ساجده رحیمی، اقتصاد۲۴- مناطق آزاد از ابتدای شکل گیری تاکنون یکی از مباحث مورد بحث صاحبنظران و کارشناسان اقتصادی و اجتماعی بوده است. امروز با افزایش تعداد مناطق آزاد بحث ها مجددا در مورد ماهیت آنها بالا گرفته و نظرات مختلفی را به همراه دارد که میتواند راهگشای مسئولان و مدیران این مناطق در پیشبرد اهدافشان باشد.
به بهانه افزایش تعداد مناطق آزاد کشور و اهمیت نقش این مناطق در توسعه اقتصادی کشور، تحریریه اقتصاد۲۴ میزبان دو صاحبنظر در حوزه اجتماعی و اقتصادی کشور بود تا با موضوع "مناطق آزاد" به فرصت ها و تهدیدهای پیش روی آنها بپردازد و وضعیت کنونی آنها را مورد بحث و بررسی قرار دهد.
آنچه در ادامه می خوانید مناظره میان دکتر امیررضا واعظی آشتیانی سیاستمدار و دانش آموخته علم مدیریت و دکتر امیر دبیری مهر، مدرس و پژوهشگر علوم سیاسی است:
* مناطق آزاد در ابتدا اهداف و انگیزههای خوبی داشتند، اما به عقیده عدهای این مناطق نتوانستند رسالت خود را ایفا و اهدافشان را به پیش ببرند. جناب دکتر واعظی آشتیانی در مصاحبه ای که سالهای پیش انجام داده بودید، موضوع سیاست گذاریهای نادرست و توهم بودن اشتغال زا بودن مناطق آزاد را مطرح کرده بودید آیا پس از گذشت چندین سال نظر جنابعالی همان است؟
واعظی آشتیانی: پیش از ورود به مسئله مناطق آزاد باید ببینیم داخل کشور برای تولید کننده و صنعتگر بسته حمایتی داریم؟ آیا واقعا تولید با 24 تا 25 درصد سود بانکی به صرفه است؟ در مناطق آزاد وامی که داده میشود چه مدل وامی است؟ بعد از چندین سال که در این کشور صنعت وجود دارد ما در داخل کشور تعریفی برای سرمایه گذار نداریم، اما با این وجود از حضور سرمایه گذار خارجی دم می زنیم. باید بپرسیم برای سرمایه گذار خارجی چه برنامهای تعریف کرده ایم؟
وقتی یک کشور میخواهد در کشور دیگر سرمایه گذاری کند اشخاص حقیقی و حقوقی و حتی دولتها اقدام به ایجاد یک پروتکل میکنند و امتیازاتی که کشور میزبان و یا سرمایه گذار میدهد مشخص میشود، اما باید ببینیم ما برای سرمایه گذار چه تدابیری اندیشیده ایم؟ ما در ابتداییترین کارمان که حمایت از تولید است عاجزیم آنوقت چطور از مناطق آزاد بحث می کنیم؟
ما چیزی به نام مناطق آزاد در جهان شنیده بودیم، ولی محتوا و وظایف آن را به خوبی درک نکردیم و هر دولتی هم سر کار آمد با آن سلیقهای برخورد کرد. ما به مدیریت سلیقهای نگاه میکنیم و برنامه ملاک نیست. با وجود برنامههای مختلف مانند چشم انداز بیست ساله و برنامههای توسعه، اما دولتها که سر کار میآیند اهمیتی به آن نمیدهند. زمانی که یک وزیر به مجلس میرود رای بگیرد به او میگویند برنامه بیاور در حالی که کشور برنامه دارد. وزیر، مدیر یا هر فردی که قرار است کار اجرایی کند، باید همان برنامههای کشور را محقق کند. این غلط است که بگوییم وزیر برنامه ارائه دهد. باید از وزیر راهکارهای رسیدن به آن برنامه ها را بخواهیم. پس ما در ابتداییترین موضوعات با چالش روبرو هستیم، با این وجود نباید انتظار داشته باشیم مناطق آزاد فعالیت خاصی را بتوانند پیش ببرند.
ما باید بپذیریم که بخشی از اقتصاد ما اقتصاد سیاسی است. اقتصاد سیاسی به این مفهوم است که فردی که وزیر یا وکیل است در پی آن است که در ولایت خودش موضوعی را عملیاتی کنند آن هم به زور.
زمانی که بنده معاون وزیر صنایع و معادن و مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی بودم، برخی نمایندگان درخواست می کردند ما برای کلنگ زنی برویم. جای تعجب داشت که با تخصص، بیگانه برخورد می شد . ما یک آمایش سرزمین داریم که بر اساس آن تشخیص داده میشود که در کجا شهرک صنعتی با چه محتوا و در چه شرایطی احداث و مهیا شود.
اقتصاد ما به همین دلیل سیاسی است. هیچ چیز در جایگاه خودش نیست. برخی شهرهای صنعتی امروز وجود دارند که بلاتکلیف مانده اند. ما با اینکه ابتداییترین شرایط وجود مناطق آزاد را نداریم آنها را ایجاد کرده ایم و با وجود اوضاع به هم ریخته در مناطق آزاد موجود، در پی افزایش آن هستیم.
فلسفه مناطق آزاد حضور سرمایه گذاران چه داخلی و چه خارجی برای تولید کیفی و صادرات محور محصولات است که بتوانند برای کشور ارزآوری داشته باشند. امروز در مناطق آزاد، کار تجارت بیشتر است یا کار تولید؟ همه اینها دست به دست هم میدهد و اقتصاد سیاسی ما هم مزید بر علت شده است.
مناطق آزاد باید با توجه به آمایش سرزمین مدیریت شوند
مناطق آزاد را باید با توجه به پتانسیل کشور و همان آمایش سرزمین، مدیریت کنیم. آمایش سرزمین باید تشخیص بدهد که در کدام منطقه کشور می توانیم بر اساس برخی فاکتورها منطقه آزاد بزنیم و این بهره برداریها انجام شود.
* جناب دبیری مهر شما پیشتر در گفتگویی از سیاست گذاریهای نادرست بر مناطق آزاد صحبت کرده بودید که از این جهت با صحبتهای دکتر واعظی آشتیانی اشتراک وجود دارد. به نظر شما چرا مناطق نتوانستند ماهیت اصلی شان را ایفا کنند؟
دبیری مهر: بحث مناطق آزاد در فضای فکری و مدیریتی کشور ما بحثی حاشیهای، طفیلی و مقداری لاکچری به نظر میرسد و اولین کاری که باید انجام شود این است که این تفکر پاک شود حالا به چه شکل؟
باید به این نکته برسیم که آیا مناطق آزاد مسئله مهمی برای کشور است یا خیر؟ من چند دلیل مطرح میکنم که معلوم شود اتفاقا مسئله مهمی است. در دنیای امروز که متغیرهای موثر بر زندگی ما متنوع، متکثر و عدیده است هیچ موضوعی غیر مهم نیست و هر مسئله در جایگاه خودش مهم است؛ فقط مهم این است که به مسئله چطور نگاه کنیم، اقتصاد هم همینطور است.
ما در مورد مناطق آزاد ایران صحبت می کنیم و منظورمان بنادر چین و هامبورگ و ... نیست. مسئله اول کشور ما اقتصاد است و خداراشکر در این مورد اجماعی وجود دارد و به این نتیجه رسیده ایم که مسائل مربوط به اقتصاد مانند اشتغال و ارزش پول ملی مسئله اول کشور است که خروجی آن فقر و شکاف طبقاتی و... شده و پیامدهای مختلفی در حوزههای مختلف دارد. وقتی مسئله را اینطور نگاه کنیم به این نتیجه می رسیم که دو سه عامل در شکل گیری وضعیت نامناسب اقتصادی ما خیلی پر رنگ است. یک بحث اشتغال است که آمارهای رسمی هم آمار بیکاری را دو رقمی نشان میدهد و بالای 10 درصد است.
یکی دیگر از این موارد، موانع سرمایه گذاری است که با وضعیت اقتصادی ما ارتباط دارد؛ چه سرمایه گذاری خارجی و چه داخلی. دیگری بحث صادرات است و اثراتی که بر پول ملی و ارزآوری در کشور دارد.
ارتباط این سه با مناطق آزاد چیست؟ آیا مناطق آزاد می توانند به اینها کمک کنند؟ این همان حلقه وصل است. تجربه و سابقه شکل گیری مناطق آزاد را که مینگریم چه در ایران و چه در دیگر کشورها، در این سه متغیر تاکید داشته اند. به هر صورت در این حوزهها موانعی وجود داشت؛ موانع کسب و کار و موانع تولید که همه اینها آمدند از ظرفیتهای جغرافیایی استفاده کردند، عمدتا مناطقی که در کنار بنادر و غیر بندری موقعیتی داشتند که آنها را به عنوان منطقه آزاد و FreeZones تعریف کردند و با وضع برخی مقررات عمدتا رفع مزاحمتها بوده و فرصتی ایجاد کردند که این هدفها را مورد نظر قرار دادند.
قرار نبوده ما با همان ساز و کارهای سرزمین اصلی، مناطق آزاد را هم اداره کنیم
بنابر این منطقه آزاد یک بحث فرعی نیست. اگر جناب آشتیانی به وضعیت مناطق آزاد ایراد می گیرند که ایرادات درستی هم هست این دقیقا نشان دهنده فسادی است که در اقتصاد داخل کشور است؛ بنابراین به هدف و تاریخچه مناطق آزاد کم توجهی شده است. ما تصور کردیم مناطق آزاد را با همان مدلهایی که در داخل (سرزمین اصلی) مدیریت می کنیم باید اداره کنیم. قرار نبوده ما با همان ساز و کارهای داخل و تنها با تغییر نام مانند بسیاری از کارهایی که صوری و فرمالیته است، مناطق آزاد را اداره کنیم؛ به همین دلیل افرادی مانند آقای آشتیانی نگاهی انتقادی به مناطق آزاد دارند.
باید ببینیم آیا مناطق آزاد ما تفاوت معناداری با سرزمین اصلی دارند؟ امروز در مناطق آزاد چه تسهیلات و فرصتهایی را برای اشتغال، سرمایه گذاری و رشد صادرات ایجاد کرده ایم که یک فرد برای فرار از گرههای قانونی از آنها استفاده کند؟ مشکل امروز کشور بی قانونی نیست، بلکه تورم قانون است. بنده معتقدم قوانین مزاحم و زیاد از بی قانونی بدتر است.
من به عنوان کسی که در حوزه افکار عمومی و اجتماعی فعالیت دارد می گویم مردم مشتریان اصلی هر مسئلهای هستند؛ آنچه در ذهن مردم از مناطق آزاد شکل گرفته، به یکسری ماشینهایی با پلاک مناطق آزاد تقلیل پیدا کرده است، چرا که در مناطق آزاد ماشینهای لوکس وجود دارد که ظاهرا تعرفه گمرکی نمیدهند. این یعنی ما به معنای دقیق کلمه منطقه آزاد نداشته ایم، آزاد از چی؟ این خیلی مهم است. FreeZones یک معنایی دارد که مهم است و مزیتهای آن باید فهرست شود. آیا ما در منطقه آزاد قشم موفق بودیم که تعداد مناطق را بیشتر کردیم؟
*جناب دکتر واعظی آشتیانی نقش شناخت مردم و افکار عمومی از مناطق آزاد چقدر می تواند در پیشبرد اهداف این مناطق موثر باشد؟
واعظی آشتیانی: باید بگوییم انباشت قانون یک موضوع است و اجرا نشدن قانون توسط مجریان هم موضوع دیگری است که هر دو دارای اهمیت هستند. ما گاها می بینم که قانون داریم، اما مجریان، مجریان خوبی نیستند و چالشی که در موضوعات مختلف و همین مناطق آزاد داریم بعضا سلیقهای است، فارغ از اینکه چه برنامهای وجود دارد. الان آنچه افکار عمومی برداشت می کند آن است که مناطق آزاد مامن رانت، رانت خواری، فرصت طلبی و قاچاق است. وقتی در یک منطقه آزاد خودروهای لوکس رفت و آمد میکنند، یا شرکتی در مناطق آزاد زده میشود اما دفتر همان شرکت در تهران یا یک شهر دیگر مشغول به فعالیت میشود، اینها به نگاه های افکار عمومی دامن می زند. یا صحبت از اشتغال زایی میشود، مگر یک منطقه آزاد چقدر می تواند اشتغالزایی ایجاد کند. مگر اینکه از مکان دیگری افراد را برای اشتغال بیاورند من معتقدم مناطق آزاد موضوع لوسی است و بیشتر دهن پرکن است. ما در مورد مناطق آزاد بیشتر مانور می دهیم این در حالی است که به دلیل عدم برنامه، سرمایهها در آن ضایع شده است.
اگر با آمایش سرزمین جلو برویم و با آمار درست به موضوعات نگاه کنیم ظرفیتها مشخص میشوند. مناطق آزاد باید جزو سوژههای توسعه یافتگی باشد یعنی نمی شود در یک منطقه غیرتوسعه یافته بگوییم می خواهیم منطقه آزاد ایجاد کنیم بعد تازه به فکر توسعه آن بیافتیم، در حقیقت قبل از ایجاد آن باید بسترها فراهم باشد.
با توجه به آنچه تحلیل و آنچه ملاحظه می کنم و عدم هدفگذاری و افق روشن، من از عنوان منطقه آزاد چیزی برداشت نمی کنم جز فرصت طلبی و وجود افراد رانت خوار و افرادی که در این مناطق مدیریتهای هدایتی و کلان را بر عهده دارند و گزارش عملکردها ارزش ارائه ندارد و یا اثر آنچنانی نداشته است.
ما باید در ابتدا با یک هدف گذاری مشخص و یک افق تعریف شده، یک تعداد محدود مناطق آزاد را ایجاد می کردیم و اگر نتایجش خوب میشد آن را تبدیل به قوت میکردیم و اگر ضعف داشت ضعفها را برطرف می کردیم و به یک نتایج خوب که می رسید تعداد آن را افزایش می دادیم. ما میخواهیم مناطق آزادی را ایجاد کنیم که در اولیهای آن عاجز هستیم؛ مثل این میماند که یک تولید کننده محصولی بی کیفیت تولید کرده باشد و اصرار داشته باشد همان را تولید کند و بفروشد که موفق نخواهد بود.
*شما موافق این موضوع هستید که حاکمیت چندگانه یکی از مشکلات امروز مناطق آزاد است که آن را در رسیدن به برخی اهداف کند کرده است؟
واعظی آشتیانی: مناطق آزاد را باید از نظر اجرا مانند هنگ کنگ و تایوان ببینیم. یعنی یک مدیر داشته باشد و سازمانهایی که باید خدمت رسان به سرمایه گذار باشند تعریف آنها هم مشخص باشد که سرمایه گذار بداند اگر آنجا فعالیت کند چه سازمانهایی از او حمایت می کنند.
اگر قوانین مناطق آزاد به سرزمین مادری ربط پیدا نکند و در همان مناطق مشکلات حل شود می توانند موفق باشند، به همین دلیل است که می گوییم ساختار مناطق آزاد در ایران چه از لحاظ مجریان چه از لحاظ قوانین دست و پاگیر آن ناکارآمد هستند؛ پس اگر به همین معتقدیم ابتدا باید مشکلات فعلی این مناطق را حل کنیم و بعد به تعداد آن بیافزایم. ما به مناطق آزاد ساده نگاه می کنیم. جانماییهای اشتباه مناطق آزاد به معنی از بین رفتن سرمایه گذاری و ثروت گروهی، شخصی و ملی است.
* جناب دبیری مهر شما هم با این جانماییهای اشتباه در مورد مناطق آزاد موافق هستیند؟ علاوه بر این بفرمایید چطور می توانیم افکار عمومی را با خودمان همراه کنیم؟
دبیری مهر: اگر دو چارچوب ذهنی در مورد مناطق آزاد را از هم تفکیک کنیم شاید بهتر به نتیجه برسیم. اگر به مسئولان دولتهای مختلف که در حوزه مناطق آزاد موفق بوده اند بگوییم که در مورد مناطق آزاد صحبت کنند چند مورد را جواب خواهند داد. چارچوب جوابها این است که ما هفت منطقه داشتیم و هشت تای دیگر به آن اضافه کردیم، بنابراین برای ما کف بزنید. یا گفته میشود ۹.۵ میلیارد دلار واردات و ۴.۸ میلیارد دلار صادرات صورت گرفته و مناطق آزاد ما سهم ۷ درصدی در سرمایه گذاری خارجی داشته اند. عدهای هم که غالبا شنونده این گزارش ها هستند از این اعداد خوششان میآید. اگر کسی بپرسد چطور توانستید، میگویند معافیت مالیاتی ۱۵ ساله ایجاد کرده ایم، نظام بیمه کارآمد داریم و امکان مالکیت خارجیها وجود دارد و...، اما ما می دانیم امروز مناطق آزاد به چالش تبدیل شده اند.
مناطق آزاد باید پایلوتی برای سیاست، فرهنگ، مقررات و زیرساخت باشند
اما یک چارچوب ذهنی دیگر وجود دارد که باید روی آن فکر کنیم. باید به این توجه کنیم که مناطق آزاد باید پایلوتی برای پیاده کردن چهار مسئله ای باشد که در سطح ملی امکان اجرای آن وجود ندارد. در حقیقت ایده منطقه آزاد از یک نشدن و وجود مانع مطرح شده است که در جهان هم همین بوده است مثل منطقه آزاد جبل علی .
حال باید ببینیم مناطق آزاد قدیم و جدید در این چهار مورد موفق بوده اند یا خیر. یکی از این موارد سیاست است. سیاست پر رنگ و مزاحم است. چه دلیل دارد همان سیاستی که در سرزمین اصلی داریم عینا در مناطق آزاد هم اجرایی شود؛ این با روح منطقه آزاد در تضاد است. مناطق باید مدل جدیدی باشد و غیر ضروریها حذف شود. یکی دیگر از بحثها فرهنگ است. یک فرهنگ دستوری در جامعه وجود دارد که بخشی از جامعه به آن تظاهر می کنند، اما آیا در مناطق آزاد هم عین همان باید اجرا شود؟ یا اینکه باید در آنها به فرهنگ جهانی تن دهیم. با فرهنگ رسمی نمی توانیم گردشگر جذب کنیم. مسئله سوم مقررات است. مقررات دست و پا گیر و مبهم یکی از موانع مناطق آزاد است. قرار بود در مناطق آزاد مقررات، محدود و شفاف باشد تا افراد مبتنی بر آن کسب و کار خود را راه بیاندازند. چهارمین و آخرین این مسائل نیز زیرساخت هاست. مناطق آزاد مثل شهرها هستند و میبایست با طراحی مناسب و متناسب با اصول شهرسازی شکل بگیرند.
* بنابراین موافق هستید که ما زیرساختهای مناسب برای مناطق آزاد را ایجاد نکرده ایم؛ برای مثال ما در چابهار مجتمع پتروشیمی راه اندازی کرده ایم در حالی که هنوز گاز ندارد.
دبیری مهر: بله مناطق آزاد به واسطه داشتن زیرساختهای مناسب در دنیا معروف هستند و همه چیز مانند رستوران، هتل، شهرک صنعتی و مسکونی و... باید با بالاترین کیفیت ایجاد شده باشد.
مناطق آزاد به یک معنا باید پایلوت حکومت محلی باشند . مناطق آزاد به واسطه این ویژگیها مناطق آزاد میشوند . اگر این موارد را داشتند می توانیم بگوییم یک پیشرفت داشته ایم.
چالش اصلی امروز کشور ما مدیریت است
واعظی آشتیانی: با فرض به اینکه قوانین در مناطق آزاد هم درست است باید به این نکته توجه کنیم که چالش اصلی کشور ما امروز مدیریت است. ما مشکل مدیریت داریم و این مسئله ای است که مغفول واقع شده و چون به عنوان یک حرفه نگاه نمی شود به هر شخص مدیریت داده میشود. ۷۰ درصد تحصیل کردههای ما امروز فاقد مهارت هستند.
اگر همین قوانین وجود داشته باشد، اما عامل به اجرای خوب و مدیر خوب وجود داشته باشد حتی با قوانین پیش پا افتاده هم امور را می توان جلو برد. مدیر خوب نقاط ضعف را شناسایی می کند و آنجا که نیاز به قانونگذاری است به مجلس می فرستد. مدیریت خوب حلقه مفقوده ماست چه در مناطق آزاد و چه در کل کشور که باید به آن توجه بیشتری شود.
*جناب آشتیانی به نظر شما از طریق حساس کردن افکار عمومی میتوانیم امیدوار باشیم که وضعیت مناطق آزاد بهتر شود و به اهداف مناطق آزاد نزدیکتر شویم؟
واعظی آشتیانی: به نظر من رئیس جمهور آینده باید یکی از شعارهایش ساماندهی مناطق آزاد و کارآمدی آن باشد و بگوید به چه صورت میخواهد کارآمدی آن را افزایش دهد. از طرفی دو منطقه از مناطق آزاد کنونی را پایلوت کند و فعالیتهای آن را تبلیغی و رسانهای هم کنند و واردات و صادرات و ارزآوری آن را به اطلاع برسانند. مدیران خوش فکر و فکور نیز با اختیار کامل و با حمایت دیگران بتوانند در آنجا فعالیت کنند و ایدههای خودشان را اجرایی کنند؛ بنابراین پیشنهاد میشود رئیس جمهور آینده در ارتباط مناطق آزاد دو منطقه را به صورت پایلوت به بهره برداری برساند و این تجربه را در دیگر مناطق اجرا کند. وقتی این اتفاق افتاد، افکار عمومی علاقه مند و اقناع میشود که در جاهای دیگر هم این فعالیت انجام شود و تعداد این مناطق نیز افزایش یابد، در غیر این صورت این مناطق به مکانی برای فرصت طلبان و مضحکه کارشناسان و اقتصاددانان تبدیل می شوند.
*جناب دبیری مهم شما به عنوان یک فعال رسانهای چه راهکاری را پیشنهاد میدهید که مردم با مناطق آزاد دخیل شوند و رسانهها چه نقشی در شناساندن ماهیت این مناطق دارند؟
دبیری مهر: این توقع از رسانه و هنر وجود دارد اما بنده معتقدم این توقع بیجایی است. رسانه به تنهایی نمی تواند وارد میدان شود و خدایی نکرده مردم را گمراه کند. ما باید اول استعداد و پتانسیل را در مناطق آزاد داشته باشیم و بعد به رسانه به عنوان حلقه وصل نگاه کنیم. ما امروز سطح انتظارمان را از مناطق آزاد بالاتر برده ایم چرا که نیاز داریم اینطور نگاه کنیم. امروز بومیان مناطق آزادی مانند کیش، قشم و چابهار وضع معیشتی خوبی ندارند؛ این به معنی این است که ما در آنها موفق نبوده ایم. باید رسانهها فرصتها را معرفی کنند تا رغبت بیشتری برای داخل شدن مردم به حوزههای مختلف را معرفی کنند. در حقیقت رسانهها باید در وهله اول فرصتهای موجود را معرفی کنند. در وهله بعدی سبکهای تولید محتوایمان را در رسانه تغییر دهیم و سبک جدید آموزش داده شود. از طرفی رسانه می تواند مسئله را بشکافد مانند کاری که شما امروز انجام می دهید و رسانه شما در حال انجام آن است و باید مسئله مناطق آزاد برای مسئولان، سیاستگذاران و مدیران کشور از مسئلهای فرعی به مسئلهای اصلی تبدیل شود.