اقتصاد24-«سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله در مراسم هفته سرار شهید «قاسم سلیمانی» و همرزمانش سخنرانی کرد؛ این سخنرانی که از طریق «ویدئو کنفرانس» است به صورت همزمان در مراکز فرهنگی «امام خمینی» در شهرهای بعلبک، هرمل، نبطیه، بقاع غربی، صور و بنتجبیل پخش شد.
وی ابتدای سخنرای خود گفت: هفته پیش فرصت کافی نبود که در خصوص شهید سردار قاسم سلیمانی صحبت کنیم اما امروز میشود درباره صفات و ویژگیهای دو شهیدی که از دست دادیم، سخن گفت. الحمد لله تا امروز شنیدیم که در کشورهای مختلفی مثل سوریه، فلسطین، در عراق، یمن افغانستان و بسیاری از کشورهای دیگر در بحرین پاکستان آفریقا نیجریه و هند، مراسم بزرگداشت برگزار شده است. اما من آنهایی را بیشتر مد نظر دارم که سردار سلیمانی مستقیم با آن مرتبط بود. حاج قاسم صرفا نماینده خودش خانوادهاش یا حتی جمهوری اسلامی نبود. او بهترین پرچمدار ما در منطقه بود.
نصرالله ادامه داد: هر کس از کشور خودش صحبت میکند و من از لبنان سخن خواهم گفت و کمی هم از ابومهدی المهندس سخن خواهم گفت. مقصود از این سخنان هم این است که نمونهای از فرمانده جهادی اسلامی واقعی را نشان دهیم که مکتب امام خمینی و ارزشهای انقلاب مبارک اسلامی ارائه کرده است، ما در لبنان شناختمان در حزب الله با حاج قاسم از سال ۱۹۹۹ شروع شد که ایشان فرمانده نیروی قدس شد.
دبیرکل حزبالله گفت: او منتظر نشد که ما به ایران برویم و به او تبرک بگوییم و مکانیزم کار را هماهنگی کنیم. او با فرماندهان جهادی و بسیاری از عناصر مقاومت ارتباط گرفت و روابط محکمی را تا مرحله شهادتش آغاز کرد. با آنکه در ابتدا مانعی به نام زبان وجود داشت، این مشکل را از ابتدا حس نکردیم و وی خیلی سریع با یادگیری زبان عربی این مانع را برداشت ... او مثل همه مجاهدان عادی دیگر بود. حضور او میان ما همیشه و حتی در خاکریزها و خطوط مقدم پررنگ بود، شاید در عراق این حضور اکنون پررنگ تر و بیشتر دیده شود.
نصرالله تصریح کرد:همه مجاهدان مشتاق وی بودند و او نیز مشتاق آنان بود. همه او را دوست داشتند و او نیز همه مجاهدان را دوست میداشت. او مکرر نزد ما میآمد. وقتی ایشان فرمانده نیروی قدس شد، دیگر نیازی به ارسال پیام و درخواست کمک و اینجور مسائل نبود بلکه او همیشه در کنار ما بود و نیازهای ما را دنبال و فراهم میکرد حتی گاهی بیشتر از آنچه نیاز یا توقع داشتیم. همیشه کمک ما بود و کمک هایی که میداد مادی، معنوی و فکری بود، سابقا کسی چنین چیزی را حس نکرده بود و سراغ نداشت.
دبیرکل حزبالله ادامه داد: ابتدای حضور او در فرماندهی نیروی قدس در سال ۱۹۹۹ بود که به آزادسازی سال ۲۰۰۰ منجر شد. او شریک آزادسازی ۲۰۰۰ بود. نه ما از این سخن گفته بودیم نه او چیزی گفته بود. اما پس از شهادتش باید این حقیقت را بیان کرد بعد از این عقبنشینی که اسرائیل در سال ۲۰۰۰ انجام داد، معلوم نبود که افق به چه سمت و سویی است... لبنان هنوز در معرض انتقام و طمعورزیهای اسرائیل بود. اندیشمندان اسرائیلی میگفتند که این پیروزی راهبردی است و تبعاتی خواهد داشت. بنابراین دشمن تلاش کرد که توانمندی مقاومت را محدود کند. از اینجا قدرت موشکی که بارها از آن سخن گفتیم، شکل گرفت و حاج قاسم ما را روزانه همراهی میکرد؛ اذعان میکنم که شاید برخی ما خسته میشدیم و نیاز به استراحت داشتیم ،حاج قاسم یادآوری میکرد که ما زمان نداریم و دشمن اسرائیلی روبهروی ماست.
نصرالله گفت: وی در زمان جنگ ۲۰۰۶ (جنگ ۳۳ روزه) به بیروت آمد و گفتیم جنگ است چطور به اینجا آمدید. به هر حال به ضاحیه آمد و ایام جنگ را نزد ما بود. او میتوانست در تهران بماند و از آنجا به ما کمک رسانی کند و در هماهنگی با فرماندهان ایرانی باشد اما او گفت نمیتواند در تهران بماند. او میگفت یا با شما زنده میمانم یا با شما میمیرم. تا اینکه جنگ به پایان رسید و چند روز قبلش معلوم بود که جنگ رو به پایان است. او گفت که جنگ رو به پایان است و من بزودی به تهران میروم. از من چه میخواهید؟ ما گفتیم که مردمی که آواره شدهاند خانه خود را از دست دادهاند و مردم نیازمند کمک هستند که در بیرون بیپناه ماندهاند. این مسئله اولویت او بود و زمانی که به تهران رسید این مسئله را برای ما تأمین کرد و هیچ کس در پی این اقدام بیرون نماند و همه به خانهشان بازگشتند . ایران پس از این هم در بازسازی نقش بزرگی ایفا کرد بعد از ۲۰۰۶ تلاشش را با کار بیشتر و در افقی گستردهتر ادامه داد.
وی درباره سوریه گفت: عدهای، برخی دستاوردها را سبک میشمارند. مثلا میگفتند یعنی چه و این چه دستاوردی است که از النصره و داعش هزار نیرو در جرود لبنان (شرق لبنان نزدیک مرز سوریه) مستقر بود و شما اینها را شکست دادید...اگر شکست داعش در سوریه نبود، نمیشد داعش را از جرود (شرق لبنان) بیرون کرد.
نصرالله در ادامه تصریح کرد: بعد از داعش قدرتی و امکاناتی که مقاومت در نیروی بازدارندگی و تجربه به دست آورد، -طبق گفته مسئولان اسرائیلی- لبنانی که همیشه آن را ضعیفترین حلقه مقاومت میدانستند و آن را با گروه موسیقی مقایسه میکردند، به یکی از جدیترین تهدیدهای برای اسرائیل تبدیل شد. بعد از ۲۰۰۶ ما تهدید راهبردی نامیدند و اکنون یک درجه ما را بالا بردند و میگویند تهدیدی موجودیتی. مقاومت اکنون علاوه بر توان دفاع از خود، توافق دفاع از خود و ذخایر لبنان را دارد و میتواند توازن بازدارندگی ایجاد کند و این به برکت امام خامنهای رهبر معظم انقلاب و مسئولیتپذیری و جانفشانی و فداکاری حاج قاسم سلیمانی حاصل شده است.
دبیرکل حزبالله گفت: با همه این کمکها و تواضع و دوستی و برداری که بین ما بود، یک روز هم بر ما منتی نگذاشت و یا هیچ سخن یا عبارتی نگفت که منتی گذاشته باشد. هیچ وقت نگفت که من در جنگ با شما بودم و سلاح به شما دادیم و از این قبیل حرفها. همیشه میگفت که من وظیفهام را برای رضای خدا انجام میدهم و امیدوارم که در قیامت خدا را ملاقات میکنم ذخیرهای برای من باشد؛ او حتی بیش از این میگفت و میگفت من خادم شما هستیم. در طول این سالها، بیش از بیست سال ، حاج قاسم هیچ چیز از ما نخواست و دستوری به ما نداد و جمهوری اسلامی ایران هم از ما چیزی نخواست.
وی ادامه سپس اعلام کرد: در مقایسه با ارتباط برقرار کردن دیگر کشورها و احزاب و سرویسهای اطلاعاتی ، این نوع فرماندهی را نمیتوان یافت. در زمان امام خمینی و امام خامنهای این کشور و این دولت و نظام را این چنین هدایت میکنند و این را مسئولیت خود در حمایت از مردم مستضعف و مظلوم میدانند و حتی تقدیر و تشکر را از ما نمیخواهند. چنین چیزی را جای دیگری نمیبینید. برای همین به گروههای مقاومت لقب «آلت دست های ایران» میدهند.
نصرالله افزود: تنها چیزی که از ما میخواستند این بود که دفاع کنیم و استقامت بورزیم اما هیچ گاه از ما نخواستند که تشکر کنیم. این جمهوری اسلامی است، این اسلام سیاسی است که میخواهند با داعش و گروههای مشابه وجهه آن را خراب کنند؛ اینکه کشوری، مردمی و دولتی در کنار مظلومان بایستد و طبق توانش کمک کند، چیزی است که جمهوری اسلامی آن را انجام میدهد. حاج قاسم فرماندهی اسلامی بود. او ژنرال بود اما برادری بود که در خط مقدم در خاکریزهای میدان حاضر بود. در آینده نزدیک خواهند گفت که او و ابومهدی چطور بودند و رفتار میکردند. در تاریخ اسلام، شخصیتهای بزرگی از جمله شخصیتهای نظامی داریم اما به هر حال اینها را ما در تاریخ میخوانیم اما ما این نمونهها را زنده داریم به لطف جمهوری اسلامی و در مکتب امام خمینی میبینیم.
دبیرکل درباره «ابومهدی المهندس» جانشین فرمانده «الحشد الشعبی» عراق گفت: صفات شخصی ابومهدی خیلی شبیه حاج قاسم بود. روابطش با حاج قاسم روابط دوستانه بود و او خودش را سرباز حاج قاسم میدانست. او خودش صدها نیرو زیر دست خودش داشت اما در مصاحبهای گفت که او خودش سرباز حاج قاسم بود. به او گفتند که حاج قاسم ایرانی است و تو عراقی است اما او گفت که این حساسات صادقانه من است.
نصرالله ادمه داد: در مرحله مبارزه با داعش، این دو با هم بودند، اصلا دوست داشتند با هم شهید شوند. آیا این تصادفی است که با هم شهید شدند؟ زمانیکه حاج قاسم قرار بود به بغداد بیاید تماس گرفت و به استقبال او رفت با آنکه میدانست خطر وجود دارد. این شهادت ابعادی دارد چه در ایران چه در عراق. مردم عراق میبینند که فرماندهانشان با فرماندهان ایرانی شهید میشوند...
وی تصریح کرد: داعش بعد از سیطره داعش بر شرق سوریه، بر خیلی از استانهای غربی عراق هم مسلط شد و به نزدیکی بغداد و استان کربلا شد. تا اینکه مرجعیت شریف در نجف، آن فتوای جهاد [کفایی] را صادر کرد. حاج قاسم میتوانست در تهران بماند و امکانات و سلاح و نیروهایش را بفرستد اما خودش به عراق رفت. مایلم یادآوری کنم داعش که ساخته آمریکاست از حمایت برخی کشورهای منطقه برخوردار است، در ماههای اول در رسانههای خلیج (فارس) از انقلاب صحبت میشد. بنابراین داعش از ابتدا حمایت مالی سیاسی و حمایت دینی از طریق فتواها را داشت اما حاج قاسم از ابتدا به عراق رفت و ابومهندس در کنار او بود . این دو از فرماندهان اساسی نبرد بودند و تا لحظه آخر این طور بود و تا الان که الحشد در حال پاکسازی نهایی برخی مناطق است.
نصرالله گفت: بنابراین این افراد عامل اصلی شکست داعش در عراق بودند. اگر در عراق شکست نمیخورد سبب شکست در سوریه می شد. اگر شکست داعش در عراق نبود، کویت، اردن و کشورهای خلیج (فارس) که از داعش با ارسال پول و تسلیحات و تکفیری حمایت میکردند، سقوط میکردند و چاهکنها خودشان ته چاه میافتادند. اما بسیاری از فرماندهان ایرانی، عراقی ، لبنانی و از بقیه مناطق، با این داعش جنگیدند و شکستش دادند. همه مردم منطقه و نه فقط مردم عراق، باید از الحشد الشعبی و حاج قاسم و ابومهدی المهندس و دیگر برادران شهید و کسانی که زنده هستند و در حال مبارزه هستند، تشکر و تقدیر کنند که ثبات و امنیت منطقه را حفظ کردهاند.
وی افزود: به افغانستان نگاه کنید. هنوز بقایای داعش در آنجا در عراق و در نیجریه هستند و در مساجد و بازارها و کلیساها بمبگذاری میکنند، در بخش نخست به این مقدار بسنده میکنم. ما با چنین الگوهایی از فرماندهان روبهروییم که به صورت شبانهروزی و خستگیناپذیر و برای رضایت خدا کار کردند.
نصرالله ادامه داد: صحنههای تشییع ملیونی پیکر شهدا در ایران در اهواز، مشهد تهران قم و کرمان را همه دیدند. در تشییع تهران همیشه میگفتیم که تشییع امام نادر است و در تاریخ نظیر ندارد تا سی سال پیش در تاریخ بشریت تشییعی به عظمت و حجم و نوع تشییع امام خمینی ندیده بودیم. در تشییع حاج قاسم، دنیا در تهران چه مشاهده کرد: هفت، ده میلیون ؟ جمعیت بزرگی بود. مثل تشییع امام بزرگ و بی نظیر بود. و بعد از تشیعی امام تشییعی به این بزرگی ندیده بودیم. بلافصاله بعد از طلوع آفتاب، خیابانهای تهران مملو از جمعیت بود و این وضع تا غروب آفتاب همینطور بود؛ ساعات طولانی و در سرمای زیاد و خانوادههای که کامل با هم آمده بودند و تمایل نداشتند که مراسم تشیع را ترک کنند.
دبیرکل حزبالله تأکید کرد: نه فقط این تشییع بینظیر بود بلکه بگذارید بگویم که چنین ملتی در دنیا نظیر ندارد. الان در دنیا اگر ملتی رهبرش درگذرد، آیا مردمش از طلوع آفتاب با خانواده و در این سرما به خیابان میآیند و تا غروب آفتاب در آنجا میمانند؟ مردم از کوچک و بزرگ آمدند و ناراحت و اندوهگین و عصبانی بودند. اصلا بگوییم شاید شما بتوانید مردم را به خیابان بیاوری اما اینکه همه غمگین و ناراحت و گریان باشند، این را چه میگویید؟ برخی گفتند که این صحنهها ترامپ را ترساند.
نصرالله گفت: در شهر اهواز هم همینطور بود. برادران در اهواز میگویند که چنین جمعیتی را ندیدهاند؛ این صحنه برای برخی کشورهای خلیج (فارس) پیام دارد که تلاش میکنند از موضوعات طائفهای و مذهبی و قومیتی را سوءاستفاده کنند. کسانی که از شرایط سخت کنونی منطقه و امیدهای برآورده نشده خود و سرانشان بهرهبرداری میکنند. من تشییع پیکر حاج قاسم در اهواز را دیدم و به عربستان سعودی و اربابانش میگویم که « اَلیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُ» این صحنهها آمریکا را دچار یأس کشندهای میکند. این پیام بلند خوزستان به شماست. ما به برکت خون پاک شهدا در برابر تولد انقلاب اسلامی در ایران هستیم و این فقط مختلف به خوزستان نیست بلکه مربوط به تمام ایران است.
وی ادامه داد: الان مثلا چند صد نفر در تهران تجمع کردند که به سقوط هواپیمای اوکراینی اعتراض کنند. شما اصلا در جایی دیگر نمیبینی که کشوری که در سرنگون کردن هواپیمایی اشتباه کرده است به این زودی صادقانه اعتراف کند؛ مطمئنا ترامپ که میلیونها ایرانی را دیده است که آمدهاند علیه آمریکا و علیه او شعار دادهاند. این جمعیت بزرگ مصونیت و پشتوانه بزرگی به جمهوری اسلامی میدهد. از جمله معانی دیگر این شهادت این بود که انگیزه بزرگ و قوی جدیدی به فرماندهان مقاومت برای حفظ ارزشها و ایثارگری و فداکاری دارد.