
اقتصاد۲۴- نتایج یک پژوهش جدید نشان میدهد کمبود نیروی کار در ایران در دهههای آینده به چالش بزرگی تبدیل میشود. این گزارش که در فصلنامه پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)، وابسته به دانشگاه تربیت مدرس، منتشر شده تلاش کرده تا تصویر روشنی از آینده بازار کار در ایران ارایه دهد و معتقد است «برخلاف روند گذشته، ممکن است در دهههای آینده نهتنها مشکل بیکاری کاهش یابد، بلکه حتی کمبود نیروی کار به یک چالش تبدیل شود.»
نویسندگان این گزارش عنوان کردهاند در سالهای آینده، بازار کار ایران دستخوش تغییرات بزرگی خواهد شد. با افزایش تولید و رشد اقتصادی، نیاز به نیروی کار بیشتر احساس میشود. اما آیا جمعیت کشور پاسخگوی این نیاز خواهد بود؟ برای پاسخ به این سوال، گروهی از پژوهشگران دانشگاه آزاد اسلامی، واحد فیروزکوه، به سرپرستی صالح قویدل، تحقیقی را درباره تغییرات عرضه و تقاضای نیروی کار در ایران تا سال ۱۴۳۰ انجام دادهاند. در این پژوهش، تلاش شده است تا شکاف احتمالی میان تعداد افراد آماده به کار و نیاز بازار کار در آینده پیشبینی شود.
برای انجام این تحقیق، پژوهشگران از یک روش علمی به نام «مدل کوهورت» برای برآورد جمعیت در سن کار (۱۵ تا ۶۴ سال) استفاده کردهاند. آنها ابتدا جمعیت آینده ایران را با در نظر گرفتن روندهای باروری، نرخ مشارکت نیروی کار و رشد اقتصادی، پیشبینی کردند. سپس، با استفاده از دادههای تاریخی درباره میزان اشتغال و رشد اقتصادی، دو سناریو برای آینده بازار کار ترسیم کردهاند: یک سناریوی بدبینانه با رشد اقتصادی ۱ درصدی و یک سناریوی واقعبینانه با رشد اقتصادی ۲.۶ درصدی در سال. این سناریوها به پژوهشگران امکان دادهاند تا میزان عرضه و تقاضای نیروی کار را تا سال ۱۴۳۰ برآورد کنند.
بیشتر بخوانید: فشارهای حداکثری ترامپ تأثیر سختی بر اقتصاد ایران خواهد داشت
به نوشته این گزارش، اقتصاد ایران در حال تغییر است و این تغییرات بهطور مستقیم بر بازار کار اثر میگذارند. در ۵۰ سال اخیر، بازار کار ایران همواره با چالش بیکاری روبهرو بوده است. برای مثال، در سال ۱۴۰۰، جمعیت فعال کشور حدود ۲۶ میلیون نفر بوده که از این تعداد، ۲۳.۵ میلیون نفر شاغل و ۲.۳ میلیون نفر بیکار بودهاند. این ارقام نشاندهنده نرخ بیکاری حدودا ۹ درصدی در آن سال است؛ اما آینده چگونه خواهد بود؟ پیشبینیها نشان میدهند که ترکیب جمعیتی ایران در حال تغییر است و این تغییر ممکن است باعث دگرگونیهای چشمگیری در بازار کار شود.
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر اشتغال، رشد جمعیت و ترکیب سنی آن است. در حال حاضر، بخش عمدهای از نیروی کار ایران را نسل جوان تشکیل میدهد، اما در آینده، نرخ رشد جمعیت کاهش مییابد و ترکیب سنی جامعه تغییر خواهد کرد. به همین دلیل، یکی از پرسشهای کلیدی این است که آیا عرضه نیروی کار، یعنی تعداد افراد آماده به کار، در آینده پاسخگوی نیازهای بازار خواهد بود؟ بررسی این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا هرگونه عدم تعادل میان عرضه و تقاضای نیروی کار میتواند تأثیرات عمیقی بر اقتصاد کشور داشته باشد.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که تا سال ۱۴۱۰، همچنان بیکاری در کشور وجود خواهد داشت، اما روند آن کاهشی خواهد بود. در این سال، عرضه و تقاضای نیروی کار برابر میشود و از آن به بعد، روند جدیدی آغاز میشود که ایران را با کمبود نیروی کار مواجه خواهد کرد. طبق پیشبینیها، در سال ۱۴۳۰ میزان تقاضا برای نیروی کار حدود ۴۰ میلیون نفر خواهد بود، درحالی که عرضه نیروی کار در همین سال حدود ۳۰ میلیون نفر برآورد شده است. به این معنا که بازار کار ایران در آن زمان، با کمبود ۱۰ میلیون نفری نیروی کار مواجه خواهد شد. این یافتهها نشان میدهند که سیاستگذاران باید از هماکنون به فکر راهکارهایی برای جبران این کمبود باشند.
اهمیت این پژوهش در آن است که برخلاف تصور رایج درباره بیکاری پایدار در ایران، نشان میدهد که در آیندهای نه چندان دور، مشکل اصلی بازار کار نه بیکاری، بلکه کمبود نیروی کار خواهد بود. با توجه به اینکه نرخ رشد جمعیت در حال کاهش است و انتظار میرود که ایران تا سال ۱۴۳۰ تنها ۱۹ میلیون نفر افزایش جمعیت داشته باشد، این مساله میتواند به یک چالش بزرگ اقتصادی تبدیل شود. بنابراین، سیاستهای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی باید بهگونهای تنظیم شوند که بتوانند این تغییرات را مدیریت کنند. پژوهشگران برای توصیف وضعیت بازار کار ایران تا سال ۱۴۰۳ از دو سناریو استفاده کردهاند.
در سناریوی اول اگر نرخ مشارکت در دوره ۱۳۹۵ تا ۱۴۳۰ ثابت بماند، جمعیت فعال طی این دوره، فقط دو میلیون نفر و سالانه ۵۷ هزار نفر اضافه خواهد شد که بسیار کمتر از نیاز اقتصادی کشور است. در این سناریو، جمعیت فعال تا سال ۱۴۰۵ افزایش مییابد و سپس وارد منحنی نزولی میشود. بهطوری که در سال ۱۴۳۰ جمعیت فعال کشور در حدود ۲۴.۲۸ میلیون نفر خواهد بود. یعنی طی ۳۰ سال، فقط ۱.۹۶ میلیون نفر به جمعیت فعال کشور اضافه میشود. این سناریویی «کم برآوردی» برای عرضه نیروی کار است.
بیشتر بخوانید: معضل بازار کار ایران؛ کار هست کارگر نیست
در سناریوی دوم، فرض شده که نرخ مشارکت افزایش مییابد و استدلال پژوهشگران برای افزایش نرخ مشارکت، افزایش تحصیلات زنان است. اما نویسندگان میگویند که افزایش نرخ مشارکت کل کشور در گرو افزایش نرخ مشارکت زنان است؛ چرا که نرخ مشارکت مردان در سال ۱۳۹۵ نزدیک به ۷۰ درصد بوده که برابر با متوسط جهانی است و جایی برای افزایش ندارد. بنابراین، فرض بر این است که با توجه به دو برابر شدن متوسط سالهای تحصیل زنان، نرخ مشارکت آنها نیز دو برابر شود. یعنی از ۱۵ درصد در سال ۹۵ به ۳۰ درصد در سال ۱۴۳۰ افزایش پیدا کند.
در این سناریو همچنین فرض شده که نرخ مشارکت مردان از ۶۴ درصد در سال ۱۳۹۵ به ۷۰ درصد در سال ۱۴۳۰ و نرخ مشارکت زنان از ۱۵ درصد در سال ۹۵ به ۳۰ درصد در سال ۱۴۳۰ برسد. بنابراین نرخ مشارکت کل از ۴۰ درصد در سال ۹۵ به ۵۰ درصد در سال ۱۴۳۰ افزایش مییابد.
در این حالت، اگر نرخ مشارکت از ۴۰ درصد در سال ۹۵ به ۵۰ درصد در سال ۱۴۳۰ برسد، جمعیت فعال کشور سالانه ۲۳۰ هزار نفر و جمعا در کل این دوره، ۸ میلیون نفر افزایش خواهد یافت. گرچه باز هم این روند «کند» خواهد بود. بهطوری که در سال ۱۴۳۰ جمعیت فعال کشور به ۳۰.۳۵ میلیون نفر خواهد رسید.
اما سناریوی دوم، یک شرط مهم دارد و آن هم دو برابر شدن نرخ مشارکت زنان در اقتصاد ایران است که همین الان نه تنها با متوسط جهانی بلکه حتی با متوسط خاورمیانه هم فاصله دارد. بهترین وضعیت، زمانی است که متوسط رشد سالانه اقتصاد در سه دهه آینده، یک درصد و نرخ مشارکت متناسب با سالهای تحصیل زنان افزایش یابد. همچنین نرخ بیکاری در طول این دوره، ۷ درصد باشد.
بیشتر بخوانید:سهم ناچیز بخش خصوصی از کیک اقتصاد ایران؛ هر حوزهای که دولت وارد شد، ناترازی هم به دنبالش آمد
در این حالت، کمبود نیروی کار حدود ۶۷۰ هزار نفر خواهد بود. بدترین وضعیت، زمانی است که متوسط رشد سالانه اقتصاد در سه دهه آینده، ۲.۶ درصد باشد، اما نرخ مشارکت نیروی کار در حد فعلی بماند و بیکاری نیز تا مرز ۱۰ درصد بالا برود. در این حالت، کمبود نیروی کار بیش از ۱۸ میلیون نفر خواهد بود. اما محتملترین سناریو وقتی است که رشد متوسط اقتصاد ۲.۶ درصد باشد و نرخ بیکاری به ۷ درصد کاهش پیدا کند. در این وضعیت کمبود نیروی کار کمی بیش از ۱۲ میلیون نفر خواهد بود. در واقع در سناریوی محتمل، از سال ۱۴۱۰ به بعد، شکاف عرضه و تقاضای نیروی کار به نفع تقاضای نیروی کار افزایش مییابد که نشاندهنده کمبود نیروی کار در بازار است. در سال ۱۴۳۰ حتی اگر نرخ بیکاری، صفر فرض شود، بازار کار با ۱۰ میلیون نفر مازاد تقاضا مواجه خواهد بود.
به گفته پژوهشگران، سه راهکار اصلی برای مواجهه با این چالش وجود دارد. نخست، افزایش بهرهوری نیروی کار از طریق بهبود آموزش، ارتقای مهارتها و استفاده از فناوریهای پیشرفته مانند رباتها و هوش مصنوعی. دوم، جذب نیروی کار خارجی، همانطور که بسیاری از کشورها برای جبران کمبود نیروی انسانی خود از این روش استفاده میکنند. سوم، افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان، زیرا نرخ مشارکت زنان در ایران بسیار پایینتر از متوسط جهانی است و افزایش آن میتواند به تأمین نیروی کار مورد نیاز کمک کند.