تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ - ۱۳ آبان ۱۴۰۴
اقتصاد ۲۴ گردشگری دو کشور تاریخی و باستانی را مقایسه می‌کند؛

حجم ارزآوری گردشگری مصر دو برابر ایران است/ موزه‌ای که قاهره ساخت و در تهران طرحش روی کاغذ باقی ماند

مصر امروز تقریباً دو برابر ایران گردشگر و دو برابر درآمد جذب می‌کند. این فقط نتیجه بازار نیست؛ برآیندِ یک سیاستِ پیگیر است که میراث را به فرصتی مدرن تبدیل کرده است. افتتاح GEM به ما نشان می‌دهد که گذشته، اگر در مدار «سیاست صنعتی گردشگری» قرار بگیرد، می‌تواند آینده اقتصاد را تقویت کند.

گردشگری مصر در برابر ایران

اقتصاد۲۴- میرا قربانی فر - ایران و مصر، دو کشور باستانی با تمدنی چند هزار ساله حالا در دو مسیر متفاوت از هم قرار گرفته‌اند. نه منظور دهه‌ها قطع ارتباط این دو کشور و نزدیکی ماه‌های اخیر نیست؛ موضوع روندی است که این دو تمدن کهن جهان در موضوع گردشگری پیموده‌اند. روندی که یکی را حالا در قلب گردشگری جهان قرار داده و برای دیگری میراثش تنها یک صنعت توریسم نیمه جان است.

به گزارش اقتصاد ۲۴، روز اول نوامبر ۲۰۲۵ قاهره شاهد افتتاح رسمی «موزه بزرگ مصر» (GEM) بود؛ پروژه‌ای که بیش از دو دهه کش و قوس خورد، از بحران‌های سیاسی و مالی و همه‌گیری کرونا گذشت و سرانجام در دامنه فلات جیزه و در همجواری اهرام، با حضور هیأت‌های بلندپایه‌ ده‌ها کشور، به روی جهان گشوده شد.

مقیاس پروژه، در نمایش کامل گنجینه توت‌عنخ‌آمون و بازچینی روایی تاریخ مصر باستان، این افتتاح را به رویدادی تبدیل کرد که بسیاری آن را هم‌سنگ گشایش «کانال سوئز» در قرن نوزدهم دانستند؛ نمادی از این که مصری‌ها می‌خواهند هویت باستانی‌شان را از ویترین موزه به موتور محرک اقتصاد و دیپلماسی فرهنگی پیوند بزنند.

داستان یک موزه و یک انتخاب راهبردی

GEM روی زمینی حدود ۵۰ هکتار بنا شده، با سالن‌های دائمی نزدیک به ۲۴ هزار مترمربع، مرکز مرمت و آموزش، فضا‌های تعاملی و مهم‌تر از همه، روایت یکپارچه از هفت هزار سال تاریخ مصر.

به گزارش اقتصاد ۲۴، در قلب روایت، «گنجینه‌ کامل توت‌عنخ‌آمون» (بیش از ۵۳۰۰ شی) برای نخستین‌بار یکجا دیده می‌شود؛ کنار قایق‌های خورشیدی خوفو و مجسمه‌های غول‌پیکر فراعنه و حالا اینجا قرار است سالانه چند میلیون بازدیدکننده را جذب کند.
هم چنین به نظر می‌رسد که دولت مصر روی ۵ تا ۷ میلیون بازدید در سال حساب باز کرده و قیمت بلیت برای گردشگران خارجی ۱۴۵۰ پوند مصری (حدود ۲۷–۳۰ یورو) اعلام شده است.


بیشتر بخوانید: فیلم/ موزه بزرگ مصر افتتاح شد


این رقم بدان معناست که یعنی به‌تنهایی، بلیت‌فروشی می‌تواند بیش از ۱۰۰ میلیون یورو درآمد مستقیم بسازد؛ اما اثر جانبی اصلی جایی دیگر رخ می‌دهد؛ بر روی صنعت‌های هتل داری، پرواز، حمل‌ونقل، صنایع‌دستی، رستوران‌ها و….

حالا دیگر، اما موزه بزرگ مصر (GEM) فقط یک «مکان» نیست؛ بلکه یک تصمیم است؛ تصمیمی برای این که میراث، صرفاً سوژه شور و افتخار ملی نباشد و به موتور ارزآوری و جذب سرمایه‌ی خارجی بدل شود. مصر برای این انتخاب، حتی از وام‌های توسعه‌ای ژاپن استفاده کرد، پروژه را در اوج تنگنای ارزی رها نکرد و با پافشاری، آن را به خط پایان رساند.

طرحِ توسعه‌ موزه ملی ایران و روایتی از فرصت‌های سوخته

شاید برای درک بهتر فرصت‌های سوخته ایران، باید یک واقعه تاریخی برای گسترش و توسعه موزه‌ای مهم و با اهمیت در ایران را بازخوانی کرد.

به گزارش اقتصاد ۲۴، یک سال پس از طرح ساخت موزه بزرگ مصر (GEM) بود که در سال ۱۳۸۲ در ایران طرحی برای توسعه موزه ملی ایران در «میدان مشق» مورد تصویب قرار گرفت و بنا شد که محوطه این میدان در اختیار میراث فرهنگی قرار بگیرد.
این طرح البته که به‌مراتب کم‌هزینه‌تر و آسان‌تر از مقیاس ان چیزی بود که در مصر قرار بود ساخته شود.

در ایران زیرساخت بنا‌ها برای موزه ملی ایران آماده و موجود بود، بخشی از موزه‌ها از قبل فعال بودند و در همان سال‌ها درآمد نفتی ایران رکورد زده بود چنان که در فاصله سال ا۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ بیش از ۶۱۸ میلیارد دلار و در سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ حدود ۳۵۰ میلیارد دلار دیگر درآمد نفتی وجود داشت؛ اما در نهایت پروژه توسعه موزه ملی روی کاغذ باقی ماند.

دولت‌ها عوض شدند؛ مدیریت‌ها در ایران تغییر کردند، اولویت‌ها چرخید و «دیپلماسی فرهنگیِ نمایشگاه‌محور» جایگزین «سرمایه‌گذاری زیرساختیِ پایدار» شد و در نهایت آن چه می‌توانست ویترینی مدرن برای نمایش تمدن ایران و نقطه کانونی گردشگری فرهنگی تهران باشد، به حسرتی تلمبار شده بر روی حسرت‌های دیگر بدل شد که روی دل این سرزمین تاریخی و خسته باقی مانده است.

نتیجه همین دو گانه یعنی پافشاری مصر بر اجرای ابرپروژه‌ای فرهنگی با اتکای مالی خارجی (حتی در اوج دوران درگیری‌های داخلی و کرونا)، در برابر عدم‌تداوم اجرای یک طرح بسیار ساده‌تر در ایران با وجود دسترسی به منابع داخلی؛ شاید برای فهم شکاف امروز گردشگری دو کشور کلیدی باشد.

در مصر، پروژه‌ای نمادین به اهرم اقتصاد سیاسی وگردشگری تبدیل شد و در ایران پروژه‌ای کاملا امکان پذیر به روایتی تاریخی یک فرصت ازدست‌رفته بدل گشت.

اقتصاد گردشگری مصر در آیینه اعداد

تفاوت البته تنها در بازخوانی یک پروژه مشابه نیست. چنان که به گزارش اقتصاد ۲۴، مصر در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۵.۷ تا ۱۵.۸ میلیون گردشگر بین‌المللی جذب کرد و درآمد گردشگری (سال مالی ۲۰۲۳/۲۰۲۴) به حدود ۱۴.۴ میلیارد دلار رسید؛ رکوردی که پس از سال‌ها فراز و فرود، نشان می‌دهد مقصدی مانند مصر چگونه دوباره به مدار گردشگری جهان بازگشته است.
این در حالی است که این مصر در سال ۲۰۲۳ نیز حدود ۱۴.۹ میلیون ورود گردشگر را ثبت کرد و دولت وقت مصر نیز استراتژی هدف‌گذاری «۳۰ میلیون گردشگر سالانه» تا حدود ۲۰۲۸–۲۰۳۰ را دنبال می‌کند.

در این میان چند نکته ساختاری در مدل مصری را باید مورد توجه قرار داد:

تنوع محصول: ترکیب گردشگری فرهنگی (قاهره، لوکسور، آسوان) با گردشگری ساحلی (دریای سرخ، شرم‌الشیخ و…) ریسک تک‌محصولی را کاهش داده است.

زیرساخت و ظرفیت‌سازی پرواز: افزایش ظرفیت هوایی و ناوگان چارتر به‌صورت هدفمند دنبال و حلقه اتصال مقصد با بازار‌های اروپایی و روسیه تقویت شد (در اسناد استراتژی ملی گردشگری مصر به این محور بار‌ها اشاره شده است).

اجرای ابَر جاذبه‌های نمادین: پروژه‌هایی مثل GEM در حکم آهن ربایی برای مصر عمل می‌کنند؛ این پروژه‌ها هم بهانه سفر می‌سازند، هم مدت اقامت را افزایش می‌دهد و در نتیجه هزینه‌کرد سرانه را بالا می‌برند.

افزایش اصلاحات نهادی و تسهیل سرمایه‌گذاری: مصر مقررات نرم‌تر برای سرمایه‌گذاران گردشگری، مشارکت بخش خصوصی، و پیوند با استراتژی‌های اشتغال‌زایی را ایجاد کرده است.

به این ترتیب است که بنا بر گزارش اقتصاد ۲۴، از نظر سهم اقتصاد، گزارش‌های رسمی سهم ۸ تا ۱۰ درصدی یا بالاتر برای گردشگری از GDP مصر را نقل می‌کنند و بانک مرکزی از رشد احتمالا ۱۵ درصدی درآمد گردشگری در سال‌های اخیر خبر داده است.

موزه ملی مصر

ایران، اما درگیر رشد کمّی پساکرونا و با شکاف کیفی پابرجا

این شرایط، اما در حالی است که ایران در سال ۱۴۰۳ (پایان مارس ۲۰۲۵) حدود ۷.۳ میلیون گردشگر خارجی ثبت کرده و بنا به اعلام رسمی نیز ۷.۴ میلیارد دلار درآمد از گردشگری خارجی کسب کرده است.
این ارقام نسبت به سال‌های همه‌گیری جهش خوبی را نشان می‌دهد و از نظر «کمی»، مسیر احیا روشن است.

اما تصویر کلان این روند دو لایه دارد. لایه کمّی که نشان می‌دهد روند ورود‌ها از کفِ دوران کرونا بالا آمده و به محدوده ۵.۸ تا ۷.۳ میلیون رسیده است.
لایه کیفی و ساختاری، اما همچنان نشان می‌دهد که «میانگین هزینه‌کرد هر گردشگر»، «مدت اقامت»، «ترکیبِ مبدأ بازارها»، «زیرساخت و تجربه‌ مقصد» و «برند ملی»، هنوز فاصله معناداری با رقبای منطقه‌ای دارد.

چنان که به گزارش اقتصاد ۲۴، در برخی گزارش‌های بین‌المللی، ایران در شاخص توسعه سفر و گردشگری سال ۲۰۲۴ در نیمه پایین جدول قرار می‌گیرد؛ موضوعی که به محیط کسب‌وکار، سهولت ویزا، اتصال هوایی و ادراک امنیت و کیفیت خدمات برمی‌گردد.

ترکیب صنعت گردشگری ایران نیز خاص است؛ سهم بالاتر گردشگری ایران «منطقه‌ای و مذهبی/حلال» و «سلامت» است.
این مدل از جذب گردشگر خود مزیت است، اما در عمل باعث شده «میانگین هزینه‌کرد» و «ارزآوری سرانه» کمتر از مقاصد ساحلی/لوکس خلیج فارس و مقصد ترکیه باشد چرا که این کشور‌ها سبد محصول متنوع‌تر و برند جهانی قوی تری دارند.

مقایسه سرراست و بی تعارف وقتی اعداد با ما حرف می‌زنند

اما برای این که فاصله درآمدزایی از گردشگری دو کشور ایران و مصر را بهتر درک کنیم باید آخرین داده‌های در دسترس و هم‌تراز را کنار هم بگذاریم!

ورود گردشگران بین‌المللی:

مصر (۲۰۲۴): حدود ۱۵.۷–۱۵.۸ میلیون نفر.

ایران (۱۴۰۳/پایان مارس ۲۰۲۵): حدود ۷.۳ میلیون نفر.

نتیجه این که مصر تقریباً ۲.۱ برابر ایران گردشگر جذب کرده است.

درآمد گردشگری بین‌المللی:

مصر (۲۰۲۳/۲۰۲۴): حدود ۱۴.۴ میلیارد دلار؛ برخی برآورد‌ها ۲۰۲۴ را نزدیک ۱۵+ میلیارد دلار نشان می‌دهد.

ایران (۱۴۰۳): حدود ۷.۴ میلیارد دلار.

نتیجه اینجا هم همان است که درآمد گردشگری مصر حدود دو برابر ایران است.

این نسبت‌ها وقتی در «کیفیت تجربه مقصد» ضرب می‌شوند (استاندارد هتل و حمل‌ونقل، رزروپذیری آنلاین، اتصال پروازی و…) شکاف را بیشتر می‌کنند؛ چرا که مقصدی با ظرفیت اشغال و نرخ‌های بالاتر، به‌ازای هر گردشگر «ارزآوری سرانه» بیشتری ثبت می‌کند.

گردشگری ایران

چگونه دو تمدن کهن، دو مسیر کاملاً متفاوت رفتند؟

حقیقت این است که موزه بزرگ مصر GEM نمونه‌ای شاخص از سیاست حرکت از نماد‌های تاریخی به سوی ارزآوری است.

۱) پروژه‌محوریِ نمادساز در مصر و پروژه‌گریزی در ایران

دولت مصر منابع خارجی را بسیج کرد و پروژه را با تمام تأخیر‌ها به اتمام رساند و نتیجه یک آهن ربای تازه گردشگری است که هم خبر می‌سازد و جنجال به پا می‌کند و ویترین می‌شود و هم «سفر» خواهد ساخت.
اما در ایران، پروژه توسعه‌ موزه ملی نه فقط متوقف شد، بلکه به نمادی از اولویت‌نداشتن سرمایه‌گذاری پایدار فرهنگی-گردشگری بدل شد؛ در غیاب چنین مگنت‌های گردشگری، روایت مقصد تهران روی «موزه‌های پراکنده» و «جاذبه‌های شهری کم‌برند» باقی ماند.

۲) اتصال هوایی و سبد بازار‌ها

از سوی دیگر مصر با محوریت دریای سرخ و بازار‌های اروپایی و روسی، شبکه چارتر و پکیج‌محور را تقویت کرد.
اما ایران با محدودیت‌های تحریم و دشواری‌های اتصال، در جذب پرواز‌های مستقیم و چارتر‌های پایدار به مقاصد کلیدی با کندی روبه‌روست؛ در نتیجه هزینه و سهولت دسترسی برای بسیاری از بازار‌های دوردست بالا می‌رود.

۳) تجربه‌ مقصد و استاندارد‌ها

از رزرو آنلاین تا تنوع تورها، از راهنمای چندزبانه تا تجربه‌ی شبانه در مقاصد فرهنگی—این‌ها جایی است که مصر سال‌هاست به زبان بازار جهانی حرف می‌زند، در حالی که ایران هنوز گرفتار پراکندگی استاندارد‌ها و نبود چارچوب‌های یکپارچه‌ تجربه‌ مقصد است. شاخص‌های جهانی (TTDI ۲۰۲۴) نیز به‌طور غیرمستقیم همین تفاوت‌ها را بازتاب می‌دهند.

۴) برند ملی و بازاریابی بین‌المللی

مصر حالا دیگر برای بسیاری از گردشگران جهان یک «ابرروایت» روشن دارد: فراعنه، نیل، اهرام، خورشید؛ و اکنون GEM این تصویر را مدرن‌سازی کرده است.
درباره «ایران» روایت‌های متعدد (تاریخ و معماری، طبیعت چهارفصل، مهمان‌نوازی، آشپزی) وجود دارد، اما برندی منسجم که در بازار‌های هدف با کمپین‌های مداوم و چندساله تثبیت شود، کمتر دیده می‌شود.

۵) ثبات سیاستی و پیش‌بینی‌پذیری

صنعت گردشگری از هر صنعتی حساس‌تر به ریسک ادراک‌شده است. مصر، با وجود شوک‌های امنیتی مقطعی، نشان داده که در سطح پیام و سیاست، باز بودن مقصد و حمایت از سرمایه‌گذار را حفظ می‌کند.
در ایران، اما تغییرات مقرراتی و سیگنال‌های ناپایدار (در ویزا، پرواز، پرداخت، یا حتی پوشش خبری بین‌المللی) بازگشت سرمایه را پرریسک‌تر می‌کند.

GEM به‌مثابه سیاست صنعتی گردشگری

حالا، اما به‌روایت اسناد و خبرها، دولت مصر موزه بزرگ و ملی خود موسوم به GEM را محور یک بسته بزرگ‌تر کرده است که اهدافی، چون ارتقای دسترسی (جاده، مترو، فرودگاه نزدیک)، توسعه‌ پهنه‌های اقامتی اطراف، رویدادمحوری (لایت‌شو‌ها و جشن‌های افتتاح) و یک هدف‌گذاری کمی بلندپروازانه (۳۰ میلیون گردشگر سالانه) را دنبال می‌کند.
این همان «سیاست صنعتی در گردشگری» است که یک پروژه لنگر با زنجیره ارزش پیرامونی از تدارکات تا خدمات را می‌سازد.

در ایران نیز اگر توسعه موزه ملی تهران در مقیاس معقول و مرحله‌ای پیش می‌رفت، می‌توانست «لنگر» ناحیه فرهنگیِ مرکز شهر شود و شبکه‌ای از پیاده‌راه‌ها، هتل‌های بوتیک، کافه-موزه‌ها، کتابفروشی‌های تخصصی، رزرو‌های آنلاین و .. را ایجاد کند؛ اما بدون لنگر، حلقه‌های بعدی نیز شکل نمی‌گیرند یا پراکنده و شکننده باقی می‌مانند.

گردشگری مصر

بررسی جایگاه ایران در شاخص‌ها

در چنین شرایطی گزارش‌های بین‌المللی (TTDI ۲۰۲۴) تصویری دوگانه نشان می‌دهند. ایران در برخی مؤلفه‌ها (منابع طبیعی و فرهنگی بالقوه) ظرفیت بسیار بالایی دارد، اما در مؤلفه‌های توانمندساز جایگاه پایین‌تری دارد.

به گزارش اقتصاد ۲۴، معنای عملی این اختلاف هزینه مبادله بالاتر برای گردشگر و سرمایه‌گذار است که یعنی سفر سخت‌تر می‌شود، اقامت کوتاه‌تر و هزینه‌کرد پایین‌تر.
آن هم در حالی که بنا به‌گزارش UN Tourism، در سال ۲۰۲۴ سفر‌های بین‌المللی عملاً از سطح پیشاکرونا عبور کردند و جهان به سطح گردشگری ۱.۴ میلیارد مسافر برگشته است. در چنین موجی، مقصد‌هایی که آماده بودند، سهم گرفتند.

مصر نیز حالا با گذاشتن گزینه موزه ملی خود روی میز و تقویت سبد محصول ساحلی فرهنگی، سهمش را بالا خواهد کشید.
ایران، اما در سطح ورودی‌ها رشد کرد، اما هنوز برای جهش بزرگ نیازمند «پروژه‌های لنگر»، «اتصال هوایی»، «تجربه‌ مقصد» و «برندینگ پایدار» است.

حسرت میراثِ بی‌سیاست و ارزش آورینی میراثِ با سیاست

مصر امروز تقریباً دو برابر ایران گردشگر و دو برابر درآمد جذب می‌کند. این فقط نتیجه‌ بازار نیست؛ برآیندِ یک سیاستِ پیگیر است که میراث را به فرصتی مدرن تبدیل کرده است. افتتاح GEM به ما نشان می‌دهد که «گذشته»، اگر در مدار «سیاست صنعتی گردشگری» قرار بگیرد، می‌تواند آینده اقتصاد را تقویت کند.

مصر این کار را با تمام کندی‌ها انجام داد؛ ایران نیز می‌تواند با نسخه بومی و واقع‌گرایانه خود این کار را به گونه‌ای دیگر انجام بدهد، اما فقط اگر یک انتخاب روشن کند:
از پروژه‌گریزی به پروژه‌محوریِ لنگرساز حرکت کند
از نمایشگاه‌گردیِ کوتاه‌اثر به زیرساختِ سازی ماندگار رو بیاورد
از برساختن روایت‌های پراکنده به ساختن برند ملی واحد و پیوسته بپردازد
و از سیاستِ واکنشی به سوی ساختن نقشه راه با بودجه و زمان‌بندی دقیق بپردازد.

تا وقتی این انتخاب‌ها به تصمیمات اجرایی تبدیل نشوند، نسبت‌ها تغییر نمی‌کنند و هم چنان مصر بیش از دو برابر ایران گردشگر می‌گیرد و دو برابر ارز می‌آورد، آن هم در حالی که هر دو بر شانه‌های چند هزار سال تاریخ ایستاده‌اند؛ اینجا دیگر تفاوت نه در قدمت، که در مدل حکمرانی است.

ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار