تاریخ انتشار: ۱۰:۰۷ - ۰۳ خرداد ۱۴۰۴
روایت مردمی که برای نجات آب از مسئولان پیشی گرفتند

دست‌های بی‌ادعا زندگی‌بخش تالاب‌های خشک

«استان فارس بیشترین تالاب‌هایش را از دست داده است. کمجان هم یکی از همین تالاب‌ها بود که وقتی خشک شد، حتی کسی نمی‌گفت یکی از تالاب‌های بین‌المللی، خشک شده است.» زارع این را می‌گوید و می‌رود سراغ «بیشه»؛ تالاب کوچکی در حاشیه تالاب کمجان که خشک شدنش مشکلات زیادی برای روستانشینان «خرامه» ایجاد کرد، آنقدر که خودشان ناچار شدند آستین بالا بزنند.

جلسه مدیران درباره  تالاب‌های خشک

اقتصاد۲۴- «مؤسسه مطالعه و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران» پنجشنبه گذشته همایشی با عنوان «نقش جوامع محلی در مدیریت منابع آب» برگزار کرد. همایشی که به‌گفته مجریان آن، در جست‌وجوی دانش جایی بیرون از دانشگاه است؛ دانشی اصیل، در میان جامعه محلی، آن‌هم آنجا که به ثمر نشسته است. تلاش‌های «سیروس زارع» و «علی‌نصیری»، دو روستانشین از جنوب استان فارس، یکی از احیای تالاب خشک‌شده «کمجان» و دیگری در استفاده و مدیریت منابع آب به‌نفع «بیابان‌زدایی» و حفاظت از گونه‌های حیات‌وحش در منطقه‌ای که می‌رفت تا بیابان شود (پاقلات) به‌عنوان دو الگوی موفق و درس‌آموخته در این همایش روایت شد. روایتی از سختی‌ها و صبوری‌ها که با همراهی جامعه‌محلی و تکیه بر توان و دانش بومی منطقه، با پایانی خوش همراه شد. کمجان امروز یک تالاب احیا شده است و «پاقلات و ارتفاعاتش» روستایی که بیابان را به منطقه‌ای مطلوب برای بنات و نبات تبدیل کرده است.

همایش کوچکی بود؛ عنوانش «نقش جوامع محلی در مدیریت منابع آب». جمع شده بودیم تا از دو کار بزرگ صحبت کنیم و قصه را از زبان آنانی که آن را رقم زده بودند، بشنویم. داستان اول را «سیروس زارع» تعریف می‌کند.

«کمجان» در «خرامه»

«استان فارس بیشترین تالاب‌هایش را از دست داده است. کمجان هم یکی از همین تالاب‌ها بود که وقتی خشک شد، حتی کسی نمی‌گفت یکی از تالاب‌های بین‌المللی، خشک شده است.» زارع این را می‌گوید و می‌رود سراغ «بیشه»؛ تالاب کوچکی در حاشیه تالاب کمجان که خشک شدنش مشکلات زیادی برای روستانشینان «خرامه» ایجاد کرد، آنقدر که خودشان ناچار شدند آستین بالا بزنند.

زارع تعریف می‌کند: «حوضه آبی که الان در مورد آن صحبت می‌کنیم، در بخش مرکزی ایران واقع شده است: رودخانه «کر»، یکی از پرآب‌ترین رودخانه‌های ایران. با آورد سالانه یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب. این رودخانه توانسته بود یک حوزه تمدنی چندهزارساله را ایجاد کند. اما ما در سال‌های اخیر سه سد بر این رودخانه احداث کردیم، سد «درودزن» با حجم یک میلیارد مترمکعب آب، «سد سیوند» با ۳۵۰ میلیون مترمکعب آب و «ملاصدرا» با چهارصد میلیون مترمکعب آب، که دقیقاً معادل همه آورد رودخانه بود و عملاً حق حیات را از آن گرفتیم. درحقیقت، ما پای سنگین بتن را بر سرچشمه‌های کر گذاشتیم. پیامد این اتفاق که ما هم به آن دامن زدیم، خشکیدن رودخانه کر، آوارگی اهالی بیش از ۱۵۰ روستا با مجموع جمعیت ۸۰ هزار نفر و از بین رفتن سه تالاب بین‌المللی در انتهای کر، «کمجان»، «بختگان» و «طشک» بود.»


بیشتر بخوانید:هشدار قرمز بی آبی در ایران


از دست رفتن یک تالاب بین‌المللی آغاز داستان «خرامه» و مردمانش است. زارع می‌گوید: «کمجان خشکید، رودخانه خشکید و مردم ما آواره شدند. لازم بود کاری بکنیم. ما تالابی کنار روستایمان داشتیم که به آن بیشه می‌گفتیم. آن را هم از دست داده بودیم. درحقیقت، همه پتانسیل‌های طبیعی منطقه برای زندگی مردمان را از دست داده بودیم. باید چه می‌کردیم؟ لازم بود به طبیعت برگردیم. با اهالی صحبت کردیم. از سال ۷۷ تا ۸۷، ۱۰ سال زمان برد تا دو نفر با ما همراه شوند. حتی وقتی قصه بیشه را تعریف می‌کردم، مردم می‌خندیدند. کمجان را زهکشی کردند تا کشاورزی را توسعه دهند. پیامد آن زهکشی هم یک بستر نمکی و بیابان نمکزار شد. آن تالاب تبدیل به کانون ریزگرد شده بود. با روستاییان یک لودر کرایه و آب‌بندی روی همان زهکش‌ها ایجاد کردیم. ۴۵ متر عرض و ۷۰ کیلومتر طول زهکش بود. با این کار حداقل آبی در زهکش‌ها جمع شد.»

دستان روستایی، ابزار‌های سنتی

داستان زارع ادامه داد: «مردم روستا با همان ابزار‌های سنتی و به همان شیوه‌ای که آب را به‌سمت مزارع هدایت می‌کردند، آب این زهکش را به‌سمت تالاب هدایت کردند. شرایط مالی ما هیچ‌موقع اجازه نداد از امکانات، تجهیزات و ماشین‌آلات استفاده کنیم. بخش عمده‌ای از کار را همچنان با ابزار‌های سنتی انجام می‌دهیم. وقتی آب به این بستر نمکی منتقل شد، نمک‌شویی اتفاق افتاد و بعدازآن، رویش گیاهان «شورپسند» را داشتیم. نخستین گونه‌ای که فرصت رشد پیدا کرد، «سالیکورنیاها» بودند. کارکرد این گونه در طبیعت اصلاح خاک و جذب شوری است؛ رشد کردند و شروع کردند به انجام کارشان. به‌مرور، آن حداقل آب واردشده به تالاب، وضعیت تالاب را امیدوارکننده کرد.»

امیدواری روحیه اهالی را بالا برد و حالا تعداد آدم‌های بیشتری برای کمک می‌آمدند: «تشکل‌های محیط‌زیستی در فارس هم گاهی برای کمک می‌آمدند. بعدازآن، از همان گونه‌های بومی «نی» منطقه در بستر تالاب کاشتیم. ماه‌های بعد در آن بستر نمکی آب بیشتری وارد شد و چیزی شبیه دریاچه شکل گرفت. ما فقط می‌توانستیم از بارش‌های منطقه استفاده کنیم؛ مسیر رودخانه مسدود بود و ما دسترسی به آب‌های دیگری هم نداشتیم. حدود ۵۰ هزار هکتار را با همان شیوه سنتی زهکش کردیم و همه آب‌های حاصل از بارش را به‌سمت تالاب هدایت کردیم.»

سازمان آب شاکی شد

وقتی تالاب از مرحله کاملاً خشک به‌سمت احیا می‌رفت، اهالی با شکایت سازمان آب روبه‌رو شدند. شکایتی که می‌گفت اهالی روستایی شبکه زهکش این سازمان را تخریب کرده‌اند: «البته جای شکر دارد که این شکایت اتفاق افتاد؛ اگر این شکایت نبود، ما دنبال سوابق کمجان نمی‌رفتیم. تا قبل از آن ما فکر می‌کردیم اینجا فقط یک بیشه وجود داشت. بعد از آن متوجه شدیم اینجا روزگاری تالابی بوده است که ثبت کنوانسیون جهانی رامسر هم بوده، اما حتی ما هم که حاشیه‌نشین آن بودیم، از وجودش اطلاع نداشتیم و دستگاه متولی هم تا آن روز در مورد خشکی آن هیچ واکنشی نشان نداده بود. همین سازمان آب که باید متولی تعیین حریم و بستر آن می‌بود، در مورد آن هیچ اقدامی انجام نداده است. ما در پی چاره‌جویی شدیم و ارتباطاتمان را بیشتر کردیم. حتی متناسب با تقویم محیط‌زیست آیین‌هایی را متناسب با ظرفیت مدارس روستا برگزار می‌کردیم. درنهایت، ما از آن دادگاه پیروز بیرون آمدیم. حتی رئیس آن دادگاه آمد و از تالاب احیاشده بازدید کرد.»

حالا پس از دو دهه کار، تالاب کمجان احیا شده است. پرنده‌های تالابی مانند «فلامینگوها» و «کاکایی‌ها» به تالاب برگشته‌‍اند و تنوع‌زیستی در هر دو بخش گیاهی و جانوری تالاب، شرایط نسبتاً مطلوبی دارد. زارع می‌گوید: «من می‌گویم پرندگان بر تالاب دوباره نازل شدند. ۱۳۵ گونه پرنده در تالاب کمجان شناسایی شده‌اند؛ منطقه‌ای که کریدور تاریخ مهاجرت آنان بوده است. اتفاق بسیار جالب اینکه پس از گذشت ۲۶ سال از احیا، یک گونه ماهی خاص دوباره در تالاب زندگی می‌کند.

گونه بالغ این ماهی فقط سه سانتی‌متر است و خوراکش پشه‌های سطح آب. یک عامل طبیعی کنترل پشه‌های «سالک» و حشرات سطح آب در منطقه، همین ماهی است. وقتی بستر‌های آبی منطقه خشکید، سالک در منطقه بیداد کرده بود. تازه ما آن‌موقع بود که فهمیدیم وقتی یک گونه را از دست می‌دهیم، چه آسیب‌هایی می‌تواند وارد شود. اعتماد‌به‌نفسی که برای روستاییان در احیای تالاب به‌دست آمده بود، حالا موتور محرکی شده بود برای اینکه آنان بتوانند برای کارآفرینی روستایی نیز اقدام کنند. سالن‌های متعدد پرورش قارچ، کارگاه‌های خیاطی و مانند آن، یکی پس از دیگری ایجاد شد. کار ما هنوز تمام نشده است، ما همچنان تا پایداری تالاب ادامه می‌دهیم.»

داستان «پاقلات»

نوبت به داستان «پاقلات» رسیده است. روستایی در جنوب استان فارس. «علی نصیری» راوی این قصه و اتفاقاتی که به‌واسطه ایجاد انجمنی به‌نام «سبزگستران پاقلات» رقم زده‌اند: «در سال ۱۳۸۲ فعالیت خودمان را آغاز کردیم. تلاش ما حفاظت از عرصه‌های محیط‌زیست و منابع‌طبیعی با تمرکز بر آب بوده است. ما تصمیم گرفته بودیم به‌همراه تعداد انگشت شماری از جوانان رو‌ستا، کارمان را آغاز کنیم. در مرحله نخست، نیاز داشتیم با آموزش مردم را متقاعد کنیم از سرزمین‌مان حفاظت کنیم. ۵۴ هزار هکتار در محدوده ما قرار داشت که بررسی‌های میدانی می‌گفت بیشتر گونه‌های حیات‌وحش در آن از دست رفته‌اند یا واقعاً به تعداد انگشتان یک دست کاهش پیدا کرده‌اند. چالش اصلی هم نبود آب در منطقه بود. کار‌ها را تقسیم کردیم. خدا را شکر توانستیم به‌سمت هدف اصلی پیش برویم.»

او می‌گوید گام نخست تآمین آب کنترل سیلاب در منطقه بود: «ما برای جلوگیری از فرسایش خاک و تقویت سفره‌های آب زیرزمینی سراغ روش‌های کنترل سیلاب رفتیم. این سازه‌های کنترل سیلاب با کمک خیران منطقه احداث شد. نیاز بود دیوار‌های رسوب‌گیر هم احداث شود؛ چون حجم بالای رسوب در ارتفاعات عملاً این سازه‌ها را به‌مرور از کار می‌انداخت. در منطقه ما سازه‌هایی از سوی دولت احداث شده بود که بعد از پنج سال از کار افتاده بود. ما در طول ۵۰ تا ۱۰۰ متر، دیواره‌های رسوب‌گیر احداث کردیم تا رسوب‌ها به حوضچه‌های اصلی نرسد و ذخیره یا خروجی آب را تحت‌تأثیر قرار ندهد و تزریق آب به سفره‌های زیرزمینی به‌صورت نرمال اتفاق بیفتد. 


بیشتر بخوانید:جولان پلیکان های مهاجر در تالاب‌های ایران


طی چند سال سازه‌های آبخیزداری را که پیشتر توسط سازمان منابع‌طبیعی احداث شده بود، لایروبی کردیم. در ارتفاعات صعب‌العبور با توجه به نبود ماشین‌آلات به روش سنتی، طرح آبگیر هلالی را اجرا کردیم. همه این کار‌ها به‌صورت دستی انجام شد. برای جلوگیری از فرسایش خاک یکی از طرح‌های اجراشده نهال‌کاری در دامنه‌های شیب‌دار بود؛ نهال‌های بومی با مصرف آب کم را در ۴۸ هکتار انجام دادیم. پنج سال این نهال‌ها را خودمان آبیاری کردیم و خوشبختانه بعد از پنج سال دیگر نیاز به آبیاری ما نداشتند. در کنار روستای پاقلات نیز برای بیابان‌زدایی از مجاورت روستا، کمربند سبز ایجاد کردیم.»

او ادامه می‌دهد: «تخریب وسیعی در منطقه اتفاق افتاده بود. در منطقه تالاب، به این دلیل که زیستگاه مناسبی برای گونه‌های با ارزش جانوری و گیاهی بود، قرق و چرا را ممنوع اعلام کردیم. سه‌هزار و ۸۰۰ هکتار در محدوده تالاب بود. با دامداران و مردم منطقه نشست‌های طولانی داشتیم و به‌مدت هفت سال این منطقه در قرق کامل بود که طی این مدت خوشبختانه کاملاً به شرایط مطلوب پوشش گیاهی بازگشت. دوباره آن را برای استفاده دامداران آزاد کردیم. اما این‌بار دامداران با توجه به توصیه‌های لازم و رعایت ضوابط از آن استفاده می‌کنند.»

دانش‌آموزان پای کار

نصیری می‌گوید حالا دانش‌آموزان این منطقه در حفاظت فعال هستند و حتی خودشان در کوهپایه‌ها آبشخور‌های برای حیات‌وحش آماده می‌کنند که تا از آن استفاده کنند: «ما کلاس‌های آموزشی برای جوامع محلی را در سراسر شهرستان برگزار کردیم. تقریباً کل شهرستان را با فعالیت‌های محیط‌زیستی آشنا کردیم و الان گروه‎هایی در سراسر شهرستان در زمینه حفاظت فعالیت می‌کنند. پس‌ازآن سراغ کشاورزان شهرستان رفتیم و حالا تقریباً ۹۰ درصد کشاورزان شهرستان ما آبیاری سنتی را کنار گذاشته‌اند و به روش‌های مدرن آبیاری روی آروده‌اند. حتی در مواردی ما تغییر الگوی کشت را شاهد بودیم. در منطقه ما «چاهک‌ها» و حفره‌های مربوط به سه هزار سال پیش وجود داشت که در تپه‌های شیب‌دار برای ذخیره آب احداث شده بود و حدود ۴۰ هزار لیتر آب را ذخیره و به سفره‌های آب زیرزمینی منتقل می‌کنند.

 برخی از این حفره‌ها هم مستقیم آب باران را به سفره‌های آب زیرزمینی منتقل می‌کردند. هر دوی این شکل حفره‌ها در ارتفاعات وجود داشت که متأسفانه پر شده بود. آنها را حفاری کردیم و یک بار دیگر مورد بهره‌برداری قرار دادیم. این حفره‌های باستانی در مناطقی حفر شده بود که آب از صخره‌ها پایین می‌آید و گل‌ولای کمتری دارد. این حفره‌ها در بارش‌های نرمال می‌توانند در هر ساعت ۱۰ هزار مترمکعب آب وارد سفره‌های آب زیرزمینی کنند.»

او تعریف می‌کند که در منطقه هر کجا لازم بود آبشخور برای پرندگان و حیات‌وحش احداث شده است. اقدامی که به‌نظر می‌رسد بر جمعیت حیات‌وحش منطقه مؤثر بوده است: «میش و قوش‌های منطقه ما، تقریباً منقرض شده بودند. اوایل فعالیت از سازمان حفاظت محیط‌زیست درخواست کردیم و سه رأس میش و قوچ در اختیار ما قرار دادند که در منطقه رهاسازی کردیم. در سرشماری سال قبل سه هزار و ۶۸۵ رأس شمارش شد. کل و بز‌های منطقه هم در اوایل فعالیت تقریباً با خطر انقراض مواجه بودند. دوباره خودشان به منطقه مهاجرت کردند و اینجا مستقر شدند.

در سرشماری سال قبل ۱۲۰ رأس شمارش شدند. ما درباره پرندگان آفت‌خوار هم کار زیادی انجام دادیم؛ پرندگانی که آفات مزارع را از بین می‌‎برند. به همین دلیل، در منطقه ما تقریباً ۸۰ درصد از محصولات ارگانیک کشت می‌شود. این چهار پرنده به‌صورت متوسط در هر شبانه‌روز، ۴۰۰ تا ۴۵۰ آفت زمین کشاورزی را شکار می‌کنند. البته فراموش نکنیم که حفاظت یک کار مستمر است و رها کردن آن معنی ندارد. یعنی همه آنچه ما انجام داده‌ایم، همچنان باید انجام شود.»

منبع: روزنامه پیام ما
ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار