اقتصاد۲۴- این حقیقت تلخ روزگار است که قنات ایرانی که روزگاری نماد تدبیر مردمان یک سرزمین در مدیریت آب بود، حالا با تهدیدی مواجه است که بیتدبیری در مدیریت آب نصیبش کرده. باغ ایرانی بهشتی بود که همان مردم در اقلیم کمآب ایران با هوشمندی خلق میکردند، حالا زیر تیغ سوءمدیریتهاست. فرونشست بلایی است که زندگی و امنیت و آینده و تاریخ را نشانه گرفته است. بلایی که مدیران بد و تصمیمگیران بیتدبیر بر این سرزمین نازل کردهاند. نقشه فرونشست در ایران آنقدر گسترده شده که چیزی نمانده تا منطبق بر مرزهای جغرافیایی این سرزمین شود. در این میان آثاری که قرنها از تاراج و حوادث و تندبادها جان به در بردهاند، در کنار تمام مشکلات و مصایبی که دارند، حالا باید با فرونشست در چند قدمیشان دستوپنجه نرم کنند. واکنش مدیران و مسئولان مرتبط با این موضوع در قبال این بحران، همان است که «علی بیتاللهی» میگوید: «تا یک فاجعه بزرگ اتفاق نیفتد، تصمیم اجرایی صحیحی گرفته نمیشود.»
تختجمشید، نقش جهان، مسجد جامع اصفهان، گنبد سلطانیه، قناتها و بخشهایی از باغهای ایرانی و شهر تاریخی یزد براساس آخرین گزارش مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، در معرض آسیبهای شدید ناشی از فرونشست قرار دارند. این گزارش نشان میدهد از ۶۳ سایت میراث جهانی ایران ۲۷ سایت در مناطق پرخطر فرونشست زمین قرار دارند. در سالهای اخیر نشانههای این آسیب در آثار تاریخی تشدید شده و شدیدترین آن شکاف عمیقی است که در چند قدمی محوطه جهانی نقشرستم نگرانیهای جدی برای دوستداران میراث فرهنگی ایجاد کرده است. این آسیبها ناشی از سالها سوءمدیریت منابع و بیتوجهی به نشانههاست. حالا وضعیت آثار تاریخی با پدیده فرونشست و در مواردی تبعات تغییراقلیم، به محدوده بحران نزدیک شده است و کارشناسان درباره آن هشدار جدی میدهند.
«علی بیتاللهی»، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، درباره گزارش اخیر این مرکز که در آن به تهدید آثار تاریخی اشاره شده است، به «پیام ما» میگوید: «ما یک مطالعه کشوری انجام دادیم و بااستفاده از نقشهها و اطلاعات موجود، پهنههای فرونشست در تمام استانها را مشخص کردیم. بهدلیل حساسیت و علاقهام به آثار تاریخی کشور، از وزارت میراثفرهنگی خواستم تا موقعیت، مختصات و اطلاعات مربوط به آثار تاریخی را در اختیارمان بگذارد. با انطباق این اطلاعات بر نقشه فرونشست متوجه شدیم حدود ۲۷ اثر در زونهای فرونشست قرار دارند و در معرض آسیب هستند. طبق بازدیدهای میدانی و گزارشهایی که تهیه کردیم، برخی از این آثار بهطور مشخص تحتتأثیر فرونشست قرار گرفتهاند و برخی دیگر در آینده ممکن است دچار آسیب شوند.»
بیتاللهی: ما تمام نکات و موارد لازم را به تفصیل و در قالب کارگاه و همایش در وزارت میراثفرهنگی برای مسئولان مطرح کردهایم، اما متأسفانه بعد از گذشت مدتی موضوع فراموش میشود و گویا تا یک فاجعه بزرگ اتفاق نیفتد، تصمیم اجرایی صحیحی هم گرفته نمیشود. این رویکرد باید تغییر کند، در شرایط فعلی لازم است یک اقدام جدی و اصولی برای محافظت از این داراییهای ملی و فرهنگی صورت گیرد
بیتاللهی درباره عامل اصلی تشدید این پدیده میگوید: «عامل اصلی فرونشست زمین، دخالتهای انسانی است، بهویژه برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی حتی در حریم آثار تاریخی. ازآنجاکه هیچ قوانین و مقرراتی در این زمینه نداریم و غفلتهایی صورت گرفته است، زمینهای کشاورزی در نزدیکی بناهای تاریخی، مثل نقشرستم، وجود دارند که چاههای آب زیادی دارند و در اثر استحصال بیرویه این آبها، فرونشست در حوزههای حریمی این آثار هم رخ میدهد. متأسفانه آثار فرونشست در قالب شکافها، فروچالهها یا ترک در دیوارها و بناهای تاریخی نمایان میشود.» او درباره نقش تغییراقلیم در تشدید این پدیده، معتقد است: «تغییراقلیم، یک پدیده جهانی است. نمودارها نشان میدهند که در سالهای اخیر، نزولات جوی در مقایسه با درازمدت حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش داشته است، درحالیکه شیب افت آبهای زیرزمینی بسیار بیشتر از این میزان است و تأثیری به میزان ۳ تا ۴ برابر افت نزولات جوی را نشان میدهد. بنابراین، تغییراقلیم و کاهش بارندگیها تأثیرگذار است، اما نقش آن در این زمینه در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد است.»
بیشتر بخوانید:تمام استانهای ایران به جز گیلان درگیر فرونشست زمین
بیتاللهی با اشاره به وجود بناهای تاریخی در محدودههای پرخطر فرونشست، بر آسیبپذیری این آثار در مقابل این پدیده تأکید میکند و میگوید: «با وضعیت موجود لازم است پدیده انسانساخت فرونشست زمین را حداقل در حرایم حفاظتی آثار تاریخی متوقف کنیم. این کار قابل انجام است به شرط اینکه یک عزم جدی مدیریتی هماهنگ بین دستگاههای مختلف دخیل در این امر وجود داشته باشد، تجربه موفق در کنترل فرونشست زمین در کل دنیا به تعدد وجود دارد و میتوانیم از آنها برای حفظ آثار تاریخی کشورمان استفاده کنیم.» او درباره اقدامات حفاظتی در قبال آثاری مثل نقشرستم که علائم فرونشست بهطرز آشکاری در چند قدمی آن ظاهر شده است، میگوید: «برای کنترل خطرات فرونشست، چندین حوزه فعالیت مهندسی و مدیریتی وجود دارد. مهمترین آنها کنترل عوامل ایجادکننده فرونشست زمین است. بهعنوان یک راهحل قطعی و ریشهای، باید عواملی را که منجر به فرونشست در حریم آثار تاریخی میشوند، کنترل کرد. یکی از این عوامل، وجود چاههای آب و برداشت بیرویه از آنهاست. چگونه میتوان این مشکل را کنترل کرد؟ با تغییر الگوی کشت و شیوه آبیاری زمینهای کشاورزی اطراف این آثار. یکی دیگر از راهحلها، تغذیه مصنوعی آبخوانها است. این روش نهتنها به حفظ منابع آبی کمک میکند بلکه میتواند به کنترل فرونشست زمین نیز کمک کند. علاوهبر اقدامات مدیریتی، برای محافظت از خود سازهها نیز میتوان اقداماتی مهندسی انجام داد. در مناطقی که شکافها و ترکها در آثار تاریخی مشاهده میشود، میتوان با تمهیدات مهندسی ساده و کمهزینه از پیشرفت شکافها جلوگیری کرد. ما در مناطقی مانند جنوب تهران و ورامین این اقدامات را بهصورت پایلوت انجام دادهایم.»
مسئله فرونشست و تشدید آن بهویژه در نزدیکی آثار تاریخی علاوهبر سوءمدیریت در حوزه منابع آب، به بیتفاوتی متولیان امر میراث فرهنگی هم برمیگردد، بیتاللهی درباره این موضوع میگوید: «دستگاهی که المانهای تحت مسئولیتش در معرض خطر است، باید اقدامات جدی را در برنامههای خود قرار دهد. ما تمام نکات و موارد لازم را به تفصیل و در قالب کارگاه آموزشی و همایش در وزارت میراثفرهنگی برای مسئولان مطرح کردهایم، اما متأسفانه بعد از گذشت مدتی موضوع فراموش میشود و گویا تا یک فاجعه بزرگ اتفاق نیفتد، تصمیم اجرایی صحیحی هم گرفته نمیشود. این رویکرد باید تغییر کند، در شرایط فعلی لازم است یک اقدام جدی و اصولی برای محافظت از این داراییهای ملی و فرهنگی صورت گیرد.».
اما نکته قابلتأمل دیگری که بیتاللهی به آن اشاره میکند، این است که: «در اثر فرونشست ممکن است ساختمان فرونریزد، اما بهدلیل گسترش ترکها و شکافها بنا تضعیف میشود. در کشور زلزلهخیزی مانند ایران اگر بناهای تاریخی دچار ترک و شکاف ناشی از فرونشست شوند، با یک زلزله کوچک ممکن است ما این آثار را از دست بدهیم.»
دشت مرودشت یکی از کانونهای پرخطر بروز فرونشست و درعینحال یکی از مراکز مهم تمدنی ایران است که محوطههای ارزشمندی، چون تختجمشید، پاسارگاد و نقشرستم در آن قرار دارد. چندماه پیش بود که بروز شکافهای عمیق در چند قدمی آثار محوطه باستانی نقشرستم و ترکهایی در کعبه زرتشت افکار عمومی را متوجه بحرانی جدی در تأثیر فرونشستها بر آثار تاریخی کرد. «حمید فدایی»، رئیس پژوهشکده حفاظت و مرمت پژوهشگاه میراثفرهنگی، در گفتوگو با «پیام ما» درباره تهدیدهای جدی فرونشست زمین و تغییراقلیم بر میراث فرهنگی ایران با تأکید بر اینکه تغییراقلیم موضوع تازهای نیست و همیشه وجود داشته؛ حتی در پژوهشهای دیرین اقلیمشناسی مشخص شده که این چرخهها مکرراً رخ داده، بهگونهایکه حتی برخی از تمدنهای باستانی را دچار فروپاشی کرده است، میگوید: «مسئله اینجاست که ما در سیستم اقلیمی دخالت کردهایم و این دخالتها بروز این پدیدهها را تشدید کرده است. این مسئله بهویژه در منطقهای مانند دشت مرودشت، بسیار ملموس است.» فدایی که تجربه مدیریت پایگاههای جهانی تختجمشید و پاسارگاد را دارد، به سالها قبل برمیگردد؛ روزهایی که نشانههای فرونشست بهتازگی در این دشت نمایان شده بود: «اولین علائم تأثیر تغییراقلیم در محدوده تختجمشید و پاسارگاد حدود ۱۵ سال پیش مشاهده شد، اما آن زمان کسی باور نکرد و نشانهها جدی گرفته نشد. اگر امروز این آثار بهدلیل فرونشستهای ۲۰ سانتیمتری تهدید میشوند و نگرانیهای جهانی ایجاد کردهاند، باید بگویم این مشکلات قابل پیشگیری بودند. در ۱۵ سال گذشته میتوانستیم بهصورت مشترک با سازمانهای مختلف این بحران را مدیریت کنیم. اما متأسفانه این فرصت از دست رفت.» فدایی معتقد است وقتی صحبت از پدیده فرونشست میشود، تأکید بر امنیت غذایی است و نگرانیها متمرکز بر مهاجرت است، اما توجه به این پدیده از منظر میراث فرهنگی هم به همان اندازه اهمیت دارد.
فدایی به آماری که مربوط به حدود یکدهه پیش است، اشاره میکند و میگوید: «در دهه ۹۰ حدود ۱۶ هزار چاه در منطقه مرودشت حفر شده بود که نیمی از این چاهها غیرمجاز بودند. این وضعیت زنگ خطری برای مدیریت منابع آبی بهشمار میرفت. حالا با وجود تمام اتفاقاتی که در این منطقه افتاده است و تمام علائم فرونشست که آشکار و قابل مشاهده شده، همچنان چاه غیرمجاز در این منطقه حفر میشود. در گذشته شالیکاری و کشت گندم به منطقه کامفیروز محدود بود، اما حالا کشت این محصولات آببر در نزدیکی تختجمشید و نقشرستم هم صورت میگیرد. این نشان میدهد که ما هنوز این تهدیدات را باور نداریم؛ درحالیکه بسیار جدی هستند. آیا میتوان انتظار داشت که در چنین شرایطی فرونشستهای خطرناک در این دشتها رخ ندهد؟»
به باور فدایی یکی از راههای مواجهه با این شرایط آگاهی بخشی عمومی است: «بحران پیش رو باید بهطور دقیق اطلاعرسانی شود و ابعاد فنی آن بررسی شود. شاید با این آگاهی بتوانیم تا هنوز فرصت هست تغییرات بنیادینی در روش زندگیمان، بهویژه در شیوههای کشاورزی، ایجاد کنیم.» او همچنین به آموزههایی که پیشینیان برای ما بهجا گذاشتهاند، اشاره میکند و میراث ناملموسی که میتواند این وضعیت را مدیریت کند، اما متأسفانه قربانی شرایط شده است: «در مطالعاتی که به مسئله تابآوری گذشتگان ما در اقلیم و در این پهنههای تمدنی پرداختهاند، نکات بسیار مهمی وجود دارد. مثلاً در همین منطقه پارسه، پاسارگاد و تختجمشید میبینیم که تعداد زیادی سد، سازههای بزرگ مهندسی، بند و کانالهای آبرسانی احداث شدهاند.
بیشتر بخوانید:۶ منطقه پایتخت در معرض خطر فرونشست زمین
این زیرساختها بهدلیل اینکه مرودشت منطقهای همیشه پرآب بوده، بهویژه بهخاطر دو رود سیوند و رود کر که تمام شمال فارس را مشروب میکردهاند، ساخته شده است. آنها باید سیلابها را کنترل میکردند و آب را به چرخههای کشاورزی و آبرسانی مناطق مسکونی میآوردند. وقتی الان به این موضوعات میپردازیم، میبینیم که آنها در دوره خود چه کار بزرگی کردهاند. زیرا این سازهها باید دو پایتخت مهم یعنی پاسارگاد و تختجمشید را از خطر سیلابها ایمن میکردند و امنیت آبی را تأمین میکردند. رجوع به این نوع مهندسیها نشان میدهد که تعامل گذشتگان ما با طبیعت و منابع آب چگونه بوده است. این مسائل میتواند پیامهای فرهنگی مهمی برای مردم امروز داشته باشد. من اعتقاد دارم که در بحث تغییرات آبوهوایی یکی از مهمترین مسائلی که فراموش شده، این است که ما شناختی درباره تجربیات گذشتگان نداشتهایم. ما آمدهایم تمام دشتها را سوراخسوراخ کردهایم و آب را بیرون کشیدهایم. در همین مرودشت، چاهی که ۲۰ سال پیش در ۳۰ متری به آب میرسید، حالا در عمق ۳۰۰ متر هم به آب نمیرسد و اگر هم برسد، آب بیکیفیتی دارد با املاح بسیار زیاد.»
رئیس پژوهشکده حفاظت و مرمت پژوهشگاه میراث فرهنگی در پاسخ به این سؤال که روشها و اصول حفاظتی در مواجهه با بروز و تشدید پدیده فرونشست و همچنین تبعات تغییراقلیم چه مواردی است، میگوید: «در موضوع حفاظت، اولین گام مطالعه و شناخت است. بدون آگاهی از ابعاد مسئله، درمانی که میخواهیم تجویز کنیم، درمانی همهگیر و تأثیرگذار نخواهد بود. ما هنوز نتواستهایم ارزیابی دقیقی از وضعیت موجود انجام دهیم. بهعنوان مثال، در ارتباط با محوطهها میدانیم که حریمی تعریف شده که بیشتر حریم منظری است؛ یعنی روی زمین را در نظر گرفتهایم. بسیاری از مداخلاتی که انجام میشود، مانند ساخت کارخانهها یا پروژههای ساختمانی، را رصد میکنیم، اما در شرایط فعلی دغدغهای جدید به این مسائل اضافه شده است که کارشناسان بر آن تأکید دارند و آن این است که باید در کنار حریم منظری، حریم آبی و هیدرولوژی هم در نظر گرفته شود. مشکل اینجاست که هنوز مقیاس این حریم را نمیدانیم. این حریم زیر زمین است و ما تسلطی به آن نداریم. به همین دلیل نمیتوانیم اثرات آن را در ارتباط با میراث فرهنگی کاهش دهیم یا مدیریت کنیم. تا زمانی که این حریم شناخته نشود، کار بسیار سخت خواهد بود. بهویژه در مناطقی که فرونشستها و ترکخوردگیها رخ داده و آثار تاریخی در نزدیکی آنها قرار دارند، مانند نقشرستم. در اینجا، شکستگیها و ترکهایی که بهدلیل فرونشست ایجاد شدهاند، در کنار این آثار تاریخی قرار دارند و به نزدیکی آنها میرسند. در حال حاضر، ما نمیدانیم چقدر این حرکتهای زمین میتواند بر بناهایی مانند کعبه زرتشت اثر بگذارد. برای تصمیمگیری در مورد نحوه برخورد با این آثار باید مطالعات و پایشهای دقیقتری انجام شود.»
فدایی به ضرورت انجام مطالعات دقیقتر در زمینه شناخت ابعاد مختلف این بحران اشاره میکند و میگوید: «در این شرایط باید ارزیابی کنیم که آیا باید پیهای بناها را مستحکم کنیم یا برنامهای برای تبعات خشکسالی تدوین کنیم؛ چراکه تبعات تغییراقلیم و سوءمدیریت منابع آبی تنها به ترکها و فرونشستها محدود نمیشود؛ بحران ریزگردها، گردوغبار، ذرات معلق و آلایندههای صنعتی هم میتوانند تأثیرات منفی زیادی بر آثار تاریخی داشته باشند. باید بگویم که ما هنوز بهدلیل عقبماندگی در انجام تحقیقات دقیق، قادر به ارائه راهکارهای اجرایی نیستیم. به همین دلیل، ضروری است که بهسرعت مطالعات دقیقتری را آغاز کنیم.»
هرچند هشدار کارشناسان درباره وضعیت آثار تاریخی در معرض فرونشست، بسیار جدی است، اما در بسیاری از این آثار هنوز به نقطه غیرقابل بازگشت نرسیدهایم و بهگفته بیتاللهی هنوز میشود کاری کرد و دنیا تجارب موفقی در زمینه کنترل فرونشست دارد. اما اقدام اصولی و بموقع در این زمینه در گرو تدبیر و تعهد مدیرانی است که گویی چشم به راه فاجعه بزرگی هستند تا از خواب بیدارشان کند، اما انتظار برای وقوع آن فاجعه شاید باعث از بین رفتن بخشی از تاریخ هزارانساله این سرزمین برای همیشه شود.