
اقتصاد۲۴- «اول قاچاق، دوم قاچاق، سوم قاچاق، چهارم تخریب زیستگاه!» «آرش حبیبیآزاد»، پرندهنگر، مهمترین تهدیدهای پیش روی حفاظت از پرندگان شکاری را اینطور دستهبندی میکند. اما قاچاق هم شیوههای مختلف دارد. «رضا کیامرزی»، دامپزشک و پژوهشگر پرندگان شکاری، از تغییر روشهای برداشت شکاریها از طبیعت در سالهای اخیر میگوید: «در گذشته، بیشتر جوجههای نابالغ صید میشدند، اما اکنون مشتریها تمایل بیشتری برای خرید پرندگان بالغ دارند. صید یک پرنده بالغ، از بین بردن چندین جوجه بالقوه است و چرخه تولید نسل را دچار اختلال میکند.» «ایمان ابراهیمی»، حفاظتگر، نیز روی موضوع دیگری تأکید دارد: «الگوی حفاظت ما از پرندگان، مشابه پستانداران و سایر گونهها، در محدوده مناطق چهارگانه است، درحالیکه قاچاق و صید آنها در مناطق آزاد اتفاق میافتد.» این روزها همزمان با شمارش پرندگان شکاری مهاجر توسط پرندهشناسان و پرندهنگرها در مناطق شمالی ایران، گروه دیگری هم سخت درگیر پرندگان هستند؛ قاچاقچیان و رابطهایشان. آنها در شمال و جنوب ایران به کار صید و زندهگیری و انتقال محمولههای پرندگان بومی و مهاجر به کشورهای عربی مشغولاند. دسته سومی هم داریم که پرندگان را از کشورهای آسیای میانه و مرزهای شرقی از ایران عبور میدهند تا به دست مشتریان برسانند؛ در بازار سیاه!
وارد فصل مهاجرت شکاریها شدهایم، دورهای که در آن صید و زندهگیری این گونهها با انگیزه قاچاق هم افزایش پیدا میکند. بهگفته رضا کیامرزی، پژوهشگر پرندگان شکاری، این روزها نمایشگاه ابوظبی در امارات در حال برگزاری است و کسانی که پرندههای شکاری و عمدتاً گونههای بزرگتر مانند جیر فالکون و بالابانهای بزرگ را پرورش میدهند، در این نمایشگاه پرندگان خود را عرضه میکنند. این نمایشگاه بینالمللی است و نهادهایی مانند IAF (انجمن بینالمللی بازداری و حفاظت از پرندگان شکاری) یا IUCN (اتحادیه جهانی حفاظت) نیز غرفه دارند. «تجربه من از حضور ۱۰ تا ۱۵ ساله در این نمایشگاه نشان میدهد پرندگانی که بهصورت قاچاق وارد شدهاند، در این نمایشگاه بهشکل علنی ارائه نمیشوند. اما اگر چند روز بعد به دبی یا شارجه بروید، مشاهده میکنید که چه حجم وسیعی از پرندههای صیدشده از کشورهای ایران، عراق، لیبی، افغانستان، پاکستان، چین، هند، ازبکستان و دیگر کشورهای شمالی وارد این بازارها میشوند. نکته جالب اینکه در فضای مجازی خودشان بهصورت علنی اعلام میکنند که پرنده شکاری وحش وارد شده، شماره تماس و آدرس نیز ارائه میدهند.»
از نظر این دامپزشک همزمان با بازار و حراج رسمی، یک بازار موازی همیشه وجود دارد. «گرچه تعداد پرندگان پرورشی و کسانی که این پرندگان را پرورش میدهند، افزایش یافته است، اما گروهی همیشه طالب خواهان پرندگان وحشی هستند و این خواسته همچنان پابرجاست.»
چرا باید اقبال به بازار سیاه قاچاق وجود داشته باشد، وقتی نمونه پرورشی با ریسک صفر عرضه میشود؟ کیامرزی دلیل این تقاضا را به مهارت شکار پرندگان وحشی مرتبط میداند. «پرندگان وحشی نسبت به پرندگان پرورشی توان بیشتری برای شکار کردن دارند. دسته دوم در طبیعت پرواز نکردهاند، قدرت پرواز و مهارت شکارشان بهاندازه پرندگان وحشی نیست و در شکار موفق عمل نمیکنند. البته در مواردی بهواسطه جمعیت کم، گونههای پرورشی هم هواداران زیادی دارند. بهعنوان مثال، جیر فالکون که بزرگترین گونه شاهین است، توانایی بالایی در شکار هوبره و دیگر پرندگان دارد. این پرنده در عرضهای شمالی مانند شمال کانادا، روسیه و آمریکا یافت میشود. اما بهدلیل جمعیت کم و دشواری در صید، تعداد اندکی از آنها امکان قاچاق دارند. برای همین هم کشورهای خارجی تمرکز خود را بر تکثیر و پرورش جیر فالکون گذاشتهاند. این پرنده که در شکار بسیار موفق است، معمولاً بهصورت هیبرید پرورش داده میشود. بااینحال، پرندگان وحشی نظیر بالابانها یا بحریها همچنان جایگاه خاص خود را در بازار حفظ کردهاند و از قیمت بسیار بالایی برخوردارند. آنها را «پیور» یا خالص مینامند و بازار این نوع پرندگان همچنان فعال است. در برخی کشورها نظیر کویت و امارات محدودیتهایی قانونی برای خریدوفروش پرندگان شکاری اعمال شده است، اما این قوانین در بسیاری از موارد توسط واردکنندگان و قاچاقچیان نقض میشود. حتی برخی از آنها برای فریب نهادهای قانونی، حلقههای پرندههای پرورشی یا حلقههای CITES را به پرندههای وحشی متصل میکنند.»
بیشتر بخوانید: گنجیابی آنلاین؛ تاریخ در حراجی اینستاگرام / نزدیک به یک میلیون نقطه کور برای حفاران غیرمجاز و سوداگران وجود دارد + فیلم
در سال گذشته، چند مورد قاچاق پرنده شکاری کشف شده است؟ از نظر این پژوهشگر پرندگان شکاری آمارهایی که منتشر میشود، دقیق و مشخص نیست. بااینحال، یک مورد شامل حدود ۳۰ عدد شاهین بهصورت یکجا در هرمزگان کشف و حدود ۳۰ تا ۴۰ پرنده نیز در بوشهر ضبط شد. «برخی از محمولههای قاچاق ممکن است به جنوب نرسند، چراکه باید از شمال کشور بهصورت بخشبخش و در مسیرهای مختلف به جنوب منتقل شوند و در این مسیر، در استانهای مختلف توقیف میشوند. برای مثال، ما مواردی داشتیم که چهار پرنده در اصفهان و ۹ پرنده در قم کشف شد. همچنین، تعدادی نیز در شمال کشور توقیف شدهاند. این موارد پراکنده هستند. قاچاقچیان تلاش میکنند از مسیرهای مختلف این پرندگان را به جنوب برسانند، ولی در بسیاری از موارد، توسط نیروی انتظامی یا دیگر نهادها پیش از رسیدن به مقصد، توقیف میشوند. مواردی هم هستند که توسط سازمان حفاظت محیطزیست اطلاعرسانی نمیشوند.»
قاچاق پرندگان به چند طریق در ایران انجام میشود؟ کیامرزی به سه روش اشاره میکند. اولین مورد گونههای زادآور بومی نظیر شاهین و بالابان هستند. «این پرندگان هر ساله در کشور تولیدمثل میکنند و همیشه نیز صیادان، بلافاصله بعد از پایان فصل زادآوری، یعنی تقریباً از خردادماه، وارد عمل میشوند و هر تعداد جوجهای را که بتوانند صید میکنند تا پیش از باز شدن بازار کشورهای عربی مانند امارات و قطر که معمولاً از نیمه شهریور آغاز میشود، آنها را نگهداری و به فروش برسانند.»
شیوه دوم به پرندگان مهاجر مربوط است که از نیمه شهریور وارد ایران میشوند. «در این زمینه، دو مسیر مهاجرتی اصلی داریم، مسیر شمالشرقی کشور که منطقه بندرترکمن و خراسانشمالی است. این محدوده یکی از مناطق اصلی ورود بالابانهای مهاجر است. صیادان بسیاری همین حالا در این نواحی مستقر شدهاند، همراه با موتور تریلها و کبوترهایی که به آنها «خفتجه» گفته میشود. محلهای صید حتی سرقفلی دارند؛ بهاینمعنا که صیاد جدیدی اجازه ورود به آن نقطه را ندارد. جنوبشرق یعنی در امتداد دریای عمان، دومین مسیر مهاجرت است که از مناطقی، چون چابهار آغاز میشود. در این مسیر، بیشتر بحریهای مهاجر وارد کشور میشوند که ارزش و قیمت بسیار بالایی دارند.»
سومین بعد ماجرای قاچاق به ترانزیت محمولههای قاچاق برمیگردد. «ایران یکی از مسیرهای اصلی ترانزیت قاچاق پرندگان است. بسیاری از پرندگانی که در افغانستان، پاکستان یا کشورهای آسیای میانه صید شدهاند، از طریق مرزهای خاکی وارد ایران و تا بندر بوشهر یا هرمزگان حمل میشوند تا از آنجا به کشورهای عربی ترانزیت شوند. برای مثال، گونههایی مانند «بلکشاهین» که زیستگاه آنها در پاکستان یا هند است، در محمولههای قاچاق مشاهده شدهاند.»
آیا ممکن است برخی از پرندگان شکاری تحت عنوان «تیمارگری» وارد فرایند قاچاق شوند؟ از نظر این دامپزشک، چنین احتمالی اندک است. «پرنده برای مشتریان زمانی ارزش دارد که سالم باشد. پرندهای که شاهپرهایش شکسته یا بال شکسته داشته باشد، عملاً هیچ ارزشی ندارد. بنابراین، تعداد زیادی از پرندههایی که وارد بحث تیمارگری میشوند، عملاً از این چرخه خارج میشوند. بااینحال، اگر نظارتی روی کار تیمارگران یا حتی مراکزی مانند باغوحشها یا باغهای پرندگان وجود نداشته باشد، ممکن است از این مسیر برخی از پرندهها که ارزش بالایی دارند، وارد چرخه قاچاق شوند.»
برای توقف چرخه قاچاق پرندگان شکاری، چه اقدامی باید انجام داد؟ از نظر کیامرزی قطع مسیر قاچاق و جلوگیری از شکلگیری آن بر انجام هر کاری اولویت دارد. «بهترین اقدام، پیشگیری است، نه اینکه صبر کنیم تا پرندگان صید شوند و بعد بخواهیم در جنوبیترین نقاط کشور جلوی خروج آنها را بگیریم. سازمان محیطزیست مناطق صید را بهخوبی میشناسد، بندر ترکمن هماکنون بزرگترین مرکز صید است. مسئولان محیطزیست بارها اعلام کردهاند در یک روز ممکن است ۳۰ تا ۴۰ موتورسوار همراه با کبوترهای خفتجهدار به شکار پرندگان شکاری بپردازند. اما در بسیاری از موارد، بهدلیل کمبود نیرو و امکانات، محیطبانها توان مقابله و برخورد مؤثر با این حجم وسیع از صید غیرمجاز را ندارند. این وضعیت در سیستانوبلوچستان نیز وجود دارد.»
بهگفته این دامپزشک، قاچاقچیان اغلب خودشان اقدام به صید نمیکنند، بلکه روشها را به افراد بومی آموزش میدهند و در قبال پرداخت پول، از آنها میخواهند پرندهها را برایشان صید کنند. همین امر باعث شده است با وجود کشف محموله، سرشاخههای اصلی قاچاق دستگیر نشوند. «مشکل دیگر این است که بسیاری از این محمولهها پیشخرید شدهاند؛ یعنی پول آنها قبلاً توسط خریداران عرب پرداخت شده و قاچاقچیان نیز اعلام میکنند درصورت توقیف محموله، وجه را برنمیگردانند. بنابراین، کسانی که دستگیر میشوند، خسارتی متحمل نمیشوند و حتی اگر جریمه شوند، این جریمه را از جیب خود نمیپردازند، بلکه در سیستم آنها این هزینه پیشبینی شده است. به همین دلیل، سال بعد دوباره همین افراد وارد چرخه قاچاق میشوند.»
چالش دیگر از نظر این پژوهشگر پرندگان شکاری به آرای قضات برمی گردد. «برخی قضات نیز بهدلیل رهاسازی پرندهها، از صدور جریمه خودداری میکنند. آنها میگویند وقتی پرنده دوباره به طبیعت بازگشته، چرا باید برای قاچاقچی جریمه صادر شود؟ در مورد شکار پستانداران، چون حیوان کشته شده، جریمه اعمال میشود. این درحالیاست که پرندگانی که پس از کشف، رهاسازی میشوند، توان بقا در طبیعت را از دست میدهند. همچنین، آنها بهدلیل دور شدن از زیستگاه طبیعی، ابتلا به بیماری، ازدستدادن ذخایر بدنی و ضعف عضلانی در زیستگاه جدید قادر به ادامه حیات نیستند. درعینحال، نگهداری آنها هم راهحل مناسبی نیست؛ زیرا مراکز نگهداری کافی برای این پرندگان وجود ندارد.»
آیا بندرترکمن یکی از مراکز اصلی صید شکاریهاست؟ جواب کیامرزی یک «بله» محکم است، هرچند تأکید میکند سایر شهرهای شمالی هم درگیر این موضوع هستند. «یکی از گونههای مهمی که در این منطقه زیست میکند، شاهین مدیترانهای یا مدیترانه پریگرین است. این گونه در محدوده مدیترانه و اروپا زادآوری دارد و جزو گروه بحریها محسوب میشود. ما امسال توانستیم زادآوری این گونه را در شمال کشور بهصورت مستند ثبت کنیم. جمعیت زادآور این گونه در شمال ایران بسیار محدود است و زیستگاه بسیار کوچکی دارد. متأسفانه، همین تعداد اندک نیز در معرض صید و قاچاق قرار دارند، درحالیکه ما اطلاعات دقیقی از جمعیت و وضعیت حفاظتی آن نداریم. برای مثال، موردی داشتیم که سهچهار جوجه از این گونه صید شده بود و قاچاقچیان قصد داشتند با اتوبوس آنها را منتقل کنند که خوشبختانه توسط نیروی انتظامی کشف و ضبط شد.»
بیشتر بخوانید: پروانه شکار در دوراهی حفاظت یا قلعوقمع / تصمیمگیری مسئولان محیطزیست شکارچیان با نقدهای غیرکارشناسی
کیامرزی معتقد است گونههای زادآور شاهین، بالابان و شاهین مدیترانهای بومی ایران که ارزش ژنتیکی بالایی دارند، باید مشابه یوزها شناسنامهدار شوند؛ زیرا آنها ذخایر ژنتیک کشورمان محسوب میشوند. «باید با تمرکز روی زیستگاههای زادآور، اقدام به شناسایی، ثبت و پایش مستمر این پرندگان کنیم و نیروهای حفاظتی را در محلهای نزدیک آنها بهکار بگیریم. ضمن اینکه اقدامات حفاظتی مانند عایقسازی خطوط برق، آموزش جوامع محلی و… نیز باید پیگیری شود.»
یکی از چالشهای بزرگ در صید شکاریها به پرندگان بالغ برمیگردد. «در گذشته، بیشتر جوجههای نابالغ صید میشدند، اما اکنون کشورهای عربی تمایل به پرندگان بالغ دارند؛ چون این پرندگان تجربه شکار بیشتری دارند، مقاومتشان در برابر بیماری بیشتر است و نیاز به آموزش کمتری دارند. صید یک پرنده بالغ، از بین بردن چندین جوجه بالقوه است. حاصل یک جفت پرنده بالغ در سال سه تا چهار جوجه است که حدود ۳۰ درصد تا ۳۵ درصد آنها به مرحله بلوغ میرسند. اگر پرنده بالغ صید شود، چرخه تولید نسل آن نیز از بین میرود.»
برخی معتقدند پرندگان پس از چند سال در کشورهای عربی رهاسازی میشوند. آیا این موضوع صحت دارد؟ پاسخ کیامرزی منفی است. «گرچه کشورهای عربی دارای مراکز درمانی مجهز هستند، اما هیچگونه قوانین بازداری و نظارتی مطابق با استانداردهای جهانی مانند آمریکا یا اروپا در این کشورها وجود ندارد. در کشورهای عربی، صید و نگهداری پرندههای شکاری آزاد است و هیچ محدودیتی از نظر تعداد، روش نگهداری یا خریدوفروش وجود ندارد. در گذشته، این کار محدود به شیوخ بود؛ اما اکنون تبدیل به یک فرهنگ عمومی شده است و عملاً همه اقشار بدون نظارت، درگیر این کار هستند.»
او رعایت نکاتی را هم برای رهاسازی لازم میداند. «برای رهاسازی موفق، پرندگان باید ابتدا درمان و بازپروری شوند. بسیاری از آنها هنگام کشف دچار استرس، عفونت، ضعف عضلات و کاهش ذخایر بدنی هستند و نیاز به چند هفته نگهداری در مراکز استاندارد با تجهیزات و کادر متخصص دارند. همچنین، ما بهصورت فوری نیاز به دو مرکز اصلی در کشور داریم: مرکز تخصصی شمال کشور در گلستان، گلوگاه یا بندرترکمن برای حفاظت از پرندگان زادآور و مهاجر شمالی و دیگر، مرکز جنوب کشور در بوشهر یا بندرعباس برای پرندگان قاچاق کشفشده که از کشورهای همسایه ترانزیت میشوند.»
آرش حبیبیآزاد، پرندهنگر، از کاهش حجم قاچاق در سالهای اخیر خبر میدهد. بهگفته او، کنترل در کشورهای عربی بسیار افزایش یافته و همین باعث شده است خریدوفروش هیبریدهای شکاری (آمیختگی دو گونه یا زیرگونه متفاوت از پرندگان شکاری) رونق بیشتری داشته باشد. «قاچاق شکاریها در سالهای اخیر بیشتر مصرف داخلی برای «قوشبازها» دارد.»
این پرندهنگر، استانهای غربی و مرکزی را جزو مناطقی میداند که در آنها قوشبازی رواج دارد. «هزینهای که برای خرید این پرندهها میشود، بسیار پایینتر از کشورهای عربی است. درعینحال، بسته به سن و نوع گونه نیز قیمتها متغیر است.»
شاهین، بحری و بالابان از جمله گونههای پرطرفدار در قاچاق هستند؛ بهویژه بالابان بهواسطه قدرت بالا در شکار، هواداران خاص خود را دارد. آیا میشود برای حفاظت از این گونه کاری انجام داد و با آموزش از مردم محلی در پایش از آنها کمک گرفت؟ حبیبی آزاد ریسک چنین فعالیتی را بسیار بالا میداند. «من حتی وقتی از کسی میشنوم که مشاهده بالابان داشته، از او خواهش میکنم راجعبه محل جوجهآوری این گونه با کسی صحبت نکند. متأسفانه بهواسطه عدم کنترل ممکن است ورود افراد مختلف به قصد پایش، درنهایت به قاچاق منجر شود.»
برای حفاظت از این گونه نیاز به پایش و برآورد جمعیت نداریم؟ این پژوهشگر با دستهبندی بالابانها به دو گروه مهاجر و مقیم بیان میکند که برای پایش تنها میتواند برای گونههای بومی اتفاق بیفتد. «ما چند شهر و استان با جمعیت مقیم داریم که نمونه آنها شاهرود، استانهای البرز، تهران یا خراسان هستند و برخی متخصصان بهشکل محدود پایش انجام میدهند.»
تهدیدهای پیش روی شکاریها بهترتیب اولویت یک تا چهار از نظر حبیبی آزاد اینطور فهرست میشوند؛ اول قاچاق، دوم قاچاق، سوم قاچاق و چهارم تخریب زیستگاه. «گرچه یکی از دلایل مشاهده بالابان در شهرها به تخریب زیستگاه و کمبود طعمه برمیگردد، بااینحال قاچاق سهم بزرگی در کاهش جمعیت آنها دارد.»
ابراهیمی، حفاظتگر، هم از تغییر الگوی نگهداری از شکاریها در کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس میگوید: «با توافقات و همکاریهای که کشورهای حاشیه خلیجفارس با کنوانسیون منع تجارت گونههای گیاهی و جانوری در معرض خطر انقراض (سایتیس) داشتند، ترجیح آنها اکنون جایگزینی استفاده از پرندگان شکاری وحشی با پرندگان شکاری متولدشده در اسارت است. جوجهآوری پرندگان شکاری در اسارت دشوار است و درنتیجه آنها از متخصصین بینالمللی برای این امر استفاده میکنند. بااینحال، کماکان استفاده از پرندگان وحشی بازار سیاه خود را حفظ کرده است..»
پیش از این توافقات، آنها گونههای شکاری را از قاچاقچیها میگرفتند. بااینحال، این مسئله برایشان مشکلاتی بههمراه داشت؛ مثلاً آنها نمیتوانستند پرنده قاچاق را بهشکل قانونی برای شکار به کشورهای دیگر ببرند. «براساس توافق انجامشده پرندگان شکاری که قبلاً خریداری شده بودند، شناسنامهدار شدند و درعینحال به کمک بیولوژیستهای غربی توانستند گونههای هیبرید بگیرند.»
اگر همهچیز قانونی پیش میرود، قاچاق با چه انگیزهای انجام میشود؟ بهگفته ابراهیمی، این گونهها در بازار سیاه فروخته میشوند. «اگر ۱۰ سال قبل همه مشتری قاچاقچیها بودند، در حال حاضر تنها کلکسیونرها و کسانی که تمایل به داشتن پرنده قاچاق دارند، این گونهها را میخرند. در مواردی هم شاهدیم که یک کلکسیونر هم گونه قاچاق دارد که در کشور خودش برای شکار از آن استفاده میکند و هم گونه هیبرید، این گونهها را آنها برای شکار در کشورهای مختلف استفاده میکنند که شناسنامه دارند و مشکل تردد ندارند.»
از نظر این حفاظتگر مهمترین کاری که برای حل این مشکل در کشور باید انجام شود، تغییر روش حفاظت از پرندگان است. «حفاظت پرندگان در ایران مانند حفاظت پستانداران بهصورت جزیرهای است، درحالیکه این پرندگان مهاجر هستند. نمیتوان تنها مناطق حفاظتشده را برای حفاظت از آنها تحت پوشش قرار داد، بلکه باید توان حفاظت از حالت ایستا به حال پویا تغییر کند و براساس الگو، زمان و محلهای مهاجرت آنها باشد.»
این حفاظتگر هم مانند حبیبیآزاد معتقد است مشتریان گونههای قاچاق نسبت به گذشته کاهش داشته، هرچند همچنان کسانی هستند که گونههای قاچاق را خریداری میکنند و همین موضوع به جمعیت این گونهها آسیب میزند. او همچنین تأثیر قاچاق سوخت بر قاچاق پرندگان شکاری را هم مهم میداند. «رهاشدگی قاچاق سوخت در محورهای جنوبی کشور باعث شده است قاچاق پرندگان شکاری و ترانزیت آن از کشورهای دیگر در این محورها بسیار ساده شود. در بسیاری از اوقات شیوه حملونقل آنها با قاچاقچیان سوخت مشابهسازی میشود تا ارگانهای ناظر برخورد متفاوتی با آنها نداشته باشند».