
اقتصاد۲۴- آذر ۱۳۶۴ روزنامه اطلاعات صفحهای را به خبری اختصاص داد که آن زمان برای مردم جذاب و مهم بود: «اسکناس جدید ۱۰۰ ریالی چاپ ایرانی به جریان افتاد».
در بحبوحه سالهای پس از انقلاب و جنگ، انتشار اسکناس جدید نهتنها نشانهای از استقلال چاپ پول در کشور بود، بلکه «۱۰ تومان» خودش یک رقم قابلتوجه به حساب میآمد؛ پولی که میشد با آن خرید کرد، معامله کرد و ارزشش را حس کرد.
اما همین اسکناس که امروز تولد ۴۰ سالگیاش را جشن میگیرد، حالا دیگر فقط در آلبوم کلکسیونرها ارزش دارد. نه در جیب مردم. نه در بازار. نه در اقتصاد؛ اسکناسی که از سالها پیش جمع شد، اما داستان سقوط ارزش پول ملی تازه شروع شده است.
اسکناس ۱۰ تومانی از اواخر دهه ۷۰ دیگر بهصورت رسمی از چرخه پرداخت جمعآوری شد. نه به این دلیل که زشت یا قدیمی شده بود، بلکه، چون دیگر به کار کسی نمیآمد. ارزشش آنقدر سقوط کرد که حمل و نقل و شمارش آن هزینهبرتر از نگه داشتنش بود.
این سرنوشت البته فقط نصیب اسکناس ۱۰ تومانی نشد؛ ابتدا ۵ تومانیها رفتند، بعد ۲۰ تومانیها کم شدند و این روزها دیگر ۵ هزار تومانی به سختی دست مردم دیده میشود. حتی ۱۰ هزار تومانیها نهایتا کفاف کرایه تاکسی در مسیرهای خیلی کوتاه را میدهد. تلخ است، اما این یعنی که ارزش هزار برابر اسکناس مدرس، تقریباً معادل هیچ شده است.
سرگذشت اسکناس ۱۰ تومانی شبیه تاریخ تصویری از اقتصاد ایران است. همان سال که این اسکناس منتشر شد، معیشت مردم سخت بود، اما ارزش پول ملی هنوز فرو نریخته بود. دهه ۶۰ و ۷۰ با تمام مشکلات، تورمهای چند دهدرصدی داشتند؛ نه تورمهای مزمن و بیوقفهای که در دهه ۹۰ و ۱۴۰۰ تجربه شد.
اما امروز، تورم چندلایه، جهشهای ارزی، کاهش قدرت خرید و سقوط ارزش حقوقها کاری کرده که حتی اسکناسهای درشت هم ماندگار نیستند. اسکناسها هنوز چاپ نشده، بیارزش میشوند. مردم پول را در قالب «کارت»، «ارز»، «طلا» یا «توکن» جابهجا میکنند، چون کاغذهای سبزرنگ، قدرت حفظ ارزش ندارند.
وقتی ۱۰ هزار تومان ــ یعنی اسکناسی که «هزار برابر» ۱۰ تومانی شهید مدرس است ــ امروز قدرت خرید یک لقمه نان هم ندارد، دیگر بحث فقط اقتصاد نیست. بحث معیشت و کرامت مردم است. بحث حقوقهایی است که سالبهسال افزایش مییابند، اما به گرد پای تورم هم نمیرسند. بحث گزارشهایی است که مدام درباره «افزایش قیمتها» منتشر میشوند، اما هیچکس درباره «افزایش واقعی قدرت خرید» حرفی نمیزند.
مسئله این نیست که ۱۰ تومانی جمع شده و به خاطرهها پیوسته؛ مسئله این است که امید مردم هم همزمان با ارزش پول ملی از میان رفته است.
وقتی اسکناسهای کوچک حذف میشوند و اسکناسهای درشت به اسکناسهای خرد تبدیل میشوند، مردم آن را نه در اخبار، بلکه در زندگی روزمرهشان تجربه میکنند. پشت این تورم مزمن، سفرههای کوچک، آیندههای مبهم و طبقه متوسطی است که هر روز باریکتر میشود.
اسکناس ۱۰ تومانی امروز ۴۰ ساله شد، اما اقتصادی که زمانی او را معنادار میکرد، پیرتر از آن است که توان بلند شدن داشته باشد.