
اقتصاد۲۴- ایران چند روز است که چشم روی هم نگذاشته، صداهای مکرر آسمانش را فتح کرده و خواب را از چشم این سرزمین گرفته است. نگرانی، دیگر پنهانکردنی نیست. نگرانی از فردای این سرزمین؛ سرزمینی که قرار است بماند و این روزها را روایت کند برای فرزندانش. ایران ما ملتهب است و در میان این التهاب بخشی از جامعه در کنار تمام دلنگرانیهایشان وظیفه دیگری هم دارند و آن حفظ میراث و فرهنگ ایرانزمین است.
میراثی که از دل حوادث عبور کرده و مانده تا به امروز ما برسد و وظیفه ماست تا آن را برای آیندگان حفظ کنیم. اما در میان این هیاهو چطور باید حافظ این میراث بود؟ پیشازاین، پاسخ این سؤال در دنیا داده شده است. دنیایی که جنگ بخشی جدانشدنی از آن است، به حفظ مواریث سرزمینها فکر کرده و برایش راهکارهایی پیدا کرده است. از جنگ جهانی دوم تا جنگ اخیر اوکراین، بودند و هستند کسانی که زیر آتش و خون وظیفه والاتری برای خود تعریف کردند و آن حفظ نشانههای تمدنی برای نسلهای بعدی است. در کنوانسیونهای متعدد بینالمللی بارها به موضوع مصون ماندن مراکز فرهنگی و تاریخی از آتش جنگ اشاره شده است. هرچند برای جنگافروزانی که مرزی برای جنون نمیشناسند و بیمارستان و مدرسه را زیر آتش میگیرند، حمله نکردن به مراکز فرهنگی و تخریب میراث تاریخی محلی از اعراب ندارد. بااینحال، پروتکلهایی برای مواجهه با آثار تاریخی و فرهنگی در رویاروییهای نظامی تدوین شده است و کشورهای بسیاری آن را پذیرفتهاند.
آتش جنگ که روشن میشود، ملتها هزینههای بسیاری میپردازند، از جانشان تا آینده و سلامت و آسایش نسلهای بعد. در بستر جنگ و درگیریهای مسلحانه، علاوهبر جان انسانها، میراثفرهنگی نیز قربانی میشود و در معرض تهدیدات جدی قرار میگیرد؛ از تخریب مستقیم آثار تاریخی گرفته تا غارت موزهها و تخریب عمدی بناهای تاریخی، که تلاشی آگاهانه برای نابودی هویت، تاریخ و انسجام فرهنگی یک ملت است. در چنین شرایطی، میتوان گفت حفاظت از میراثفرهنگی، صرفاً اقدامی حفاظتی نیست، که مقاومتی فرهنگی است در برابر فراموشی، تحریف یا نابودی گذشته مشترک بشری. همان اتفاقی که در قرون اخیر در جهان افتاده است. از تلاشها برای حفاظت از آثار موزه لوور تا اقدامات حفاظتی در موزههای اوکراین. در این میان هستند آثاری که بهرغم تلاش فعالان فرهنگی بینالمللی و هشدارهای یونسکو، قربانی توحش جنگافروزان شدند؛ از بودای بامیان تا پالمیرا و موزه بغداد. ایران هم این تجربه را در جریان جنگ هشتساله داشت و بسیاری از محوطهها و آثار تاریخی آن بهرغم عضویت عراق در کنوانسیون لاهه، مورد حمله قرار گرفتند و آسیب دیدند.
حالا که پهپادها بالای سرمان شب را به صبح میرسانند، نمیشود نگران میراث و تاریخ این سرزمین نبود. اما حفاظت باید چگونه صورت گیرد؟ پس از شروع حملات اسرائیل به شهرهای مختلف ایران، وزارت میراثفرهنگی اعلام کرد موزهها و مراکز تاریخی تعطیل هستند و طبق پروتکلها قرار است اشیا به مخزن امن منتقل شوند.
بیشتر بخوانید:ماجرای مافیای فروش نقشه گنج در ایران چیست؟
این اقدام، اما تنها گام نخست در حفظ میراثفرهنگی است. ضوابط و اصولی برای جابهجایی اشیا و حفظ آنها در موزهها و مخازن امن تعریف شده است که قطعاً کارشناسان موزهها و مراکز فرهنگی به آن اشراف دارند. اما در سطح بینالملل هم ضوابط و کنوانسیونهایی برای طرفین درگیری تعریف شده است. ضوابطی که آنها را ملزم به حفظ میراثفرهنگی یکدیگر میکند. در ایران با تعدد سایتهای تاریخی، محوطهها و بناهای میراث ملی و جهانی و موزهها، توجه به این کنوانسیونها ضروری است.
کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه مهمترین و جامعترین سند حقوقی بینالمللی در زمینه حفظ میراثفرهنگی در منازعات مسلحانه است. اما پیش از این کنوانسیون هم معاهداتی در سطح جهانی برای حفاظت از میراثفرهنگی منعقد شده و کشورهای زیادی به رعایت ضوابط این کنوانسیون در جریان درگیریها متعهد شدهاند. هرچند بسیاری از کشورها در جریان جنگها مفاد این کنوانسیونها را نادیده میگیرند. اما توجه به مقوله میراثفرهنگی در شرایط جنگی از ضروریاتی است که اهمیت آن در بلندمدت آشکار میشود. شاید بتوان روشنترین نمونه آن را در تاریخ موزه لوور مرور کرد. موزهای که امروز یکی از بزرگترین و پربازدیدترین موزههای جهان است، در جریان جنگ جهانی دوم در معرض تهدید غارت توسط نازیها قرار داشت. تدبیر مدیر موزه، اما لوور را نجات داد تا امروز همچنان آثار فرهنگی و تاریخی و هنری آن مجالی به بازدیدکنندگان دهد تا با تاریخ و هنر جهان در یک مجموعه منسجم آشنا شوند.
نخستین سند شاخصی که در سطح بینالمللی برای حفاظت از میراثفرهنگی در جریان جنگها تدوین شد، قرارداد ۱۹۳۵ واشنگتن است که بهصورت خاص به حفاظت از بناهای تاریخی و مراکز علمی و هنری در شرایط جنگی پرداخته است. پسازآن، کنوانسیون ۱۹۴۹ ژنو با صراحت، سه اقدام را برای کشورهای درگیر جنگ ممنوع اعلام کرده است: «اعمال هرگونه اقدام خصمانه علیه آثار تاریخی، هنری و مذهبی؛ استفاده نظامی از اماکن فرهنگی و تاریخی؛ انجام اقدامات تلافیجویانه و تخریبی نسبت به این مراکز». عهدنامههای لاهه (۱۸۹۹ و ۱۹۰۷) که در زمینه حقوق بینالملل جنگ تنظیم شدهاند، نیز در برخی بندهای خود به صیانت از میراثفرهنگی اشاره کردهاند.
کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه، اما اختصاص به موضوع میراثفرهنگی دارد. پس از جنگ جهانی دوم و تخریب گسترده میراثفرهنگی، یونسکو در سال ۱۹۵۴ کنوانسیون لاهه و پروتکل اول آن را برای حفاظت از اموال فرهنگی در زمان درگیریهای مسلحانه تصویب کرد. این کنوانسیون موادی برای حفاظت از میراثفرهنگی در زمان جنگ تدوین کرد و در سال ۱۹۹۹ با تصویب پروتکلهای دیگر بهروزرسانی شد و نخستین معاهده بینالمللی است که بهطور گسترده توسط کشورها پذیرفته شد و ایده «میراث مشترک بشریت» را برجسته کرد. در مقدمه این کنوانسیون آمده است: «با توجه به آسیبهای گستردهای که در جریان جنگها به اموال فرهنگی وارد شده و تهدیدهای روزافزون ناشی از توسعه سلاحهای جنگی، لازم است این میراث بهعنوان بخشی از فرهنگ مشترک بشری مورد حمایت بینالمللی قرار گیرد.»
بیشتر بخوانید:سرانجام فرشهای موزه مقدم چه شد؟
این کنوانسیون تخریب آثار تاریخی در رویاروییهای مسلحانه را از جمله جرائم علیه بشر دانسته و اعلام کرده است کسی که در جریان جنگ بهبهانه تهاجم به کشور دیگر، آثار فرهنگی تاریخی را مورد تهاجم قرار دهد، در حکم جنایتکار جنگی است. صلاحیت رسیدگی به این جرم نیز به دیوان داوری لاهه داده شده است. این کنوانسیون به نقش کشورها در شکلگیری فرهنگ جهانی تأکید دارد و نابودی آثار فرهنگی یک کشور را لطمهای به تمام بشریت میداند. یکی از نکات برجسته این کنوانسیون، ماده سوم آن است که نگاهی آیندهنگرانه به موضوع حفاظت از میراثفرهنگی دارد و در آن آمده است کشورهای عضو باید در زمان صلح تدابیری برای حفاظت از میراثفرهنگی خود در برابر تبعات احتمالی جنگ اتخاذ کنند. بهعبارتی، این کنوانسیون معتقد است حمایت مؤثر از آثار فرهنگی، تنها زمانی محقق میشود که آمادگی لازم پیش از وقوع جنگها فراهم شده باشد.
براساس مواد کنوانسیون لاهه کمیتهای بینالمللی با نام «سپر آبی» (Blue Shield) شکل گرفته است و همان مأموریتی را که صلیب سرخ در نجات جان انسانها دارد، برای این کمیته در مورد میراث بشری تعریف شده است و به همین دلیل، برخی از آن با عنوان «صلیب سرخ فرهنگی» یاد میکنند. در اساسنامه این کمیته آمده: «این نهاد شبکهای از کمیتههای متشکل از افراد متعهد در سراسر جهان است که متعهد به حفاظت از اموال فرهنگی جهان است و نسبت به میراثفرهنگی و طبیعی ملموس و ناملموس، در برابر خطرات ناشی از درگیریهای مسلحانه یا بلایای طبیعی و انسانی دغدغهمند هستند.» سپر آبی همکاری نزدیکی با سازمان ملل، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، یونسکو و همچنین کمیته بینالمللی صلیب سرخ دارد.
سپر آبی یکی از ابزارهای اصلی برای حفاظت از میراثفرهنگی از طریق همکاریهای ملی و بینالمللی است. از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۹۶، ایکوموس در قالب این شبکه و همراه با آن، در نقاط مختلف جهان و در شرایط بحرانی مانند بلایا و جنگها، برای حفاظت از میراثفرهنگی فعالیت میکند. میراثفرهنگی همچنان در معرض تهدید، آسیبدیدگی و تخریب ناشی از بلایای طبیعی، فجایع انسانی، جنگها و درگیریهای دیگر قرار دارد؛ برای مقابله با این خطر، ایکوموس در چارچوب شبکه سپر آبی با آموزش کارشناسان میراثفرهنگی و دیگر ذینفعان، به حفاظت و صیانت از میراث کمک میکند. در این کمیته نمایندگانی از پنج سازمان «شورای بینالمللی آرشیوها»، «شورای بینالمللی موزهها»، «شورای بینالمللی محوطههای تاریخی»، «فدراسیون بینالمللی انجمنها و مؤسسات کتابخانهای» و «شورای هماهنگی انجمنهای آرشیوهای سمعی و بصری» عضو هستند.
«محمدحسن طالبیان»، معاون وقت میراثفرهنگی کشور، ۱۱ اردیبهشتماه ۱۳۹۸ از جلسه مشترک با حضور سفیر اتریش در تهران، دبیر انجمن کمیتههای ملی سپر آبی و مقامات وزارت امورخارجه و ریاست پلیس بینالملل، خبر داد که در جریان این جلسه، کارگروه تأسیس کمیته ملی سپر آبی ایران تشکیل شد. یک سال بعد و در آبان ماه ۱۳۹۹ «اشتفان شولتز»، سفیر وقت اتریش در تهران، از تشکیل کمیته سپر آبی در ایران خبر داد.