار در سوریه بدون هیچ حادثه و مشکلی پیش برود".
اردوغان به دنبال از بین بردن حضور یا قلمرو کردهای مسلح در مرزهای ترکیه بوده است، زیرا این کشور تلاش میکند مبارزه طولانی مدت علیه جدایی طلبان مسلح کرد را حل و فصل کند. اردوغان همچنین خواهان ایجاد یک "منطقه امن" در شمال سوریه برای اسکان مجدد میلیونها پناهجوی سوری در حال حاضر در ترکیه است. با این وجود، فراتر از آن اردوغان به دنبال کاهش نفوذ ایران است از قفقاز گرفته تا خاورمیانه.
به گزارش اقتصاد ۲۴، ریشه اقدامات اخیر ترکیه را میتوان در حمله چهار سال پیش نیروهای آذربایجان به قره باغ کوهستانی دنبال کرد. اردوغان در نزدیکی مرزهای ایران در شمال از کریدور زنگزور پشتیبانی کرد یک مسیر حملونقل پیشنهادی که جمهوری آذربایجان را از طریق استان سیونیک ارمنستان به منطقه نخجوان متصل میکند که عملاً ترکیه، جمهوری آذربایجان و آسیای مرکزی را به یکدیگر متصل میکند. در صورت تحقق، این کریدور یک مسیر مهم ایران را به اروپا قطع میشود و کنترل ارمنستان بر منطقه محدود خواهد شد. در حالی که بسیاری از منازعات در طول تاریخ حالت ایدئولوژیک داشته اما به نظر میرسد ماهیت جنگ این بار عمدتاً حول محور اهداف ژئوپولیتیکی میچرخد. ترکیه مجموعهای از اهداف ژئوپولیتیکی از جمله ضربه زدن به منافع ایران و محور مقاومت در سراسر منطقه و کسب دستاوردهای اقتصادی بالقوه با گسترش حضور خود در شمال سوریه را دنبال میکند.
در واقع، آغاز کارزار ترکیه علیه ایران را باید در جنگ دوم قره باغ در سپتامبر ۲۰۲۰ و تصرف قره باغ کوهستانی توسط نیروهای باکو و ساقط کردن حکومت خودخوانده ارمنی تحت حمایت ایروان در استپاناکرت پایتخت آن دنبال کرد، جنگی که در آن نیروهای آذربایجانی با کمک پهپادهای ساخت اسرائیل و ترکیه و پشتیبانی لجستیک ترکیه بر نیروهای ارمنی در قره باغ پیروز شدند. در جریان آن جنگ باکو ۵ شهر، ۴ شهرک، ۲۴۰ روستا و کل نوار مرز ایران و جمهوری آذربایجان را در تصرف خود درآورد.
به گزارش رسانههای ایرانی، از آغاز درگیریها در طول ۱۸ روز، بیش از ۵۰ موشک و خمپاره به شهرستانهای مرزی ایران اصابت کردند. نگاهی سریع به نقشه منطقه نشان میداد تحولات رخ داده سبب از دست رفتن تقریباً کامل نوار مرزی ایران با جمهوری ارمنستان شد و ایران در مرزهای شمالی خود تقریباً به طور کامل با جمهوری آذربایجان همسایه شد. در شرایطی که ایران با اتخاذ از تصرف قره باغ توسط جمهوری آذربایجان دفاع کرد و بر حفظ امنیت و حقوق جمهوری ارمنستان نیز تأکید نمود آنچه که در عمل رخ داد نشان دهنده عدم تأمین منافع ایران ایران و جسورتر شدن اردوغان برای پیگیری برنامه اش به منظور به تضعیف قدرت ایران از قفقاز تا خاورمیانه بود.
حشمتالله فلاحت پیشه، نماینده سابق مجلس ایران پیشتر به بخشی از هزینههای ایران در سوریه اشاره کره بود. او گفته بود:"ما ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار به سوریه دادیم و باید آن را پس بگیریم. پول این ملت آنجا هزینه شده است". ایران در ازای حمایت از دولت سوریه خواستار کسب امتیازات اقتصادی شد. مهمتر از همه از نظر استراتژیک، ایران حق ساخت یک بندر دریایی در سوریه، ظاهراً برای استفاده تجاری و همچنین برای استفاده نظامی را دریافت کرده بود. دو دولت در ژانویه ۲۰۱۷ پنج قرارداد تجاری بزرگ امضا کردند. به عنوان بخشی از این قراردادها، به یکی از شرکتهای تابعه شرکت مخابرات ایران، حق تبدیل شدن به ارائه دهنده خدمات تلفن همراه در سوریه داده شد. ایران همچنین تمایل خود به مشارکت در نوسازی ۸۵ مدرسه در سراسر شهر حلب و حومه آن را ابراز داشته بود. مشارکت ایران در بازسازی سوریه به معنای سود مالی برای شرکتهای ایرانی، دستیابی به زمین و املاک و امکان ایجاد زیرساختهای نظامی در شهرهای بازسازیشده ایران در طول چندسال اخیر با ارائه یک خط حیاتی از کالا و منابع انرژی به اسد خود بود. ایران با این کار قصد داشت خود را به مثابه محور اصلی اقتصاد سوریه معرفی کند.
در این راستا، "حسین جابری انصاری" مشاور ارشد محمدجواد ظریف، وزیر اسبق امور خارجه ایران در اکتبر ۲۰۱۸ گفته بود که ایران نمیخواهد در سوریه "موسسه خیریه" تأسیس کند و در عوض، مایل است فرصتهای اقتصادی در بازار سوریه به دست آورد. "یحیی رحیم صفوی" مشاور عالی مقام معظم رهبری نیز در همان سال گفته بود: "جمهوری اسلامی ایران باید هزینههایی را که در سوریه انجام داده است برگرداند و سوریها آمادگی دارند از طریق معادن نفت، گاز و فسفات سوریه این هزینهها را جبران کنند".
تهران از پیش یادداشتهای تفاهم و قراردادهایی را با دمشق منعقد کرده بود که طیفی از حوزهها از ساخت نیروگاهها گرفته تا سرمایه گذاری در حوزه کشاورزی را در بر میگرفت. دو طرف ظاهرا با هدف دور زدن تحریمهای آمریکا در تلاش برای ایجاد یک کانال بانکی نیز بودند. بدین ترتیب الگوی مشارکت ایران در بازسازی پس از جنگ در سوریه تغییر کرده و منافع اقتصادی بیش از ملاحظات سیاسی در اولویت قرار گرفتند. بر اساس نتایج مطالعهای که توسط مرکز مطالعات "جُسور" در ترکیه انجام شده بود، حکومت سوریه در فاصله بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴ با ایران ۱۲۶ قرارداد در بخشهای مختلف مانند انرژی، تجارت، بهداشت، آموزش، کشاورزی، صنعت، ارتباطات و مالی امضا کرد.
این تمام ماجرا نبود. برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، دولت ایران بخش خصوصی را تشویق میکرد تا در فعالیتهای اقتصادی در سوریه پیشتاز شود. "غلامحسین شافعی" رئیس وقت اتاق بازرگانی نیز اعلام کرده بود که بخش خصوصی آمادگی دارد تا این نقش را برعهده گیرد. در شرایطی که بخش دولتی ایران تحت فشار شدید و مستمر واشنگتن قرار داشت فعال کردن بخش خصوصی در منطقه میتوانست فضای تنفس تازهای را برای اقتصاد ایران فراهم کند. همزمان قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء نهاد اجرایی طرحهای اقتصادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز اعلام آمادگی کرده بود که اگر دولت ایران بخواهد آن نهاد حاضر است در بازسازی سوریه مشارکت کند."مهدی قوام" رئیس اسبق روابط عمومی شرکت "شرکت عمران و مسکن ایران" نیز شش سال پیش گفته بود:"ما در حال بررسی پروژههای ساختمانی در آنجا (سوریه) هستیم: مسکونی، فضای اداری، سالنهای ورزشی. بازار بسیار خوبی در آنجا وجود دارد".
به گزارش اقتصاد ۲۴، در سالیان اخیر خرما، زعفران، کشمش و محصولات آرایشی و بهداشتی ایرانی در کنار اجناس بسیاری از کشورهای دیگر در مغازههای دمشق پیدا میشدند. ایران موفق شد به صنایع دارویی و غذایی سوریه وارد شود. سوریه در سالیان پیش از اعتراضات علیه صنعت داروسازی پر رونقی داشت. حدود ۷۰ کارخانه در سراسر آن کشور ۹۳ درصد تقاضای داخلی را تامین میکردند و به حدود ۶۰ کشور جهان صادرات داشتند. با این وجود، یک دهه جنگ، این کارخانهها و شبکه برق مورد نیاز برای حفظ چنین صنایعی را ویران کرد. خشونت ناشی از جنگ باعث مهاجرت کارگران ماهر سوری شد و تحریمها دسترسی به مواد خام و قطعات ماشین آلات را مسدود کردند. در نتیجه، تا سال ۲۰۲۰ ظرفیت کلی تولید دارو در سوریه حدود ۷۵ درصد کاهش یافت. با افزایش قیمت محصولات ساخت سوریه، تقاضای داخلی و خارجی از بین رفت و بازار واردات ارزان قیمت در سوریه رونق گرفت. سیاستهای کنترلی و حمایت از صنایع داخلی وضع شده از سوی حکومت سوریه نیز باعث شد محدودیتهای اعمال شده توسط وزارت بهداشت آن کشور بر قیمت و صادرات داروهای ساخت سوریه سود مورد نیاز برای تولید داخلی را از بین برده و به رشد بازار سیاه دامن زد. در این میان، نابودی ظرفیت تولیدی سوریه همراه با کاهش ارزش ریال در ایران، برای صادرکنندگان ایرانی خبر خوبی بود چرا که میتوانستند محصولات ارزان قیمت خود را به سوریه صادر کنند. ایران به ویژه در صادرات کالاهای دارویی به سوریه، لبنان و عراق موفق بود. هم چنین، آب نباتهای ایرانی در بسیاری از مناطق سوریه جایگزین شیرینیهای محلی شده بودند.
علاوه بر آن، در سال ۲۰۲۳ روزنامه عرب زبان "القدس العربی" از افزایش خرید املاک در استانهای دمشق و ریف سوریه توسط شرکتهایی که با ایران به طور مستقیم در ارتباط هستند خبر داده بود. علاوه بر آن، یک شرکت خصوصی با نام Iloma Investment Private JSC که گفته میشد با ایران در ارتباط بوده قرار بود ۴۹ درصد از سهام فرودگاه بین المللی دمشق را خریداری کند. ایران و سوریه همچنین در جولای ۲۰۲۳ یک قرارداد تجاری با تعرفه صفر امضا کردند و در حال ایجاد یک بانک مشترک بودند.
کارخانه خودروسازی سایپا در سوریه به تولید خودرو میپرداخت، اما مشکل عمده برای آن تقاضای محدود بود. "عماد علویان" مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری کارکنان سایپا پیشتر گفته بود قدرت خرید مشتریان سوری کاهش یافته است. او پنج سال پیش گفته بود امیدوارم تولید دو برابر شده و از هزار دستگاه مونتاژ شده به دو هزار دستگاه خودرو برسیم. با این وجود، او گفته بود ما برای کمک به مشتریان سوری تخفیفهای زیادی از ایران گرفتیم، اما تقاضا کم بوده است. قطعات خودرو در جعبههای چوبی به بندر لاذقیه در دریای مدیترانه ارسال میشدند. این مقام پیشین سایپا گفته بود: "برای حمل و نقل قطعات از ایران مشکلی وجود ندارد، اما برای تبدیل قیمت قطعات مشکل وجود دارد، زیرا در حواله بانکی مشکل داریم". تحریمهای وضع شده از سوی کشورهای غربی انتقال پول به سوریه و یا خروج پول از آن کشور را برای آن کشور و معامله کنندگان ایرانی دشوار ساخته بود.
بیشتر بخوانید: بشار اسد کیست؟/ از چشمپزشکی در لندن تا چالش حکمرانی در سوریه
ایران اعلام کرده بود که مایل به ساخت خط راه آهنی است که گذرگاه مرزی شلمچه ایران را از طریق عراق به سواحل مدیترانه سوریه متصل میکند. مقامهای ایرانی این پروژه را کمک بالقوهای به طرح کمربند و جاده چین میدانستند که میتوانست نقش جاده ابریشم باستانی ایران را به عنوان یک قطب تجارت و حملونقل شرق و غرب ایفا کند.
به گزارش اقتصاد ۲۴، در واقع، فشار ناشی از تحریم آمریکا علیه ایران، تهران را بدین سمت سوق خواهد داد که همزمان با از دست دادن درآمد نفتی به سمت یافتن راههای تازهای برای احیای فعالیتهای اقتصادی بین المللی برود. در نتیجه، ایران به موازات نقش ژئوپولیتیک سنتی خود به طور فزایندهای مایل به ایفای نقش به عنوان یک بازیگر ژئواکونومیک در خاورمیانه بود. این روند در بلند مدت میتوانست نفوذ منطقهای ایران را تثبیت کند، زیرا وابستگی متقابل اقتصادی باعث میشد کار آمریکا در متقاعد کردن کشورهای منطقه برای مقابله با فعالیتهای ایران در منطقه دشوارتر شود. اکنون با سقوط اسد تثبیت موقعیت منطقهای ایران دشوارتر خواهد شد.
علاوه بر فشار تحریمها بر بخش مالی ایران و سوریه که مبادلات مالی را دشوار میساخت برآورد هزینهها در سالیان اخیر نشان میداد هزینه بازسازی در سوریه از ۲۵۰ میلیارد دلار تا ۴۰۰ میلیارد دلار متغیر بوده رقمی که تامین آن برای تهران و دمشق غیر قابل تصور به نظر میرسید. در نتیجه، تهران و دمشق هر دو از آشتی دولتهای عربی خلیج فارس با حکومت اسد استقبال میکردند تا بخش مهمی از بودجه مورد نیاز برای بازسازی سوریه تامین شود. با این وجود، کشورهای عربی عموما به دلیل بی ثباتی داخلی در سوریه و نگرانی از مواجهه با مجازاتهای تحریمی امریکا و غرب تمایل زیادی برای سرمایه گذاری در سوریه از خود نشان ندادند.
علیرغم تمایل ایران به گسترش همکاریهای اقتصادی با سوریه رقابت از جانب روسیه متحد دیگر و اصلی اسد وجود داشت. برای مثال، قراردادی که در سال ۲۰۱۹ با شرکت روسی "استروی ترانس گاز" به منظور مدیریت بندر طرطوس برای مدت ۴۹ سال منعقد شد، نمونه بارز این رقابت بود. وزیر حمل و نقل سوریه گفته بود استروی ترانس گاز در طول مدت قرارداد حدود ۵۰۰ میلیون دلار سرمایه گذاری خواهد کرد، به ویژه برای توسعه بندر طرطوس به منظور پهلوگیری کشتیهای بزرگتر. این شرکت روسی همچنین در سالیان اخیر دو قرارداد مشابه در سوریه امضا کرده بود: یکی توسعه معادن فسفات خنیفیس در حومه حماء و دیگری مدیریت مجتمع تولید کود در نزدیکی حمص.
این قراردادها اکنون به استروی ترانس گاز اجازه میداد تا بر کل فرایند تولید فسفات و زنجیره حمل و نقل و صادرات معادن به بندر طرطوس نظارت کند. در سپتامبر ۲۰۱۹، وزارت نفت سوریه نیز سه قرارداد با شرکتهای روسی در زمینههای اکتشاف، حفاری و تولید در بخشهای نفت و گاز در مناطق مرکزی و شرقی سوریه امضا کرد. در نتیجه، قراردادهای روسیه با سوریه به مانع مهمی بر سر راه افزایش نفوذ ژئوپولیتیک و نظامی ایران در سوریه تبدیل شد.
تولید ناخالص داخلی سوریه از ۶۰.۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ به حدود ۲۱.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ کاهش یافت و این در حالی بود که هزینههای بازسازی آن کشور همان گونه که پیشتر ذکر شد چند صد میلیارد دلار برآورد شده بود. بحران مالی لبنان از سال ۲۰۱۹ و پاندمی کووید-۱۹ مشکلات اجتماعی-اقتصادی سوریه را تشدید کرد به طوری که سطح فقر حتی پیش از شیوع کووید-۱۹ در سوریه بیش از ۸۵ درصد تخمین زده میشد. یکی از دلایل مقاومت اندک نیروهای سوری در برابر نیروهای تحریرالشام در جریان هجوم اخیر آن نیروها به شهرهای سوریه میتواند مشکلات اقتصادی و معیشتی عدیده مردم و نارضایتی آنان از وضعیت و در نتیجه منفعل باقی ماندن شان بوده باشد.
با کاهش یارانهها دولت سوریه از سال ۲۰۲۰ میلادی به این سو، دمشق سیاستهای ریاضتی را در پیش گرفت و برای مثال، قیمت بنزین به میزان ۸۰ درصد در آن کشور افزایش یافت. این تصمیم به طور قابل توجهی قیمتها را در سراسر سوریه افزایش داد و همزمان باعث کاهش توان رقابت تولید کنندگان سوری و کاهش قدرت خرید مردم سوریه شد. چالش دیگر، بی ثباتی و کاهش مداوم ارزش پوند سوریه واحد پول ملی آن کشور بود. ناتوانی دولت سوریه و بانک مرکزی آن کشور در تثبیت پوند سوریه، علیرغم وعدههای مکرر برای انجام این کار، نگرانی سرمایه گذاران خارجی را در مورد چشم انداز زیان مبادلهای ناشی از کاهش ارزش پول ایجاد کرد.
علاوه بر آن، تردیدهای جدی در مورد اجرای موفقیت آمیز پروژههای اقتصادی بین سوریه و متحدانش وجود داشت. برای مثال، دولت سوریه نتوانست بودجه لازم را برای مشارکت خود در معاملات بخش برق با ایران و روسیه تامین کند که این امر باعث شد ایران و روسیه از آن پروژهها خارج شوند. تامین مالی بازسازی سوریه یا سایر سرمایه گذاریها در زیرساختهای آن کشور توسط سرمایه خارجی نامشخص و ناکافی بود به ویژه آن که روسیه و ایران خود با مشکلات عمیق اقتصادی مواجه بودند. ایران سالها تحت تحریم غرب بود و روسیه در سالیان اخیر با آغاز جنگ اوکراین تحت فشار ناشی از تحریمهای غرب قرار گرفت.
بیشتر بخوانید: پسلرزه سقوط دولت بشار اسد؛ قیمت طلا و سکه صعودی میشود؟
همه چیز به ترکیب دولت آینده در سوریه بستگی دارد. اگر تحریرالشام بخواهند رویکردی تمامیت خواهانه مشابه طالبان را در پیش گرفته و سایر احزاب و جریانات سیاسی و گروههای قومیتی و فرقهای از نظر جمعیتی یعنی اقلیتهای سوری غیر سُنی را از خود دور کرده و قدرت را در تمامیت آن قبضه کنند ممکن است ترکیه ناخواسته سبب شود مواضع کشورهای عربی در قبال سوریه به ایران نزدیکتر شود، زیرا تحریرالشام در طول سالیان متمادی تفکری رادیکال را از خود نشان داده که از حمایت گسترده در کشورهای عربی و مسلمان برخوردار نیست. بخشهایی از سوریه ممکن است تبدیل به محل درگیری میان گروههای متخاصم تبدیل شود و افراط گرایی، نقل و انتقال اسلحه و موج پناهجویان به فراتر از مرزهای سوریه سرازیر شوند. خطر واقعی این وضعیت به طور خاص در امتداد مرزهای سوریه با اردن و عراق وجود دارد. برای ایران یک نکته کلیدی است: با سقوط اسد مسیر سوریه به لبنان دیگر برای ایران به منظور حمایت از حزب الله در دسترس و کارساز نخواهد بود و این امر میتواند در بلند مدت حزب الله را منزویتر سازد.
تا پیش از این مزیت نسبی ایران در جنوب سوریه تا حد قابل توجهی برخورداری از شبکهای امنیتی بود که امکان دسترسی به مرز را فراهم میساخت و مناطق کلیدی عملیات روستایی، دمشق، قنیطره و منطقه مرزی لبنان را به یکدیگر متصل میکرد. در مقابل، روسیه نتوانسته بود چنین مدلی را در درعا با تیپ هشتم اجرا کند و حکومت اسد نیز فاقد ابزار لازم برای انجام این کار بود. این امر به وابستگی شدید روسیه و حکومت سوریه به ایران و متحدانش کمک کرد و به ایران در جنوب، به ویژه در قنیطره دست برتر را داد. اکنون این مزیت برای ایران در بهترین حالت کاهش مییابد و در بدترین حالت از بین خواهد رفت.
به گزارش اقتصاد ۲۴، قدر مسلم آن که هر حکومتی در سوریه بر سر کار آید تحت نفوذ آنکارا خواهد بود. در نتیجه، هر دولتی در سوریه به قدرت برسد به ایران اجازه نخواهد داد از طریق مرزهای سوریه به حزب الله کمک کند. در واقع، ترکیه در ابتدا در قفقاز برنامه قطع ارتباط ایران با قفقاز را اجرا کرد و اکنون با همسویی منافع با اسرائیل پس از حملات اسرائیلیها علیه مواضع حزب الله در لبنان و کسب اطمینان از کاهش توان حزب الله درصدد قطع ارتباط ایران با لبنان برآمده است. اسرائیل احتمالا این مسیرها را بیشتر از هر زمان دیگری تحت نظر خواهد داشت، به ویژه مسیرهایی که در امتداد مرزهای لبنان و سوریه قرار دارند.
ساختار معارضان سُنی در سوریه چندان متحد به نظر نمیرسد. آنان دچار اختلافات داخلی هستند که به محض رسیدن به قدرت میتواند عمیقتر شود. اگر این اتفاق رخ دهد سوریه ممکن است وارد یک جنگ داخلی بسیار متفاوت شود. با این وجود، یک موضوع مشخص است: سوریه در سالیان آینده به میدان نبرد شدید بین ایران و ترکیه تبدیل خواهد شد. این رقابت حتی میتواند به عراق هم سرایت کند. بی سبب نبود که دو ماه پیش رئیس "تی آر تی" رادیو تلویزیون دولتی ترکیه در مراسمی گفته بود: "تا پایان امسال (میلادی) تی آر تی فارسی را راه اندازی میکنیم. با این کار ایران را اذیت میکنیم. ناگزیریم ایران را اذیت کنیم".