
اقتصاد ۲۴- انقلاب فناوری که توسط دیجیتالی شدن و هوش مصنوعی امکان پذیر شد، چشم انداز استراتژیک جدیدی را برای حوزه دفاعی و سیاست در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس گشوده است. فناوری برای سرمایههای کشورهای حاشیه خلیج فارس صرفا یک سرمایه گذاری به منظور تنوع بخشی به اقتصاد نیست بلکه به نوعی سوخت انرژی برای دوره پسا هیدروکربنی محسوب میشود و مرتبط با اهداف در نظر گرفته شده در اسناد چشم انداز کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است. علاوه بر این، توسعه تخصص فنی داخلی میتواند از تلاشهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای هدایت رقابت آمریکا و چین و جایگاه خود به عنوان صادرکنندگان فناوری آینده حمایت کند.
این آرزوها در میان مدت و بلند مدت قابلیت تبدیل شدن به واقعیت را دارد. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به داده ها، قدرت محاسباتی و انرژی کم هزینه از منابع فسیلی و تجدیدپذیر دسترسی دارند. آن کشورها در داخل و خارج در حال سرمایه گذاری بر روی مواد معدنی و فلزات هستند و توسعه تخصص ملی را آغاز کردهاند. در حوزه داخلی، دیجیتالی شدن بوروکراسی دولتی و مؤسسات به ویژه در عربستان سعودی، روند انجام امور را کارآمدتر از پیش ساخته است. هم چنین، دیجیتالی شدن نیروی کار، کشورهای حوزه خلیج فارس را در بخش دولتی و خصوصی قادر میسازد تا بر سایر چالشهای مرتبط با اسناد چشم انداز تعیین شده توسط دولتهای آن کشورها تمرکز کنند و کلید جذب سرمایهگذاری خارجی بیشتر برای تبدیل خلیج فارس به یک هاب (قطب) فناوری است.
جالبترین پیامدهای انقلاب فناوری در تلاقی سیاست داخلی و خارجی نهفته است که بر حوزه امنیتی و دفاعی تاثیرگذار است. حاشیه خلیج فارس به یک گره اتصال اصلی تبدیل شده است: سرمایه گذاری در دیجیتالی شدن و زیرساخت به معنای سرمایه گذاری در اتصال است. براساس شاخص اقتصاد دیجیتال عرب در سال ۲۰۲۴ میلادی، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از نظر آمادگی دیجیتالی در بخشهای مختلف اقتصادی رتبه خوبی داشتند و بالاترین امتیاز را در زیرساختها و ارکان دولت دیجیتال نشان دادند. برای مثال، عربستان سعودی در شش سال گذشته بیش از ۲۴.۸ میلیارد دلار در زیرساختهای دیجیتال سرمایه گذاری کرده و اکنون قصد دارد در این حوزه تا ۲۰ میلیارد دلار دیگر ظرف مدت پنج سال آینده هزینه کند. اتصال بسیار فراتر از تجارت است، میتوان گفت شبیه یک سیستم گردش خون است، زیرا هر یک از اندامها یا بخشهای انفرادی به آن وابسته هستند. هم چنین، اتصال یک تلاش چند سطحی محسوب میشود: فناوری یک شبکه را تشکیل میدهد و نه یک خط مستقیم، شبکهای که هم دولتها و هم شرکتهای خصوصی را در خود درگیر میسازد.
به همین خاطر است که پروژه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) که عربستان سعودی و امارات متحده عربی به آن ملحق شدهاند، نقشی تسهیل کننده برای همکاری دارد. ریاض تاکنون ۲۰ میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در آن پروژه متعهد شده است. آن کریدور بسیار فراتر از زیرساخت فیزیکی است، حتی اگر به اجزای زیرساخت فیزیکی مانند راهآهن، کابلهای برق و خطوط لوله برای هیدروژن پاک تبدیل شود. فناوری به مثابه ارزش افزودهای است که پروژه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا را امکان پذیر میسازد. علاوه بر این، آن کریدور همانند سایر پروژهها باید مورد محافظت قرار گیرد. هم چنین، دیگر نوآوریهای عرصه فناوری که در حوزه دفاعی اعمال میشوند میتوانند تغییر دهنده بازی باشند از جمله فناوریهای فضایی پاییندستی که به کسب اطمینان از حرکت کالاهای مبادله شده کمک میکنند.
بیشتر بخوانید: کدام کشور پیشتاز توسعه هوش مصنوعی است؟
عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر در خط مقدم تلاشها به منظور ایجاد قابلیتهای دفاعی ملی قرار دارند. سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در این عرصه حرکتی کُندتر دارند. بحرین در سال ۲۰۲۲ میلادی "مؤسسه نظامی برای توسعه صنایع جنگی" را در نیروی دفاعی خود تاسیس کرد. عمان تاکنون بر روی تولید مهمات متمرکز بوده است. تحولات سریع در عرصه هوش مصنوعی تاثیری دگرگون کننده بر روی حوزه سیاستگذاری امنیتی و دفاعی دارند و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مایل هستند فناوریهای نوظهور را در این بخشها ادغام کنند.
هدف چنین انتخابی تقویت زیرساختهای خلیج فارس و افزایش بومی سازی صنایع دفاعی است. برای مثال، شرکت هلدینگ قطری "برزان" و صنایع نظامی عربستان سعودی (SAMII) در سال ۲۰۲۴ میلادی اولین توافق نامه بین صنایع دفاعی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را امضا کردند و به دنبال آن قرارداد مشابهی بین آن هلدینگ قطری و مجموعه فناوری و دفاعی اماراتی "إیدج" (Edge Group) در سال ۲۰۲۵ میلادی امضا شد. به همین ترتیب، انقلاب هوش مصنوعی میتواند به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس کمک کند تا با کمبود تعداد پرسنل نیروهای مسلح، به دلیل جمعیت ملی کوچک، کنار بیایند. هوش مصنوعی میتواند کارایی و دقت بیشتری را برای آموزش نیروهای مسلح، فرآیندهای تصمیم گیری و اجرا به ارمغان آورد.
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به منظور ادغام فناوری و هوش مصنوعی در بخش امنیتی و دفاعی عجله دارند. برای مثال، عربستان سعودی در سال ۲۰۲۴ میلادی یک خودروی گشت زن الکتریکی ساخت داخل مجهز به پهپادهای پیشرفته و فناوریهای هوش مصنوعی را در نمایشگاه جهانی دفاع ریاض رونمایی کرد. هم چنین، عربستان سعودی اولین کشتی نظامی نیروی دریایی بدون سرنشین خود را با نیروی هوش مصنوعی معرفی کرد. امارات در حال استفاده از هوش مصنوعی در آموزش نظامی است. هم چنین، وزارت دفاع قطر در سال ۲۰۲۴ میلادی از برنامه دیجیتالی سازی حوزه دفاعی برای تغییر روشهای کاری و فرهنگی نیروهای مسلح خود رونمایی کرد. مشارکت احتمالی عربستان سعودی در برنامه هوایی رزمی جهانی (GCAP) برای توسعه نسل ششم جت جنگنده، که بریتانیا، ژاپن و ایتالیا نیز به آن ملحق شدهاند، گام مهمی برای ریاض به منظور استفاده از فناوریهای پیشرفته و پهپادی در حوزه دفاعی و همزمان در راستای تقویت تولید محلی، مونتاژ و توسعه دانش خواهد بود.
پدافند ناشی از فناوری پیامدهای امیدوارکنندهای برای امنیت دریایی نیز دارد که با توجه به سرمایهگذاری کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در بنادر تجاری، لجستیک و مناطق آزاد تجاری عاملی کلیدی در راستای تقویت ثبات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است. برای مثال، امارات متحده عربی ماهواره "ست گیت" (Satgate) را در سال ۲۰۲۴ میلادی با همکاری وزارت انرژی و زیرساخت و مرکز فضایی محمد بن راشد (MBRSC) پرتاب کرد. هدف از اجرای آن پروژه استفاده از فناوریهای ماهوارهای و هوش مصنوعی به منظور نظارت بهتر بر کشتیهایی بود که عازم بنادر امارات میشوند. در کل، هدف از آن پروژه بهبود امنیت دریایی بود.
علاوه بر آن، بحرین از سال ۲۰۱۹ میلادی با همکاری شرکت SRT Maritime Systems مستقر در بریتانیا، سیستم نظارتی مبتنی بر هوش مصنوعی به منظور نظارت بر آبهای ساحلی خود ایجاد کرده که از گارد ساحلی بحرین در راستای بهبود دفاع از مرزهای دریایی آن کشور حمایت میکند.
پروژههای مرتبط با اسناد چشم انداز کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله پروژه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا باید در برابر مجموعه از تهدیدات مانند موشکهای بالستیک، پهپادها، دستگاههای انفجاری در آب، مینهای دریایی و حملات سایبری مورد محافظت قرار گیرند. این نیاز به طور خاص از آن رو اهمیت پیدا میکند که با سناریوی بی ثباتی فزاینده در منطقه خاورمیانه و فراتر از آن در هم تنیده است. قابلیت همکاری امری کلیدی است و فناوری میتواند نتایج آن را به حداکثر ممکن برساند. برای مثال، Task Force ۵۹ اولین کارگروه هوش مصنوعی و پهپادی نیروی دریایی ایالات متحده از تمام اعضای شورای همکاری خلیج فارس دعوت کرد تا نمایندهای از کشورشان را برای مشارکت در آن کارگروه معرفی کنند.
همکاری فناوری دفاعی میان امارات متحده عربی، ایالات متحده و هند در غرب اقیانوس هند میتواند تغییر چشمگیری را ایجاد کند. معرفی هند و امارات متحده عربی توسط ایالات متحده به عنوان شرکای اصلی دفاعی، به ترتیب در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۴ میلادی، راه را برای ابتکارعمل همکاریهای دفاعی سه جانبه در آبراهههای خلیج فارس به اقیانوس هند هموار میکند. به طور خاص، مشارکت امارات، هند و ایالات متحده اکنون میتواند منابع و تلاشها را به منظور ترویج مانورهای آموزشی سه جانبه با استفاده از فناوری پیشرفته ترکیب کند. امارات متحده و هند از حمایت آمریکا در نظارت و امنیت سایبری سود زیادی خواهند برد. در موضوعاتی مانند مدیریت داده ها، سیستمهای همجوشی و وسایل نقلیه هوایی و زیرآبی مجهز به هوش مصنوعی، همکاری سه جانبه میتواند نتایج بسیار مثبتی به همراه داشته باشد.
امارات متحده عربی و هند برای محافظت از سازوکارهای زنجیره تامین و کابلهای اینترنت آبهای عمیق، برای مثال، کابلهای مرتبط با پروژه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با افزایش همکاری در زمینه نظارت و فناوریهای ماهوارهای تلاش میکنند. این قبیل تلاشها برای ابوظبی و دهلی نو در خدمت استقلال استراتژیک آنان حتی از ایالات متحده بوده است. این موضوع ضروری بوده و حائز اهمیت است، زیرا واشنگتن به طور فزایندهای نقش یک تامین کننده امنیت فراساحلی در خلیج فارس را با تمرکز اصلی خود بر مقابله با بلندپروازیهای چین بر عهده گرفته است.
بیشتر بخوانید: بلندپروازیهای بن سلمان تمامی ندارد؛ این بار در حوزه هوش مصنوعی/ از کسب رتبه اول جهان عرب تا آموزش ۲۰ هزار متخصص
از نظر ائتلافها و مشارکت ها، پرونده فناوری چالشهای جدید و حساس سیاسی را برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ایجاد میکند که تاکنون با اولویت دادن به منافع ملی و سیاستگذاریهای انعطاف پذیر رقابت آمریکا و چین را هدایت کردهاند. نقش رو به رشد فناوری و هوش مصنوعی در شکلدهی مسیرهای اقتصادی و قدرت، رقابت بین قدرتهای جهانی را برانگیخته است. در نتیجه، پرونده فناوری به عرصهای برای مانورهای استراتژیک و تنش بین ایالات متحده و چین تبدیل شده است که در خلیج فارس نیز رخ میدهد. در مورد امارات متحده عربی، آن کشور تعهد آشکاری به مقررات ایالات متحده در زمینه صادرات، استفاده و بومی سازی فناوریهای پیشرفته آمریکایی از خود نشان داده، زیرا همکاریهای امارات متحده عربی و ایالات متحده در عرصه فناوری در سال ۲۰۲۴ میلادی شدت بیشتری پیدا کرد.
برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، دو راه مکمل به منظور مقابله با چالش فناوری در دنیای به شدت قطبی شده و حرکت به سمت اهداف "صادرات فناوری" وجود دارد. نخستین راه تقویت همکاری با قدرتهای متوسط است. همکاری بین قدرتهای میانی واقعیت نظم جهانی چندقطبی را بازتاب میدهد و در کوتاه مدت تا میان مدت میتواند انحصار قدرتهای بزرگ را کاهش دهد. در سالیان اخیر، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با کشورهایی مانند هند، کره جنوبی، ترکیه، آفریقای جنوبی و اسرائیل توافق نامه فناوری نظامی را امضا کردهاند.
تمرکز زیاد مؤسسات اتحادیه اروپا بر حوزه فناوری و نوآوری دیجیتال، همان طور که ریاست فعلی لهستان بر شورای اتحادیه اروپا بر آن تاکید میکند، فرصتهای همکاری بیشتر بین اتحادیه اروپا و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را فراهم میسازد، امری که میتواند در حوزه دفاعی نیز اعمال شود. بیانیه مشترک اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس که در پایان اولین اجلاس سران در اکتبر ۲۰۲۴ صادر شد، اجماع نظر طرفین "در مورد نیاز به بررسی همکاری در حوزه ارتباطات راه دور، فناوریهای پیشرفته، اقتصاد دیجیتال، نوآوری و فضا" و تمایل به "تشویق ابتکارعملهای مرتبط با تبادل دانش و فناوریهای پیشرفته" را نشان میداد.
طرح "آمادگی ۲۰۳۰" که پیش نویس آن از سوی کمیسیون اتحادیه اروپا مطرح شده میتواند مشوق همکاری بین صنایع دفاعی اروپا و خلیجفارس، بر اساس توافقهای اخیر باشد. در سالیان اخیر، با افزایش علاقه به فناوریهای پیشرفته، معاملات بین صنایع دفاعی خلیج فارس و اروپا رشدی چند برابری داشته است. برای مثال، مجموعه فناوری و دفاعی اماراتی "إیدج" در سال ۲۰۲۳ میلادی بخش عمده سهام شرکت استونیایی Milrem Robotics را خریداری کرد. یک سال پس از آن، آن شرکت قراردادی را برای تامین وسایل نقلیه زمینی بدون سرنشین جنگی (UGV) با نیروهای مسلح امارات منعقد کرد. هم چنین، شرکت "تالس" در بلژیک در سال ۲۰۲۵ میلادی قراردادی را با Milrem Robotics و گروه فناوری اسپانیایی EM&E برای پروژههای یکپارچهسازی رباتیک امضا کرد تا توانایی امارات متحده عربی را در مقابله با سیستمهای هوایی بدون خدمه با هدف فناوریهایی به منظور شناسایی، ردیابی، شناسایی و کاهش تهدیدات بهبود بخشد. هلدینگ قطری "برزان" در سال ۲۰۲۴ میلادی تفاهم نامهای را با شرکت کشتی سازی ایتالیایی "فینکانتیری" امضا کرد تا به طور مشترک یک برنامه راداری کوتاه بُرد را توسعه دهد.
برای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس راه دوم برای پرداختن به چالش فناوری، تقویت توسعه دانش در داخل بوده است. سرمایههای خلیج فارس آرزو دارند در بلند مدت از وارد کننده فناوری به صادرکننده فناوری تبدیل شوند. آنان برای ترسیم این مسیر در بومی سازی تولید صنعتی، در مواد اولیه حیاتی و انتقال دانش از طریق مشارکتهای فناوری محور سرمایه گذاری میکنند. این عوامل، برای مثال، اهمیت میزبانی عربستان سعودی از تاسیسات "اپل" و "مایکروسافت" را برجسته ساخته و چرایی فعالیت امارات متحده عربی در بخش معادن آفریقا و آمریکای لاتین به ویژه تمرکز بر روی فلزات و مواد معدنی، چون مس و تانتالیوم را توضیح میدهند. برخی از متغیرها میتوانند بلندپروازیهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را کُند کرده یا حتی مانع آن شوند و باید به موقع مورد توجه قرار گیرند.
برای مثال، چالشهای نظارتی در زمینه هوش مصنوعی (از جمله چارچوبهای قانونی)، نگرانیهای اخلاقی مرتبط با پذیرش هوش مصنوعی در بخش دفاعی و خطر افتادن فناوریهای پیشرفته به دست بازیگران مسلح غیردولتی در منطقه، از جمله این موارد هستند. علاوه بر این، برای دفاع فعالانه از زیرساختها و بخشهای حیاتی، باید تهدیدات امنیت سایبری را پیشبینی، شناسایی و با آن مقابله کرد.
به نظر میرسد شکاف مهارتی مهمترین مسئلهای است که کشورهای حوزه خلیج فارس باید با آن مواجه شوند. هدف صادرات فناوری را میتوان با ترویج سرمایه گذاریهای هدفمند توسط دولتها و سرمایه گذاران در آموزش فناوری و تحقیق و توسعه محقق ساخت. برنامههای درسی و دورههای دانشگاهی باید "سواد فناوری" را در میان جوامع جوان خلیجفارس، به ویژه در مناطق دور از مراکز اصلی شهری (به طور خاص در عربستان سعودی)، به منظور دستیابی به درصد بیشتری از دانشجویان از طریق بورسیهها و مشوقها، ارتقاء دهند. در این تلاش، نقش بخش خصوصی کلیدی است: شرکتهای خصوصی باید به طور فعالانه در ابتکارعملهای آموزش محور در حوزه فناوری و هوش مصنوعی، از جمله از طریق مشارکت عمومی-خصوصی، مشارکت داشته باشند. به همین دلیل، دولتهای شورای همکاری خلیج فارس باید به طور موثر استراتژی فناوری ملی و تحت رهبری دولت را با ظرفیتهای بالقوه آموزشی که از بخش خصوصی نشئت میگیرند متوازن و احتمالا یکپارچه سازند.
راه به سوی فناوری و هوش مصنوعی ساخته شده توسط شورای همکاری خلیج فارس نیازمند نسلی از متخصصان کشورهای آن حوزه است تا بتوانند دانش وارداتی را با محیط منحصربهفرد خلیج فارس تطبیق داده و فرهنگ فناوری ملی آینده را ایجاد کنند. این امر نه تنها برای خودمختاری کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حوزه دفاعی، بلکه به منظور غلبه بر دوگانگی ژئوپولیتیکی ناراحت کننده ناشی از رقابت آمریکا و چین تعیین کننده خواهد بود. اکنون انقلاب فناوری در حال تغییر حوزههای امنیتی و دفاعی در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است و در بازتعریف روابط و موازنههای قدرت در آینده به شدت حائز اهمیت خواهد بود.
منبع: موسسه مطالعات سیاسی بین المللی ایتالیا