
اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: اردوان پنجم آخرین تکیهزننده بر تخت پادشاهی اشکانی بود و حکومت او پایان یک امپراتوری ۴۷۰ ساله را رقم زد. سلطنتش با بحرانهای داخلی، حملات رومیها و مهمتر از همه، ظهور اردشیر بابکان ساسانی همراه بود. او در برابر نیروی نوظهور ساسانی ایستاد، اما نتوانست جلوی تغییر بزرگ سیاسی، فرهنگی و مذهبی در ایران را بگیرد. شکست او نشانهای از پایان دورهای و آغاز عصر جدید در تاریخ ایران بود.
اردوان پنجم نامیده میشود، او واپسین شاهنشاه اشکانی در میانه ۲۱۳ تا ۲۲۴ میلادی بود. پس از شکست اردوان پنجم در نبرد هرمزدگان، دولت اشکانی از بین رفت و جای خود را به دودمان ساسانی داد. پس از مرگ بلاش پنجم میان دو پسر او به نامهای بلاش ششم و اردوان چهارم برای رسیدن به شاهی نزاع درگرفت. در ابتدا بلاش به شاهی رسید، ولی در سال ۲۱۳ میلادی اردوان قیام کرد و توانست نفوذ خود را افزایش دهد، تا جایی که برای بلاش ششم فقط بخشی از بابل باقی ماند. از این زمان به بعد میتوان با اطمینان اردوان چهارم را شاه ایران دانست.
با مرگ بلاش پنجم فرزندانش بلاش و اردوان پنجم، مدعی سلطنت شدند که براساس منابع رومی، زمام سلطنت حداقل از سال ۱۰۲۴ میلادی در دست اردوان بوده است، زیرا مذاکرات کاراکالا (امپراتور روم) از این زمان با اردوان بهعمل آمده است. ولی از مسکوکات اشکانی چنین برمیآید که در مدت ۱۸ سال (از هنگام مرگ بلاش تا قیام پارسیان برضد اشکانیان) هر دو برادر سلطنت داشتهاند. همچنین میتوان پذیرفت که اردوان پنجم در غرب ایران سلطنت میکرده و با رومیان سر و کار داشته است و بلاش در شرق ایران است.
همین منازعات میان دو برادر و جنگهای داخلی، بهعلاوه حیله و تزویرهایی که کاراکالا در مورد اردوان پنجم به کار میبرد و جنگ میان رومیان و اشکانیان، به انقراض این سلسله انجامید. در اوایل پادشاهی اردوان، کاراکالا (با نیرنگ ازدواج با دختر پادشاه) قدم به خاک ایران گذاشت و وارد پایتخت اشکانی شد. وی ناگهان به سپاهیانش فرمان حمله به تیسفون داد و پارتیان را کشتار کرد. پارتیان، که به هدف شرکت در عروسی در پایتخت گرد آمده بودند، غافلگیر شدند و تعداد زیادی از آنان کشته و اسیر شدند. کاراکالا غنایم بسیاری گرفت و عقب نشست و به سپاهیان خود اجازه داد تا شهرها و مناطق سر راهشان را غارت کنند و بسوزانند.
پس از این که اردوان پنجم قدرت خود را پایسته کرد، کاراکالا قیصر وقت روم سفیری را به همراه هدایای زیاد به دربار اردوان فرستاد و خواستار ازدواج با دختر او شد و وانمود کرد که با این کار قصد دوستی و صلح با دولت اشکانی را دارد. اردوان به خاطر وضع ناآرام داخلی که از زمان مرگ بلاش یکم دامنگیر خاندان اشکانی شده بود و نبردهای بسیار که در این دوران میان دو کشور درگرفته بود و ویرانیهایی که به خاطر شکست ایرانیان در این نبردها در بخش غربی ایران به وجود آمده بود، خواهان صلح و آرامش بود و این درخواست کاراکالا را پذیرفت.
اردوان شاد از اینکه نبردهای ویرانگر میان ایران و روم میرفت تا با این پیوند پایان پذیرد، جشنی بزرگ تدارک دید و از همه بزرگان دعوت کرد و آماده پذیرایی از کاراکالا و همراهانش شد. کاراکالا که توطئه گستردهای را سازمان داده بود، با سپاهی گران روانه ایران شد. هنگامی که اردوان و همراهانش به جهت خوشآمدگویی به محل استقرار رومیان رفتند، رومیان آنان را غافلگیر کردند و به آنها یورش بردند و بسیاری از ایرانیان را که فاقد هر گونه سلاحی بودند، کشتند، ولی اردوان توانست از این مهلکه جان سالم به در برد. کاراکالا پس از این کار زشت و ناجوانمردانهاش در سال ۲۱۷ میلادی در نزدیکی حران کشته شد.
اردوان برای انتقامگیری سپاهی گرد آورد، ولی پیش از رسیدن به مرز ایران و روم نمایندگان ماکرینوس جانشین کاراکالا به آنها رسیدند و خواستار آشتی میان دو دولت شدند. در این گفتوگوها اردوان خواستار ترک میانرودان توسط رومیان و پرداخت غرامت از طرف ایشان به دولت ایران شد. رومیان این پیشنهادها را نپذیرفتند و به دنبال آن نبردی دیگر میان ایران و روم درگرفت. اشکانیان در این پیکار پراهمیت از روش جنگ و گریزی که مخصوص آنها بود و به کمک آن در نبردهای بزرگی مانند نبرد حران پیروز شده بودند، بهره بردند. بردند. دو روز آغازین نبرد هیج یک از دو سپاه بر دیگری چیره نشد ولی در روز سوم سپاه ایران کاملاً پیروز شد. رومیان در پی این شکست درخواست صلح نمودند و حاضر به پرداخت غرامتی سنگین به اشکانیان شدند. رومیان درخواست دیگر اردوان مبنی بر تخلیه میانرودان را رد کردند و دولت اشکانی، چون با بحرانهای بسیاری روبهرو بود، از این درخواست خود چشمپوشی کرد.
شکست خفت بار مارکوس کراسوس، ژنرال شهیر رومی و از اعضای شورای سه نفره حکومتی روم به همراه ژولیوس سزار و پمپی در نبرد حران و به دست سورنا، سردار بزرگ ایرانی، را شاید بتوان مهمترین فتح اشکانیان در طول تاریخ ٤٧١ سالهشان دانست. هر چند این تاریخ هزیمتهایی را نیز خصوصاً در دهههای پایانی سیادت اشکانیان بر ایران شاهد بود که کوچکترین افتخاری برای جانشینان ارشک به دنبال نداشتما مهمترین این شکستها، ١٧٩٦ سال پیش در چنین روزی، برابر ٢٣ آوریل ٢٢٤ میلادی در دشتهای فراخ خوزستان (شوشتر کنونی) رقم خورد که طی آن اردشیر بابکان حاکم شورشی فارس موفق شد سپاه اردوان پنجم (اشک سیام) را در هم بشکند.
کشتهشدن اردوان پنجم در جنگی که اکنون از آن با عنوان «نبرد هرمزدگان» یاد میشود نقطه پایانی بر پادشاهی اشکانی بود و به این ترتیب بر داستان سلسلهای که نزدیک به پنج قرن بر بخش وسیعی از غرب آسیا حکم میراند به وسیله نوه ساسان (موبد اعظم نیایشگاه ناهید در استخر پارس) نقطه پایان گذاشته شد. اردشیر که از مدتها قبل بهعنوان حکمران استخر و نواحی آن علم نافرمانی ضد حکومت مرکزی در تیسفون برافراشته بود، پس از تارومار کردن اردوان و سپاهش به شکل رسمی شاهنشاهی ساسانی را بنیان گذاشت و دستاندازی به قلمرو پهناور اشکانی را برای به اطاعت درآوردن حکمرانان محلی آغاز کرد.
اشکانیان پس از مرگ بلاش یکم یعنی از سال ۷۸ میلادی همواره دچار نبردهای داخلی بودند که برخی میان اعضای خاندان اشکانی برای رسیدن به شاهی و برخی دیگر بر اثر شورشهای فرمانروایان محلی بود. این مشکلات داخلی، اشکانیان را به مرور زمان ضعیف کرد. در این دوران رومیان که اشکانیان را دچار آشوبهای داخلی میدیدند، از فرصت استفاده میکردند و پیاپی دست به تهاجم به مرزهای ایران میزدند. به غیر از نبردی که اردوان پنجم با رومیان کرد، در همه نبردهایی که در این دوره میان ایران و روم درگرفت، برتری با رومیان بود و آنان در همه این نبردها خرابیهای زیادی را باعث شدند. این مشکلات بحرانهای اقتصادی را نیز دربرداشت؛ ارزش پول اشکانیان به شدت پایین آمد. به این ترتیب در زمان پادشاهی اردوان پنجم دولت اشکانی از همه نظر آماده سقوط بود.
اردوان کوشش بسیاری برای نجات دولت اشکانی کرد، ولی سرانجام این تلاشها بینتیجه ماند. وی پس از این که مشکل رومیان را از میان برداشت، دچار شورشهای گوناگونی در مناطق مختلف ایران شد. او بر بیشتر این شورشها فایق آمد و شورشگران را از میان برداشت، ولی شورشی که در پارس صورت گرفت، سرانجام به شاهنشاهی اشکانی پایان داد. این شورش در سال ۲۲۰ میلادی و به دست اردشیر بابکان آغاز شد. مصاف اردشیر و یارانش با اردوان پنجم و فرمانروایان ایالتها چندین سال به درازا کشید. اردشیر ابتدا مناطقی در شرق ایران مانند کرمان را مورد تاخت قرار داد و سپس به ماد و آدیابن حمله کرد و آنجا را نیز به زیر پرچم خود آورد. هنگامی که اردشیر و یارانش آغاز به درنوردیدن میانرودان کردند اردوان پنجم به مقابله با آنان پرداخت، ولی در سه نبرد پشت سر هم شکست خورد. اردوان احتمالاً از زمان اعلام حکومت خودمختار اردشیر در سال ۲۲۴ دیگر پادشاه ایران به شمار نمیآمد. مرگ یا به روایتی کشته شدن اردوان پنجم بین سالهای ۲۲۴ و ۲۲۶ میلادی در تاریخ ثبت شدهاست و با مرگ او شاهنشاهی اشکانی رسماً پایان یافت. به این ترتیب شاهنشاهی اشکانی جای خود را به ساسانیان داد.